پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


رنجهای کودکان کار


تنها از استانداری تهران خبر رسید كه تفاهم نامه ای برای عملیاتی شدن این طرح بین استانداری و وزارت رفاه به امضا رسیده كه بر اجرای آیین نامه در اسرع وقت تأكید كرده و امكان اجرای آن را فراهم می كند.
در تحقیقی كه روی ۴۱۳۳ نفر از كودكان خیابانی ایران انجام گرفته است، مشخص شده كه ۷۳ درصد این كودكان به بیماری های چشمی و ۶۱ درصد به بیماری های تنفسی مبتلا هستند. همچنین ۶۴ درصد آنها از بیماری های قلبی۶۹، درصد از مشكل اختلال در شنوایی و ۶۱ درصد از كمبود توجه رنج می برند؛ ۸۲ درصد نیز دچار بیماری های پوستی هستند. از نظر سواد آموزی هم۵۶ درصد آنها بی سوادند، ۶۱ درصدشان مشكلات گفتاری دارند و در مجموع۸۶ درصد آنها فاقد هرگونه مهارت شغلی اند كه این آمار نشان دهنده وضعیت نگران كننده كودكان خیابانی در كشور است. از سویی دیگر تلاش ها برای ساماندهی كودكان خیابانی به عنوان قربانیان مدرنیسم و توسعه نامتوزان اجتماعی در حالی با تصویب آیین نامه ها و امضای تفاهم نامه ها ادامه دارد كه به گفته كارشناسان و آسیب شناسان اجتماعی، در خصوص كودكان خیابانی در ایران، كار مطالعاتی و پژوهش عمیقی صورت نگرفته است؛ كودكانی كه به علت فقر اقتصادی خانواده ها به خیابانها آمده و با كارهایی چون فروش فال و تنقلات و ... بخشی از هزینه روزانه زندگی خود را تأمین می كنند؛ این كودكان جدا از كودكان فراری و بی سرپرست، با عنوان «كودكان كار _ خیابان» شناخته می شوند. طبق آمار حدود ۸۰ درصد كودكان خیابانی ایران، كودكان كار هستند كه در صورت عدم اشتغال خانواده، آنها دچار مشكلات زیادی در تأمین معاش می شوند. به اعتقاد روانشناسان نیز، كودكان كار، ضریب هوشی بالایی دارند و در صورت دستیابی به حداقل امكانات خدماتی و آموزشی، می توانند به مدارج بالای تحصیلی و شغلی دست یابند؛ بنابراین ضروری است كه سازمان های مسئول از نگاه مجرمیت به این پدیده و تصور «بزهكار» بودن این كودكان فاصله گرفته و موجودیت و اجبار این كودكان به كار را بپذیرند. پس از آن لازم است كه در پژوهشی فراگیر وضعیت زندگی این كودكان بررسی و شرایطی ایجاد شود كه آنها بتوانند در محیطی سالم كار كرده و همزمان نیز به ادامه تحصیل بپردازند. در این میان ایجاد كارگاه های مناسب و آموزش مهارتی كودكان در اولویت قرار دارد. به گفته كارشناسان، كودكان خیابانی همچنین باید تحت پوشش خدمات تأمین اجتماعی و حمایت های قانونی قرار گرفته و در خصوص چگونگی حفظ بهداشت فردی آموزش ببینند و در بلند مدت نیز فقر فزاینده اقتصادی آنها تعدیل شود تا اساساً نیازی به كار نداشته باشند. در حالی كه آیین نامه ساماندهی كودكان خیابانی بر جمع آوری و جذب و نگهداری كودكان خیابان در سطوح مختلف مراكز اقامتی تأكید می كند، آسیب شناسان هشدار می دهند جمع آوری كودكان كار و نگهداری آنها در مراكز بهزیستی مشكلات موجود را تشدید می كند و مسئولان باید به جای تكرار تجربه های ناموفق گذشته، باندهای تبهكار حرفه ای را شناسایی كنند كه با اعمالی چون اذیت و آزارهای جنسی، قاچاق و فروش اعضای بدن كودكان، آنها را به انسان هایی روانپریش با رفتارهای ضد اجتماعی تبدیل می كنند. بر این اساس، بازنگری در چگونگی پدیداری كودكان خیابانی و نیز علل دوام آن تا حال حاضر یك ضرورت است. یك عضو هیأت علمی دانشگاه در خصوص سابقه این پدیده و تعریف كودكان خیابانی به خبرگزاری می گوید: اگر تكدی گری و ولگردی را دو جنبه مهم از مظاهر پدیده كودكان خیابانی تلقی كنیم، این مسأله قدمتی به تاریخ شهرنشینی بشر دارد و به دنبال آن پدیده حاشیه نشینی همراه با بیكاری و بروز مصادیق مختلف اشتغال بدون تخصص بروز كرده است. دكتر «غنچه راهب» ادامه می دهد: به طور كلی دو ویژگی عمده در تعاریف مختلف از كودكان خیابانی دیده می شود: نخست آن كه محل تجمع این كودكان، خیابان است و دیگر آن كه این كودكان به هم پیوستن در خانه های گروهی، ارتباطات نامناسبی با یكدیگر برقرار می كنند. با این حال، باید در نظر داشت كه عنوان «كودكان خیابانی» پیچیده و كلی بوده و «تفاوت شرایط مختلف این كودكان» را مشخص نمی كند. وی می افزاید: به طور كلی اصطلاحات مختلفی برای تعریف و نامیدن این كودكان به كار برده شده است كه «كودكان در معرض خطر» و«كودكان نیازمند خدمات ویژه» كلی ترین این اصطلاحات است. طبق تعریف سازمان نجات كودكان، كودك خیابانی هر كودكی است كه فاقد خانه ثابت و حفاظت مناسب است. یونسكو نیز در كلیه تعاریف خود از كودكان خیابانی سه نكته را مدنظر قرار داده است: مدت زمانی كه كودك در خیابان سپری می كند، این واقعیت كه خیابان مأمنی برای زندگی بلند مدت آنهاست و اینكه آنها فاقد حفاظت و مراقبت مناسب از سوی بزرگسالان خانواده خود هستند. راهب ادامه می دهد: سازمان بهداشت جهانی كودكان خیابانی را در یكی از ۴ گروه زیر تقسیم بندی می كند: كودكانی كه در خیابان زندگی می كنند و اولین دغدغه آنها زنده ماندن و داشتن سرپناه است، كودكانی كه از خانواده خود جدا شده اند و موقتاً در مأمنی مانند خانه های متروك، نوانخانه ها و پناه گاهها زندگی می كنند، كودكانی كه تماس با خانواده خود را حفظ كرده اند، اما به علت فقر، خشونت و اذیت و آزارهای جنسی و جسمی در خانواده، بخش یا اكثر ساعات روز را در خیابان می گذرانند و كودكانی كه در مراكز ویژه بازپروری نگهداری می شوند اما قبلاً در وضعیت بی خانمانی به سر می بردند و در معرض خطر بازگشت به وضعیت گذشته قرار دارند. این مددكار اجتماعی در خصوص علل شكل گیری این پدیده در ایران می گوید: رشد و تغییرات بی رویه جمعیت، ویرانی ها و خرابی های بازمانده از جنگ، فقر فرهنگی، مهاجرت، بیكاری، وجود مشاغل كاذب، حاشیه نشینی، بالا رفتن آمار طلاق و اعتیاد و عدم همخوانی شاخص های مختلف توسعه در ایجاد و گسترش این پدیده نقش داشته اند. همچنین عواملی چون جمعیت زیاد خانوار، بی سوادی یا كم سوادی و كهولت و بیماری والدین، فوت یا جدایی پدر و مادر و اعتیاد آنها، زندانی و خیابانی بودن والدین و درگیری های مداوم خانوادگی از علل خانوادگی این پدیده هستند.
راهب، در خصوص آسیب هایی كه این كودكان در خیابان با آن روبه رو هستند، می گوید: از نظر اجتماعی این كودكان مورد سوءاستفاده هایی چون اجبار به حمل و نقل مواد مخدر، مشروبات الكلی و سایر وسایل غیر قانونی قرار گرفته و اجبار به تكدی گری، استعمال مواد مخدر، سرقت منازل و در بسیاری از موارد تعرضات جنسی از آسیب های شایع در این كودكان است. آنها طعمه باندهای قاچاق انسان می شوند و در برخی موارد به تكدی گری، باجگیری و ولگردی می پردازند. این مددكار اجتماعی در مورد تعداد كودكان خیابانی اظهار می كند: بر اساس آخرین تحقیقات ۲۵۰ میلیون كودك «كار _ خیابان» در كشورهای در حال توسعه وجود دارند كه در مقاطع سنی ۵ تا ۱۴ سال قرار دارند در این میان تعداد پسران ۳ برابر دختران است و ۶۱ درصد آنها در آسیا، ۳۲ درصد در آفریقا، ۷ درصد در آمریكای لاتین و ۱ درصد در اقیانوسیه زندگی می كنند. راهب با ارائه آماری در مورد تعداد این كودكان در ایران می گوید: در ایران آمار دقیقی از تعداد كودكان خیابانی وجود ندارد؛ ولی در مجموع۸۰ درصد كودكان خیابانی، كودكان كارند كه به علت فقر اقتصادی خانواده ها مجبور به كار در خیابان هستند و بیشتر آنها در استان های خراسان، تهران، لرستان و كردستان به سر می برند۹۰، درصد این كودكان دارای والدین هستند ، ۸۰ درصدشان مهاجرند كه ۴۲ درصد آنها از روستاها و شهرهای دیگر كشور و ۳۸ درصد از كشورهای دیگر آمده اند و از نظر جنسیت نیز ۷۸ درصد آنها مذكر و در سنین ۵ تا ۱۸ سالگی قرار دارند. وی می افزاید: كودكان خیابانی در ایران به ۶ دسته تقسیم می شوند، كودكان فاقد شناسنامه كه یا از اتباع خارجی اند و یا كودكان به جا مانده از ازدواج های موقت هستند، كودكان متكدی، كودكان كار در خیابان، كودكانی كه از خانه فرار كرده اند، كودكانی كه در خیابان دست به بزهكاری می زنند و كودكان بی سرپرست و بدسرپرست.
راهب در خصوص عملكرد مسئولان و نوع برخورد آنها با این پدیده می گوید: تا به حال به دو صورت با این پدیده برخورد شده است: نگاهی كه می خواهد چهره شهر را زیبا و فاقد مشكل نشان دهند و تنها به جمع آوری این كودكان از سطح شهر اكتفا می كند و دیدگاهی كه بر حل مشكل این كودكان و خانواده آنها تأكید می كند. وی در تشریح نحوه برخورد برخی كشورها با كودكان خیابانی اظهار می كند: در فرانسه كودكان خیابانی به عنوان كودك در معرض خطر شناخته شده و به نحو مطلوب جذب مراكز نگهداری می شوند. این مراكز به دو گونه اند: مراكز نیمه وقت كه بچه ها در حین كار به آنها مراجعه و نظافت شخصی و تغذیه را انجام می دهند و اجباری به ماندن در آن مراكز ندارند و مراكزی كه این كودكان را به صورت دایمی نگهداری كرده و آموزش های لازم را در خصوص مهارت های زندگی به آنها ارائه می كنند.
این روانشناس هشدار می دهد: در وضعیتی كه ۸۰ درصد كودكان خیابانی ایران كودكان كار هستند، جمع آوری و تحویل آنها به خانواده ها مشكلی را حل نمی كند و به علت فقر اقتصادی خانوار این كودكان چاره ای جز بازگشت به خیابان و شروع به كار دوباره برای بقای خانواده ندارند
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید