یکشنبه, ۱۳ آبان, ۱۴۰۳ / 3 November, 2024
مجله ویستا


آغوشی مادرانه‌ تر


آغوشی مادرانه‌ تر
ممکن است زنان در زندگی روزمره بسیاری از مشکلات و فشارها را در جنبه‌های مختلف زندگی تحمل کنند اما این فشارها ناشی از زندگی کنونی نیست، بلکه بسیاری از آنها از وحشت از آینده سرچشمه می‌گیرد. وحشت از اینکه به هنگام پیری تنها نمانند، طرد و بیمار نشوند و یا ...
این وحشت‌ها نه‌تنها حوزه زندگی و عمل زنان را در زندگی کنونی محدود می‌سازد، بلکه افق دید آنان را از توانایی‌هایشان و حوزه عملشان در آینده تنگ می‌کند.
اما زنان نمی‌دانند که به هنگام پیری نقش مهم و پراهمیتی در خانواده دارند و می‌توانند نقش مهمی هم در تربیت نوه‌ها ایفا کنند. به‌طور کلی زنان و مردان به‌طور متفاوتی سالخورده می‌شوند. زنان بیشتر از مردان عمر می‌کنند. بخشی از این مزیت زنان در ارتباط با امید به زندگی می‌باشد. برخلاف ضعیف‌تر بودن جنسیت به‌نظر می‌رسد زنان در همه سنین مخصوصا در اوایل کودکی بیش از مردان قابل انعطاف باشند. با اینکه ممکن است برخی از زنان از آینده و پیری ترس داشته باشند، بیشتر زنان در زمان بزرگسالی هم مزیت امید به زندگی را دارا هستند. به‌طور کلی امید به زندگی زنان در بدو تولد در کشورهای توسعه‌یافته اندکی بالاتر از ۵۰ سال و در بسیاری از کشورهای پیشرفته بیش از ۸۰ سال است. علاوه بر این، برخی محیط‌های اجتماعی پس از انقلاب برای زنان آزادتر شده است و قبح حضور زنان در اکثر محیط‌هایی که به‌طور سنتی برای زنان نامتعارف بوده، ریخته است. گرچه امید به زندگی در زنان بیش از مردان است اما میزان معلولیت و ناتوانی در زنان به مراتب بیش از مردان است. همچنین اکثر زنان ۱۳ سال آخر عمر خود را با ناتوانی سپری می‌کنند و بیش از ۵۰ درصد زنان سالخورده دچار اختلالات حرکتی هستند که باید با اجرای برنامه‌های پیشگیرانه به فکر حل این معضل باشیم.
● نقش زنان سالمند درون خانواده
با توجه به نقش خانواده در جوامع بشری در همه دوره‌ها، بررسی سالمندان درون سامانه خانواده بسیار مهم است. خانواده فقط جمع جبری پدر و مادر و فرزندان و کسان دیگری که در خانه زندگی می‌کنند نیست، بلکه فراتر از آن است. در یک خانواده افراد روی یکدیگر تاثیر می‌گذارند و معمولا زن و شوهر ارتباط بسیار نزدیکی با پدران و مادران خود دارند. در جامعه سنتی افراد سالمند نقش پراهمیت و پراحترامی در خانواده‌ها دارند. پدربزرگ و خصوصا مادربزرگ‌ها نقش مهمی در پرورش نوه دارند. البته در جامعه امروز هم این موضوع رواج بسیار دارد اما به پررنگی گذشته نیست.
تغییر معیشتی و تحولات فرهنگی بر خانواده و اجتماع تاثیر بسزایی می‌گذارد. دختران و عروسان دیگر مادر و مادرشوهر را سرمشق خود نمی‌دانند و احترام به آنان را نه به عنوان یک ضرورت ناشی از واقعیت خانواده، بلکه به عنوان وظیفه‌ای اخلاقی تلقی می‌کنند. در این صورت زن یا مرد سالمند نه از لحاظ مادی مورد نیاز نسل نو می‌شود و نه برای تربیت نوه صالح شناخته می‌شوند، به‌طوری که مهدکودک را به وی ترجیح می‌دهند. به این ترتیب زن سالمند برخلاف نقش مرکزی که در خانواده داشت، نقش حاشیه‌ای پیدا می‌کند. این اتفاق مشکلات بسیاری را برای زن سالمند به همراه دارد زیرا در این صورت به دلیل طول عمر بیشتر زنان نسبت به مردان، زن سالمند احساس تنهایی می‌کند.
