پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

تجارت در عکاسی


تجارت در عکاسی
پس از اختراع عکاسی ، وجوه مختلفی که در ماهیت این فرایند وجود داشتند یکی پس از دیگری برای انسان برملا شدند .یکی از خصوصیات مهمی که تقریبا" از همان ابتدا عیان شد ، وجه کاربردی این هنر بود . شایع است که میگویند اولین کسی که قابلیت کاربردی بودن عکاسی به ذهنش خطور کرد ناصرالدین شاه قاجار بود که در سال۱۸۴۹ میلادی به ژول ریشار فرانسوی دستور داد تا برای تهیه یک گزارش تصویری از ویرانه های تخت جمشید روانه سرزمین فارس شود.* ازآن تاریخ تا به امروز همواره کسانی بوده اند که برای رسیدن به اهداف مختلف خود نیاز به استفاده از عکس داشته اند.
این افراد تقاضای خود را در قالب یک سفارش ارائه داده اند و هنرمندان عکاس کوشیده اند تا نیازهای آنان را برآورده کنند و در طول تاریخ نسبتا طولانی این اتفاق به قدری مکرر بوده که باعث ایجاد شغلی به نام عکاسی حرفه ای شده است. اما با وجود سابقه طولانی در روابط سفارش دهندگان عکس و عکاسان سفارش گیرنده ، هنوز در ایران وبرخی دیگر از جوامع دنیا ، به طور نسبی شاهد ناشناخته بودن عکاسی حرفه ای هستیم و با سفارش دهندگانی روبرو می شویم که علی رقم نیاز مبرم به عکس ، ارزش واقعی کار عکاس را درک نمی کنند ، وی را در تنگنا قرار میدهند ، توقعات نا معقول از او دارند ، در پرداخت دستمزد عکاس اختلال ایجاد می کنند و ... به واقع چرا باید اینگونه باشد ؟ مگر عکاس یک شبه توانایی های خود را به دست آورده است؟ مگر در حین انجام کار از دل و وجود خود مایع نمی گذارد؟ مگر تجهیزات خود را به سادگی به دست آورده است ؟... به عقیده من مسبب اصلی این داستان خود ما عکاسان هستیم ! اگر زمانیکه کاری به ما پیشنهاد می شود فقط به گرفتن سفارش کارآن هم به هر قیمت و شرط فکر نکنیم و با کمی دقت ، جوانب دیگر را نیز بسنجیم ، بی تردید تکالیف خود و سفارش دهنده را روشنتر خواهیم کرد.شاید همه ما مسائل اینچنین را تجربه کرده ایم و میدانیم سفارشی که در آن احتمال بد حسابی و بی اعتنایی و بی احترامی کارفرما وجود دارد بهتر است اصلا" انجام نشود والبته شایان ذکر است که در اکثر موارد میتوان به جای رد سفارش مشتری ، قبل از انجام کار، جلوی چنین احتمالتی را گرفت. نکته مهمی که نباید فراموش شود این است که در کشور ما در اغلب موارد سفارش دهنده و سفارش گیرنده از دو دیدگاه کاملا" متفاوت به این مقوله می نگرند.عکاس بنا بر طبع هنرمندانه اش ، همت خود را جذم می کند تا بتواند کاری هنرمندانه ارائه دهد و سفارش دهنده پیش خود قصد می کند که یک کالا بخرد . تفاوت بین این دو دیدگاه آنقدر زیاد است که احتمال بروز سوءتفاهم را چند برابر می کند.
لذا این وظیفه عکاس است که بر حسب شرایط و موقعیت خود ، ابتدا چهارچوبهای کاری خود را برای خودش معین کند ، سپس از مشتری بخواهد تا برای انجام صحیح سفارشش ، این قالبها را بپذیرد. نمونه حاضری را مثال میزنم تا دلیلی باشد بر این مدعا که سفارش دهنده بیچاره در اغلب موارد فقط نا آگاه است و گناه دیگری ندارد. من و همکارم در استودیو فانوس ، با دغدغه های فراوانی از این دست روبرو بودیم ولی از دو سال پیش تصمیم گرفتیم که ابتدا از خودمان شروع کنیم و نقائصی را که به ذهنمان می رسد برطرف نمائیم سپس برای کار خود مقرراتی را تنظیم کردیم و به عنوان اولین نفر خودمان به این مقررات وفادار شدیم، سپس شرایط ترسیم شده جدید را با حوصله به مشتریان خود آموزش دادیم تا یاد گرفتند که قبل از انجام کار باید پیش پرداخت بدهند و هنگام تحویل کار باید حسابشان را تسویه کنند، آموختند که هر کاری قیمت خودش را دارد و عکس ، کنسرو ماهی نیست که از دم یک قیمت داشته باشد و یا پرتقال نیست که کیلویی بخرند و ما هم یاد گرفتیم که برای حقوق سفارش دهنده به اندازه حقوق خودمان احترام قائل شویم همچنین دریافتیم که اگر صلاح دانستیم که خارج از قول و قرارهای فی ما بین ، لطفی به مشتری خود بکنیم ، وی را حتما" متوجه لطف کردن خود بنمائیم والا از روی نا آشنایی ، لطف ما را جزء وظایف ما تلقی خواهد کرد.
رعایت همین چند نکته مهم باعث شد تا سال ۱۳۸۳ را بدون فشارهای غیراستاندارد سپری کنیم و به این نتیجه مهم رسیدیم که در هر کار سفارشی ، اگر عکاس قبل از انجام کار ، کلیه حقوق مادی و معنوی خود را با صراحت و اعتماد به نفس مطرح کند و هر کدام را به جا طلب نماید ، نه تنها مشتری خود را از دست نخواهد داد بلکه در ذهن سفارش دهنده از اعتبار بیشتری نیز بر خوردار خواهد شد.

*ناصرالدین، شاه عکاس- صفحه ۶۳
http://kiani.akkasee.com/plist/۵
منبع : مطالب ارسال شده


همچنین مشاهده کنید