جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

صور و نفخ صور در قرآن


صور و نفخ صور در قرآن
● معنای صور
صور بمعنای شاخ است، شاخ گاو یا بُز یا حیوانات دیگر که یک طرف آن باز و طرف دیگرش بسته و جمع است و چه بسا در آن سوراخی می کنند و از آن جا میدمند و از طرف دیگر که باز است صدا بلند و منتشر میگردد، این را میگویند صور که در لسان فارسی به آن بوق میگویند.
و با این بوق اعلام مرگ، و اعلام آماده باش و زندگی می نمایند.
در قرآن کریم در ده جا نفخه صور آمده و در سیزده جا صَیحه استعمال شده است.
و اما آن صوری که با آن می میرانند، فقط در همین دو آیه است: آیة فزع و آیة صعق که در سوره نمل و زمر است؛ و در جاهای دیگر نفخ در صور برای احیاء و زنده کردن است.
● تعبیر طبرسی و شیخ مفید ار نفخ در صور
مرحوم شیخ طبرسی و قبل از او شیخ مفید رضوان الله علیهما احتمال داده اند که صور در این آیات جمع «صورت » باشد، وَ نُفِخَ فِی الصورِ یعنی دمیده میشود در صورت ها و بواسطة آن دمیدن، صورت ها زنده میشوند (زمر/۸۶). همانطور که در رحم مادر جنین را صورت بندی میکنند و بعد از صورت بندی در آن میدمند و آن صورت حیات میگیرد و زنده میشود و حرکت میکند؛ خداوند عز وجل در میان قبر، مردگان را صورت بندی می نماید و در آن صورتها میدمد و آنانرا زنده میکند؛ پس صور جمع صورت است.
یا اینکه میتوان گفت: صورتهائی که در عالم برزخ متعلق به افرادی است که از دنیا رفته اند و آن افراد دارای صُوَر برزخی هستند، در آن صورتها دمیده میشود و آدم ها زنده میگردند.
بنابراین احتمال، صور به معنای بوق و اعلام و اعلان موت و حیات نیست.
ولی این احتمال صحیح نیست. زیرا اولاً مخالف ظواهر آیات قرآن بلکه صریح آیات است، چون در نفخة اُولی صورت هائی نیست که در آن بدمند. و ثانیاً این احتمال منافات دارد با مفرد آوردن ضمیر در قول خدای تعالی (زمر/۶۸): ثُم نُفِخَ فِیهِ أُخْرَی&#۰۳۹;؛ چرا که در صورت صحت این احتمال باید گفت: ثُم نُفِخَ فیها اُخْرَی یعنی در آن «صورت ها» دمیده میشود. و ثالثاً این احتمال ایجاب میکند که نصوص صریحة صحیحة وارده از ائمه معصومین علیهم السلام را که در آن صور به معنای بوق است بدون جهت و بدون حاجت طرح کنیم.
● صوراسرافیل در کلام امام سجاد «ع»
و ما میدانیم که حضرت سید الساجدین صلوات الله علیه در سومین دعای خود از ادعیة «صحیفه کامله سجادیه » فرموده است: وَ إسْرَافِیلُ صَاحِبُ الصورِ الشاخِصُ الذِی یَنْتَظِرُ مِنْکَ الاْ ء ذْنَ وَ حُلُولَ الاْ مْرِ، فَیُنَبهُ بِالنفْخَةِ صَرْعَی رَهَآئِنِ الْقُبُورِ؛ «و ای پروردگار! درود و تحیات خود را بفرست بر إسرافیل که دارای صور است، و چشم گشوده آماده است و در انتظار اذن و فرود آمدن فرمان تست؛ تا بدینوسیله افتادگان گِرو قبرها را آگاه کند و بیدار و زنده گرداند.»
بنابراین، صور در این آیات به معنای بوق است. و آن همان آلتی است که برای بلندی و انتشار صدا از آن استفاده می کنند، و در میان جاده ها و کوهستان ها و بیابان ها و در مواقع نبرد و جنگ که همهمه زیاد است و صدا به همة نقاط نمی رسد از آن استفاده می کنند.
ولی یک مطلب را باید تذکر داد، و آن اینستکه چرا این آلت، معروف به صور و بوق شده است ؟ و آیا صور و بوقی که در دست إسرافیل است و در آن میدمد، همین بوق های معمولی است که یک طرف آن کوچک و طرف دیگر بزرگ است ؟ و آیا از جسمی مادی متشکل شده که آن ملک مقرب مانند سربازان حکام و ملوک در دست میگیرد، و در آن با حنجره و نفس که از شُش بیرون می آید میدمد، و بادی چون نفس انسان که موجب به صدا در آمدن است از إسرافیل بیرون آمده و موجب تصویت آن میگردد و تمام فضای عالم دنیا و برزخ را پُر میکند، و آن موج به هر کسی اصابت کند از موجودات عالم برزخ هلاک میشود و در وهلة دیگر زنده میشود؟ یا نه چنین نیست؛ مطلب، مطلب دیگری است؟
برای توضیح و روشن شدن حقیقت امر ناچار از ذکر مقدمه ای هستیم؛ و آن اینکه تمام موجوداتی که در عالم برزخ اند و یا در عالم قیامت اند، بهیچوجه من الوجوه مشابهتی با موجودات این عالم که سرای طبع و ماده است ندارند، و با اعتباریات و توهمات و محجوبیت های این عالم مشابه نیستند.
شخصی که از این عالم میرود، تمام مصلحت اندیشی ها و اعتبارات این عالم را زمین گذارده و در پشت سر به خاک نسیان می سپارد، و در یک عالم دیگر که هیچ شباهتی با این عالم ندارد وارد میشود. و نیز موجودات برزخیه چون میخواهند وارد قیامت گردند، خصوصیات عالم برزخ را رها نموده عاریاً عَنها و عن لَوازِمها وارد عالم قیامت میگردند.
ولی چون از عالم برزخ و یا قیامت برای ما که هیچ آشنائی و انسی با آن عوالم نداریم بیان شود، و آیات قرآن کریم و روایات وارده از معصومین سلام الله علیهم أجمعین چون بخواهند آن معانی برای ما قابل تفهم و ادراک شود، ناچار از باب تشبیه معقول به محسوس وارد شده و آن معانی عالیه و دقائق سنیه را در لباس محسوسات درآورده و در قالب آنها ریخته و قالب گیری می کنند.
و آنچه این إشکال را حل میکند، و این معما را می گشاید، روایتی است که از حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم وارد شده است مبنی بر اینکه پیغمبران پیوسته با مردم به میزان عقل ها و ادراکاتشان گفتگو دارند.
در «اصول کافی » از حضرت صادق علیه السلام روایت میکند که: قَالَ عَلَیْهِ السلاَ مُ: مَا کَلمَ رَسُولُ اللَهِ صَلی اللَهُ عَلَیْهِ وَ ءَالِهِ وَ سَلمَ الْعِبَادَ بِکُنْهِ عَقْلِهِ قَط. وَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَهِ صَلی اللَهُ عَلَیْهِ وَ ءَالِهِ وَ سَلمَ: إنا مَعَاشِرَ الاْ نْبِیَآءِ أُمِرْنَا أَنْ نُکَلمَ الناسَ عَلَی قَدْرِ عُقُولِهِمْ؛ «حضرت صادق علیه السلام فرمودند که: رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم هیچگاه با مردم با کُنه عقل خود و با حقیقت و واقعیت ادراکات خود تکلم ننموده اند. و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: بدرستیکه ما جماعت پیغمبران مأموریم که با مردم به میزان عقل ها و ادراکات خودشان سخن گوئیم.»
● معنای حقیقی صور اسرافیل
إسرافیل از ملائکة مقرب پروردگار است و فرشتة مأمور حیات و زنده کردن. وجود او تمام عوالم امکان را که نیاز به حیات دارند فراگرفته، و بوق او قدرت اوست، و صور او بال های ملکوتی و معنوی اوست. بوق او قابلیت و استعدادی است که حضرت رب جل و علا به او عنایت فرموده است، و او را بدین تجهیزات خاص مجهز نموده و امکان احیاء و زنده کردن را به او داده است.
بوق او سرمایة علمی و قدرت است که در تحت اختیار او بوده، و اختیار او در تحت اختیار خداست.
إسرافیل در بوق خاص خود میدمد، و تمام موجودات هلاک میشوند، چون فرشتة مقرب است.
و نیز پس از آن در بوق خاص خود میدمد و تمام مردگان را و هلاک شدگان را زنده میکند.
بوق او جسم نیست، و صورت ندارد؛ شرقی و غربی نیست؛ تمام آسمانها و زمین و مابینهما را فرا گرفته؛ و صاحب چنین قدرتی که از طرف پروردگار به او افاضه شده است بر تمام عوالم عِلوی و سِفلی استیلا و احاطه دارد، و هر لحظه به امر پروردگار خود به مأموریت خود عمل میکند.
در «تفسیر علی بن ابراهیم» در ذیل آیة «وَ نُفِخَ فِی الصورِ فَصَعِقَ مَن فِی السمَـ&#۰۳۹;وَ&#۰۳۹;تِ وَ مَن فِی الاْرْضِ؛ و در صور دمیده می شود پس هر که در آسمانها و هر که در زمین است بی جان افتد. (زمر/۶۸)»، از حضرت سجاد علیه السلام روایت شده و در ضمن روایت حضرت میفرمایند: وَ لِلصورِ رَأْسٌ وَاحِدٌ وَ طَرَفَانِ، وَ بَیْنَ طَرَفِ کُل رَأْسٍ مِنْهُمَا مَا بَیْنَ السمَآءِ وَ الاْرْضِ؛ «و از برای صور یک سر و دو طرف است، و میان طرف هر سری از آن دو طرف به اندازه بزرگی آسمانها و زمین است.»
منبع: سایت - طهور
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید