پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


چشم انداز سرمایه گذاری در صنعت نفت


چشم انداز سرمایه گذاری در صنعت نفت
صنایع انرژی در قرن بیستم، یکی از بخش های عمده کارآمدی مدیریت جهانی است و نقشی بالقوه در زیر ساختار توسعه کشورهای صنعتی و در حال توسعه ایفا می کند؛ از این رو کاربست سیاست های کلان و راهبردی در زمینه توسعه صنایع انرژی، به ویژه نفت و گاز و انرژی با توجه به الزام های بازارهای جهانی و ضرورت شناخت و راهبردی کردن این بخش از اقتصاد کلان، اجتناب ناپذیر است. بی گمان شرایط ساختار جهانی و نیاز به توسعه و سرمایه گذاری هر یک از بخش ها و کشورهای ذی نفع به اصلاح ساختار، بهینه سازی مصرف و بهره وری می تواند نقش به سزایی در تدوین و اجرای روند سرمایه گذاری ها و راهبردی کردن برنامه های فرارو داشته باشد.
مدیریت تقاضا
در سال های آتی یکی از عمده ترین بخش ها که می تواند در سرنوشت سرمایه گذاری کلان نقش داشته باشد، راهبردی کردن مدیریت تقاضا است؛ از این رو سرمایه گذاری برای جبران کاهش ظرفیت تولید و حفظ سقف تولید و ایجاد ظرفیت جدید و افزایش عرضه اجتناب ناپذیر است. بدون شک مدیریت تقاضا بر محوریت رشد و درآمدها، مزیت های نسبی حامل های انرژی و امکان جانشینی در روند دور نمای بلند مدت و راهبردی هدفمند جهانی شدن، می تواند به رفاه اجتماعی، عدم وابستگی، فقرزدایی، دستیابی به تمهیدهای مربوط به عدالت اجتماعی و در نهایت ایجاد یک قطب اقتصادی منطقه ای و فراملیتی بینجامد.آخرین رده بندی تولید ناخالص داخلی کشورها با قدرت خرید دلار در سال ۱۹۹۵، نشان می دهد که چین در سال ۲۰۲۵ با حدود ۲۴ تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی، آمریکا را پشت سر خواهد گذاشت و به قدرت اول اقتصادی جهان تبدیل خواهد شد. آمریکای شمالی و اروپای غربی به ترتیب با ۲۲ و ۱۶ تریلیون دلار در رده بندی بعد از چین قرار خواهند گرفت، از این رو، تقاضا برای انرژی، بزرگ ترین عامل برای دستیابی به چنین نقشی برای چین خواهد بود و به تدریج مرکز ثقل تقاضا و تجارت انرژی ممکن است به جنوب و شرق آسیا سوق داده شود.
گذشته و حال
به رغم وجود ذخایر عظیم نفت و گاز در منطقه خاورمیانه و به ویژه در کشورهای حوزه خلیج فارس، میزان سرمایه گذاری در بخش بالادستی نفت به سایر نقاط جهان بسیار ناچیز بوده است. براساس گزارش های برخی از کارشناسان، از اوایل دهه ۹۰ تاکنون میزان سرمایه گذاری بالادستی، اکتشاف و تولید حدود ۹۰ تا ۱۱۰ میلیارد دلار بر پایه قیمت های ثابت سال ۲۰۰۲ در جهان برآورد شده است. این میزان حدود دو سوم سرمایه گذاری های سال های ۱۹۸۰ و ۱۹۸۱ بوده است. در سه دهه گذشته سرمایه گذاری در بخش صنعت نفت و گاز، تحت تأثیر شوک های بزرگ نفتی به لحاظ شرایط قیمت، ارتقای فناوری و افزایش کارآیی، روند میزان و بهره وری سرمایه گذاری در بخش های بالادستی نفت و گاز را بیش از پیش ثمربخش کرده است.در دهه ۱۹۹۰ سرمایه گذاری در نفت و گاز خاورمیانه و شمال آفریقا از ۳/۵ میلیارد دلار در سال ۱۹۹۰ تا ۹/۸ میلیارد دلار در سال ۱۹۹۰ در نوسان بوده که به ترتیب ۸ و ۵/۹ درصد سرمایه گذاری کل نفت و گاز جهان را به خود اختصاص داده است. اگر چه پایین بودن هزینه های اکتشاف و تولید در خاورمیانه تا حدودی هزینه های کمتری برای سرمایه گذاری در این منطقه را توجیه پذیر کرده است، این موضوع به تنهایی امکان کاستن فاصله عمیق میان میزان اندک سرمایه گذاری در خاورمیانه با توجه به منابع عظیم نفت و گاز، در قیاس با سرمایه گذاری های هنگفت سایر نقاط جهان با داشتن منابع شناخته شده را نمی توان نادیده گرفت. فاصله میان میزان سرمایه گذاری در بخش بالادستی نفت و گاز در منطقه خاورمیانه در قیاس با شمال آمریکا و اروپای غربی در پیش بینی آژانس بین المللی انرژی برای یک دوره بلند مدت تا سال ۲۰۳۰ همچنان ادامه دارد. براساس پیش بینی این آژانس، در سه دهه آینده از مجموع ۱۶ تریلیون دلار سرمایه گذاری در بخش انرژی، حدود ۶ تریلیون دلار به نفت و گاز اختصاص یافته اند. نکته قابل ملاحظه این است که به ترتیب ۶۲ درصد و ۵۵ درصد از سرمایه گذاری ها در نفت و گاز به فعالیت های بالادستی، حفظ سطح تولید کنونی و ایجاد ظرفیت های جدید، اختصاص خواهد یافت، در حالی که حدود ۱۳ درصد از سرمایه گذاری در بخش نفت به افزایش ظرفیت پالایش و ۸ درصد در بخش بالادستی گاز، به ویژه تولید ال.ان.جی اختصاص خواهد یافت.بر اساس پیش بینی آژانس بین المللی انرژی، کل سرمایه گذاری مورد نیاز در بخش نفت حدود ۳ تریلیون دلار در دوره ۳۰ ساله است که سالانه ۱۰۰ میلیارد دلار برآورد شده است. این میزان سرمایه گذاری در بخش نفت در کشورهای OECD با ۳۰ میلیارد دلار در سال، در سطح قابل ملاحظه ای فاصله دارد. در حالی که میزان سرمایه گذاری در بخش نفت در منطقه خاورمیانه حدود ۵/۱۷ میلیارد دلار (حدود ۱۷ درصد) پیش بینی شده است.همان گونه که اشاره شد، با افزایش سهم خاورمیانه، در کل سرمایه گذاری نفت در سی سال آینده نسبت به دهه های گذشته با روند مثبتی همراه بوده است، اما به نظر می رسد این میزان در شرایط نامتعادل در سطح جهانی تقسیم شده باشد. میزان سرمایه گذاری در بخش نفت منطقه خاورمیانه باید از نگاهی دیگر نگریسته شود و آن با میزان کم سرمایه گذاری به منظور دستیابی به افزایش ظرفیت تولید و در نهایت تقاضای پیش بینی شده قابل ابتیاع باشد. از آنجا که هزینه اکتشاف و تولید نفت در منطقه خاورمیانه کمتر از سایر نقاط جهان است، باید به این نکته توجه شود که هزینه های تولید در شرایط کنونی رو به افزایش است. بر اساس گزارش آژانس بین المللی انرژی، متوسط هزینه ایجاد ظرفیت تولید یک بشکه نفت خام در خاورمیانه حدود یک سوم هزینه آن در کشورهای OECD است.
شاخص های مؤثر سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز
میزان منابع هیدروکربوری در منطقه خاورمیانه و به ویژه کشورهای حوزه خلیج فارس، دریای خزر و روسیه نشان می دهد که در سی سال آینده تقاضای جهانی برای نفت و گاز به میزان قابل توجهی رو به افزایش است. با توجه به بهبود امنیت عرضه انرژی برای مراکز عمده مصرف کننده انرژی جهان (آمریکای شمالی، اروپای غربی، آسیای جنوب شرقی)، در واقع ایجاد ظرفیت های تولید مورد نیاز و توسعه زیرساخت های انتقال نفت و گاز از مراکز تولید به کشورهای مصرف کننده را بیش از پیش مورد توجه قرار داده است، از این رو نیاز به سرمایه گذاری برای افزایش ظرفیت تولید انرژی های اولیه به منظور دستیابی به میزان تقاضای جهانی، از چالش های عمده بازارها و حامل های عمده انرژی هستند. بی گمان دستیابی به این میزان سرمایه گذاری در منطقه به مفهوم افزایش ضریب امنیت عرضه انرژی است که به پیش بینی بازده منطقی سرمایه گذاری و درآمدهای متناسب با ثبات سیاسی کشورهای دارای این منابع منجر می شود. به نظر می رسد برای تدوین شرایط یادشده، باید به دو نکته مهم توجه کرد:
الف: اهمیت همکاری های واقعی میان تولیدکنندگان و مصرف کنندگان عمده انرژی برای آسان سازی سرمایه گذاری ها و توسعه ظرفیت های تولیدی نفت و گاز در مراکز عمده تولید، به ویژه در منطقه خاورمیانه.
ب: اهمیت نقش اوپک و حفظ ثبات بازارهای بین المللی نفت. همکاری های مربوط به تولید کنندگان و مصرف کنندگان انرژی به ویژه نفت و گاز با توجه به نقش اوپک بسیار اهمیت دارد. این امر به منظور دستیابی به ثبات و استمرار عرضه نفت و گاز نیازمند وجود مازاد ظرفیت تولید کشورهای دارنده منابع عمده نفت و گاز است. از سوی دیگر، مدیریت عرضه نفت خام از سوی اوپک و تلاش برای حفظ سطح قیمت ها با در نظر گرفتن بالاترین بخش از هزینه های تولید نفت و گاز در شرایط کنونی که بی ثباتی مفرط در پیرامون صادرکننده نفت و گاز تحمیل شده است، سرمایه گذاری در بخش های مختلف صنعت نفت و گاز، به ویژه در بخش بالادستی، هزینه های ریسک را بیش از هر عامل دیگر، فراهم کرده است، از این رو با توجه به سودآوری سرمایه گذاری نفت و گاز در منطقه خاورمیانه، تأمین امنیت عرضه نیز، یکی از حامل های بسیار آسیب پذیر و اجتناب ناپذیر تلقی می شود. براساس گزارش های برخی از کارشناسان بین المللی، بیش از ۵۰ درصد سرمایه گذاری ها در بخش نفت و گاز در آمریکای شمالی و دریای شمال متمرکز شده است، حال آن که این مناطق تنها حدود ۵ تا ۶ درصد منابع نفت و گاز جهان را در اختیار دارند.کشورهای صادر کننده نفت خام اوپک به منظور تثبیت بازارهای جهانی نفت خام ناگزیرند بخشی از سهم بازار خود را در اختیار کشورهای صادرکننده غیرعضو اوپک قرار دهند. در حال حاضر حدود ۵۵ درصد سهم صادرات نفتی جهان به کشورهای غیر عضو اوپک تعلق دارد و اوپک به عنوان عرضه کننده متعادل ساز(Residual supplier) بخشی از تقاضای جهانی را به خود اختصاص داده است. اگر سرمایه گذاری در بخش نفت تحت تأثیر شرایط نوسان های جهانی قیمت نفت خام قرار گیرد، ممکن است با بازده زیاد و یا کم رو به رو شوند؟ در مورد کشورهای عضو اوپک مجبورند؟ برای کنترل نوسان های قیمت ها، تولید نفت خام را کاهش دهند و بخشی از سرمایه گذاری ها بازده نداشته باشد. در چنین شرایطی، هزینه های تولید در بخش فعالیت های بالادستی اوپک ممکن است همچنان نسبت به سایر مناطق جهان کمتر باشد.
منبع : شبکه اطلاع رسانی شانا


همچنین مشاهده کنید