سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


و لئوناردو مونالیزا را آفرید؟


و لئوناردو مونالیزا را آفرید؟
رنسانس واژه ای فرانسوی بود به معنی نوزایی و نویسندگان این دوره بر آن گمان بودند كه ادبیات، فلسفه، علم و هنر كلاسیك در دوران تاریكی پس از سقوط امپراتوری روم و حملات مهاجمان ژرمنی از میان رفته و همگان در انتظار رستاخیزی از سوی ایتالیایی ها هستند.
سبك دوره اوج رنسانس بر پایه پژوهش ها و آزمایش های یكی از مبتكرترین افرادی كه تاكنون پا به عرصه گیتی نهاده استوار بود. لئوناردو داوینچی Leonardo davinchi ۱۵۱۹۱۴۵۲ كه نه فقط نقاش و مجسمه ساز بزرگ بلكه معمار نابغه ای بود، هرچند هرگز ساختمانی بنا نكرد. به علاوه او مخترع انواع ماشین های شگفت انگیزی بود كه هم برای مقاصد صلح جویانه و هم برای مقاصد نظامی به كار می رفتند. كه برخی از ماشین ها در دوران معاصر را به خوبی از آن مدل های ابتدایی او نمونه سازی كرده اند.
او در شهر كوچك وینچی، در ایالت توسكانی متولد شد. مادرش روستایی بود و كاتزینا نام داشت و پدرش پیرو دفترخانه دار مرفهی بود. او نقاشی را در كارگاه وركیو آموخت و لئوناردو مهندس، موسیقیدان، پژوهشگر در رشته آئرودینامیك، فیزیكدان پیشرو، گیاه شناس، كالبد شناس، زمین شناس و جغرافیدان برجسته زمان خود به شمار می رفت و خود انسانی كامل در عصر رنسانس بود و اگر به فلسفه و شعر هم می پرداخت از معدود انسان های تمام دوران ها می شد.
او از قواعد عرفی آزاد بود و نام خدا را به ندرت در نوشته ها و اندیشه هایش آورده اند اما نام طبیعت را بارها و بارها. «در نظر لئوناردو صلاحیت هیچ مرجعی بالاتر از صلاحیت چشم نبود كه او آن را دریچه روح می دانست لذا مراجع صاحب صلاحیت عهد قدیم را مورد استفاده قرار نمی داد. او در بسیاری از موارد ابتدا حجم اندامی را كه می خواست در پرده هایش به كار گیرد با گل می ساخت و با پارچه ای نازك و دوغاب با آن حجم درگیر می شد و آن را ساخت و پرداخت می كرد و سپس به طراحی می پرداخت. پس برای آشنایی با اسرار هنرش باید به طراحی هایش نگریست. او چپ دست بوده و این را از جهت حركت هاشورها در طراحی هایشان می توان دریافت. نیز یادداشت هایش را از راست به چپ می نوشت چنان كه خواندن آن به آینه و گاه به متخصصان آشنا به این فن نیاز داشت.
در ساختار نور، حركت آب، سنگ ها، رشد گیاهان، پرواز پرندگان، كالبد حشرات، اسب ها و آدمیان بسیار تجزیه و تحلیل كرد و برای رسیدن به رمزهای این ماشین انسان كه طبیعت آن را ساخته و پرداخته به كالبدشكافی پرداخت، هر چند كالبدشكافی مورد بی مهری كلیسا قرار گرفته بود. كالبدشكافی های لئوناردو جنبه علمی داشت و تا مرحله بررسی فرایند لقاح و لحظه آبستنی و رشد جنین در زهدان و شناخت عضلات و ماهیچه ها پیش رفت و به بررسی آوندهای خونی و گردش خون یك سده قبل از ویلیام هاروی دست یافت.
او اعتقاد داشت كه نقاشی شایسته آن است كه به عنوان یكی از هنرهای لیبرال و برتر از موسیقی یا شعر به شمار آورده شود. به عقیده اش عمر موسیقی هنگامی به پایان می رسد كه طنین آخرین صوت فرو نشیند. اما یك اثر نقاشی همواره دیده می شود، چه برای خواندن یك شعر رنج سفر را كسی به خود هموار نمی كند اما مردم صدها فرسنگ راه می پیمایند تا یك اثر نقاشی را ببینند. نقاش در كاری كه می خواهد انجام دهد در حكم فرمانروا و خدا است. ذهن نقاش نسخه بدلی از ذهن الهی است چون به ابداع متعدد جانداران، گیاهان، میوه ها، مناظر، نواحی روستایی، ویرانه ها و اماكن بهت انگیز به راحتی و آزادانه عمل می كند.
هر چند این استدلال های او در آن سال ها با موج های فراوانی از هیجان همراه بود.
لئوناردو كوهنوردی خستگی ناپذیر بود و زمانی كه شور و شعفش از دیدن جهانی كه زیر پایش بود فروكش كرد به بررسی سنگ ها و سنگواره ها و نحوه پیدایش آنها پرداخت و دریافت كه بر خلاف محاسبه پژوهشگران كتاب مقدس، جهان باید خیلی بیشتر از ۴۰۰۴ سال پیش از میلاد آفریده شده باشد. هر چند این تفكر تا قبل از سده ۱۹ بار دیگر به طور جدی مورد تردید قرار نگرفت. بسیاری از آثار مهم و اساسی لئوناردو در خارج از فلورانس، در میلان كه از دیرباز دشمن فلورانس بود و در دربار لودوویكو اسفورشا به اجرا درآمدند. لودوویكو با دانایی و دوراندیشی و ذوق هنری در دوره كوتاه فرمانروایی اش میلان را به صورت پویاترین و زنده ترین مركز هنری اروپا درآورده و حامی تمام عیاری برای این هنرمند بزرگ بود. نخستین اثر بزرگ لئوناردو در میلان پرده مریم صخره ها بود كه در سال ۱۴۸۳ برای نمازخانه خصوصی آغاز شد و تركیبی هرمی شكل داشت كه در آن ظرافت و دلنشینی فرم چهره ها و اندام ها بسیار ارزنده اند و ویژه آن هنرمند تقلیدناپذیر بوده است.
دیوارنگاره دیگر شام آخر لئوناردو است كه در سال های ۱۴۹۵ تا ۱۴۹۸ در دیوار انتهایی سالن غذاخوری صومعه سانتاماریا دله گراتیسه santa maria delle grazie در میلان نقاشی شده است. این اثر بر اساس انجیل های متی، مرقس، لوقا است و روایت جمله ای از مسیح را به همراه دارد: من به شما می گویم كه یكی از شما به من خیانت خواهد كرد و آنان بسیار اندوهگین بودند و هر یك شروع به پرسیدن كرد كه: ای سرور آیا آن كس منم در این اثر لئوناردو پرسپكتیو یك نقطه ای را به كار می گیرد و گویی واقعیتی را ترسیم كرده كه با زمانه اش در تضاد است و سنت دوره آغازین رنسانس را قطع كرده.
از دیگر آثار او حضرت مریم و سنت آن است كه اكنون در موزه لوور پاریس قرار دارد و آن را در سال ۱۵۰۱ در فلورانس طراحی كرد و در حدود ۱۲ یا ۱۳ سال بعد آن را در میلان تكمیل كرده كه در آن اثر نیز تركیبی هرمی وجود دارد.
لئوناردو از سال ۱۵۰۳ تا ۱۵۰۶ تصویری از چهره لیزاگراردینی دلاجوكوندو همسر شهروند نامدار فلورانسی ترسیم كرد. این پرده امروز به مونالیزا Monalisa شهرت دارد. حالت آرامش كامل در چهره و فضای اطراف و دست هایی كه چلیپاوار بر هم گذاشته شده اند، ما را در برابر یكی از پرمایه ترین و اسرارآمیزترین مناظر لئوناردو قرار می دهد. حالت آرامش كامل صورت از ویژگی های رنسانس است. فضای پشت با جاده هایی كه انتهایی گم دارند. غبار و مه حاصل شده، پرتگاه ها و كوه هایی از دل زمین بیرون آمده كه خود در فضا سرگردانند، اما هیچ چیز آن نیمه لبخند غمگینانه ای كه در كنار لب ها بازی می كند را تباه نكرده است. این اثر در قرن ۱۹ بسیار مورد توجه و نقد و بررسی قرار گرفت. دوره بعدی زندگی لئوناردو مجموعه آثاری بود كه در سفرهایی میان فلورانس، میلان و رم انجام شد كه در آنجا رقیبان جوانش میكل آنژ ورافائل به كمك اصولی كه او بنیاد نهاده بود به روزافزونی تجلی هنر می افزودند را ملاقات كرد.
در واپسین سال های زندگی خیلی كم نقاشی می كرد. در ۱۵۱۷ به دعوت فرانسیس اول پادشاه فرانسه برای بازنشستگی و اقامت در كاخی كوچك در لوار دعوت شد و پذیرفت و تابلوهای مونالیزا، مریم و سنت آن، قدیس یوحنای تعمیددهنده را كه اكنون در وضع نامطلوبی است با خود به لوار برد. چون این نقاشی ها با زندگی درونی اش چنان عجین بود كه لحظه ای از آنها نمی توانست جدا شود.
نفوذ هنری لئوناردو در هنگام مرگ عظیم و شگرف بود ۱۵۱۹ اما بخش اعظم كارهای او هنوز در انتظار آن بود كه بعدها كسانی آنها را به گونه ای نو و دیگر كشف كنند. از سال های ۱۵۲۰ به بعد سبك های نویی چون منریسم، گوتیك، واپسین دوره های رنسانس در ایتالیا و خارج از آن، باروك و... حاصل آمد كه بی شك سرمشق هایی از این دوران را به همراه داشته است.
ترگل منطقیان
منابع:
۱ سی و دو هزار سال تاریخ هنر فردریك هارت
۲ شرح حال هنرمندان جور جیو وارسای ص ۲۵۶
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید