سه شنبه, ۴ مهر, ۱۴۰۲ / 26 September, 2023
مجله ویستا
وسط دنیا - Le Milieu Du Monde
سال تولید : ۱۹۷۴
کشور تولیدکننده : سوئیس و فرانسه
محصول : ایو پیرو
کارگردان : آلن تانر
فیلمنامهنویس : جان برگر و تانر
فیلمبردار : رناتو برتا
آهنگساز(موسیقی متن) : پاتریک موراز.
هنرپیشگان : الیمپیا کارلیزی، فیلیپ لئوتار، ژولیت برتو، دنیس پرون، ژاک دونی، روژه ژندلی و ژیلبر باهون.
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۱۱۷ دقیقه.
دسامبر سال 1974. «آدریانا» (کارلیزی)، مستخدمه ایتالیائی با قطار وارد شهر کوچکی در سوئیس میشود و مستخدمه دیگری به نام «ژولیت» (برتو) از او استقبال میکند. از طرف دیگر کمیته محلی ADP، «پل» (لئوتار)، یک مهندس متأهل جوان و جاهطلب را بهعنوان نامزد «غیرسیاسی» برای انتخابات آینده معرفی میکند. اوایل ژانویه، «پل» آماده نخستین میتینگ انتخاباتیاش میشود که در همان نوشگاهی که «آدریانا» کار میکند برگزار میشود. او روز بعد باز میگردد تا با «آدریانا» صحبت کند و آدرس او را از «ژولیت» میگیرد. آن دو درباره امکان برقرارای یک رابطه با هم صحبت میکنند و سرانجام با اصرار «پل»، «آدریانا» موافقت میکند. «پل» از دوران کودکی و پشرفت کاریاش از یک مزرعه به یک کارخانه میگوید. «آدریانا» از خانوادهای میآید که همه از فعالان اتحادیه کارگری هستند و شوهرش را در یک سانحه در کارخانه از دست داده است. روزها میگذرد و پوسترهای تبلیغاتی در سطح شهر ظاهر میشوند. «پل» اگرچه در بیشتر میتینگها سخنرانی میکند اما در پی راهی است تا اوقات بیشتری را با «آدریانا» بگذراند. آن دو در مسافرخانه «وسط دنیا» غذا میخورند و سپس به یک هتل گران قیمت میروند. از این به بعد رابطه آن دو کاملاً آشکار میشود. رئیس «پل» از او میخواهد که محتاطتر باشد و کمیته ADP نیز تصمیم میگیرد «پل» را برای پاسخگوئی به رفتارش احضار و مؤاخذه کند، اما اعضای کمیته در بین راه تصادف میکنند. با نزدیکتر شدن انتخابات، «پل» مقاومت میکند و آرامآرام رابطهشان به جروبحث و بالاخره سکوت میانجامد. «پل» پس از شکست در انتخابات نزد «آدریانا» میرود. اما روز بعد، «آدریانا» اعلام میکند که قصد ترک زوریخ را دارد. «پل» کارش را در کارخانه از سر میگیرد و «آدریانا» نیز برای کار به کارخانهای مشابه کارخانهای که «پل» کار میکند، میرود.
* فیلم نقطه عطفی در آثار تانر است که همواره بیعلاقهگیاش را به سنتهای روائی در سینما ابراز کرده است. در فیلم، او روشهای حساب شدهای برای زیر سؤال بردن الگوهای تثبیت شده روائی به کار میبندد؛ طوری که بر تمایز و استقلال بخشهای مختلف اثر تأکید میکند. او ساختار زیبائی شناختی مناسبی برای ارائه دلمشغولیهای ایدئولوژیک برگر، همکار فیلمنامهنویسش فراهم میآورد که بر ورشکستگی و خودبراندازی بورژوازی اروپا تأکید دارد. فیلم حرکتهای دوربینی دارد که ورای آنها انگیزهای نیست، چشماندازهائی که نقشی در روایت ندارد و کاتها نیز در همین روند عمل میکند. بهطور کلی تانر تناقضهائی را بین رویدادهای سیاسی و زندگی شخصی نشان میدهد که قابل حل نیستند.
کشور تولیدکننده : سوئیس و فرانسه
محصول : ایو پیرو
کارگردان : آلن تانر
فیلمنامهنویس : جان برگر و تانر
فیلمبردار : رناتو برتا
آهنگساز(موسیقی متن) : پاتریک موراز.
هنرپیشگان : الیمپیا کارلیزی، فیلیپ لئوتار، ژولیت برتو، دنیس پرون، ژاک دونی، روژه ژندلی و ژیلبر باهون.
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۱۱۷ دقیقه.
دسامبر سال 1974. «آدریانا» (کارلیزی)، مستخدمه ایتالیائی با قطار وارد شهر کوچکی در سوئیس میشود و مستخدمه دیگری به نام «ژولیت» (برتو) از او استقبال میکند. از طرف دیگر کمیته محلی ADP، «پل» (لئوتار)، یک مهندس متأهل جوان و جاهطلب را بهعنوان نامزد «غیرسیاسی» برای انتخابات آینده معرفی میکند. اوایل ژانویه، «پل» آماده نخستین میتینگ انتخاباتیاش میشود که در همان نوشگاهی که «آدریانا» کار میکند برگزار میشود. او روز بعد باز میگردد تا با «آدریانا» صحبت کند و آدرس او را از «ژولیت» میگیرد. آن دو درباره امکان برقرارای یک رابطه با هم صحبت میکنند و سرانجام با اصرار «پل»، «آدریانا» موافقت میکند. «پل» از دوران کودکی و پشرفت کاریاش از یک مزرعه به یک کارخانه میگوید. «آدریانا» از خانوادهای میآید که همه از فعالان اتحادیه کارگری هستند و شوهرش را در یک سانحه در کارخانه از دست داده است. روزها میگذرد و پوسترهای تبلیغاتی در سطح شهر ظاهر میشوند. «پل» اگرچه در بیشتر میتینگها سخنرانی میکند اما در پی راهی است تا اوقات بیشتری را با «آدریانا» بگذراند. آن دو در مسافرخانه «وسط دنیا» غذا میخورند و سپس به یک هتل گران قیمت میروند. از این به بعد رابطه آن دو کاملاً آشکار میشود. رئیس «پل» از او میخواهد که محتاطتر باشد و کمیته ADP نیز تصمیم میگیرد «پل» را برای پاسخگوئی به رفتارش احضار و مؤاخذه کند، اما اعضای کمیته در بین راه تصادف میکنند. با نزدیکتر شدن انتخابات، «پل» مقاومت میکند و آرامآرام رابطهشان به جروبحث و بالاخره سکوت میانجامد. «پل» پس از شکست در انتخابات نزد «آدریانا» میرود. اما روز بعد، «آدریانا» اعلام میکند که قصد ترک زوریخ را دارد. «پل» کارش را در کارخانه از سر میگیرد و «آدریانا» نیز برای کار به کارخانهای مشابه کارخانهای که «پل» کار میکند، میرود.
* فیلم نقطه عطفی در آثار تانر است که همواره بیعلاقهگیاش را به سنتهای روائی در سینما ابراز کرده است. در فیلم، او روشهای حساب شدهای برای زیر سؤال بردن الگوهای تثبیت شده روائی به کار میبندد؛ طوری که بر تمایز و استقلال بخشهای مختلف اثر تأکید میکند. او ساختار زیبائی شناختی مناسبی برای ارائه دلمشغولیهای ایدئولوژیک برگر، همکار فیلمنامهنویسش فراهم میآورد که بر ورشکستگی و خودبراندازی بورژوازی اروپا تأکید دارد. فیلم حرکتهای دوربینی دارد که ورای آنها انگیزهای نیست، چشماندازهائی که نقشی در روایت ندارد و کاتها نیز در همین روند عمل میکند. بهطور کلی تانر تناقضهائی را بین رویدادهای سیاسی و زندگی شخصی نشان میدهد که قابل حل نیستند.
همچنین مشاهده کنید