سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

بازخوانی عملکرد برخی مطبوعات در غائله ۱۸ تیر ۷۸


بازخوانی عملکرد برخی مطبوعات در غائله ۱۸ تیر ۷۸
۹ سال از حادثه کوی دانشگاه تهران و آشوب های پس از آن می گذرد، تحلیل ها و تفسیرهای گوناگونی درباره این واقعه شوم از سوی روزنامه ها و جناحهای سیاسی ارائه شده و باز هم می شود.حادثه کوی دانشگاه از جمله حوادثی است که ممکن است در کشورهای دیگر هم اتفاق بیفتد، یا حتی اتفاق افتاده باشد، اما آنچه اهمیت دارد، این است که ایران هر کشوری نیست و مردم آن هم هر مردمی نیستند.باید روشن شود که اینگونه حوادث در ایران چرا باید اتفاق بیفتد؟ دلایل اصلی ایجاد اینگونه بحرانها چیست؟ چرا برخی از جریانهای سیاسی داخل کشور با بحران سازان همنوایی می کنند و بسیاری پرسش های دیگر که به نظر می رسد پس از گذشت ۸ سال هنوز پاسخ مناسبی به آنها داده نشده است. در این میان بررسی برخی از روزنامه های کشور، در هنگامه ی بحران تیر ماه سال ۱۳۷۸ شاید بتواند به برخی از پرسش های مطرح شده پاسخ دهد.
روزنامه جمهوری اسلامی در واکنش نسبت به این حادثه در تاریخ ۲۲.۴.۷۸ می نویسد؛ «چرا مسئولین به ویژه آنهایی که برای هر نارسایی و مشکلی، ده ها تجمع و گردهمایی تشکیل می دهند، در برابر حرمت شکنی عده ای اوباش نسبت به مقدسات نظام از جمله بسیجیان، سکوت اختیار کرده اند و دم بر نمی آورند؟»
جمهوری اسلامی در ادامه تحلیل خود اعلام می کند:«هم اقدام دانشجویان در راهپیمایی و تجمع بدون مجوز و غیرقانونی، خلاف بوده است و هم یورش افراد به محوطه خوابگاه» و سپس این پرسش را مطرح می کند که «چرا برخی با برخورد یکسویه با این مسئله اصرار دارند که خطای اول را نادیده بگیرند و فقط خطای دوم را محکوم کنند.»
روزنامه جمهوری اسلامی در مقاله ای دیگر در تاریخ ۳۰.۴.۷۸ چنین نتیجه گیری می کند که «هدف اصلی تمام اقدامات و تشنجات اخیر، ختم انقلاب بوده است»، در مقابل روزنامه تعطیل شده «خرداد» نیز با انتخاب تیتر «کوی دانشگاه تهران به خون کشیده شد» جنجال بر انگیزترین تیتر را برای صفحه اول خود برمی گزیند.
روزنامه خرداد در نخستین موضع گیری خود در قبال این مسئله، وقوع حوادثی از این دست را دلیلی بر این مدعا می داند که فضای سیاسی کشور به هیچ وجه تحدید آزادی مصرح در قانون اساسی از جمله آزادی مطبوعات را پذیرا نیست. (!)
یکی دیگر از محورهای مورد توجه روزنامه «خرداد» تاکید و بازگویی خواسته های گروهی از دانشجویان معترض به ویژه درخواست عزل فرمانده نیروی انتظامی بود.
روزنامه خرداد با طرح این مسئله به تجمع و ایجاد جو ناامنی توسط این گروه از دانشجویان در شب حادثه و غیرقانونی بودن اقدام آنان هیچ اشاره ای نمی کند و تنها به خواسته های دانشجویان توجه دارد و به این پرسش هم پاسخی نداده است که آیا عده ای که خاتمی در۲۲.۴.۷۸ آنها را آشوب طلب خواند، با ایجاد ناامنی و اغتشاش می توانند باعث تغییر قانونی یا عزل مسئولی شوند؟!
روزنامه «خرداد» در ادامه تحلیل هایش می نویسد؛«شبیخون نظامی به دانشجویان با همراهی انصار خشونت، چیزی جز ادامه خط سعید امامی در قتل های سال گذشته (زنجیره ای) تحت عنوان مبارزه با تهاجم فرهنگی و ارائه طرح ساماندهی فرهنگی نیست.» (!)
