جمعه, ۳۰ شهریور, ۱۴۰۳ / 20 September, 2024
مجله ویستا


همچنان بازیگر اصل است


همچنان بازیگر اصل است
● گفت وگو با بازیگران نمایش «پینوکیو»
یکی از ویژگی های نمایش «پینوکیو» تعریف و کارکرد ویژه عنصر بازیگری در محیط این نمایش است. از همین رو تصمیم گرفتیم هر چند کوتاه به گفت وگو با بازیگران این نمایش بپردازیم.
با «یونس لطفی» بازیگر نقش «ژپتو» گپ را آغاز می کنیم. صحبت به نمایش پینوکیو که می رسد، می گوید؛«پینوکیو نمایشی اجرامحور است، وابسته به متن نیست. برای مثال می توانم اشاره کنم به کاتاکالی، پانتومیم و حتی سیرک که وابسته بازیگر و اجراگرند. در این گونه تئاتر بازیگر تولید یک سری ژست می کند و ژست زبان جهانی تئاتر را تشکیل می دهد.
در فرآیند تمرین این نمایش می خواستیم به یک زیبایی شناسی آناتومی برسیم در راستای رسیدن به معنا.در این نمایش بازیگران بدن خود را بازتولید می کنند. آنها وقتی روی صحنه قرار می گیرند بدن های شان رفتارهای روزمره را ندارد و چیزی را تولید می کنند که فقط در صحنه تئاتر تولید می شود.»
لطفی در ادامه درباره فرآیند تمرین می گوید؛«گروه کارگردانی اعلام کرد که ما نیاز به یک نظم گرافیکی داریم و این تنها زمانی صورت می گیرد که بازیگران ابزار کنترل شده یی برای اجرای این نظم گرافیکی داشته باشند. البته این به آن معنا نیست که بازیگر ابزار است. در این گونه هم بازیگر اصل است و صرفاً یک عنصر برای شب های اجرا محسوب نمی شود بلکه یک نیروی تخیل برای روزهای تمرین است. تحلیل ها از سوی گروه کارگردانی ارائه می شد اما تخیل بازیگر بود که آن را تجسم می بخشید.»لطفی در پایان می گوید؛«مرکز هنرهای نمایشی به عنوان تهیه کننده تئاتر این گونه اجرا را درک نمی کند و سختی تمرین این گونه نمایش را باور نمی کند. بازیگران این نمایش به خاطر شرایط تمرین سر کارهای دیگر نرفتند اما مرکز هنرهای نمایشی با ما مثل بازیگرهای آماتور برخورد کرده است.
این نوع برخورد باعث می شود که تئاتر کار کردن به یک عنصر برنامه پرکن تبدیل شود و نقش تجربه و خلاقیت از بین می رود و کسانی که این گونه کار می کنند دلسرد می شوند. خیلی ساده می گویم تا جایی که مربوط به ارتباط تماشاگر با نمایش می شود خستگی به تن گروه نمانده اما زمانی که باید خسته نباشید مرکز هنرهای نمایشی را می شنیدیم سکوت جواب گرفتیم و خستگی به تن های مان ماند.»
در ادامه با عباس حبیبی بازیگر نقش ویلیام بلیک به گپ می نشینیم. اشاره به زمان طولانی تمرین این نمایش می کنم و سوال که آیا زمان طولانی تمرین به سود بازیگر است یا به زیان او؟حبیبی در پاسخ می گوید؛«برای من تمرین حتی مهمتر از اجرا است. اگر یک بازیگر بخواهد مسیری را طی کند و از نقطه A به نقطه B برسد، در این تمرینات طولانی می تواند به هدف خود دست پیدا کند. وقتی می گویم تمرین مهمتر از اجرا، این فقط برای یک بازیگر می تواند صدق کند. ارتباطی به تماشاگر ندارد. برای کارگردان هم فکر نمی کنم زمان طولانی تمرین مفید باشد. تمرین زیاد می تواند به شکل گیری شخصیت یک بازیگر کمک زیادی کند به شرطی که در طول تمرینات هدف داشته باشد.»
وقتی از او می پرسم خود را در تمرینات موفق تر می بینید یا اجرا؟ می گوید؛«عوامل دیگری هم در نمایش حضور دارند که من راجع به آنها صاحب نظر نیستم. ولی اگر فقط خودم را درنظر بگیرم، تمرین را صددرصد موفق تر از اجرا می دانم. برای من تمرین راه رسیدن به یک اجرای مطلوب نیست، بلکه راهی است برای دست یافتن به شخصیت یک بازیگر. تمرین است که باعث شکل گیری ذهنیت و جسمیت یک بازیگر می شود. چیزی که می گویم شاید خیلی شخصی باشد اما من اهدافم را بیشتر در تمرین دنبال می کنم.»در ادامه با «آرش بزرگ زاده» بازیگری که در طول نمایش تنها می چرخد و می چرخاند به گفت وگو می نشینیم.
به او می گویم که کمتر بازیگری در تئاتر ما حاضر به ایفای چنین نقش هایی می شود؛ اینکه بازیگر از اول تا پایان بدون دیالوگ تنها به انجام یک کار بپردازد و حتی نوری که روی او می تابد به اندازه یی باشد که تنها شمایلی از او دیده شود. به او می گویم چنین بازیگرهای فداکاری در فضای تئاتر ما کم دیده می شوند و او در پاسخ می گوید؛«این برمی گردد به دیدگاه بازیگر نسبت به مقوله بازیگری. برای یک بازیگر طول و عرض نقش مهم است. حجم دیالوگ و دیده شدن مهم است که البته من هم آن دیدگاه را نفی نمی کنم.
اما این عوامل برای من اهمیت ندارد. برای من این مهم است که کارم را با بهترین کیفیت و به بهترین شکل ممکن انجام دهم. تئاتر یک کلیت است که تشکیل شده از عواملی همچون متن، نور، کارگردانی، طراحی و بازیگری که همه این عوامل باید کار خود را به نحو درست انجام دهند.»
بازیگر بعدی که با او به گپ می نشینیم رامین سیاردشتی بازیگر نقش «کلمبوس» است. از او می پرسم گاهی بازیگران از ایفای نقش هایی که به شدت نیازمند یک نظم اجرایی است استقبال نمی کنند و در چنین فضایی احساس محدودیت می کنند. دشتی در توضیح این نکته می گوید؛«در این جنس کار ممکن است از نتیجه نهایی این تصور برای مخاطب پیش بیاید که دست بازیگر بسته است.
اما این کلاسه بودن حرکات و رفتار بازیگران و به اصطلاح خط کشی شده حاصل یک فرآیند فرساینده به لحاظ مصرف انرژی در قبل از اجرا بوده، یعنی میزانسن ها و ژست ها اتود شده و در یک فرآیند حذف به جایی رسیده که تماشاگر می بیند. ولی آنچه تماشاگر می بیند از آغاز کلاسه شده نبوده.
طراحی این ژست های خط کشی شده به این شکل نبوده که کارگردان بداند چه حرکتی رخ می دهد و بعد آنها را به بازیگران منتقل کند. شاید از نتیجه نهایی کار چنین به نظر بیاید ولی از آغاز چنین نبوده است.
این ژست ها و میزانسن ها خیلی جای تغییر و تحول ندارد، چون در نتیجه تغییر و تحول شکل گرفته اند و دیگر خود را کامل نشان می دهند و از اینجا به بعد بیش از هر چیز مهارت بازیگر در اجرای ژست ها اهمیت دارد ولی این محدویت در نتیجه بداهه و اتود شکل گرفته است.»
آخرین و کوتاه ترین گپ با «ناز شادمان» بازیگر نقش پینوکیو انجام شد. از او درباره طولانی شدن تمرین نمایش می پرسم، او می گوید؛ «می توانست زمان تمرین ها کوتاه تر باشد ولی از آنجا که متن هم در جریان تمرینات شکل می گرفت و وارد رابطه متقابل بازیگر و نویسنده شدیم مدت تمرین طولانی تر از حد معمول شد. شاید اگر از اول مشخص بود که قرار است به چیزی برسیم زمان کمتری برای تمرین نیاز بود اما این شکل نوشته شدن متن از خصلت های این کار است.»می پرسم این طولانی شدن ممکن است به یک آسیب تبدیل شود؟شادمان می گوید؛«هر طولانی شدنی ممکن است فرسایشی شود.»
دیگر به زمان اجرا نزدیک شده ایم و بازیگران آشکارا به دنبال چند لحظه خلوت قبل از اجرا هستند. دیگر حرفی نمی توان زد، از اینجا به بعد بازیگر است و صحنه، جایی برای کس دیگر و حرف دیگری نمی ماند.آنها بازی می کنند و ما تماشا.
باربد اعلایی
منبع : روزنامه اعتماد