جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

حیا در روابط زن و مرد


حیا در روابط زن و مرد
واژه شرم و آزرم را می توان در فارسی به جای حیا قرار داد. در برخی منابع، اجتناب نفس از اموری که هراس، ملامت و مجازات را به دنبال دارد، حیا نامیده اند که دو نوع است: نفسانی و ایمانی. نوع اول را خداوند در تمامی آحاد بشر قرار داده است.
ایمان، اصولاً شرمی است که مؤمن به جهت خوف از پروردگار، از ارتکاب معصیت پرهیز می نماید. امام صادق (ع) می فرماید: «لَا إِیمَانَ لِمَنْ لَا حَیَاءَ لَه‏» کسی که حیا ندارد ایمان ندارد. (اصول کافی، ج ۳، ص ۱۶۵)، امام سجاد(ع) فرمود: «از خدا بترس، به سبب قدرتی که بر تو دارد و از او شرم کن، به جهت نزدیکی اش به تو.»( بحارالانوار، ج۷۱، ص۳۳۶)
حیا در روایات جایگاهی ویژه دارد، به گونه ای که آن را محصول ایمان و حتی عین ایمان شمرده اند . امام صادق (ع) می فرماید: «حیا از ایمان است و ایمان در بهشت است .» (اصول کافی، ج ۳، ص ۱۶۵) و در جای دیگر می فرمایند: «الْحَیَاءُ وَ الْإِیمَانُ مَقْرُونَانِ فِی قَرَنٍ فَإِذَا ذَهَبَ أَحَدُهُمَا تَبِعَهُ صَاحِبُه» حیا و ایمان در یک رشته و همدوش همدیگرند; چون یکی از آن دو رفت، دیگری هم می رود .» (اصول کافی، ج ۳، ص ۱۶۵) بنابراین، حیا ثمره ایمان است. هر چه ایمان انسان بیش تر باشد، حیا بیش تر در رفتارش مشاهده می شود و از ارتکاب کارهای زشت بیش تر احساس شرمندگی می کند . در مقابل، هر چه ایمان انسان ضعیف تر باشد، گستاخی اش برای انجام گناه بیش تر خواهد شد.
زندگی سعادت آفرین برای بشر در سایه شناخت پروردگار و عمل به دستورهای جاودانی اسلام به دست می آید. از آنجا که حیا صفتی است در نهاد انسان که با کسب ایمان و تلاشی مطلوب به شکوفایی می رسد، ائمه معصومین(ع) در توصیه های خویش به رعایت حیا همراه با ایمان به خدا تأکید نموده اند. صفت حیا با ایمان، مقبول تر و ایمان با حیا پسندیده تر است. رسول خدا(ص) فرمود: «ایمان پیکری است برهنه که لباسش حیاست.»(مشکاة الانوار، ح۱۳۹۱)
اگر حیا از میان افراد اجتماع رخت بربندد، ایمان آنها نیز دستخوش دگرگونی و بی ثباتی می گردد و نه تنها اثرات سوء آن، حلقه اتصال بنده با خدا را از بین می برد بلکه زشتی ها و رذیلت های بی حیایی چونان تبری روابط سالم اجتماعی را می گسلد. پیامبر اکرم در چگونگی شرم و حیا از خداوند متعال می فرماید: «از خداوند آن طور که شایسته است شرم کنید و حیا داشته باشید. نخوابید مگر آنکه مرگ را پیش رو ببیند و سرش و آنچه را در آن است (چشم و گوش) از معصیت حفظ کند و شکمش و آنچه را در آن است (از مال حرام) نگه دارد و به یاد گور و پوسیده شدن در قبر باشد. هر که آخرت را بخواهد باید به زر و زیور آن آراسته گردد.»(همان، ح۱۳۹۰)
صاحب حیا وجودش خیر و نیکی است زیرا در اثر شرم از پروردگار، نفس خویش را به معصیت آلوده نمی کند و به واسطه حیا از خدا به انسان ها شر و بدی نمی رساند و به حقوق شان تجاوز نمی کند. مسلح شدن به سلاح حیا، مصونیت از امراض روحی و روانی را برای آدمی به ارمغان می آورد و او را در پیمودن پله های سعادت و رستگاری یاری می رساند. پیشوایان دینی برای حیا درجاتی قائل شده اند پیامبر اکرم(ص) برای حیا پنج درجه ذکر کرده است:
۱) پایین ترین مرتبه حیا که مربوط به عوام الناس است و مانع گناه می گردد.
۲) حیای تقصیر، به این معنا که شخص، شرم می کند مرتکب عملی گردد که مقصر واقع شود.
۳) حیای کرامت، که به سبب بزرگواری و عزت حق، از ارتکاب خلاف جلوگیری کند.
۴) حیای محبت، که ناشی از تابش شعاع محبت الهی بر قلب انسان است و اجازه مخالفت با حق را نمی دهد.
۵) حیای هیبت، که علت آن خشیت از خالق جهان است.(مصباح الشریعه، ترجمه مصطفوی، ص۴۲۸)
امام صادق(ع) در رهنمودی، حیا را چنین تقسیم بندی فرمود: «حیا دو نوع است؛ حیای عقل که انسان را از گفتن و ارتکاب خلاف باز دارد و حیای جاهلانه (احمقانه) که انسان را از تکامل و پیشرفت باز دارد.»(بحارالانوار، ج۷۱، ص۳۳۱)
حیای مطلوب و پسندیده، حیای عقل (صادق) است و حیای مذموم، حیای جهل (کاذب) می باشد. کسی که چیزی را نمی داند و فراگیری آن از نظر عقل و شرع لازمه زندگی است، اگر دچار شرم و خجالت باشد و نپرسد، مبتلا به حیای جهل است. بنابراین کوتاهی در دستیابی به علم و اطلاعات پذیرفته نیست و چه بسا به جهت این سستی، در عالم آخرت مورد مؤاخذه و مجازات قرار گیرد. حیا از انجام معصیت و یا هر عمل زشتی، فضیلت است اما حیا در فراگیری احکام دینی، رذیلت است.
همان طور که در مسائل مادی افراد غیر ماهر و غیر متخصص اشیای بدلی را بااشیای با ارزش اشتباه می گیرند و فریب می خورند، در بازار معنویت نیز گاه مردم به سبب جهل و عدم آشنایی با معارف دینی امور ناپسند را پسندیده و ارزشمند تلقی می کنند . از این رو، امامان معصوم (ع) و پیامبر گرامی (ص) در جهت تبیین معنای واقعی واژه ها کوشیده اند .
پیامبر گرامی (ص) فرمود: دو نوع حیا داریم: حیای عقل و حیای حمق . حیای عقل علم است و حیای حمق نادانی . حیای برآمده از عقل همان حیای پسندیده است که معادل ایمان و دین معرفی شده است . انسان مؤمن با حیا است; ولی حیا مانع سؤال کردنش نمی شود. بدین سبب، هر چه نمی داند با کمال متانت و جرات می پرسد و جهل خود را به علم تبدیل می کند .
● خجالت و کم رویی آفت حیا
وجه منفی حیا، کم رویی است. شخص کم رو با پاکدامنی و عزت نفس به این مرحله نرسیده بلکه به سبب عقده حقارت و یا خودکم بینی و ضعف نفسانی به این عارضه مبتلا شده است. در بعضی افراد ترس، علت کم رویی بوده و در مراحل مختلف زندگی اعم از حرف زدن، راه رفتن، غذا خوردن و معاشرت با دیگران بروز می کند.
متأسفانه برداشت غلط از حیا سبب شده بعضی آن را با کم رویی که یک مرض روحی و روانی است، یکی گرفته و به تحسین و تمجید از این اشخاص بپردازند و عملاً راه اصلاح و درمان را به روی آنان ببندند. در روایات نیز کم رویی مذمت شده است . امام صادق علیه السلام می فرمایند: مَنْ رَقَّ وَجْهُهُ رَقَّ عِلْمُه‏(اصول کافی-ترجمه مصطفوی ج‏۳ ۱۶۵) امام صادق علیه السّلام فرمود: هر کس کم رو باشد، کم دانش است، زیرا از پرسیدن شرم میکند و مشکلات علمیش حل نمی شود.
مبتلایان به کم رویی اغلب افرادی هستند که از اجتماع گریزانند و به هنگام حضور در جمع، دچار شرمی ناخواسته و مضر می شوند. ضربان قلب شان بالا می رود و ممکن است دچار لرزش شوند و اندوخته های ذهنی آنان به هم ریخته و یا به فراموشی سپرده شود. اطرافیان و تمام کسانی که با اشخاص کم رو مرتبط هستند در افزایش یا کاهش این عارضه سهیم و دخیلند. البته تأثیر والدین، معلمان و دوستان بیش از دیگران می باشد. پدر و مادر عیبجو و خرده گیر به گوشه گیری و کم رویی فرزند کمک می کنند و معلم ناوارد با زخم زبان و دوستان نالایق با طعن و مسخره، مقدمات ترک اجتماع و انزوای فرد را فراهم می نمایند.
خجالت و کم رویی را می توان با تمرین و ممارست، مشاوره و رجوع به روانپزشک از بین برد و یا به حداقل کاهش داد. چنین ویژگی صرفا ارثی نیست بلکه در بیشتر مواقع اکتسابی بوده اما امکان رهایی از آن وجود دارد. پدران و مادران باید با تلاش سازنده روحیه جرئت و پرسشگری را در فرزندان بپرورانند و به آنها آموزش دهند آنچه را نمی دانند بپرسند تا در آینده به دلیل جهل و بی اطلاعی، خسارت های بزرگی متوجه آنها نشود.
کم رویی سبب می شود افراد نتوانند از توانایی های شان به خوبی استفاده کنند، جرات سؤال کردن نداشته باشند و در جهل باقی بمانند . این نوع حیا امری ناپسند است و همان چیزی است که روان شناسان آن را اختلال ارتباطی تلقی می کنند .
افراد خجل و کم رو در واقع بیمارانی هستند که به درمان نیاز دارند . در برابر این گروه، دسته ای نیز راه افراط پیموده، گستاخی بیش از حد از خود نشان می دهند و بدون تفکر به هر عملی دست می یازند . چنین افرادی نیز مشکل دارند و به فرموده قرآن با دست خودشان خود را به هلاکت می افکنند . از این رو، خداوند انسان را از انجام اعمال نسنجیده باز می دارد و می فرماید: «و لا تلقوا بایدیکم الی التهلکة و احسنوا ان الله یحب المحسنین; خودتان را با دستان خودبه هلاکت نیندازید . سنجیده و نیکو عمل کنید که خداوند نیکوکاران را دوست دارد .» (بقره/۱۹۵)
سید عبدالرسول علم الهدی
منبع : سایت خبری تحلیلی فرهنگ انقلاب اسلامی


همچنین مشاهده کنید