سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

خوابگاه به مثابه خوابگاه


خوابگاه به مثابه خوابگاه
خوابگاه؛ چه اسم بامسمایی. شاید هم این نامگذاری بی دلیل نیست و تنها کارکرد آن، محلی برای خوابیدن باشد. ولی کمی فکر کنیم می بینیم که خیلی سخت است انسان در بهترین و پرشور ترین دوران زندگی اش روزانه بیشتر از پنج یا شش ساعت بخوابد. البته می خوابد، اما دیگر از شور زندگی خبری نیست.
با یکی از دانشجویان ساکن خوابگاه حرف می زنم. از تفریحاتشان می گوید؛« سالم ترین، کم هزینه ترین و دانشجویی ترین تفریحمان خواب است.»
یک محیط خوابگاهی درخور زندگی چه شرایطی باید داشته باشد. آیا فقط یک دستگاه تلویزیون و یک سالن بدنسازی برای یک خوابگاه چندصدنفره کافی است؟
شاید توصیف وضعیت خوابگاه یکی از بزرگ ترین دانشگاه های کشور- علامه طباطبایی- با توجه به گفته های دانشجویانی که در آنجا زندگی کرده اند، عینیت قضیه را بیشتر کند و پاسخی باشد به این سوال.
خوابگاه در یک کوچه و در همسایگی چند آپارتمان مسکونی قرار گرفته است. نه همسایه ها دانشجوها را به عنوان جوان های بیست و یکی دو ساله یی که نیاز به تحرک و شادابی دارند درک می کنند و نه دانشجویان همسایه ها را به عنوان کسانی که آرامش و استراحت حقشان است.
این خوابگاه پسرانه ۳۰۰و چند نفره، حیاط کوچکی دارد که تنها محل تفریح ساکنانش است. البته خوابگاه امکانات دیگری هم دارد، یک دستگاه تلویزیون در زیرزمین جنب سرویس های بهداشتی و ناگفته پیداست که بود و نبود یک تلویزیون با این همه تنوع سلیقه، یکی است.
کمی آن طرف تر در زیرزمین دیگری واحد فرهنگی خوابگاه است. گهگاهی نمایش فیلمی دارد و هر از چند گاهی دانشجوها را رایگان به بازدید از اماکن دیدنی می برند. اینترنت خوابگاه هم زیر نظر واحد فرهنگی است، ۴ یا ۵ کامپیوتر که برای استفاده از آن یا باید کارت اینترنت داشته باشی یا اینکه حق استفاده را بپردازی. البته دانشجویان با این شرایط هم مشتاقانه حاضر به استفاده از این کامپیوترها هستند ولی ساعات استفاده به ۸ تا ۱۱ شب محدود شده است. واحد فرهنگی یکبار هم اعلام کرده که دانشجویان می توانند برای خواندن برخی از روزنامه ها از ساعت ۹ تا ۳۰/۱۰ شب مراجعه کنند.
جلوتر باز زیرزمینی دیگر خبر از تفریحگاهی دیگر می دهد؛ سالن بدنسازی، تنها جایی است که تقریباً از آن استفاده می شود و مشتریان ثابت خود را دارد. کنار این سالن هم سالنی است با یک میز پینگ پنگ که آنجا هم ساعاتی از روز شلوغ می شود.
زیرزمین دیگری هم هست که در جوار منبع گرمایی خوابگاه قرار گرفته است و هفته های آخر هر ترم، بدون اهمیت به نداشتن تهویه مطلوب به یکی از شلوغ ترین مکان های خوابگاه تبدیل می شود. سالن مطالعه یی هم وجود دارد که در طول دوره امتحانات از کل پتانسیل آن، حتی با پهن کردن تشک هایی در کف سالن، استفاده می شود.
این خوابگاه دیگر زیرزمین ندارد، اگر همه زیرزمین های گفته شده را هم پر کنیم باز نصف جمعیت بیکارند.
گاهی در حیاط برخی دانشجویان، فوتبال یا والیبال بازی می کنند که بلافاصله با اعتراض همسایگان مجاور خوابگاه مواجه می شوند و حاصل این تفریح درگیری با همسایه ها یا مسوولان خوابگاه است.
راستی داخل اتاق ها چه می گذرد، آمار تفریحات یک نفره یی همچون سیگار، قلیان یا مصرف مواد مخدر، روز به روز بالاتر می رود. یکی از دانشجویان می گوید؛« کاری نداریم، شبانه روز بیشتر از ۱۵ ساعت از وقتمان در خوابگاه صرف می شود و اگر قلیان نکشیم، می پوسیم. روزانه ۴ تا ۵بار قلیان می کشیم و این یعنی استفاده از۴ ، ۵ ساعت وقت روزانه.» او ادامه می دهد؛« ما دانشجوی ارتباطات هستیم، اما در این خوابگاه حتی اینترنت نداریم. ۳ یا ۴ ساعت در روز با ۵ کامپیوتر خنده دار است. استاد ها از ما کار می خواهند، در یکی از درس ها بچه ها مجبورند وبلاگی ایجاد کرده و مرتب آن را به روز کنند، اصلاً ممکن نیست. هیچ وقت با این شرایط نمی توان تولید علم که سهل است، توجیه علم کرد.»
شاید خواندن این مطالب چندان سخت نباشد، اما زندگی در این شرایط است که از دانشجو یک بدن متحرک می سازد. آمار رو به افزایش افسردگی و به تبع آن در مواردی خودکشی در بین دانشجویان حاصل همین وضعیت است.
اما جدای از معیوب بودن زیرساخت های اسکان دانشجویی در ایران، با این اوضاع هم می توان اصلاحاتی در کوتاه مدت شکل داد که خوابگاه ها را قابل تحمل کند. یقیناً امکانات ذکر شده برای یک خوابگاه کافی نیست اما اگر همتی هم برای اصلاح زیر ساخت ها وجود داشته باشد، این مساله سال ها وقت می برد و نمی شود در این مدت دانشجوها را با همین امکانات محدود به حال خود رها کرد. دانشگاه می تواند در همین فضا با متنوع تر کردن برنامه های موجود و تامین حداقل هایی همچون رسانه های دیجیتالی و کاغذی(با استفاده از همین فضا و به طور مثال ۱۲ساعته کردن اتاق کامپیوتر)، ایجاد کتابخانه هایی بر اساس نیاز دانشجو نه موجودی دانشگاه(کتابخانه فعلی به دلیل قدیمی بودن کتاب ها بدون استفاده مانده است)، ارائه تلویزیون هایی برای اتاق ها یا حداقل سوئیت های دانشجویان یا توسعه سالن های تلویزیون فعلی، تنوع بخشیدن به امکانات فرهنگی و ورزشی خوابگاه ها، برگزاری کارگاه های آموزشی متناسب با نیازهای دانشجویان و ده ها برنامه دیگر با بهبود اوضاع زندگی چهار ساله دانشجویان خوابگاهی، فارغ التحصیلان سالمی را با بازدهی بسیار بیشتر تحویل جامعه دهد.
عسل اخوان
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید