پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

به جای رجزخوانی برنامه بدهید!‌


به جای رجزخوانی برنامه بدهید!‌
در روزهـای اخیر، دو مصاحبه از دو چهره سرشناس سیاسی در برخی رسانه‌ها منتشر شد که تامل در آنها می‌تواند مشکل مشترک دو جناح را در برابر چشمان مردم قرار دهد.
باهنر و موسوی لاری که در بیست و چند سال گذشته به تناوب در عالی‌ترین سطوح حاکمیتی حضور داشته‌اند در این دو مصاحبه دیدگاه خود را نسبت به انتخابات ریاست جمهوری دهم بیان کرده‌اند. باهنر مدعی شده است که مردم همچنان به اصولگرایان اعتماد دارند و موسوی لاری نیز که گویی هیچ تردیدی به اقبال انتخاباتی مردم نسبت به اصلاح طلبان ندارد بیشترین بخش از اظهارات خود را به این موضوع اختصاص داده است که <باید خاتمی بیاید و اگر بیاید مشکلی در انتخاب او وجود نخواهد داشت.> این دو، که جناح متبوعشان بیش از بیست سال مناصب انتخابی حکومت را در اختیار داشته‌اند ترجیح داده‌اند که از برنامه‌های آینده خود – در صورت بدست گرفتن کرسی ریاست جمهوری– سخن زیادی نگویند و تنها به نوعی رجزخوانی انتخاباتی روی بیاورند. در مقایسه این دو مصاحبه، اظهارات باهنر از یک جهت بر سخنان موسوی لاری ترجیح دارد زیرا او به وجود کاستی‌هایی در دوره حاکمیت اصولگرایان اذعان نموده است، اما رقیب سیاسی او، گویی جز خوبی و زیبایی از دوره حاکمیت اصلاح‌طلبان ندیده است. در مقابل، بر سخنان باهنر اشکالات متعددی وارد است. از جمله اینکه او برای مردم توضیح نداده است که اصولگرایان در دوره حاکمیت خود، با کدام مانع درونی و بیرونی مواجه بوده‌اند که اگر رفع شود <کاستی>هایی که باهنر به وجود آنها اذعان کرده است، مرتفع خواهد شد؟ همچنین این سوال بدون پاسخ مانده است که کدام راهبردها و راهکارهای اصولگرایان، کماکان مورد اعتماد و اقبال مردم است؟ مثلا در تنظیم روابط با سایر ملت‌ها و دولت‌ها، مردم دیدگاه اصولگرایانی را ترجیح می‌دهند که در روزنامه‌های خود <حمله‌کنندگان به اتوبوس گردشگران امریکایی> را تشویق مـی‌کـردنـد یـا گروهی که از دوستی با ملت اسرائیل سخن می‌گویند تا صنعت گردشگری را توسعه دهند!! باهنر مشخص نکرده است که مردم امروز شیفته اصولگرایانی هستند که خاتمی را به خاطر مصاحبه با ‌ CNN و ادای احترام معمولی به ملت امریکا، تمسخر می‌کردند یا اعتماد مردم به اصولگرایانی است که <ملت امریکا را از برترین ملت‌های دنیا می‌دانند>؟ به نظر باهنر، در عرصه داخلی، مردم خواستار تداوم حکومت اصولگرایانی هستند که با شعار <ترجیح معیشت مردم بر همه چیز> به برخی کرسی‌های انتخابی دست یافتند یا اصولگرایانی که معتقدند <برای ساختن ایران، باید دنیا را ساخت>؟ آقای باهنر، جای این پرسش را باقی گذاشته است که اقبال مردم به کدام طیف از اصولگرایان است: طیفی که اصلاح‌طلبان را به باندبازی در برخی انتصاب‌های مدیریتی متهم می‌کردند یا طیفی که معتقد است <به خاطر حفظ وحدت اصولگرایان، باید در برابر بعضی کاستی‌های دولت نهم کوتاه آمد>؟
از نظر مواجهه با اقدامات دولت نهم، به نظر آقای باهنر کدام گروه از اصولگرایان مورد علاقه مردم هستند: کسانی که از موفقیت‌های بی‌نظیر دولت نهم و رئیس‌جمهور سخن می‌گویند یا کسانی که می‌گویند <دو سال طول کشید تا به دولت نهم بقبولانیم بدون تئوری اقتصادی، نمی‌توان کشور را اداره کرد>؟ در عرصه فرهنگی چه طور؟ مردم کدام اصولگرایان را شـایـسته ادامه حکومت می‌دانند: کسانی که می‌گویند <بـا روی کـارآمـدن دولت نهم، نگرانی فرهنگی نداریم> یا گروهی که به صراحت می‌گویند <دولت نهم نسبت به مسائل فرهنگی، بی‌تفاوت است>؟ در برخورد با معیشت روزمره مردم، باهنر کدام دسته از اصولگرایان را مورد اعتماد مردم می‌داند: آنها که خاتمی را به خاطر گران فروشی بنزین ۲۵ تومانی!! محکوم می‌کردند یا کسانی که امروز به دنبال حذف همه یارانه‌ها هستند؟ نایب رئیس پرنفوذ مجلس گمان می‌کند کدام برخورد با موجودی صندوق ذخیره ارزی نشانه اصولگرایی است و مردم به آن اعتماد دارند: برخورد نمایندگان تهران در مجلس هفتم که برداشت مختصر از حساب ذخیره ارزی توسط دولت خاتمی را <خیانت> و <چوب حراج به ثروت ملی> می‌دانستند یا برخورد بعدی آنها در زمان دولت احمدی‌نژاد که با برداشت دهها برابری از ذخیره ارزی به درخواست دولت موافقت یا حداقل در برابر آن، سکوت کردند!؟ البته سوال‌های دیگری هم می‌توان مطرح کرد که همه آنها در یک مفهوم خلاصه می‌شود: <به جای بازی با لغات به مردم بگوئید اگر بار دیگر ریاست جمهوری در اختیار اصولگرایان قرار گیرد، کدام برنامه برای حل مشکلات روزافزون مردم دارید و برای اجرای برنامه‌های مورد ادعا، چه تضمین‌هایی به مردم می‌دهید؟> البته همین سوال را اصلاح‌طلبان نیز باید پاسخ دهند. ‌ ‌
نگارنده معتقد است که در زمان دولت اصلاحات، شرایط داخلی و خارجی کشور به مراتب بهتر از امروز بود. برای اثبات این ادعا، تلاش زیادی هم لازم نیست، در عین حال، بهتر بودن اوضاع نسبت به امروز، تنها یک دلیل است که می‌تواند اقبال مجدد عده‌ای از مردم به اصلاح‌طلبان را باعث شود، اما با توجه بـه غـیـرقابل پیش‌بینی بودن آینده و تغییر برخی شرایط، نمی‌توان از مردم انتظار داشت که با مقایسه این دو دوره، تنها به این موضوع دل خوش کنند که <به اصلاح طلبان رای دهید تا اصولگرایان رای نیاورند>! در یک کلام، هم اصولگرایان و هم اصلاح طلبان باید رجزخوانی را کنار بگذارند. آنها به جای آنکه به مردم ثابت کنند که رقیب آنها <دیو> است باید با ارائه برنامه‌های علمی و قابل دفاع ، ثابت کنند که خودشان <فرشته نجات مردم> از برخی مشکلات طاقت‌فرسا هستند. ‌ ‌
در غـیـر ایـن صـورت نه اشک و لبخند اصلاح طلبان می‌تواند مردم را به حضور امیدوارانه و پرنشاط در انتخابات ریاست جمهوری تشویق کند نه وعده ایجاد <مدینه فاضله اصولگرایان> که ارزش‌ها، اخلاق و معنویات بر همه امور جامعه حاکم خواهد بود!
منبع : روزنامه آفتاب یزد


همچنین مشاهده کنید