تقدیم به فروغ تابان ولایت، مهدی جان جمعه ها فقط مال توست

نمی دانم که صدایم را می شنوی، یا از دوردست های افق نگاهم می کنی. آسمان و زمین منتظر یک لحظه نگاهت هستند از وقتی که تو غیبت کبری را شروع کرده ای، دشمنی و غم و اندوه میان ما زیاد شده است. تا چشم می بیند سیاهی، فساد، و گناه همه جا را پرکرده است. هرکس به سوی کار خود می رود. جمعه ها فقط مال تو است. آن روز هم اندکی از مردم به دیدارت می آیند .تو هر روز پرونده های سیاه ما را باز می کنی و بعد از چند لحظه نگاه آن را می بندی و منتظر فردا هستی که شاید گناهانی کمتر از دیروز انجام دهیم. چقدر کم مثل شیخ مفید پیدا می شوند، روزی می رسد که ۱نفر به میلیونها یا میلیاردها نفر تبدیل شوند. می خواهم از مردم برایت بگویم؛ غیبت تو خواب کسانی مثل آیت الله اراکی (قدس سره) گرفته بود و غیبت تو درد و رنج مردمان مظلوم را جاودانه ساخته است امام ما ! زود بیا چون مرگ امان دوست داران تو را بریده است، و یکی بعد از دیگری از میان ما می روند. نمی دانم درچه وقت تو را خواهم دید، فقط می دانم که :
از عشق تو گفتیم نمک گیر شدیم
تا ساحل چشمان تو تکثیر شویم
گفتند غروب جمعه خواهی آمد
آنقدر نیامدی که ما پیر شدیم
ای اما م ! نه تنها من بلکه صدهزار انسان عاقل از تو یاری می جویند، ای مددکار مظلومان، ای پناهنده عاشقان، و ای که تا تو نباشی زمین نمی چرخد. شب و روز به وجود نمی آید و دنیا از هم می پاشد. پس از گناهان ما بگذر که بخشش از بزرگان آسمانی است.
بیا بیا که سوختم ز هجر روی ماه تو
تمام عمر دوختم دو چشم خود به راه تو

معصومه میمنی. اول راهنمایی. قم

منبع : روزنامه کیهان