سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

لبنان از آغاز جنگ تا روز پیروزی


لبنان از آغاز جنگ تا روز پیروزی
واژه‌ لبنان از واژه‌ سامی “ لبن” که‌ اشاره‌ به‌ قله ‌های سفید کوهستانهای لبنان دارد گرفته‌ شده ‌است. لبنان کشوری است کوچک و کوهستانی، که در غرب آسیا در منطقه‌ خاورمیانه و‌ در کنار ساحل‌شرقی دریای مدیترانه واقع شده است. این کشور از شمال و شرق با سوریه، از جنوب با اسرائیل و از غرب با دریای مدیترانه‌ همجوار است.
پایتخت آن شهر بندری بیروت است. کشور لبنان با مساحتی حدود ۴۵۲,۱۰ کیلومتر مربع رتبه ۱۶۱ را از لحاظ مساحت در جهان دارد. در حالیکه حدود ۱۰ تا ۱۴ میلیون لبنانی به دلایلی که از جمله مهمترین آنها جنگ است در خارج از این کشور پراکندهاند جمعیت کنونی آن در سال ۲۰۰۵ بالغ بر ۰۱۸,۸۲۶,۳ میلیون نفر تخمین زده شده است، که با این حساب رتبه ۱۲۳ در جهان را از نظر جمعیتی نیز دارا می باشد. کشور لبنان در ۲۲ نوامبر ۱۹۴۳ از فرانسه جدا و استقلال پیدا کرده است. از همین رو اسناد و مدارک رسمی این کشور به زبان فرانسوی نیز نوشته می شوند. مردم لبنان را گروههای نژادی، قومی و دینی گوناگونی تشکیل می‌دهند. که عبارتند از: شیعه ۳۴ %، سنی ۲۰ %، مسیحی مارونی ۱۹ %، مسلمان دروز ۸% ، مسیحی ارتودکس ۶ %، مسیحی ارمنی ۶% ، مسیحی کاتولیک ۵ % و دیگر طوایف که ۲ %کل جمعیت لبنان را تشکیل می دهند. لازم به ذکر است که میانگین سنی مردم لبنان ۶/۲۴ سال می باشد.
اکنون با ارائه مختصری توضیحات در مورد چند و چون موقعیت جغرافیایی و اقوام کشور لبنان قصد داریم در ابتدا به اختصار به علل درگیریهای چندین ساله لبنان و رژیم صهیونیستی بپردازیم و پس از آن مهمترین رویدادهای اخیر لبنان، استراتژی نیروهای حزب الله در برابر اسرائیل، وضع حزب الله پس از پیروزی در جنگ ۳۳ روزه با اسرائیل، عوامل موفقیتهای حزب الله، و نتیجه گیری کلی از مباحث ارائه شده را از نظر بگذرانیم.
در مجموع لبنان به لحاظ موقعیت جغرافیایی، منابع و زمینهای زراعی، شرایط مناسب آب و هوایی و... از دیرباز همواره چشم طمع اسرائیل را به دنبال داشته است. اولین نزاع اسرائیل با لبنان از سال۱۹۲۳ میلادی آغاز شد که سرانجام اسرائیل در یک حمله ۶ روزه توانست مزارع شبعا و تپه های جولان را به تصرف خود درآورد. جالب است بدانید که این رژیم مزارع شبعا را جزئی از تپه های جولان می‌دانسته است.
لذا با توجه به تهاجمات پیوسته ای که علیه ملت مظلوم لبنان صورت گرفته، همواره این کشور فاقد یک ارتش قوی برای دفاع از خود بوده است. اما با اعلام مانیفست این گروه توسط شیخ ابراهیم الامین در سال ۱۹۸۵، جنبش مقاومت حزب الله رسما کار خود را آغاز کرد. از مهمترین موفقیتهای چند سال اخیر جنبش حزب الله می توان به آزاد سازی جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰، موفقیتهای چشمگیر در جنگ ۳۳ روزه و تلاشهای مستمر در تشکیل دولت وحدت ملی اشاره کرد. حال با ذکر این نکته می توان به علل اهمیت کشور لبنان در منطقه اشاره کرد.
لبنان کشوری است که از یک جهت هم برای جمهوری اسلامی ایران و از جهت دیگر برای رژیم صهیونیستی حائز اهمیت می باشد. این کشور در منطقه ای واقع شده که در جنوب آن جنبشهای فلسطینی علیه رژیم غاصب صهیونیستی فعالیت می کنند. از اینرو حزب الله همواره به خاطر مسائل ایدئولوژیک از آنان حمایت نموده است. از سوی دیگر لبنان به عنوان یکی از حامیان نظامی جمهوری اسلامی ایران همواره همانند یک خطر بزرگ برای رژیم صهیونیستی تلقی می شود.
“اما تهاجم اسرائیل به خاک لبنان، سکه ای است با دو رو. در یک روی این سکه، جنایات وحشیانه و ضد انسانی رژیم غاصب اسرائیل را می توان مشاهده کرد و در روی دیگر، مقاومت های شجاعانه جنبش حزب الله و دبیرکل این جنبش، سید حسن نصرالله، نقش بسته است.” در واقع تفکر صهیونیستی از همان زمان پیدایشش در اروپا یعنی در سال ۱۸۹۷ میلادی کم و بیش ماهیت و رویه خود را به جهانیان نشان داده است. صهیونیستها با هر بار هجوم وحشیانه خود به کشورهای لبنان و فلسطین، خوی تجاوزگری و اهداف توسعه طلبانه خود را بیش از پیش به جهانیان آشکار ساخته، و نشان می دهند که اشغالگری، نسل کشی و غصب سرزمین‌های دیگران جزء جدا نشدنی ماهیت این رژیم پوشالی است.
رژیم اسرائیل از زمان تاسیس خود در سال ۱۹۴۸ میلادی تاکنون به عنوان کانون جنگ، شرارت و اشغالگری عمل کرده و امنیت کشورهای اسلامی منطقه را با انواع خطرها و تهدیدها روبرو کرده است. به همین دلیل است که در ادبیات سیاسی رهبران مناطق مسلمان، از این رژیم با تعابیری همچون غده سرطانی، و خنجری فرو رفته در قلب جهان اسلام و ژاندارم نظامی امریکا در منطقه یاد می شود. لذا اعتقاد عموم بر این است که با وجود سیاستهای فعلی اسرائیل و حامی آن امریکا، صلح و امنیت پایدار در منطقه خاورمیانه برقرار نخواهد شد.
در خصوص جنایات و سیاستهای جنگ طلبانه رژیم اسرائیل، یکی از موضوعات قابل بحث - که کم هم به آن پرداخته نشده است- موضع گیری امریکا و برخی دولت های اروپایی است که آشکارا از جنایات وحشیانه و کشتار مردم بی دفاع لبنان و فلسطین به دست اشغالگران صهیونیست، حمایت و پشتیبانی می کنند و “حتی شورای امنیت سازمان ملل متحد را با استفاده از حق وتوی خود تحت فشار می گذارند تا علیه اسرائیل قطعنامه صادر نکند، در حالیکه در مورد مسائلی چون هسته‌ای شدن جمهوری اسلامی ایران، همین کشورها شورای امنیت را به بازی می گیرند و کشورهای عضو آن را مجبور به موافقت با صدور قطعنامه‌های مختلف علیه ایران می کنند. !”
مروری بر مهمترین رخدادهای اخیر لبنان و عوامل موفقیتها
- به طور قطع یکی از مهمترین وقایع چند ماهه اخیر در لبنان جنگ ۳۳ روزه حزب الله با رژیم اسرائیل بوده است. در مورد علل وقوع این جنگ نظرات گوناگونی مطرح شده است. عده‌ای مدعی‌اند تهاجم اسرائیل به لبنان واکنش طبیعی این رژیم به عملیات اسارت دو نظامی‌اش بود و عده‌ای دیگر معتقدند که آمریکا و اسرائیل برای این جنگ از قبل طراحی کرده و آمادگی‌های لازم را پیش‌بینی کرده بودند و برخی نیز مدعی‌اند این جنگ حاصل تبانی ایران و حزب‌الله برای کمک به حل مسئله پرونده اتمی ایران و یا کمک به فلسطینیان به ویژه در غزه بوده است.
نظر اخیر را بیشتر مخالفان داخلی حزب‌الله تبلیغ و ترویج می‌کنند تا این حزب را وابسته و آلت دست ایران و سوریه نشان دهند و پایگاه مردمی آن را از بین ببرند و نظر اول را هم افراد بسیار خوش خیال و سطحی مطرح می‌کنند که مسائل را در حد ظاهر آن می‌بینند. اما نظریه برنامه‌ ریزی قبلی آمریکا و اسرائیل به نظر می‌رسد کاملا صائب باشد. آمریکا و اسرائیل پس از ترور حریری امیدوار بودند از راههای سیاسی به هدف خلع سلاح حزب‌الله و برچیدن این جنبش دست یابند. اما هوشیاری و درایت سیاسی این حزب و شیعیان به ویژه در اعلام پیوند استراتژیک با جنبش امل راه را روی هرگونه بازیگری آنها بست.
از نظر نظامی نکته مهم در این جنگ، اثبات توانایی‌های حزب‌الله بود که مشخص شد مقاومت لبنان با جریان‌های معروف پارتیزانی دنیا چند تفاوت اساسی دارد. جا دارد در اینجا به اختصار به این تفاوتها اشاره کنیم:
۱) قدرت آتش‌ حزب‌الله. به طوری که ژنرال‌های اسرائیلی شگفتی خود را از این امر پنهان نکرده‌اند و می‌گویند یک نیروی حزب‌الله در جنگ اخیر قادر بود تا ۱۳ موشک به سوی دشمن خود شلیک کند در حالی که نیروهای اسرائیلی قادر نبودند بیش از یک موشک به طرف مقابل شلیک کنند.
۲) قدرت ضد اطلاعاتی حزب‌الله. حزب‌الله آنچنان دقیق مراکز داخل فلسطین اشغالی را با موشک هدف قرار می‌داد که در روزهای نخست جنگ، اسرائیلی‌ها مدعی شدند ایران با ماهواره‌ های محرمانه‌ای که در فضا دارد، آنها را راهنمایی و هدایت می‌کند.
۳) قدرت سازمانی حزب‌الله. در حالی که اسرائیل ادعا می‌کرد که %۹۰ تشکیلات و انبارهای موشکی حزب‌الله را نابود کرده است، حزب‌الله تا آخرین ساعت و دقیقه جنگ با قدرت و انضباط فوق‌العاده و اداره حساب شده، میدان ابتکار عمل را در دست داشت و هیچ گونه خطایی در این فرآیند مرتکب نشد.
۴) قدرت ایدئولوژیک حزب‌الله. جوانان این حزب و مقاومت با اعتقادی راسخ به فرمانها عمل می‌کردند و تا مرز شهادت ادامه می‌دادند. “در مورد روند تحولات و دورنمای آینده حزب‌الله باید گفت منابع اسرائیلی می‌گویند حزب‌الله اگر تنها پنج ماه مهلت بیابد می‌تواند به مرحله قویتر از زمان پیش از جنگ اخیر برسد که در اینصورت خلع سلاح و یا نابودی آن حتما ناممکن خواهد بود.”
- اما دومین و مهمترین رخداد. پس از ترور رفیق حریری و افزایش مداخله ‌های آمریکا و فرانسه در لبنان در پوشش قطعنامه ‌های سازمان ملل و فشار به سوریه برای خروج از لبنان، حزب‌الله با هدف حمایت از مقاومت وارد ائتلاف انتخاباتی با جریان المستقبل (سنی وابسته به حریری) و جنبلاط رهبر دروزیهای لبنان و افزون بر آنها جنبش امل شد.
جریان حریری و جنبلاط برای دست یافتن به اکثریت در مجلس به این ائتلاف نیاز داشتند و از همین‌رو به حزب‌الله قول دادند که به حمایت از مقاومت در دولت آینده وفادار می‌مانند. آنها با پشتوانه حمایت حزب‌الله به اکثریت ضعیف مورد نظر خود در مجلس دست یافتند و بر همان اساس دولت را با مشارکت وزرای حزب‌الله و امل تشکیل دادند و در برنامه دولت بر حمایت از مقاومت و مشروعیت آن تاکید کردند. اما دیری نپایید که مشخص شد دولت و این دو جریان سنی و دروزی با طرفهای خارجی به ویژه آمریکا زد و بند کرده‌اند و عملا به موضوع حمایت از مقاومت پایبند نیستند.
بدین منظور حزب‌الله در چارچوب قانون اساسی حرکت خودش را برنامه‌ریزی و آغاز کرد. این جنبش به همراه گروه میشل‌عون، رهبر اکثریت مارونی، بخش اعظم جامعه لبنان را رهبری می‌کرد و از اینرو خود را اکثریت واقعی جامعه می‌دانست و معتقد بود که برای تضمین سلامت کشور باید دولت وحدت ملی تشکیل شود و مطابق توافقنامه طایف و سنت سیاسی موجود در لبنان یک سوم وزرای این دولت از جناح اقلیت یا مخالف باشند تا تصمیماتی که اتخاذ می‌شود حتما جنبه توافق ملی را هم به همراه داشته باشد. در نتیجه با محقق نشدن خواسته حزب‌الله، امل و جریان میشل‌عون توسط جناح اکثریت، مردم اقدام به اعتراضهای خیابانی - مطابق قانون اساسی- کردند.● حزب الله و اسرائیل
استراتژی حزب الله در مبارزه با اسرائیل به نحوی بوده است که موجبات هراس شدید اسرائیل از حزب الله را فراهم آورده است. امروز اسرائیل به شدت از حزب الله و عملیات تهاجمی و تلافی جویانه آن می ترسد و این وضعیت تاثیر عمده‌ای بر روند امور داشته است.
اساس مبارزه حزب الله لبنان با اسرائیل چه در خاک لبنان و چه در درون فلسطین از طریق نیروهای انتفاضه بر عملیات شهادت طلبانه استوار است و رهبر حزب الله لبنان نسبت به این مبارزات در درون رژیم صهیونیستی بسیار خوشبین بوده و معتقد است که تداوم این مبارزات می تواند در آینده این رژیم را از لحاظ امنیتی دچار مشکل کند.
● وضع حزب الله لبنان پس از پیروزی در جنگ با اسرائیل
پیروزی حزب الله لبنان در جنگ با اسرائیل باعث شد تا تداوم جایگاه آن در فضای سیاسی لبنان و چگونگی ارتباط با ساختار سیاسی آن کشور بیش از پیش تثبیت شود. ساختار سیاسی لبنان به دلایل مختلف از جمله حضور قومیت‌ها و مذاهب مختلف در آن و نقش هر یک از آنها بر اساس قانون اساسی و نیز نفوذ غرب در آن کشور در تحولات پس از حمله اسرائیل به آن، ساختار بسیار پیچیده ای است. حزب الله به عنوان یک جریان نظامی اسلام گرا، چگونه می توانست با این ساختار سیاسی تعامل مثبت داشته باشد؟ عملکرد حزب الله نشان داد که آنان توانستند خود را با شرایط جدید وفق داده و نقش سیاسی موثر و جدیدی را در ساختار سیاسی لبنان برای خود تعیین کنند.
● عوامل موفقیتهای حزب الله
اساس شکل گیری و مبارزات حزب الله ایمان و اعتقاد بوده است، که از انقلاب اسلامی الهام گرفته است. جایگاه ایمان و اعتقاد در حزب‌الله بر اصل مبارزه تقدم داشته است. در کنار این عامل اساسی و مبنایی، عوامل دیگری نیز وجود داشته که جنبش حزب الله را به جنبشی اصیل و پویا تبدیل کرده است. در اینجا به برخی از این عوامل اشاره می کنیم:
۱) وحدت و انسجام تشکیلاتی:
حزب الله دارای تشکیلاتی بسیار منسجم و منظم است؛ این امر موجب شده است که سازماندهی نظامی سیاسی سطوح مختلف آن، به سهولت و دقت بسیاری صورت بگیرد. حوزه فعالیت حزب‌الله بسیار گسترده است و از توده های مردم گرفته تا دانش آموزان و دانشجویان همگی مورد توجه حزب الله است و در تمامی این سطوح، نظم و تشکیلات بسیار منسجمی حاکم است.
۲) هوشمندی و صداقت رهبری:
سید حسن نصرالله رهبر فعلی حزب الله لبنان، انسان بسیار هوشمندی است و توانایی تشکیلاتی، سازماندهی ورهبری بسیار بالایی دارد و مواضع بسیار منطقی ای در قبال چگونگی فعالیت حزب الله لبنان در فضای سیاسی لبنان اتخاذ کرده است. همچنین ایشان دارای انعطاف پذیری خاصی است که می تواند در مواقع مقتضی تصمیمات سرنوشت سازی را اتخاذ کند. صداقت رهبر حزب الله لبنان، نه تنها مورد تایید حزب الله بلکه موجب شده است که تمامی گروه های سیاسی و ملت لبنان به ایشان به عنوان یک فعال سیاسی درستکار اعتماد کنند.
۳) حمایت ایران از حزب الله لبنان:
حزب‌الله لبنان علاوه بر این که تحت تاثیر اندیشه و ایدئولوژی انقلاب اسلامی شکل گرفت، همواره به طور سازمانی هم مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران بوده است. در واقع یکی دیگر از عوامل اساسی موفقیت حزب الله لبنان درمقاطع مختلف، حمایت های جمهوری اسلامی ایران از این جنبش اسلامی است.
تمامی حزب الله از رهبران آن گرفته تا اعضای عادی آن، به نقش جمهوری اسلامی ایران واقف بوده و بدان اذعان دارند و نفوذ ایران در بخش عمده ای از کشور لبنان شامل جنوب لبنان و بخش هایی از بیروت هم کاملا مشهود است.
● وحدت، تنها رمز پیروزی
در حالیکه امریکا و برخی دولتهای اروپایی در کشورهایی مثل عراق و افغانستان، خود را مدافع دموکراسی، حقوق بشر و طرفدار صلح و امنیت معرفی می کنند، شواهد و قراین در این کشورها وضع را به گونه ای دیگر نشان می دهد. و همین برخوردهای دو گانه و متناقض است که سیاست پیش گرفته شده توسط امریکا و متحدانش را به سیاست یک بام و دو هوایی مبدل کرده است. امروز دیگر سیاستی که امریکا در پیش روی خود قرار داده است کاملا برای مردم جهان بویژه کشورهای مسلمان شناخته شده است. متاسفانه موضع همیشگی دولت امریکا در حمایت و دفاع از رژیم صهیونیستی باعث شده که بسیاری از شعارهای انسان دوستانه و دموکراسی خواهانه امریکا با شکستی عظیم مواجه شود، به طوریکه می توان گفت “امریکا این سری شعارها را ملعبه ای برای دست خود قرار داده تا بتواند از طریق آن سیاستهای زیاده خواهانه و تجاوزگرانه اش را در جهان و به خصوص منطقه خاورمیانه پیش ببرد.”
افکار عمومی به خوبی می دانند که یکی از این سیاستهای پیش گرفته و دیکته شده از سوی امریکا به اسرائیل برای دستیابی به اهدافشان در منطقه، ایجاد تفرقه میان اقوام کشورهای متشکل از قومیتهای مختلف است. از طرف دیگر امریکا و متحدانش یا آنقدر در مجامع و سازمانهای بین المللی نفوذ دارند که آنها را تحت تاثیر اهداف و افکار خود قرار می دهند و یا اینکه در صورت صدور هرگونه قطعنامه، هیچ تعهد و پایبندی به آن ندارند. “در نتیجه به نظر می آید آگاهی، هوشیاری، آینده نگری و واکنش مناسب با توجه به مقتضیات زمانی و مکانی در مقابل متجاوزان بهترین راهبرد در جهت دفع حربه های آنها می باشد. از اینرو حفظ وحدت هم برای کلیه کشورهای منطقه خاورمیانه و هم برای گروهها و اقوام مختلف کشورهای مورد تجاوز قرار گرفته (همچون لبنان، فلسطین، افغانستان و عراق) بیش از هر راهکار دیگری موثر واقع خواهد شد و مطمئنا این یکی از اصلیترین طرقی است که می توان بوسیله آن پیروزی برای مردم مظلوم ملتها را امیدوار بود. ان شاء ا... .”
منابع استفاده شده:
- پایگاه اطلاع رسانی مجمع جهانی تقریب مذاهب
- مقاله “مروری بر موقعیت طوائف، مسائل سیاسی و نظامی لبنان” نوشته: سید محمود موسوی بجنوردی
رضا بیطرفان
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید