جمعه, ۲۳ آذر, ۱۴۰۳ / 13 December, 2024
مجله ویستا

چگونه می توان نویسنده شد


چگونه می توان نویسنده شد
برای نویسنده شدن عوامل زیادی وجود دارد، یکی از آن ها تلفن است.درست وقتی که سر حال هستید و می خواهید قلم را روی کاغذ بگذارید صدای ناشناس از آن طرف سیم سلام عرض می کند و مراتب چاکری خود را اعلام می دارد.
هر چه به ذهنتان فشار می آورید که صاحب صدا را بشناسید نمی توانید، با عذرخواهی می پرسید: جنابعالی؟ ایشان توضیح می دهد که شش ماه پیش وقتی از روی پل عابر پیاده عبور می کرد به شما تنه زده بعد معذرت خواسته، بعد با شما آشنا شده و بعد شماره تلفن شما را گرفته شما اظهار خوشنویسی می کنید ایشان هم بعد از پرسیدن حال خانم و بچه ها بی آن که آن ها را دیده باشد به شما می گوید که ضمنا عرضی هم دارد.
عرض ایشان این است که شما تلفن بزنید به فلانی که فلانی هم زنگ بزند به آن فلانی دیگر که فلان چیز را ببرند منزل فلانی اول! (حالا خودش چرا این کار را نمی کند معلوم نیست)یکی دیگر از عوامل نویسنده شدن، افرادی هستند که تلفن نمی زنند.بلکه خودشان پا می شوند و بی خبر سراغ شما می آیند و درست موقعی که غرق نوشتن هستید، بالای سرشما ایستاده اند و نوشته های شما را می خوانند بعد از سلام و احوال پرسی و تعارف برای نشستن و چای، اسم ایشان را می پرسید، خودشان را معرفی می کنند، ایشان را به جا نمی آورید می فرمایند: آقای فلانی جنابعالی را به بنده معرفی کرده اند تا برای انجام کارم از شما که دوستانی در فلان اداره دارید کمک بگیرم...
ایشان هم با همان وسایلی که عرض شده ترتیب خلاقیت شما را می دهد و می رود!یکی دیگر از عوامل نویسنده شدن، دوستانی هستند که نزدیک ظهر به محل کار شما می آیند تا هم ناهار را بیفتند و هم چند تا معامله را با تلفن شما جوش بدهند.بیشتر این عوامل بازدارنده تصادفا از خیابان محل شما عبور می کنند و تصادفا یادشان می افتد که سری به شما بزنند و تصادفا عرایضی هم دارند و تصادفا وقت ناهار است!و تصادفا یادشان رفته کیف پولشان را بیاورند و تصادفا از شما پول دستی هم می گیرند.
برای نویسنده شدن عوامل اجتناب ناپذیری هم وجود دارد فعلا همین مقدار نوشته برای نویسنده ماندن کافی است.
منبع : روزنامه خراسان