در تاریخ ۲۲.۴.۷۸ روزنامه خرداد باز هم در تحلیل هایش وقوع این آشوب ها را به نیروهای شبه نظامی که آنها را«گروه فشار» می نامد نسبت داده و نوشته است: «طی دو روز گذشته فضای شهر به ویژه خیابانهای انقلاب، جمهوری و خیابانهای مرکزی شهر به
گونه ای بی سابقه، غیر منتظره و اسرار آمیز شاهد حضور نیروهای شبه نظامی با لباس ها و ظواهر یک دست ولی مشخص شده است. این مسئله حکایت از حضور نیروهای آشوب طلب و قانون ستیزی دارد که حاکمیت قانون و برقراری امنیت را مرگ خودمی پندارند.»(!)
سیاست گذاران روزنامه خرداد در ادامه تحلیل های خود حوادث کوی دانشگاه و تبعات بعدی آن را به گردن نیروهای حزب اللهی می اندازند.
تیتر اول روزنامه پس از ۱۸ تیر روزنامه خرداد جالب توجه است، این روزنامه در ۱۹ تیر ۷۸ صفحه اول خود را با این تیتر درشت به چاپ می رساند، «کوی دانشگاه تهران به خون کشیده شد»(!) و تعداد دیگری از روزنامه های موسوم به زنجیره ای آن زمان از کشته شدن ۳ تا ۵ نفر و همچنین مجروح شدن صدها تن از دانشجویان خبر می دهند. (!)
«قتل حداقل ۲ دانشجو در حمله نیروی نظامی به خوابگاه قطعی است.» (!) این مطلبی است که در روزنامه ۲۰.۴.۷۸ صبح امروز چاپ شده بود. این روزنامه در تاریخ ۱۹.۴.۷۸ همچنین نوشت؛«برخوردهای خشونت آمیز لاجرم واکنش های خشن نیز در پی خواهند داشت و در نهایت جو جامعه به ناآرامی و التهاب کشیده خواهد شد و اعمال خشونت علیه دانشجویان آن هم در حریم دانشگاه از یک سو جنبش دانشجویی را به اتخاذ شیوه هایی وادار می کند که موجب گسترش فضای خشن در بخش های دیگر جامعه می شود و از سوی دیگر راه را برای فرصت طلبانی باز می کند که از آب گل آلود خشونت و ناامنی، ماهی های دلخواه خود را می گیرند.»
روزنامه صبح امروز معتقد بود که جریانات کوی دانشگاه تنها برای به خشونت کشاندن کشور طراحی شده و اصلاحات خاتمی را هدف قرار داده بود. (!)
این روزنامه از مرحله جدید تهاجم سیاسی به دولت خاتمی خبر می دهد و در تاریخ ۲۸.۴.۷۸در مطلبی می نویسد؛« تضعیف خاتمی و راه حل های او یعنی اوج گیری مجدد بحرانها.» (!)
روزنامه «نشاط» هم همچون روزنامه های هم طیف، در تحلیل های خبری خود، بیشتر به تحریک دامن زدن به تشنجات اقدام می کرد.
این روزنامه در سرمقاله خود در ۲۱ تیر ماه ۱۳۷۸ خود نوشت؛ «جنبش دانشجویی که علاوه بر اوصاف کلاسیک خود یعنی صراحت صداقت و فداکاری اینک به یک تجربه گرانبهای ۲۰ ساله نیز مجهز است می رود تا بعضی را از خواب جزمیت بیدار کند. زیرا این بار عقده های متراکم سر ریز کرده و فشارها به حدی رسیده که جان ارزان شد، این بار رعب به جای این که نصر آفریند رسوایی آفرید.» (!)
روزنامه ی نشاط در یک تحلیل دیگر از روند پیگیری پرونده حمله به کوی دانشگاه انتقاد می کند و می نویسد؛«افکار عمومی حق دارد بپرسد چگونه است که نیروی انتظامی و گروه های فشار به کوی دانشگاه حمله می کنند و در این هجوم فرد یا افرادی کشته و مجروح می شوند و ما نمی دانیم چه کسی این کار را کرده است و یا می دانیم و آن را جزو اطلاعات سری قرار می دهیم، اما از آن سو وقتی منوچهر محمدی به عنوان یکی از عوامل آشوب های اخیر دستگیر می شود، بلافاصله اطلاعاتی تا این حد دقیق و وسیع از فعالیت ها و ارتباطات ریز و درشت داخلی و خارجی او منتشر می شود، چرا تمام حقیقت را
نمی گوییم.» ۳۰.۴.۸۷
تلاش برای بزرگ نمایی حادثه رخ داده، آمار غیر واقعی از تلفات حادثه ، نپرداختن به همه ابعاد حادثه از جمله اقدامات غیر قانونی و آشوب طلبی از جمله رویکردهای این دسته از مطبوعات کشور در آن رویداد است و اما رسانه های بیگانه:
رادیو آمریکا در تاریخ ۲۰.۴.۷۸ خبر می دهد؛ »در پی درگیری های خون بار بین دانشجویان ایرانی و نیروهای امنیتی آن کشور، دست کم سه نفر از دانشجویان کشته شدند و کشور دست خوش ناآرامی شدید شده است.» (!)
رادیو رژیم صهیونیستی هم در ۱۹.۴.۷۸ در خبرهای خود اعلام کرد؛ «در جریان حملات خشونت باری که گروه موسوم به انصار حزب الله و نیروهای ضد شورش حکومت اسلامی شب گذشته علیه دانشجویان در تهران انجام دادند؛ دست کم ۵ تن از دانشجویان کشته شدند و ده ها نفر هم زخمی که حال چند تن از آنان وخیم است.» (!)
راستی بین محورهای رسانه های آمریکایی و صهیونیستی همسویی و قرابت در چه حد است؟ و این همسویی چه پیامی در خود دارد.
این بزرگ نمایی و متهم کردن نیروهای حزب اللهی و انتظامی در حالی صورت گرفت که در این چند روز شوم گروهی از دانشجویان به همراهی اراذل و اوباش هر آنچه خواستند کردند و حتی حریم خانه خدا را هم شکستند اما حتی از یک نفر از آشوبگران کشته نشد!
برخورد مدبرانه نیروهای امنیتی و انتظامی جمهوری اسلامی را در این واقعه ، می توان با بسیاری از وقایع دیگر که در دنیا اتفاق می افتد، مقایسه کرد. برخورد شدید و خشونت آمیز پلیس ترکیه با دانشجویان مسلمان، قتل عام دانشجویان معترض چین توسط پلیس آن کشور در میدان معروف «تیان آن من»، کشته شدن چندین دانشجوی معترض کره جنوبی توسط پلیس آن کشور و نمونه های دیگر که نشان دهنده برخورد قهر آمیز و شدید با اینگونه اعتراضات غیر قانونی است.
... و اما پایان حادثه که به یک حماسه بزرگ ختم شد. همه کسانی که در این غائله نقش داشتند، چه عوامل داخلی سرسپرده و چه عوامل خارجی که آن را رهبری کردند، در ۲۳.۴.۷۸ با بهت و حیرت وصف ناپذیری روبرو شدند. حضور آگاهانه و میلیونی مردم نقاط مختلف کشور به ویژه مردم تهران در واقع به یک هفته آشوب و التهاب پایان داد.دم مسیحایی رهبر فرزانه و دلسوخته انقلاب آب زلالی بود بر آتش بر افروخته شده توسط شیاطین، سخنان مقام معظم رهبری در اوج بحران بازتاب مثبت و مطمئنی در جامعه داشت به طوری که باعث کنترل و مهار بحران و حضور میلیونی و به یاد ماندنی مردم در ۲۳ تیر ماه سال ۱۳۷۸ داشت.مطبوعات فوق الذکر اما در حماسه ۲۳ تیر رویکردی متفاوت ولی باز همسو با بیگانه داشتند. نپرداختن به حضور میلیونی مردم و یا در حاشیه قرار دادن آن محور مواجهه این گروه رسانه ها با رویداد بزرگ ۲۳ تیر بود که خوانندگان را به مراجعه به این روزنامه ها در آن تاریخ دعوت می کنیم.
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید