سه شنبه, ۱۵ آبان, ۱۴۰۳ / 5 November, 2024
مجله ویستا

نیم قرن شرارت


نیم قرن شرارت
چالش در روابط ایران و آمریكا به رغم گذشت دو دهه، یكی از مناقشه‏انگیزترین مباحثی است كه محافل سیاسی جهان بویژه غرب همچنان با اشتیاق آن را دنبال می‏كنند . اقدامات خصمانه دولت آمریكا علیه ایران با توجه به خوی استكباری و خصلت استیلاطلبی ایالات متحده و نیز با عنایت‏به پیشینه بسیار خسارت‏بار ارتباط با این كشور، مانع از آن است كه دولت و ملت‏بزرگ و مستقل ایران بخواهند درهای رابطه را بر روی دولت امریكا بگشایند .جستار حاضر نگاهی است گذرا به مهمترین اقدامات خصومت‏آمیز آمریكا كه در طی پنجاه سال علیه ملت‏بزرگ و متمدن ایران روا داشته است .
● مقدمه
بر اساس اسناد و مدارك موجود، روابط سیاسی ایران و امریكا رسما از سال ۱۲۶۲ ش . /۱۸۸۳م . شكل گرفت و سیاست اعلام شده امریكا مبنی بر عدم مداخله در امور داخلی كشورها تا مدتی پی‏گیری می‏شد . امریكایی‏ها درست زمانی كه ایران منطقه قابت‏شدید دولتهای روس و انگلیس بود، سعی كردند با اعمال این سیاست، اعتماد دولت و ملت ایران را به خود جلب كنند . این اعتمادسازی به طور چشمگیری در جریان جنگ جهانی دوم بروز داشت .
در ماجرای اشغال ایران به دست ارتش روس، امریكایی‏ها تلاشی جدی در عرصه‏های بین‏المللی در حمایت از ایران و اخراج سربازان روسی از این كشور به عمل آوردند و این سیاستها و حمایتها به جلب اعتماد ملت و دولت ایران بیش از پیش كمك كرد . البته حمایت و جانبداری امریكا از ایران نه از سر خیرخواهی و مهرورزی، بلكه به لحاظ اهمیتی بود كه امریكایی‏ها برای این منطقه حساس، كه منبع و ذخیره عظیم انرژی است، قائل بودند . (۲)
دولت امریكا پس از جلب اعتماد، بتدریج‏سیاست‏خود را - حدودا از سال ۱۳۲۰ به بعد - تغییر داد و در پوشش روابط دوستانه با دولت ایران، به دخالت مستقیم در تمامی امور داخلی كشور ما روی آورد و به شكل یك مستعمره با آن برخورد كرد و ستمهای بی‏شماری در حق ملت ایران مرتكب شد . شرح همه شرارتها و اقدامات نفرت‏انگیز دولت امریكا طولانی است و در این مجال محدود نمی‏گنجد; از این رو، فقط به شرح مختصر برخی از مهمترین آنها می‏پردازیم و جویندگان محترم را به كتابهایی كه به طور مستقل در این زمینه نگاشته شده است، ارجاع می‏دهیم (۳) :
● پاره‏ای از اقدامات آمریكا علیه ایران
۱ ) كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
دكتر مصدق در اردیبهشت ماه ۱۳۳۰ (مه ۱۹۵۱ م). با پشتیبانی و حمایت قاطع آیت الله كاشانی به نخست‏وزیری رسید . او پس از احراز نخست وزیری، سیاست «ملی كردن صنعت نفت‏» را با جدیت تمام دنبال كرد و سرانجام، در ۲۹ اسفند ۱۳۳۰ موفق به تحقق آن شد . در جریان ملی شدن صنعت نفت، دست انگلیسی‏ها به طور خاص كه از مدتها مشغول غارت منابع نفتی ایران بودند، كوتاه شد . آنان كه ادامه این روند را برای منافع خود بسیار زیانبار می‏دانستند، به فكر توطئه‏ای برای ساقط كردن دولت دكتر مصدق می‏افتند .
بنابر اعتراف امریكایی‏ها، كه در اسناد منتشر شده توسط سازمان سیا (CIA) و وزارت خارجه امریكا در سال ۱۳۷۹ منعكس شده است، نمایندگان دستگاه امنیتی انگلیس، موضوع براندازی دولت مصدق و جایگزین كردن یك حكومت كاملا وابسته را به نمایندگان سیا پیشنهاد كردند كه با پاسخ مثبت امریكایی‏ها در فروردین ۱۳۳۲/مارس ۱۹۵۲ مواجه شدند .
تحلیل‏گران مسائل سیاسی دو عامل عمده را علت این رویكرد و تغییر سیاست امریكا در حمایت از جبهه ملی می‏دانند: خست‏یاس دولت امریكا از فریفتن یا به سازش رسیدن با آیهٔ‏الله كاشانی; رهبری اصیل اسلامی و مردمی نهضت و دیگری توافق با انگلیس در یك كنسرسیوم كه به موجب آن، قرار شد چهل درصد از منابع نفتی و سایر سرمایه‏های ملی ایران به امریكا و چهل درصد آن نیز به انگلیس تخصیص یابد . (۴)
طرح كودتای ۲۸ مرداد پس از مطالعات فراوان و بازنگریهای مكرر توسط طراحان انگلیسی و امریكایی، در قالب طرح تی‏پی آژاكس ( (T.P Ajaax در تاریخ ۲۱ تیر ماه توسط رئیس سازمان سیا، وزیر خارجه امریكا و رئیس جمهور امریكا (آیزنهاور) به امضای نهایی رسید و با اختصاص بودجه‏ای هنگفت، سرانجام پس از فراهم شدن مقدمات امر، در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ كودتا با موفقیت انجام پذیرفت . (۵)
در نتیجه این كودتا، دكتر مصدق از نخست‏وزیری بركنار شد و حكومت مردمی وی سقوط كرد . شاه، كه از بیم اعتراضات و شورشهای مردمی، از قبل به ایتالیا گریخته بود، پس از كودتا مجددا به ایران بازگشت و به این صورت، سلطه همه جانبه امریكا بر این كشور آغاز شد . امریكایی‏ها تا این اواخر، دخالت مستقیم خود در كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را كتمان می‏كردند (هر چند بر اساس اسناد و مدارك فراوان، دخالت آنها برای ملت ما محرز بود)، تا این كه مادلین آلبرایت، وزیر خارجه دولت‏بیل كلینتون، برای نخستین بار در یكی از سخنرانیهای رسمی خود، در ۲۷ اسفند ۱۳۷۸ بدون هیچ گونه عذرخواهی از ملت ایران، از نقش مستقیم و محوری ایالات متحده امریكا در كودتای ۲۸ مرداد به صراحت پرده برداشت و گفت:
«در سال ۱۳۳۲ ایالات متحده امریكا نقش مهمی در هماهنگی برای سرنگون كردن رژیم مردمی نخست وزیر محمد مصدق ایفا كرد و دولت آیزنهاور بر این باور بود كه این عمل به خاطر دلایلی استراتژیك، قابل توجیه است .»
پس از این اعتراف مهم، دولت امریكا در خرداد ۱۳۷۹ اسنادی را كه در آن از نقش مهم دولت امریكا در كودتای ۲۸ مرداد سخن به میان آمده است، منتشر ساخت .
۲ ) حمایت و تحكیم پایه‏های حكومت استبدادی شاه
حمایت دولت امریكا از شاه پس از ۲۸ مراد ۱۳۳۲ وارد مرحله جدیدی شد و امریكایی‏ها با تمام توان، از شاه حمایت كردند . حمایت مالی امریكا پس از كودتا به طرز شگفت‏انگیزی افزایش یافت . دقیقا ۱۲ روز پس از كودتای ۲۸ مرداد، شاه از امریكا درخواست وام كرد و امریكا نیز با پرداخت‏یك وام ۴۵ میلیون دلاری به ایران موافقت نمود .
در سال ۱۳۳۰ كمك مالی امریكا به ایران بالغ بر ۳/۱ میلیون دلار بود، اما این رقم در سال پس از كودتا به ۷۰ میلیون دلار یعنی ۶۰ برابر رقم قبلی رسید و سه سال بعد به ۲۵۰ میلیون دلار افزایش یافت . (۶)
رژیم شاه هر چه پیش می‏رفت، وابسته‏تر می‏شد و نفوذ امریكا روزبه‏روز در دستگاه حاكمیت ایران افزونتر می‏گشت . امریكایی‏ها، كه ایران را «جزیره ثبات‏» خود می‏دانستند، تا آخرین روزهای حیات سیاسی شاه، دست از حمایت وی برنداشتند . آنها حتی پس از اوج‏گیری انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی‏قدس سره، در حالی كه ملت ایران از جنایات بی حد و حصر رژیم شاه به تنگ آمده بود و یكپارچه و یكصدا نابودی شاه را فریاد می‏كرد، تلاش كردند به هر شكل ممكن، رژیم شاه را پابرجا دارند .
كارتر، یك سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی (دی ماه ۱۳۵۶) با نادیده گرفتن واقعیتهای جامعه ایرانی، در جریان یك سفر به ایران، این كشور را «جزیره ثبات‏» در یكی از آشوبزده‏ترین نقاط جهان توصیف كرد و علاقه خود را نسبت‏به رژیم دیكتاتوری شاه چنین بیان نمود:
«هیچ كشور دیگری در جهان برای برنامه‏ریزی مشترك، از ایران به امریكا و ما نزدیك نیست . هیچ كشور دیگری برای بررسی مشكلات منطقه‏ای، كه مورد علاقه هر دو طرف ما نیز هست، ارتباط نزدیكتری از ایران با ما ندارد و هیچ رهبر دیگری نزد من احترامی عمیقتر و رابطه‏ای دوستانه‏تر از شاه ندارد .» (۷)
كارتر، كه همواره در سخنرانیهای خود، بر رعایت‏حقوق بشر و فضای باز سیاسی تاكید داشت، در برابر جنایات شاه سكوت اختیار می‏كرد. در جریان حادثه ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ كه هزاران زن و مرد مسلمان به دست مزدوران شاه به شهادت رسیدند، دولت امریكا نه تنها سكوت پیشه كرد، بلكه كارتر یك شب پس از فاجعه خونین ۱۷ شهریور، طی تماس تلفنی با شاه، در حالی كه از عواقب رفتار خشونت‏بارش در این روز و اوجگیری مخالفتها بشدت نگران و مضطرب بود، حمایت كامل خود را از حكومت وی اعلام كرد و در تماسی دیگر، ضمن توصیه به خویشتنداری بیشتر، به شاه قول داد كه طی اعلامیه‏ای به طور جدی از او حمایت‏خواهد كرد . (۸)
۳ ) تحمیل قانون كاپیتولاسیون و تحقیر ملت‏بزرگ ایران
یكی از اقدامات تحقیرآمیز دولت ایالات متحده امریكا علیه ملت ایران، فشار بر حكومت وابسته شاه برای تصویب لایحه اعطای مصونیت قضایی به اتباع امریكایی، در مجلس شورای ملی ایران بود .به موجب این لایحه، كه «كاپیتولاسیون‏» نام داشت، دستگاه قضایی ایران حق نداشت هیچ‏یك از مستشاران، نظامیان، كارمندان و كاركنان امریكایی و نیز خانواده‏ها و وابستگانشان را (كه در زمان تصویب قانون بالغ بر چهل هزار نفر می‏شدند)، تحت پیگرد قانونی قرار دهد . این لایحه در ایران زمانی به تصویب رسید كه حتی كشورهای عقب‏مانده افریقایی و كشورهای نیمه مستعمره به آن تن نمی‏دادند . (۹)
لایحه مذكور ابتدا با فشار دولت امریكا در دوران كابینه اسدالله علم و سپس در مجلس شورای ملی در ۱۳ مهر ماه ۱۳۴۲ به تصویب رسید و مجلس سنا نیز بر آن صحه گذاشت . در زمان نخست‏وزیری حسن‏علی منصور، در بیست و یكم مهرماه ۱۳۴۳ مجددا این لایحه به مجلس شورای ملی برده شد و به تصویب نمایندگان مجلس شورای ملی رسید . (۱۰)
زشتی كاپیتولاسیون به حدی بود كه در سالهای ۱۳۴۲ و ۱۳۴۳ دولت امریكا و ایران اصرار داشتند كه این قانون علنی نشود و تا پیش از سخنرانی امام خمینی رحمه الله در چهارم آبان ۱۳۴۳ نیز كسی از آن اطلاع نداشت .امام خمینی‏قدس سره پس از اطلاع از اصل مصوبه و مفاد آن، چندی بعد در تاریخ چهارم آبان ۱۳۴۳ طی یك سخنرانی مهم و تاریخی به افشای آن پرداخت و شاه را به دلیل تن دادن به این قانون ذلت‏بار سخت مورد سرزنش و نكوهش قرار داد .
حضرت امام‏قدس سره در آن سخنرانی كه منجر به دستگیری و سپس تبعید آن حضرت به كشور تركیه شد، تحمیل كاپیتولاسیون بر ملت مظلوم ایران را بزرگترین جنایت امریكا در حق ملت ایران برشمرد و در بخشی از این سخنرانی افشاگرانه، خطاب به ملت ایران فرمود:
«[مجلس] با كمال وقاحت این طرح را از تصویب گذراند . دولت‏با كمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری كرد . ملت ایران را از سگهای امریكایی پست‏تر كردند! اگر كسی یك سگ امریكایی را با اتومبیل زیر بگیرد، او را بازخواست می‏كنند، ولی چنانچه یك آشپز امریكایی شاه ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام را زیر بگیرد، كسی حق تعرض ندارد . چرا؟ برای این كه می‏خواستند وام بگیرند، امریكا خواست این كار انجام شود . بعد از چند روز، یك وام دویست میلیون دلاری از امریكا تقاضا كردند; در ظرف ۵ سال، به منظور هزینه‏های نظامی به دولت ایران وام بدهند و در ظرف ده سال سیصد میلیون دلار پس بگیرند . مع ذلك، ایران برای این دلارها خودش را فروخت، استقلال را فروخت، ما را جزو دول مستعمره حساب كرد، ملت مسلمان ایران را در دنیا از وحشیها عقب مانده‏تر معرفی نمود .» (۱۱)۴ ) حمله نظامی به طبس
پس از ماجرای تسخیر لانه جاسوسی در تهران توسط دانشجویان و در پی آن به اسارت درآمدن تعدادی از كاركنان و كارمندان سفارت، كه حیثیت جهانی امریكا را به شدت خدشه‏دار و ابهت این ابرقدرت را در هم شكست، امریكایی‏ها برای حل بحران گروگانگیری از طریق سیاسی، از هر دری كه وارد شدند، ناكام بازگشتند . پیش شرط امام خمینی‏قدس سره برای مذاكره، تحویل شاه معدوم به ایران بود و امریكایی‏ها به جای تمكین در برابر خواست ملت‏بزرگ ایران، در فاز نظامی قدم نهادند .
برژینسكی در كتاب توطئه در ایران می‏نویسد:«طرح عملیات نجات را من ابتدا به عنوان آخرین چاره یا یك اقدام اضطراری در صورت به خطر افتادن جان گروگانها تعقیب می‏كردم و به مؤثر بودن عملیات نظامی، نظیر محاصره دریایی ایران، تصرف جزیره خارك و حملات هوایی به هدفهایی در داخل خاك ایران، بیشتر اعتقاد داشتم .» (۱۲)
امریكایی‏ها پس از بررسیهای فراوان و با اتكا به عناصر ضد انقلاب و وابسته به رژیم منحوس محمدرضا شاه، كه همچنان در داخل كشور به توطئه اشتغال داشتند، در حمله نظامی به ایران مصمم شدند و سرانجام، پس از حصول اطمینان از موفقیت در عملیات نظامی، در پنجم اردیبهشت ماه ۱۳۵۹ شبانه تعدادی از نیروهای آموزش دیده و ویژه خود را توسط پنج فروند بالگرد و هواپیمای پیشرفته امریكایی در یكی از فرودگاه‏های دور افتاده و متروكه، واقع در صحرای طبس پیاده كردند تا از آنجا بر اساس برنامه‏ریزی قبلی و یك زمان‏بندی دقیق، عملیات نظامی خود را شروع كنند اما در نهایت اعجاب و ناباوری، به امر خداوند، هواپیماها و بالگردهای پیشرفته امریكایی در دام طوفانی سهمگین از شنهای طبس گرفتار شدند و بشدت به هم برخورد كردند و ناگهان با انفجارهای مهیب، طبس به جهنمی هولناك و گورستانی وحشت‏انگیز برای امریكایی‏ها تبدیل شد و عملیات نظامی امریكا به طور مفتضحانه‏ای به شكست انجامید .
۵ ) كودتای نوژه
از جمله اقدامات براندازانه امریكا پس از شكست‏حمله نظامی به طبس، طرح‏ریزی كودتای «نوژه‏» در هجدهم تیرماه ۱۳۵۹ بود كه قبل از هر اقدامی با شكست مواجه شد . دولت امریكا برای طرح‏ریزی و اجرای این كودتا، هزینه‏های سنگینی در نظر گرفته بود . كودتای نوژه توسط یك ستاد از پاریس به رهبری شاهپور بختیار هدایت می‏شد . این ستاد دارای شاخه‏های متعدد سیاسی، نظامی و مالی - لجستیكی بود .
شاخه سیاسی ستاد تحت نظارت رضا مرزبان و ابوالقاسم خادم با هدف جذب یكی از علمای وقت و برخی از طرفداران وی فعالیت می‏كرد . شاخه نظامی آن نیز زیر نظر احسان بنی عامری (با هدف نفوذ در ارتش، نیروی هوایی، جذب عناصر نظامی و نیروهای سازمان اطلاعاتی ساواك) و شاخه مالی - لجستیكی با مسؤولیت منوچهر قربانی‏فر (و با هدف تامین مخارج مالی كودتا، تهیه و ارسال كمكهای تسلیحاتی و تداركاتی از طریق عراق و قاچاقچیان به عوامل كودتا در داخل كشور) انجام وظیفه می‏كردند . (۱۳)
امریكایی‏ها برای اجرای موفقیت‏آمیز این طرح، ده‏ها میلیون دلار و صدها میلیون تومان هزینه كردند . كارشناسان، این كودتا را از لحاظ تجهیزات نظامی، كه قرار بود از داخل و خارج آن به كار گرفته شود، در تاریخ كودتاهای جهان بی‏سابقه و كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را در مقایسه با آن یك بازی كودكانه می‏دانند . از این رو، آژانس جاسوسی بین‏المللی امریكا به موفقیت این كودتا بی‏اندازه مطمئن بود . آنها حتی پیامی را كه پس از كودتا در روز ۲۱ تیر ۱۳۵۹ از طریق رسانه‏ها می‏بایست‏خوانده شود، تهیه كرده بودند! در این پیام آمده بود:
«همقطاران عزیز، ساعت موعود فرا رسید ... كلیه واحدهای ارتش، ژاندارمری، شهربانی اعلام همبستگی نمودند . هرگونه قاومت‏به شدت سركوب خواهد شد . آماده اخذ دستورات بعدی باشید . (شورای نظامی كشور)»
كودتاگران همچنین خانه‏ای را برای استقرار كاظم شریعتمداری در تهران در نظر گرفته بودند تا وی به عنوان یك رهبر مذهبی، در آنجا مستقر شود و كودتا را تایید كند .
اما به لطف خداوند، قبل از این كه كودتا وارد فاز اجرایی خود شود، طی یك عملیات بسیار دقیق و موفقیت‏آمیز، كشف شد و تمامی عوامل آن در داخل كشور دستگیر شدند . (۱۴)
۶) حصر اقتصادی و اقدامات تحریمی علیه نظام جمهوری اسلامی
دولت امریكا از اوائل سال ۱۳۵۹ اقدام به محاصره اقتصادی ایران كرد و تا كنون ادامه یافت و هر سال با جعل قوانین تحریمی بیشتر، حلقه محاصره را تنگتر نمود . امریكایی‏ها یك ماه پس از شروع حصر اقتصادی، به دستور كارتر، تمام اموال و داراییهای ایران را، كه در مؤسسات مالی و بانكهای امریكایی نگهداری می‏شدند، مصادره كردند و حسابهای بانكی ایران را به طور كامل مسدود نمودند . در تداوم این سیاست، دولت ایالات متحده امریكا با هدف تضعیف قدرت اقتصادی و مالی ایران و به زانو درآوردن نظام نوپای اسلامی، سیاست «مهار» را در پیش گرفت . در دوران ریاست جمهوری ریگان، مجازاتهای سنگینی برای مؤسسات و شركتهای امریكایی، كه قصد سرمایه‏گذاری در بخشهای نفت و گاز ایران را داشتند، در نظر گرفته شد . دولت امریكا همچنین از تصویب و پرداخت وامها توسط مؤسسات مالی جهانی به ایران جلوگیری كرد و انتقال فناوریهای دو منظوره پیشرفته به ایران را در سطح جهانی ممنوع ساخت .
