چهارشنبه, ۸ آذر, ۱۴۰۲ / 29 November, 2023
مجله ویستا
محلول هفت درصدی - The Seven - Per - Cent Solution

کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : یونیورسال
کارگردان : هربرت راس
فیلمنامهنویس : نیکلاس مهیر، برمبنای رمانی نوشته خودش از شخصیتهائی خلق شده توسط آرتور کونان دویل.
فیلمبردار : آزوالد موریس.
آهنگساز(موسیقی متن) : جان آدیسن.
هنرپیشگان : آلن آرکین، نیکول ویلیامسن، رابرت دووال، ونسا ردگریو، گرتان کلابر، لارنس الیویر، جوئل گری، سامانتا ایگار، جرمی کمپ و چارلز گری.
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۴ دقیقه.
سال 1891. «دکتر واتسن» (دووال) به ملاقات دوستش، «شرلوک هولمز» (ویلیامسن) میآید که معتاد به کوکائین شده و از آزارهای «پروفسور موریارتی» (اولیویر)، معلم ریاضی دوران کودکیاش رنج میبرد. «دکتر واتسن» با کمک برادر «شرلوک»، «مایکرافت» (چارلز گری)، او را به وین میبرند تا «دکتر فروید» (آرکین) درمانش کند. اما با شروع درمان، به «دکتر فروید» خبر میدهند که زن موقرمزی بهنام «لولا دووِرو» (ردگریو) که قبلاً به کوکائین معتاد بوده، خودکشی کرده و «هولمز» همراه دکتر به بیمارستان میرود. «هولمز» میفهمد که «لولا» را مسموم کردهاند و هر سه بهدنبال مسبب ماجرا، «لوون اشتاین» (جوئلگری)، میروند. اما «لولا» را از بیمارستان میربایند و یک سرنخ اشتباه، «هولمز» و همراهانش را به یک خانه بدنام مجلل میکشاند و معلوم میشود که رباینده «لولا» برای «بارون فون لاینسدورف» (کمپ) کار میکند که او هم از کارگزاران «امین پاشا» (کلابر)، امپراتور عثمانی است که دلباخته زنام موقرمز است. «هولمز» و همراهان اگرچه به ایستگاه قطار میرسند، ولی «فون لاینسدورف»، «پاشا» و «لولا» به سوی استانبول حرکت میکنند و آنان نیز با قطار بعدی موفق میشوند «لولا» را نجات دهند. با ادامه درمان «دکتر فروید»، «هولمز» درحالت هیپنوتیسم به یاد میآورد که در دوران کودکیاش، شبی پدرش را دیده که پس از غافلگیری «پروفسور موریارتی» و مادرش، مادرش را کشته است و «دکتر فروید» این خاطره را پاک میکند. «هولمز» همراه «لولا» با قایقی روی دانوب به تعطیلات میرود و «دکتر واتسن» باید برای توجیه غیبتش از انگلستان داستانی سرهم کند.
* ابتدا به نظر میرسد که محلول هفت درصدی مضحکهای لذتبخش و باریک بینانه باشد: صحنه عنوانبندی از طراحیهای اولیه سیدنی پاجت در مجله استراند استفاده میکند. شخصیتها با ارجاعهای سرگذشتنامهای مناسبی به آثار دویل و دیگران معرفی میشوند. صحنهها با طراحی کنآدام و تصاویر موریس حس و حال ویکتوریائی کهنه مناسبی دارد. اما با پیشرفتت داستان، امیدها کمرنگ میشوند: مهیرِ فیلم نامهنویس «هولمز» و «فروید» را کنار هم آورده است تا فقط بهطور صوری از افسانه هر کدام بهرهبرداری کند و اینجا از خلاقیت و شفقت کار بیلیوایلدر و یال دایموند در فیلم زندگی خصوصی شرلوک هولمز (1970) نشانی نیست. کار بهعنوان فیلمی پُرستاره اصلاً موفق نیست چون بازیگران فرعی، هرکدام، فقط چند دقیقهای جلوی دوربین رژه میروند (الیویر در نقش «موریارتی» بهترین استفاده را از فرصتش میکند) و شخصیتهایشان علاقهای را بر نمیانگیزند. آرکین در نقش «فروید» متقاعد کننده است و لهجه آلمانیاش تضاد شدیدی با تکلم انگلیسی شکسته بسته دووال در نقش «واتسن» ایجاد میکند. ویلیامسن در نقش کارآگاهِ غرق در کوکائین (عنوان فیلم اشاره به میزان مصرف او است) تقلای زیادی میکند، ولی نتیجه کارش نوسان دارد. کارگردانی راس بسیار ضعیف است: کابوس تب آلود «هولمز» با آن نماهای سوبژکتیو گروتسک بیانتها و شل ووِل، کابوس تماشاگر میشود. حتی قطعه تعقیب و گریز در قطار هم بهدلیل کش آمدن هر کدام از تمهیدات فیلمنامهای ناموفق مانده است.
همچنین مشاهده کنید
خبرگزاری ایلناسایت الفسایت ورزش سهسایت نورنیوزسایت دیدبان ایرانسایت نی نی بانسایت دیپلماسی ایرانیخبرگزاری تحلیل بازارسایت نامه نیوزسایت مثلث آنلاین