جمعه, ۲۳ آذر, ۱۴۰۳ / 13 December, 2024
مجله ویستا

بر سر دو راهی


بر سر دو راهی
● نوسان بین افسردگی وشیدایی:
اختلالات خلقی، گروه وسیعی از اختلالات را شامل می‌شود که خلق بیمارگونه بوده و آشفتگی‌های مرتبط با آن نمای بالینی غالب آنها را تشکیل می‌دهد. این دسته از اختلالات شامل گروهی از نشانه‌ها و علایم هستند که هفته‌ها تا ماه‌ها طول می‌کشند. نشانه‌ها و علایم مذکور تفاوت و فاصله بارزی با کارکردهای معمولی و عادی فرد دارند، اغلب این بیماری‌ها عودکننده هستند و در بیشتر موارد با الگویی دوره‌ای یا چرخه‌ای تظاهر می‌کنند.
افراد عادی به طور معمول طیف وسیعی از حالات خلقی را تجربه می‌کنند و مجموعه تظاهرات عاطفی‌شان نیز به همان اندازه وسیع و بزرگ است،‌ همچنین احساس می‌کنند که می‌توانند بر حالات خلقی و عاطفی خود کما بیش مسلط باشند. در اختلالات خلقی احساس تسلط از بین رفته است و فرد رنج و عذابی عظیم می‌کشد.
همان‌طور که از نام این گروه برمی‌آید مهم‌ترین تغییردر خلق بیمار رخ می‌دهد که می‌تواند به صورت خلق افسرده و یا برعکس خلق بالا باشد (یعنی بیش از حد عادی خوشحال و...) ظاهر شود. در بیمارانی که خلق بالایی دارند (یعنی مانیا)، گشاده‌خویی، کاهش نیاز به خواب، افزایش بیمارگونه اعتماد به نفس، افکار خود بزرگ بینانه، پرحرفی و حواس‌پرتی جزو علایم اصلی محسوب می‌شوند. در بیمارانی که خلق افسرده‌ای دارند (یعنی در افسردگی)، از دست دادن انرژی و علاقه، احساس گناه، دشوار شدن تمرکز، از دست دادن اشتها و افکار مرگ یا خودکشی وجود دارد.
دیگر نشانه‌ها و علایم اختلالات خلقی عبارت است از تغییراتی در سطح فعالیت، توانایی‌های شناختی، تکلم و کارکردهای نباتی (از قبیل خواب، فعالیت جنسی و سایر نظم‌های زیستی.) این تغییرات تقریبا همیشه موجب مختل شدن کارکردهای بین فردی، اجتماعی و شغلی بیمار می‌شود.
اگر بیمار فقط به حملات افسردگی دچار شود، اصطلاحا گفته می‌شود که به اختلال افسردگی عمده یا افسردگی یک قطبی مبتلا است. به عبارت ساده‌تر، بیمار فقط یک قطب عمده از دو قطب اصلی اختلالات خلقی را تجربه می‌کند که این قطب افسردگی است.
قطب دوم اختلالات خلقی را اصطلاحا مانیا می‌نامند. در اصل، مانیا نقطه مقابل افسردگی است که مختصری از علایم آن را در بالا ذکر کردیم. بیماران این دسته مبتلا به نوع دیگری از بیماری‌های درگیر‌کننده خلق هستند با عنوان اختلال دوقطبی. اختلال افسردگی (یک قطبی) و اختلال دوقطبی از دیدگاه روانپزشکی، به ویژه در طی ۲۰ سال اخیر، دو اختلال جداگانه به شمار می‌روند. با این حال، به تازگی این احتمال مطرح شده است که شاید اختلال دوقطبی، شکل شدیدی از بروز اختلال افسردگی (یک قطبی) باشد.
● چه کسانی بیشتر در معرض خطر هستند...
سازمان بهداشت جهانی اختلال افسردگی را جزو یکی از مشکلات اصلی و مهم سلامت در سراسر جهان اعلام کرده است. ناتوانی ناشی از بیماری افسردگی در حد و اندازه و گاهی بیشتر از بیماری‌های مزمنی مثل فشارخون بالا یا بیماری قند (دیابت) است. جالب است بدانید که بیشتر بیماری‌های جسمی زمانی که با اختلال افسردگی توام می‌شود، سخت‌تر به درمان جواب می‌دهند و سیر بدتری پیدا می‌کنند.
متاسفانه حدود نیمی از موارد افسردگی شناخته نمی‌شود و یا اگر هم شناسایی شود، به درستی مورد درمان و کنترل قرار نمی‌گیرد.
اختلال افسردگی، اختلال شایعی است که شیوع مادام‌العمرش حدود ۲۵ درصد در میان خانم‌ها و ۱۲ درصد در میان آقایان است. به عبارت ساده‌تر، یک نفر از هر پنج زن و یک نفراز هر ۱۰ مرد در دوره‌ای از زندگی خود مبتلا به اختلال افسردگی می‌شوند که رقم قابل توجهی است.
