چهارشنبه, ۱۴ آذر, ۱۴۰۳ / 4 December, 2024
مجله ویستا


یادمان سید


یادمان سید
پیش از پیوستن به حوزهٔ اندیشه و هنر اسلامی، و شناخت شاعران عصر انقلاب اسلامی حوزهٔ فعالیت را‌قم این سطور به شعر نوِ نیمایی و ترانه‌سرایی محدود می‌شد، همین و بس! اما وقتی با شعر حوزه، و اندیشهٔ شاعرانگی شاعرانِ دینی آشنا شد، شیوه برهم زد و از نو مشقی دیگر كرد و مشیِ دیگر جست. سی‍ّد‌حسن حسینی به حق یكی از تأثیر‌گذارانِ شعر نوینِ دینی و اجتماعی بود!
شعر در فرهنگ عامه؛ چیزی است شبیهِ خون در رگهای عاطفه... كه ما بی شعر نمی‌توانیم زیست، تولدمان با شعر است و عروسی‌مان و عزاداری‌مان و مرگمان! و همهٔ اینها یعنی زندگی! شعرِ سی‍ّد، شعر زندگی است. شعر از ماندگارترین گونه‌های هنر است و همهٔ هنرها به نوعی با شعر در آمیخته‌اند. موسیقی ما، نقاشی ما، معماری ما، حج‍ّاری ما، حك‍ّاكی ما، هنر دستی ما، خط‌ّ ما، مشی ما... و اندیشه و روح ما با شعر گره خورده است خرد‌ورزی ما، عشقبازی ما، دیانت ما، عرفان ما، دفاعِ مقد‌ّس ما، وطن‌پرستی ما، تئاتر ما، سینمای ما، تعلیم وتربیت ما... و همهٔ اینها در شعر سهیمند. شعر عصر انقلاب اسلامی دارای همان ارزشهایی است كه در سطور فوق‌الذكر مسطور افتاد و مذكور...
سی‍ّد حسن حسینی، بی تردید یكی از بزرگان شعر زمانهٔ ماست و آثار او از «هم صدا با حلق‌ اسماعیل» تا گنجشك و جبرئیل به اضافهٔ شعرهای طنزش و شعرهای ترجمه‌اش و نقدهایش و پژوهشهایش ـ خاص‍ّه در بیدل‌شناسی و سبك هندی، و تصویر سینمایی شعر، همه و در كنار سی‍ّد، قیصر نفر دو‌ّم بود كه البته خود سی‍ّد معتقد بود كه قیصر نفرِ او‌ّل است و او نفر بعدی و به عقیدهٔ راقم این سطور نفر او‌ّلی و دومی در كار نبود كه این دو یك روح بودند در دو بدن! ودر دایرهٔ این یگانگی و وحدت شاعرانی توانمند ـ ام‍ّا سن‍ّت‌گرا ـ چونان استاد مرحوم مهرداد اوستا ـ كه در عین گرایش به سن‍ّت، نو می‌نمود و راستی را نو‌آور بود و استاد علی معل‍ّم نیز... و در كنار این سرهنگان شعر انقلاب ادیبانی حرفه‌ای نقش رهبریِ شعر انقلاب را بر عهده داشتند كه نام و یاد سرورانی چونان استاد مشفق كاشانی، استاد محمود شاهرخی و استاد حمید سبزواری شایان ذكر است... و باقی ـ از جمله پژوهندهٔ این مقال، ریزه‌خوارِ خوانِ این كریمان بودیم و هستیم. ام‍ّا جریانِ‌ شعر انقلاب اسلامی از این سرهنگانِ‌ كریم و ارجمند آغاز نمی‌شود كه در این مقال اسامیِ استاد دكتر سی‍ّد‌علی موسوی گرمارودی و استاد دكتر طاهرهٔ صف‍ّارزاده شایانِ‌ ذكر است. افزودن بر این اسامی، نعمت میرزازاده «م‌‌. آزرم»، و حجه‌الاسلام محمد‌حسین بهجتی «شفق»، و م‌.زورق، و طه حجازی و عبدالعظیم صاعدی و تنی چند از شاعران ونویسندگانِ موجِ‌ پانزدهٔ خردادِ چهل دو در خور یادكرد است. با این وجود، سی‍ّد چیز دیگر بود و شعرش چیز دیگر! سی‍ّد‌حسن حسینی را در سه مقام باید شناسایی كرد.
او‌ّل مقام شاعریِ سی‍ّد
دوم مقام فرزانگی و خردمندی سی‍ّد در ترویج موجِ نو شعر خل‍ّاقِ دینی و اجتماعی
سوم شخصیت هنری ـ فرهنگی سی‍ّد كه مقام استادی ایشان را در پژوهش و آموزش و ویرایش و نق‍ّادی و داوری در بر می‌گیرد. سی‍ّد علاوه بر این سه مقام از حرمت و جوانمردی و قطبیت نیز برخوردار بود كه این هر سه ویژگی در رفتار و منش او نمایان بود ـ اگرچه در آثار او نیز می‌توان تجل‍ّی این رفتار و افكار را مشاهده كرد. عشقِ سی‍ّد به حضرتِ‌ مولی‌الو‌ّحدین ـ علی امیر‌المؤمنین(ع) و فرزندانش، زبانزد خاص وعام است. پرداختن به همهٔ اینها، مجال می‌خواهد و حال! ام‍ّا در این مقال از تذكار برخی از احوال گزیری نیست.

چراغ برنگرفتیم
به دكتر سی‍ّد‌حسن حسینی پیش از كوچیدنش
چه عصرها كه بی دولت ظهور گذشت!
چه صبح و شام كه بی لذ‌ّت حضور گذشت!
زمانه، چهره عوض كرد با طلوع خزان
بهار، تاب نیاورد و با غرور گذشت

همان كه طبل دورو را به كوب كوب انداخت
قبول كرد كه عمرش به ضرب و زور گذشت
به شیخ شهر بگو خاك بر سر غم باد!
كه آب از سر این مردم صبور گذشت
حساب تیره‌دلان بر صحیفه خط خورده‌ست
شباب ساده‌دلان در خیال حور گذشت
به دور عمر از این بیشتر مجالی نیست
كه هر چه در نظر آمد به یك مرور گذشت
چراغ بر نگرفتیم و شب گرفت از ما
خراجِ عافیتی كه به قعرِ گور گذشت!
سرِ دو راهی آخر سؤال من این بود
سوارِ او‌ّلِ این قافله چه جور گذشت؟!

غلامحسین عمرانی
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر