شنبه, ۱۱ آذر, ۱۴۰۲ / 2 December, 2023
مجله ویستا
افسردگی در مادرها
میزان هورمونهای جنسی استروژن و پروژسترون در حین بارداری افزایش می یابد و بعد از به دنیا آمدن نوزاد، مقدار آنها شدیداً سقوط میكند. این تغییر ناگهانی در میزان هورمونها میتواند گاهی اوقات باعث شروع شدن افسردگی گردد. حدود نیمی از كسانی كه به تازگی مادر میشوند دچار وضعیتی به نام افسردگی مادر شدن (Maternity Blues) میشوند، ۱۵ درصد مبتلا به افسردگی پس از زایمان خفیف تا متوسط شده و از هر ۵۰۰ مادر، یكی هم به افسردگی شدید دچار میگردد.
افسردگی مادرشدن
نیمی از كسانی كه به تازگی مادر میشوند در هفته اول پس از زایمان به افسردگی مادر شدن مبتلا میشوند. معمولاً درروز سوم پس از زایمان، مادر جدید ممكن است كمی احساس تحریك پذیری كرده و شروع به گریه و زاری كند. معمولاً حال این مادران تا آخر هفته اول پس از زایمان بهبود مییابد و به وضعیت طبیعی برمیگردند. حمایت، عشق و درك آنها، تمام آن چیزی است كه این افراد در این مدت به آن نیاز دارند.
افسردگی متوسط پس از زایمان
پس از زایمان، شروع یك افسردگی طولانی مدت شایع میباشد. به این افسردگیها اغلب توجهی نمیشود و آن را معمولاً به حساب اینكه مادر در حال عادت دادن خود به مسئولیتهای جدید است و یا اینكه بیدار شدن از خواب در نیمههای شب برای رسیدن به نوزادش، او را به چنین حالتی دچار كرده است، میگذارند. شدیدترین انواع افسردگی، بلافاصله بعد از تولد نوزاد ایجاد میشوند، اما افسردگیهای با شدت كمتر و شایعترین نوع آنها، از دو هفته بعد از زایمان تا یكسال بعد از آن رخ میدهند. گاهی اوقات، افسردگی مادر هنگامی شروع میشود كه حمایت و توجه دوستان و خانواده نسبت به آنها شروع به كاهش می كند. علایم این نوع افسردگی ممكن است نسبت به سایر انواع افسردگیها مبهمتر باشد. اغلب این گونه خانمها بسیار نگران هستند بخصوص در مورد اینكه آیا حال نوزادشان خوب است و از تغذیه خوبی برخودار است دلواپس میباشند. این مادران به نظر میرسد كه خود را گناهكار دانسته و دائماً خود را سرزنش میكنند، همچنین آنها همیشه خسته بوده و تحریكپذیر هستند.
افسردگی پس از زایمان را نمیتوان به سادگی فقط به تغییرات هورمونی خانمها مربوط دانست، زیرا تغییرات عمده هورمونی در آنها اغلب مدتها قبل از شروع افسردگی آغاز میگردد. ممكن است این تغییرات باعث شوند كه خانمها، مستعد دچار شدن به افسردگی شوند اما نقش عوامل اجتماعی در بروز این افسردگیها بسیار اهمیت دارد.
معمولاً خانمهایی كه دچار افسردگی پس از زایمان هستند نیاز به درمان دارند. در تحقیقی كه اخیراً انجام شده، دیده شده است كه هم داروهای ضدافسردگی و هم شناخت- رفتار درمانی در درمان این خانمها موثر میباشند اكثر داروهای ضدافسردگی را میتوان بدون هیچ خطری در هنگام شیردهی مادر تجویز نمود.
وقتی كه یك خانم، تحت درمان افسردگی پس از زایمان قرار دارد، معمولاً اگر همسر او هم بتواند درك كند كه چه اتفاقی افتاده است و خود را درگیر این موضوع نماید، بسیار كمك كننده خواهد بود. در بعضی از موارد، پدرها نیز ممكن است به حمایت احتیاج داشته باشند. پدران جدیدی كه دارای همسر افسرده هستند نیز در خطر ابتلاء به افسردگی قرار دارند.
خانمهایی كه تحت درمان قرار میگیرند به احتمال زیاد، بطور كامل بهبود مییابند، در حالیكه خانمهایی كه درمان نمیشوند حدود ۵۰ درصد احتمال دارد كه تا یكسال بعد از زایمانشان بهبود یابند.
افسردگی شدید پس از زایمان
یك نوع غیرمعمول افسردگی پس از زایمان، بعضی از خانمها را مبتلا نموده و آنها را در دو هفته بعد از زایمان دچار افسردگی شدیدی میكند. احتمال ایجاد این نوع افسردگی بعد از اولین زایمان بیشتر میباشد. همچنین در خانمهایی كه قبلاً دچار بیماریهای روانی بودهاند و یا اینكه در خانوادهشان بیمار روانی وجود داشته است، احتمال بروز این نوع افسردگی شدید بیشتر میباشد. تصور میشد كه تغییرات هورمونی ممكن است در خانمهایی كه مستعد افسردگی هستند باعث شروع این بیماری شود.
در افسردگی شدید، بیمار ارتباطش را با واقعیت از دست میدهد و ممكن است دچار هذیانها و توهمات شود. در چنین مواقعی، خطر بزرگی كودك او را تهدید میكند و مادرانی كه دچار افسردگی شدید هستند ممكن است اقدام به كشتن كودكان خود بنمایند. بعضی ازخانمهای افسرده عقیده دارند كه جهان بقدری بد است كه آنها باید كودك خود را از این بدبختی دنیا خارج سازند (با قتل او) و بعضی دیگر معتقدند كه اشكالی در كودك آنها وجود دارد و به همین دلیل اقدام به یك قتل ترحمآمیز میكنند. هنگامی كه وضعیت بیمار چنین وخیم میشود، باید برای درمان، او را در بیمارستان بستری نمود. درمان معمولاً با داروهای ضدافسردگی صورت میگیرد.
بعضی از پزشكان برای افسردگی شدید پس از زایمان، درمان با شوك برقی را توصیه میكنند. این درمان سریعاً اثر كرده و مادر میتواند دوباره به كودك خود برسد و از او مراقبت نماید
افسردگی مادرشدن
نیمی از كسانی كه به تازگی مادر میشوند در هفته اول پس از زایمان به افسردگی مادر شدن مبتلا میشوند. معمولاً درروز سوم پس از زایمان، مادر جدید ممكن است كمی احساس تحریك پذیری كرده و شروع به گریه و زاری كند. معمولاً حال این مادران تا آخر هفته اول پس از زایمان بهبود مییابد و به وضعیت طبیعی برمیگردند. حمایت، عشق و درك آنها، تمام آن چیزی است كه این افراد در این مدت به آن نیاز دارند.
افسردگی متوسط پس از زایمان
پس از زایمان، شروع یك افسردگی طولانی مدت شایع میباشد. به این افسردگیها اغلب توجهی نمیشود و آن را معمولاً به حساب اینكه مادر در حال عادت دادن خود به مسئولیتهای جدید است و یا اینكه بیدار شدن از خواب در نیمههای شب برای رسیدن به نوزادش، او را به چنین حالتی دچار كرده است، میگذارند. شدیدترین انواع افسردگی، بلافاصله بعد از تولد نوزاد ایجاد میشوند، اما افسردگیهای با شدت كمتر و شایعترین نوع آنها، از دو هفته بعد از زایمان تا یكسال بعد از آن رخ میدهند. گاهی اوقات، افسردگی مادر هنگامی شروع میشود كه حمایت و توجه دوستان و خانواده نسبت به آنها شروع به كاهش می كند. علایم این نوع افسردگی ممكن است نسبت به سایر انواع افسردگیها مبهمتر باشد. اغلب این گونه خانمها بسیار نگران هستند بخصوص در مورد اینكه آیا حال نوزادشان خوب است و از تغذیه خوبی برخودار است دلواپس میباشند. این مادران به نظر میرسد كه خود را گناهكار دانسته و دائماً خود را سرزنش میكنند، همچنین آنها همیشه خسته بوده و تحریكپذیر هستند.
افسردگی پس از زایمان را نمیتوان به سادگی فقط به تغییرات هورمونی خانمها مربوط دانست، زیرا تغییرات عمده هورمونی در آنها اغلب مدتها قبل از شروع افسردگی آغاز میگردد. ممكن است این تغییرات باعث شوند كه خانمها، مستعد دچار شدن به افسردگی شوند اما نقش عوامل اجتماعی در بروز این افسردگیها بسیار اهمیت دارد.
معمولاً خانمهایی كه دچار افسردگی پس از زایمان هستند نیاز به درمان دارند. در تحقیقی كه اخیراً انجام شده، دیده شده است كه هم داروهای ضدافسردگی و هم شناخت- رفتار درمانی در درمان این خانمها موثر میباشند اكثر داروهای ضدافسردگی را میتوان بدون هیچ خطری در هنگام شیردهی مادر تجویز نمود.
وقتی كه یك خانم، تحت درمان افسردگی پس از زایمان قرار دارد، معمولاً اگر همسر او هم بتواند درك كند كه چه اتفاقی افتاده است و خود را درگیر این موضوع نماید، بسیار كمك كننده خواهد بود. در بعضی از موارد، پدرها نیز ممكن است به حمایت احتیاج داشته باشند. پدران جدیدی كه دارای همسر افسرده هستند نیز در خطر ابتلاء به افسردگی قرار دارند.
خانمهایی كه تحت درمان قرار میگیرند به احتمال زیاد، بطور كامل بهبود مییابند، در حالیكه خانمهایی كه درمان نمیشوند حدود ۵۰ درصد احتمال دارد كه تا یكسال بعد از زایمانشان بهبود یابند.
افسردگی شدید پس از زایمان
یك نوع غیرمعمول افسردگی پس از زایمان، بعضی از خانمها را مبتلا نموده و آنها را در دو هفته بعد از زایمان دچار افسردگی شدیدی میكند. احتمال ایجاد این نوع افسردگی بعد از اولین زایمان بیشتر میباشد. همچنین در خانمهایی كه قبلاً دچار بیماریهای روانی بودهاند و یا اینكه در خانوادهشان بیمار روانی وجود داشته است، احتمال بروز این نوع افسردگی شدید بیشتر میباشد. تصور میشد كه تغییرات هورمونی ممكن است در خانمهایی كه مستعد افسردگی هستند باعث شروع این بیماری شود.
در افسردگی شدید، بیمار ارتباطش را با واقعیت از دست میدهد و ممكن است دچار هذیانها و توهمات شود. در چنین مواقعی، خطر بزرگی كودك او را تهدید میكند و مادرانی كه دچار افسردگی شدید هستند ممكن است اقدام به كشتن كودكان خود بنمایند. بعضی ازخانمهای افسرده عقیده دارند كه جهان بقدری بد است كه آنها باید كودك خود را از این بدبختی دنیا خارج سازند (با قتل او) و بعضی دیگر معتقدند كه اشكالی در كودك آنها وجود دارد و به همین دلیل اقدام به یك قتل ترحمآمیز میكنند. هنگامی كه وضعیت بیمار چنین وخیم میشود، باید برای درمان، او را در بیمارستان بستری نمود. درمان معمولاً با داروهای ضدافسردگی صورت میگیرد.
بعضی از پزشكان برای افسردگی شدید پس از زایمان، درمان با شوك برقی را توصیه میكنند. این درمان سریعاً اثر كرده و مادر میتواند دوباره به كودك خود برسد و از او مراقبت نماید
منبع : پایگاه الکترونیکی خدمات پزشکی ایران
همچنین مشاهده کنید