براساس اعداد فوق می‌توان به راحتی نتیجه‌گیری کرد، اختلال افسردگی در خانم‌ها شایع‌تر از آقایان است ولی درباره اختلالات دوقطبی، وضعیت به گونه دیگری است. شیوع اختلالات دوقطبی در میان هر دو جنس یکسان است و تفاوتی ندارد.
شیوع مادام‌العمر برای اختلال دوقطبی یک درصد است ولی در آخرین تحقیقات صورت گرفته که البته فعلا در حد مقاله است، ذکر شده که این رقم به پنج درصد نیز می‌رسد.
اختلال دوقطبی عموما در سنینی پایین‌تر از اختلال افسردگی شروع می‌شود. سن شروع اختلال افسردگی به طور متوسط حدود ۴۰ سالگی است ولی این رقم برای اختلال دوقطبی، ۳۰ سالگی می‌باشد.
به نظر می‌رسد بروز اختلالات خلقی، به خصوص در گروه سنی جوانان رو به افزایش است که شاید علت آن، افزایش میزان مصرف الکل و سوءمصرف سایر مواد در این گروه سنی باشد.
اختلال افسردگی بیشتر در افرادی پیدا می‌شود که هیچ ارتباط بین فردی نزدیکی ندارند و یا طلاق گرفته و متارکه کرده‌اند. اختلال دوقطبی نیز در افراد مجرد یا طلاق گرفته با شیوع بیشتری دیده می‌شود تا در افراد متاهل. نکته جالب اینکه میزان شیوع اختلالات خلقی در میان نژادهای مختلف یکسان است. باید به یاد داشته باشیم که اعداد و ارقام فوق همگی کمتر از واقعیت هستند زیرا اغلب افراد ابتلا به یک اختلال روانپزشکی را علامتی از ضعف می‌دانند و به همین دلیل از مراجعه به پزشک سرباز می‌زنند. در بعضی شرایط، فردی به دلیل درد زانو یا سردرد در اولین فرصت به پزشک مراجعه می‌کند ولی ممکن است سال‌ها از روحیه خوبی برخوردار نباشد بی‌جهت گریه کند، کم انرژی باشد و غیره اما حاضر به مراجعه به پزشک نباشد. به این ترتیب بسیاری از افرادی که مبتلا به اختلالات خلقی هستند، سال‌های سال با رنج و عذاب زندگی می‌کنند. این در حالی است که چنین افرادی با درمان طی سه تا چهار هفته می‌توانند به حالت عادی برگردند و به چهره زیبای زندگی لبخند بزنند.
● چرا من؟
اختلالات خلقی هم مثل اکثر قریب به اتفاق سایر اختلالات روانپزشکی، دارای علل مختلفی هستند. گردآمدن چند علت در کنار هم، به بروز علایم در فرد منجر می‌شود. یکی از مهم‌ترین دلایل این گروه از بیماری‌ها تغییرات مواد شیمیایی در خون و دستگاه عصبی است. معروف‌ترین ماده‌ای که طی این اختلالات تغییر می‌کند، سروتونین نام دارد. امروزه چند عامل شیمیایی دیگر نیز کشف شده‌اند که اثرات ثابت شده و قطعی بر خلق و خواب و انرژی و غیره دارند. به همین دلیل داروهای ساخته شده نیز این مواد را هدف می‌گیرند تا با تنظیم مقدار آنها، فرد را به وضعیت عادی برگردانند.
وراثت نیز در بروز اختلالات خلقی اهمیت کاملا تایید شده‌ای دارد. این امر به خصوص در اختلال دوقطبی مهم‌تر است تا در اختلال افسردگی. در کنار علل فوق مواردی مثل وقایع زندگی و استرس‌های محیطی، عوامل شخصیتی، تجربیات کودکی و... نیز در بروز و شکل‌گیری اختلالات خلقی دخیل هستند.
● بیشتر بدانیم
اختلال افسردگی (یک قطبی) و اختلال دو قطبی هر یک دارای انواعی هستند و به دسته‌های کوچک‌تر و متنوع‌تری تقسیم می‌شوند که بر این اساس، سیر پیش آگهی و نوع درمان آنها نیز تفاوت‌هایی با یکدیگر دارد. بنابراین اگر یکی از اقوام یا دوستان شما به دلیل افسردگی تحت درمان با داروی خاص است به آن معنا نیست که شما هم اگر دارای علایمی از افسردگی هستید، می‌توانید از آن دارو استفاده کنید. در برخی موارد چنین تصمیم‌گیری منجر به بروز عوارض می‌شود زیرا برخی از بیماران افسرده در صورت مصرف انواع خاصی از داروهای ضد افسردگی به صورت سر خود و بدون تجویز پزشک، به سمت اختلال دوقطبی پیش می‌روند. به همین دلیل باید در صورت احساس نیاز برای پیگیری و درمان، حتما این امر خطیر را به پزشک معالج خود بسپارند تا از داروها و امکاناتی که امروزه موجود است، در جهت درست استفاده کرده و بیشترین نفع را ببرند.
دکتر ژامک مدرسی ـ روانپزشک
منبع : بانک مقالات فارسی