با تصویب و اجرای طرح «داماتو» در زمان ریاست جمهوری كلینتون، تحریم اقتصادی ایران وارد مرحله نوینی شد; زیرا نه تنها شركتها و مؤسسات امریكایی از هر گونه فعالیت مالی و اقتصادی همچون خرید نفت، انتقال اعتبارات و مبادله ارز، ورود كالا و خدمات ایرانی به امریكا و سرمایه‏گذاری در توسعه و بازسازی صنایع نفتی ایران محروم شدند، بلكه به موجب آن، شركتهای غیرامریكایی كه بیش از چهل میلیون دلار در سال در صنایع نفتی ایران سرمایه‏گذاری كنند، مشمول تحریمهای سنگین امریكا قرار می‏گرفتند .
وارن كریستوفر، وزیر امور خارجه امریكا، در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۳۷۳ در اجلاس ویژه امریكاییان - یهودیان كه در واشنگتن برگزار شد، اعلام كرد:
«ایران به اعتقاد من، كشوری متمرد است و از این رو، باید این كشور را تحریم و در سطح جهانی منزوی كرد ... واشنگتن تلاش خواهد كرد تا متحدان اروپایی و آسیایی روابط خود با ایران را به شدت تقلیل دهند و امتیازی برای ایران قائل نشوند و از پیوستن این كشور به جامعه ملل استقبال نكنند . ایالات متحده سخت می‏كوشد تا بر مبنای احساس ضرورتی كه به انزوای ایران می‏كند، این كشور را منزوی نماید و از نظر اقتصادی و مالی تحت فشار قرار دهد .» (۱۵)
این بار نیز به لطف خداوند و تدبیر و درایت رهبر معظم انقلاب و تلاش متخصصان داخلی در تمامی عرصه‏های اقتصادی، علی‏رغم تلاش وسیع امریكا، این تحریمها نتیجه عكس داد و امریكاییان را كه در صدد به زانو درآوردن ایران اسلامی بودند، ناكام گذاشت . برژینسكی، معاون امنیتی رئیس جمهور وقت امریكا در یكی از سخنرانیهای خود صریحا اعلام كرد:
«تحریمهای امریكا علیه ایران به دستاوردهای مهمی نرسیده است و باعث اختلاف بین امریكا و متحدان او شده است . شاید این سیاست را دیگر نتوان ادامه داد و بهتر است‏به منافع دراز مدت امریكا توجه كرد .» (۱۶)
۷ ) تحریك عراق به جنگ علیه ایران
امریكایی‏ها پس از شكست‏سنگین در كودتای «نوژه‏» ، تحركات شدیدی را برای ترغیب صدام به جنگ با ایران آغاز كردند . برژینسكی، مشاور امنیت ملی امریكا، برای آماده سازی عراق برای شروع جنگ و اطلاع‏رسانی به این كشور، سفرهای محرمانه متعددی به بغداد كرد كه مجله ژورنال استریت، مورخ ۸ فوریه ۱۹۸۰ یكی از این سفرهای محرمانه را فاش ساخت . علاوه بر این، مطبوعات اروپایی نیز در همان زمان، از ملاقاتهای متعدد برژینسكی با صدام حسین خبر دادند . (۱۷)
صدام حسین كه پس از سقوط شاه، علاقه وافری به ژاندارمی امریكا در منطقه از خود نشان می‏داد، برای تحقق این رؤیای شیرین، در پی تحریكات و تحركات سیاسی امریكایی‏ها در نهایت در سی و یكم شهریور ۱۳۵۹ حملات وسیع و گسترده‏ای را به ایران آغاز نمود و هشت‏سال تمام، نظام نوپای جمهوری اسلامی را درگیر خطرناكترین و طولانی‏ترین نبرد پس از جنگ جهانی دوم كرد . هر چند امریكایی‏ها تاكنون كوشیده‏اند كه نقش خود را در تحریك صدام برای حمله به ایران كتمان كنند، اما تجهیز صدام به انواع سلاحهای جدید جنگی و كشتار جمعی و نیز حمایتهای رسانه‏ای، سیاسی و بین‏المللی از سوی امریكا و هم‏پیمانان وی، چیزی نیست كه بتوان آن را كتمان یا انكار كرد . از این رو، امریكایی‏ها خود ناچار به اعتراف آن شدند .
آلبرایت در سخنرانی مهم خود در كنفرانس شورای همكاری امریكاییان - ایرانیان، به صراحت اعتراف كرد:
«اكنون به نظر می‏رسد كه جنبه‏هایی از سیاست امریكا در رابطه با عراق، در جریان درگیری عراق با ایران، به طور قابل تاسفی، بویژه با در نظر گرفتن تجربیات ما با صدام حسین، كوته بینانه‏تر بوده است .»
سایروس ونس، مشاور سابق امنیت ملی كاخ سفید هم رسما اعلام كرد:
«ما در جنگ طولانی و پر خسارت ایران و عراق، علیه ایران بودیم .» (۱۸)
هیچ بعید نیست كه در آینده‏ای نزدیك، امریكایی‏ها تحت‏شرایطی، در اعترافاتی مشابه اعترافات گذشته، ناگزیر شوند به نقش مهم خود در راه‏اندازی جنگ علیه ایران اسلامی تصریح كنند; جنگی كه حاصل آن تحمیل خسارتهای سنگین جانی، مالی و معنوی بر نظام نوپای اسلامی بود .۸ ) درگیریهای نظامی مستقیم در حمایت از رژیم صدام
دولت امریكا در شرایطی كه ایران به یك برتری نظامی نسبت‏به عراق دست‏یافته بود، حتی مداخله مستقیم نظامی را نیز از نظر دور نداشت . حمایت امریكا از عراق در جنگ، علاوه بر تجهیز تسلیحاتی عراق، به حضور نظامی در خلیج فارس و سپس درگیری نظامی منجر شد . در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۶۶ هنگامی كه مقام معظم رهبری، حضرت آیهٔ‏الله خامنه‏ای، به عنوان رئیس جمهور وقت‏برای شركت در چهل و دومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد و برای ایراد یك سخنرانی عازم نیویورك بود، امریكایی‏ها برای تحت الشعاع قرار دادن تلاش‏های سیاسی جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین‏المللی و در آستانه ایراد سخنرانی ایشان، كشتی تداركاتی هشتصد تنی «ایران اجر» را توسط دو فروند بالگرد نظامی، كه از عرشه كشتی «فریگت جارت‏» پرواز كرده بودند، مورد حمله قرار دادند . در جریان این حمله، از مجموع ۳۱ سرنشین كشتی، ۳ تن شهید، ۲ تن مفقود و ۲۶ تن دیگر كه تعدادی از آنها زخمی بودند به اسارت نیروهای امریكایی درآمدند و كشتی نیز پس از مدتی در آبهای خلیج فارس غرق شد . (۱۹)
دو هفته بعد (۱۶ مهر ۱۳۶۶) نیز بالگردهای امریكایی در تهاجمی دیگر، قایقهای گشتی سپاه پاسداران را كه در آبهای خلیج‏فارس مشغول گشت‏زنی بودند، مورد حمله قرار دادند . (۲۰) همچنین تهاجم وحشیانه ناوهای امریكایی به ناوچه «سهند» و حمله نظامی امریكا به سكوهای نفتی ایران از دیگر اقدامات مستقیم نظامی امریكا در طول جنگ تحمیلی بود . (۲۱)
۹ ) انهدام هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران
یكی از اقدامات وحشیانه امریكا در اواخر جنگ تحمیلی، كه از عمق خصومت امریكایی‏ها نسبت‏به نظام جمهوری اسلامی حكایت می‏كند، حمله ناو امریكایی به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران در تاریخ ۱۲ تیر ماه ۱۳۶۷/۳ ژوئیه ۱۹۸۸ است . این هواپیمای مسافربری، كه از نوع ایرباس و متعلق به شركت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (ایران ایر) بود، در یك پرواز معمولی از بندر عباس به مقصد دبی در حالی كه هنوز سقف ارتفاع پرواز مورد نظر را به دست نیاورده بود، در حركت‏بود كه ناگهان بر فراز آبهای ایران و در حوالی جزیره «هنگام‏» ، هدف دو فروند موشك قرار گرفت و منهدم شد . در جریان این حمله غیر انسانی، تمامی ۲۹۰ نفر مسافر و خدمه هواپیما، كه ۱۱۸ نفر از آنها را فقط زن و كودك تشكیل می‏دادند، به شهادت رسیدند . این موشكها از یك ناو امریكایی مستقر در خلیج فارس، موسوم به «وینسنس‏» كه خود نیز به آبهای سرزمین ایران تجاوز كرده بود، شلیك شدند . (۲۲)
سران كاخ سفید نه تنها بابت این جنایت از ملت ایران عذرخواهی نكردند، بلكه در اقدامی بهت‏انگیز به فرمانده ناو «وینسنس‏» به خاطر ارتكاب این جنایت، مدال افتخار دادند .
۱۰ ) سازماندهی، هدایت و پشتیبانی نیروهای ضد انقلاب
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دولت امریكا برای سلطه مجدد بر ایران، كوشید در كادر مدیریت كلان نظام نفوذ كند . این امر با توجه به تركیب خاص دولت موقت، كه عمدتا از طرفداران ارتباط دوستانه و نزدیك با امریكا بودند، كار دشواری نبود . ایالات متحده از سوی دیگر، تلاش كرد تا جنبشهایی تحت عنوان «جنبشهای تجزیه طلبانه‏» در غرب، جنوب و شمال كشور سازماندهی و علیه نظام تحریك كند . به همین دلیل، نظام جمهوری اسلامی در بخشهایی از كشور همچون كردستان، خوزستان، تركمن صحرا، آذربایجان، سیستان و بلوچستان تا مدتها با چنین جریانهایی درگیر بود .
علاوه بر این، منافقین نیز از هنگام ورود به فاز شورشهای مسلحانه و عملیاتهای تروریستی بسیار وسیع از سال ۱۳۶۰ به بعد، حت‏حمایت‏خاص دولت امریكا قرار گرفتند و امریكا در طول ۲۵ سال پس از پیروزی انقلاب، با تقویت و پشتیبانی مادی و معنوی گروه‏های تروریستی، كه به ایجاد رعب و وحشت، گسترش دامنه ناامنی در كشور و حذف شخصیتهای برجسته نظام روی آورده‏اند، سعی كرده است جمهوری اسلامی را با یك بحران امنیتی و مدیریتی مواجه سازد .
پس از ناكامی منافقین نیز امریكایی‏ها با اعطای پناهندگی سیاسی و در اختیار نهادن امكانات رفاهی، تبلیغی و رسانه‏ای، همواره مزاحمتهایی برای نظام ایجاد كردند . كنگره امریكا رسما برای حمایت از منافقین و براندازان نظام، ۲۰ میلیون دلار تصویب كرد و دو فرستنده پر قدرت به نام «رادیو آزادی‏» و «رادیو فردا» را تاسیس نمود و در اختیار آنها قرار داد . دروغگویی امریكا در مبارزه با تروریسم زمانی آشكارتر شد كه امریكایی‏ها به این بهانه، عراق را مورد تاخت و تاز خود قرار دادند، اما در مقابل دیدگان جهانیان، پس از تسلط بر عراق، با منافقین مستقر در عراق معاهداتی علیه نظام جمهوری اسلامی برقرار كردند كه یك بار دیگر، عدم صداقت آنها را در مبارزه با تروریسم در معرض قضاوت جهانیان قرار داد .
۱۱ ) فضاسازی سیاسی و تبلیغاتی علیه نظام جمهوری اسلامی
دولت امریكا، كه از حمایت هشت‏ساله‏اش در طول تهاجم عراق و درگیریهای مستقیم با نیروهای ایران و دیگر اقدامات تخریبی طرفی نبسته بود، پس از قبول قطع‏نامه، به جنگ روانی علیه ایران روی آورد و به فضاسازی سیاسی و بمباران تبلیغاتی شدید علیه ایران پرداخت.
از آن سال به بعد دولت امریكا با طرح مستمر ادعاهایی بی‏اساس و واهی، همچون «نقض حقوق بشر» در ایران، «حمایت ایران از تروریسم و گروه‏های تروریستی در جهان‏» ، «تلاش ایران برای دستیابی به سلاحهای كشتار جمعی‏» (سلاحهای هسته‏ای، شیمیایی و میكروبی) و «اختلال در روند صلح خاورمیانه‏» ، كوشید تا هم نظام مقدس جمهوری اسلامی را از لحاظ سیاسی منزوی سازد و هم مانع پیشرفت ایران در زمینه تكنولوژی هسته‏ای و فناوریهای نوین در زمینه‏های فضایی، موشكی و دفاعی شود . از این رو، با قرارداد تكمیل نیروگاه اتمی بوشهر توسط روسیه شدیدا مخالفت كرد و تحریم فناوریهای هسته‏ای و موشكی ایران را در كنگره امریكا در خرداد ۱۳۷۷ به تصویب رساند و با تحمیل رای خود در اجلاس سران هفت كشور صنعتی اروپا، ایران را از برخورداری فناوری دو منظوره (۲۳) محروم ساخت، هر چند در خلال این مدت، دانشمندان و مغزهای مبتكر و خلاق ایرانی در سایه توكل به خدا، اعتماد به نفس و تلاش نستوهانه خود، به تكنولوژی حساس و ارزشمند هسته‏ای دست‏یافتند .
موفقیت ایران در دستیابی به فناوری هسته‏ای موجب شد تا امریكایی‏ها بار دیگر یك جنجال بی‏سابقه و جنگ روانی شدید علیه ایران را در آستانه سفر هیات تحقیق آژانس بین‏المللی اتمی به ایران به راه بیندازند كه البته بی‏ارتباط با رسوایی و ناكامی امریكا و انگلیس از كشف سلاحهای كشتار جمعی در عراق نبود . این موضوع، كه مهمترین دستاویز و بهانه امریكا و انگلیس در تهاجم به عراق بود، اكنون به یك عامل بحران‏زا و اهرم فشار برای دولت امریكا و انگلیس تبدیل شده است و امریكا برای برون‏رفت از این بحران بزرگ، تلاش می‏كند تا با تشدید جنگ روانی علیه ایران، توجه افكار عمومی جهان و مردم امریكا را از داخل به سوی ایران معطوف سازد . آخرین شرارت امریكاییان در این راستا فشار بر شورای حكام آژانس انرژی اتمی برای صدور قطعنامه علیه ایران بود كه در پی این فشارها امریكایی‏ها موفق شدند علی‏رغم اعلان رضایت «البرادعی‏» دبیر كل آژانس انرژی اتمی در جریان دیدار اخیرش از تاسیسات هسته‏ای ایران، در اقدامی كاملا سیاسی و غیرمتعارف بدون اخذ رای، قطعنامه شدیداللحنی را علیه ایران به تصویب برسانند .
ادعاهای بی‏اساس دیگر، مانند دخالت ایران در انفجارهای «ظهران‏» عربستان در آبان ۱۳۷۴، طراحی انفجار مركز تجارت جهانی در نیویورك، انفجار هواپیما بر فراز «لاكربی‏» ، پناه دادن به اعضای شبكه تروریستی القاعده، كارشكنی در امور افغانستان و در نهایت، نفوذ نگران كننده و تهدیدآمیز ایران در عراق از دیگر محورهای جنگ تبلیغاتی امریكا علیه ایران هستند كه علی‏رغم طرح مكرر آنها، تاكنون هیچ مدرك و سند متقن و قابل قبولی برای اثبات دعاوی خود اقامه نكرده است .
۱۲ ) توقیف اموال، دارایی‏ها و تجهیزات پیشرفته نظامی كه قبل از انقلاب خریداری شده و در زمان جنگ به شدت مورد نیاز جمهوری اسلامی ایران بودند;
۱۳ ) مخالفت و ممانعت از عبور خطوط لوله نفت و گاز آسیای میانه از خاك ایران;
۱۴ ) اعمال فشار بر تركیه برای لغو قرارداد ۲۰ میلیارد دلاری خرید گاز از ایران;
۱۵ ) تحریك همسایگان، بخصوص امارات متحده عربی، برای طرح ادعاهای ارضی در خصوص جزایر سه گانه ایرانی در خلیج فارس;
۱۶ ) بازسازی طرح فروپاشی شوروی برای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی;
۱۷ ) مسلط كردن طالبان بر افغانستان برای مخدوش جلوه دادن چهره اسلام و ایجاد مزاحمت‏برای ایران;
۱۸ ) تحریك آشوبگران و حمایت علنی و رسمی از شورشهای خیابانی ۱۸ تیر ۱۳۷۸ و خرداد ۱۳۸۲ .
نویسنده:محمد كرامتی
پی‏نوشت:
۱) مدرس حوزه، كارشناس ارشد فلسفه، محقق و نویسنده .۲) در سایت اینترنتی سازمان جاسوسی امریكا (CIA) ، به صراحت از ایران به عنوان یك منطقه استراتژیك نام برده شده است:[strategic location on the persian Gulf and strait of Hormuz, which are vital maritime pathways for crude oil transport.]منطقه استراتژیك خلیج فارس و تنگه هرمز كه گذر راه حیاتی دریایی برای حمل نفت‏خام است .۳) ر .ك .: كامران غضنفری، امریكا و براندازی جمهوری اسلامی ایران; حسن واعظی، ایران و امریكا (بررسی سیاستهای امریكا در ایران).۴) شهریار زرشناس، اشاراتی درباره لیبرالیسم در ایران .۵) برای آگاهی بیشتر از مشروح ماجرای كودتا بر اساس اسناد سازمان سیا و وزارت خارجه امریكا ر . ك .: حسن واعظی، پیشین، ص ۵۷; اسرار كودتای ۲۸ مرداد شرح عملیات آژاكس پی . ام . وود هاوس، ترجمه نظام دربندی; حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی .۶) حسن واعظی، پیشین، صص ۶۵ - ۶۴ .۷) همان، ص ۷۷ .۸) مایكل لدین و ویلیان لوئیس، كارتر و سقوط شاه، ترجمه ناصر ایرانی، ص ۳۹ .۹) سید جلال الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، دفتر انتشارات اسلامی، ج ۲، ص ۹۵ .۱۰) عباسعلی عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشه‏های آن، نشر كتاب سیاسی، ص ۴۶۶ .۱۱) صحیفه امام، مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی رحمه الله، ۱۳۷۱، ج ۱، ص ۴۱۵ .۱۲) توطئه در ایران، ترجمه محمود مشرقی، انتشارات هفته، ۱۳۶۲، ص ۱۸۸ .۱۳) موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، كودتای نوژه، چاپ دوم، ۱۳۶۸، بخش دوم (تدارك كودتا - برنامه و سازمان كودتا) از ص ۱۰۱ به بعد .۱۴) همان، صص ۳۹ - ۳۲ .۱۵) حسن واعظی، پیشین، ص ۱۸۵ .۱۶) رابطه؟! (بررسی موضوع رابطه ایران و امریكا از منظر تحولات بعد از دوم خرداد)، ناشر روزنامه سلام، ص ۱۵۳ .۱۷) تایمز لندن، ۱۷ ژوئن ۱۹۸۰ به نقل از حسن واعظی، پیشین، ص ۱۰۰ .۱۸) رابطه؟! (بررسی موضوع رابطه ایران و امریكا از منظر تحولات بعد از دوم خرداد)، ناشر روزنامه سلام، ص ۱۵۱ .۱۹) مركز مطالعات وتحقیقات جنگ، روز شمار جنگ ایران و عراق، اسكورت نفتكش‏ها (دخالت مستقیم امریكا در جنگ)، ج ۵۰، صص ۷۱۵ - ۷۱۴ .۲۰) همان، (مقدمه) ص ۱۰ .۲۱) عباس هدایت‏خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی، دفتر مطالعات سیاسی و بین‏المللی، ۱۳۷۰، ص ۲۲ .۲۲) همان، ص ۲۲۳ .۲۳) فناوری دو منظوره‏» به فناوریهایی اطلاق می‏شود كه هم می‏توان از آنها استفاده صلح‏آمیز كرد و هم می‏توان آنها را در جهت اقدامات تخریبی و جنگ‏طلبانه به كار گرفت; مانند فناوری هسته‏ای و فناوریهای مربوط به علم شیمی یا هوا - فضا .
منبع:www.porsojoo.com
منبع : خبرگزاری فارس