دکتر علی رستم‌پور، روانشناس و جامعه‌شناس در این زمینه معتقد است: بیشتر زنان سالمند به دلیل تغییر نسل و فرهنگ دچار بیماری‌های مختلفی می‌شوند. هنگامی که مادربزرگ برحسب نسبت انتظار محبت، توجه و فرمانبری از فرزندان و نوه‌های خود را دارد و می‌خواهد با آنها زندگی کند چون می‌بیند که مورد بی‌توجهی قرار گرفته و تنها مانده است به بیماری روانی و یا روان‌تنی دچار می‌شود. در این صورت این بیماری موجب می‌شود تا فرزندان و نوه‌ها دوباره به او توجه کنند و او را مورد مهر و محبت قرار دهند، با این توجهات، زن سالمند بهبود می‌یابد، در نتیجه بار دیگر از مرکز توجه خارج شده و او را به‌دلیل اینکه بهبود یافته است، دوباره به خانه خودش بازمی‌گرداند.
رستم‌پور افزود: در این صورت نیاز به مهر و محبت باعث می‌شود تا زن سالمند بار دیگر ناخودآگاه دست به کار دیگری بزند تا مورد مهر و محبت قرار گیرد و سامانه خانواده را حفظ کند. در چنین مواردی باید ریشه اصلی بیماری را شناخت که همان دگرگونی جایگاه فرد در سامانه خانواده است و تا این مشکل حل نشود، بیماری‌ها یا مشکلات رفتاری متعدد زن سالمند، مانند کج‌خلقی، افسردگی، بیقراری و دردهای گوناگون برطرف نخواهد شد.
این روانشناس بیان داشت: بهتر است در چنین مواردی زن سالمند با دوستان خود و کلاس‌های گوناگون هنری و یا ورزشی، این تنهایی را پر کند تا بتواند خودش به درمان بیماری خود بپردازد.
● تنها نمانید
زن سالخورده در نیمکت راهروی دادگاه خانواده نشسته است. با چهره‌ای ناراحت و نگران به پیرمردی که مرتب راهروی دادگاه را بالا و پایین می‌کرد، خیره شده بود. بعد از مدتی انتظار، هر دوی آنها را به داخل شعبه فراخواندند.
تعجب کردم؛ پیرمرد و پیرزنی با آن سن و سال در دادگاه خانواده چه می‌کردند؟ وقتی وارد شعبه شدم و صحبت‌های زن سالخورده را شنیدم، جواب سوالم را گرفتم. این زن و شوهر سالخورده یک ماه بود که با یکدیگر ازدواج کرده بودند اما به‌دلیل مخالفت‌های شدید پسر زن سالخورده و اینکه دیگر حاضر نبود مادرش را ببیند، به دادگاه خانواده مراجعه کرده بودند تا توافقی از یکدیگر جدا شوند تا زن دوباره پسرش را ببیند...
اگر کمی دقیق شویم، متوجه می‌شویم که این زن به‌دلیل تنهایی در این سن به فکر ازدواج افتاده است. ازدواج یک امر طبیعی است و هرکس این تجربه را در زندگی به‌دست می‌آورد اما زنانی وجود دارند که در سنین بالا و یا حتی در دوران جوانی بیوه می‌شوند.
زیبا امین‌پور، جامعه‌شناس و حقوقدان در این زمینه می‌گوید: گاهی زن سالمند از نظر مادری و مادربزرگی وارد خانواده دختر یا پسر خود می‌شود و روابط جدیدی برقرار می‌گردد، بنابراین زن سالمند وارد سیستمی شده که باید خود را با این سیستم هماهنگ کند، کاری که برای او دشوار است، در نتیجه ناسازگاری‌ها و ناهماهنگی‌ها باعث بروز بیماری راوتراو در ضعیف‌ترین و آسیب‌پذیرترین عضو خانواده یعنی همان زن سالمند می‌شود. البته این وضعیت برحسب الگوهای فرهنگی به شکل بیماری واقعی و یا احساس کسالت ظاهر می‌گردد.
امین‌پور ادامه داد: در این مواقع، زن سالمند ممکن است ازدواج را راه‌حل خود بداند، ممکن است او وقتی ببیند که نمی‌تواند با نسل‌های جلوتر از خود کنار بیاید، به این فکر می‌افتد با یکی از هم‌نسل‌های خود زندگی کند و نیاز خود که همان مهر و محبت است را از وی طلب کند. بنابراین در سن بالا مجددا ازدواج و زندگی جدیدی را آغاز می‌کند و خوشبخت هم می‌شود. البته ازدواج همه سالمندان به این دلیل نیست.
مشکلات و راه‌حل‌های آنها که از زبان روانشناسان ذکر شد ممکن است در برخی از خانواده‌ها پیش آید و در برخی از کشورهای صنعتی، بخشی از وظایف خانواده در حمایت از سالمند را سازمان‌های تامین و رفاه اجتماعی و بیمه و بهداشت همگانی و تشکیلات خیریه برعهده گرفته است. در جای دیگر تداوم فرهنگ و آیین و تعدیل نوگرایی افراطی با احتیاط و متانت، از جنبه‌های مثبت وجود زن سالمند در خانواده است. البته ممکن است درخصوص حضور زن سالمند در خانواده ایرادهایی گرفته شود. ایرادهایی مثل بیماری و مراقبت از آنان، زودرنجی و توقعات زیاد، اما مثبت آن است که آسایش سالمندان هم در نظر گرفته شده است چرا که آنان جزئی از جامعه هستند و این خوب نیست که همه توجه‌ها معطوف به کودکان و نوجوانان و میانسالان باشد و سالمندان نادیده گرفته شوند.
به‌طور کلی زنان سالمند نسبت به آقایان از مشکلات بیشتری برخوردارند و بهتر است تا توجه بیشتری به این قشر در جامعه شود، چرا که زنان سالمند با توجه به روحیه لطیفشان که مخصوص زنان است با هر نوع بی‌مهری دچار بیماری و یا ضعف شده و نمی‌توانند در جامعه به خوبی زندگی کنند. البته امروز در جامعه می‌بینیم که زنان سالمند هنوز هم نقش مادربزرگ مهربان و مادر خوب را برعهده دارند و مورد احترام هستند، بنابراین باید تلاش کرد تا زن سالمند را از هرگونه بیماری برهانیم، چرا که زن سالمند فشارهای روانی ـ زیستی ـ اجتماعی را به شکل بیماری روانی، تظاهرات رفتاری ضداجتماعی و یا بیماری جسمی آشکار می‌سازد، از این‌رو چاره کار و درمان او نیز توجه به همه عواملی است که در زندگی وی وجود دارد. این درمان تنها در چارچوب خانواده انجام‌پذیر است و همان‌طور که خانواده نقش مهمی در تربیت فرزندان دارند، نقش مهمی هم در زندگی افراد سالمند و به‌خصوص زنان سالمند دارند. آنها هستند که با بی‌مهری خود باعث بروز بیماری‌های جسمی و روانی در زن سالمند خانواده خود و یا با مهر و محبت و توجه باعث آسایش و آرامش آنها می‌شوند.
بنابراین برنامه‌ریزی‌ برای ایجاد نگرش مثبت اجتماعی به زنان سالمند و بهداشت و درمان کافی و رفاه مطلوب برای کل سالمندان در جامعه و خانواده ضروری است.
چه خوب است که این رفاه مطلوب برای تمام سالمندان مورد احترام دنیا فراهم گردد تا از بروز بیماری‌‌ها جلوگیری شود.
سیما فراهانی
منبع : روزنامه تهران امروز