پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

بازار بلخ


روزی انوری در بازار بلخ می گشت. از دور ازدحامی را دید. پیش رفت. مردی را دید ایستاده و اشعار او را می خواند و مردم به او آفرین می گویند. جلو رفت و پرسید: ای مرد این اشعار كیست؟ گفت: انوری! انوری پرسید: تو انوری را می شناسی؟ پاسخ داد: چه می گویی، من خود انوری هستم. انوری خندید و گفت: شعردزد دیده بودیم، اما شاعردزد ندیده بودیم.

بهارستان جامی
منبع : مطالب ارسال شده


همچنین مشاهده کنید