چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

دختران در آیینه اسلام


دختران در آیینه اسلام
نقش تعیین‏كننده زن در بقاء و رشد جامعه بشری همیشه مورد توجّه مثبت و منفی اندیشمندان، سیاست‏مداران، مدیران و رهبران جوامع بوده است. تاریخ، گویای این واقعیت است كه زن در كنار مرد در تمدّن بشری ـ مستقیم و غیر مستقیم ـ نقش‏آفرین بوده است ولی از دیرزمان و با انگیزه‏های مختلف از حقوق الهی و انسانی خود محروم گردیده است. تاریخ، این حقیقت را در سینه خود ثبت كرده است كه پیامبران و اولیای الهی هم در احقاق حقوق و هم در ایفای نقش سالم و سازنده زنان، برترین جریان‏سازی و هدایت را داشته‏اند.
● راز تفاوت‏ها
آنچه بیشتر موجب شده تا نقش اصیل و سازنده زن در جوامعْ نادیده گرفته شود، برداشت ناصحیح از تفاوت‏های طبیعی زن با مرد است كه همانا حكمت و تدبیر الهی در خلقت این دو موجود است. همان‏گونه كه نیازهای بشر در سنین مختلف، متفاوت می‏باشد مثلاً غذای او در كودكی با دوره جوانی و بزرگسالی فرق دارد و خداوند برای او غذایی متناسب با رشد و سنّ او در طبیعت فراهم ساخته است، حقوق فردی و اجتماعی او را نیز از بزرگسالان ممتاز كرده است. و همان‏گونه كه نیازهای طبیعی و مادّی كودك با نیازهای حقوقی و معنوی وی هماهنگ است، همه آنها با نیازهای بزرگسالی نیز متفاوت است. و این تفاوت‏ها همه لازمه آفرینش و همراه با عدالت و در مسیر «نظام احسن» است. (مسلّماً ما انسان را در بهترین شكل و نظام آفریدیم.)۱
و همان‏گونه كه تفاوت سلیقه‏ها و استعدادها میان انسان‏ها در چرخش نظام اجتماعی امری ضروری است، نوع انسانی نیز در دو صنف زن و مرد تشكیل شده است و هر یك از این دو صنف نیازهای مخصوص به خود را دارند و در عین اشتراك در بسیاری از امور، تفاوت‏های روشنی نیز از نظر خلقت میان آنها به چشم می‏خورد.
با نگاهی به پیشینه این موضوع، به روشنی می‏توان دریافت كه ریشه ستم‏هایی كه بر زن رفته است، ناشی از عدم معرفت به این تفاوت‏ها و یا دست‏آویز قرار دادن همین تفاوت‏ها برای ستم بر زنان و بلكه ستم بر كلّ بشر بوده است.
تساوی زن و مرد در هویّت انسانی و حتّی در خطاب‏های الهی و دریافت پاداش یا عذاب كه توسّط پیامبران به بشر رسیده است مانع از اختلاف روحی، روانی و جسمی زن و مرد نیست. زن و مرد در عین اشتراك در هویّت انسانی، از تفاوت‏های عمیق روحی و روانی نیز برخوردارند و به تبع آن، بخشی از مسؤولیتهای فردی و اجتماعی آنان نیز متفاوت و متمایز خواهد بود و این، همان چالش بزرگ میان زنان و مردان و حتّی گاه میان خود زنان بوده است.
● تكریم بانوان
در آموزه‏های اسلام، میان جنس مذكّر و مؤنّث، پسر و دختر، آنچه ملاك سنجش است در یك نگاه كلّی «تقوا» است. قرآن كریم خطاب به مردان و زنان می‏فرماید: «ای مردم! ما شما را از یك مرد و زن آفریدیم، و تیره‏ها و قبیله‏ها قرار دادیم، تا یكدیگر را بشناسید، ولی گرامی‏ترین شما نزد خداوند، باتقواترین شماست. خداوند دانا و خبیر است.»۲
یعنی معیار خوب و بد بودن، «قُرب» و «بُعد» الهی است و در این‏باره هیچ فرقی میان انسانها از نظر جنسیّت نیست. بی‏تردید با آنكه بسیاری از اوصاف، تكالیف و حتّی حقوقی كه در قرآن كریم برای اهل ایمان ذكر شده است ـ چه در حوزه عبادات، اقتصاد، اخلاق و غیره ـ مشترك میان مردان و زنان مؤمن است و هر كسی كه در این اوصاف و تكالیف از دیگری سبقت بگیرد، از پاداش الهی برخوردار و نزد خداوند محبوب‏تر خواهد بود. «پاداش هیچ كسی از بین نمی‏رود خواه مرد باشد یا زن.»۳
در برخی آیات نیز اوصاف، نشانه‏ها و تكالیفی آمده است كه مستقلاً برای زنان است. قرآن كریم كه قانون اساسی اسلام است، به احیاء و اصلاح جایگاه زن در جامعه پرداخته است. و به حقیقت، تحوّلی مثبت و شگرف در تكریم شخصیت و حقوق زنان پدید آورده است و با دقّت در آیات قرآن روشن می‏شود كه این تحوّل و تكریم، همه در سیر «نظام اجتماعی احسن» قابل تبیین و شكل‏گیری است. آغاز این تحوّل و حركت شگرف را در پدیده شوم زنده به گور كردن دختران می‏توان یافت. زنده به گور كردن دختران در دوران جاهلیّت، عمق تحقیر شخصیت زن را هویدا می‏سازد و مبارزه اسلام با این پدیده شوم، اوج تكریم و تجلّی ارزشهای والای انسانی زن را پدیدار می‏كند.
● سیمای جاهلیّت
سنّت «دختركشی» كه بین مردم قبل از اسلام امری عادّی بود، با برخورد و عكس‏العمل شدید قرآن مواجه گردید. در چند جای قرآن، این حركت جاهلی با شدّت محكوم و از مظلومیّت و معصومیّت دختران دفاع شد. قرآن كریم در سوره «نحل» خشم مردم را از داشتن دختر بیان می‏كند و زنده به گور كردن دختران را توسّط پدران، بازگو می‏نماید: «هرگاه به یكی از آنها بشارت دهند دختری نصیب تو شده، چهره‏اش (از فرط ناراحتی) سیاه می‏شود و آكنده از خشم می‏گردد. از قوم و قبیله خود متواری می‏گردد (و نمی‏داند) آیا او را با قبول ننگ، نگهداری و یا در خاك پنهانش كند»؟۴
داستان وئاد (دختران زنده به گور شده) پر از حوادث بسیار دردناك است؛ از جمله این حادثه:
مردی خدمت پیامبر آمد، اسلام آورد، اسلامی راستین؛ روزی خدمت رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله رسید و سؤال كرد: آیا اگر گناه بزرگی كرده باشم، توبه من پذیرفته می‏شود؟ فرمود: خداوند توّاب و رحیم است. عرض كرد: ای رسول خدا! گناه من بسیار عظیم است. فرمود: وای بر تو! هر قدر گناه تو بزرگ باشد، عفو خدا از آن بزرگ‏تر است. عرض كرد: اكنون كه چنین می‏گویی بدان: من در جاهلیّت به سفر دوری رفته بودم، در حالی كه همسرم باردار بود، پس از چهار سال بازگشتم، همسرم به استقبال من آمد، نگاه كردم دختركی در خانه دیدم، پرسیدم: این دختر كیست؟ گفت: دختر یكی از همسایگان است! من فكر كردم ساعتی بعد به خانه خود می‏رود امّا با تعجّب دیدم نرفت، غافل از اینكه او دخترمن است و مادرش این واقعیّت را مكتوم می‏دارد، مبادا به دست من كشته شود. سرانجام گفتم: راستش را بگو، این دختر كیست؟
گفت: به خاطر داری هنگامی كه به سفر رفتی باردار بودم؛ این، نتیجه همان حمل است و دختر تو است. آن شب را با كمال ناراحتی خوابیدم، گاهی به خواب می‏رفتم و گاهی بیدار می‏شدم، صبح نزدیك شده بود، از بستر برخاستم و كنار دخترك رفتم، در كنار مادرش به خواب رفته بود، او را بیرون كشیدم و بیدارش كردم و گفتم همراه من به نخلستان بیا، او به دنبال من حركت می‏كرد تا نزدیك نخلستان رسیدیم؛ من شروع به كندن حفره‏ای كردم و او به من كمك می‏كرد تا خاك را بیرون آورم، هنگامی كه حفره تمام شد، من زیر بغل او را گرفتم و در وسط حفره افكندم.
(در این هنگام هر دو چشم پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله پر از اشك شد) سپس دست چپم را به كتف او گذاشتم كه بیرون نیاید و با دست راست، خاك بر او افشاندم! و او پیوسته دست و پا می‏زد و مظلومانه، فریاد می‏كشید: پدر جان! چه با من می‏كنی؟ در این هنگام، مقداری خاك بر روی من ریخت، او دستش را دراز كرد و خاك را از صورت من پاك نمود ولی من همچنان قساوت‏مندانه خاك بر روی او می‏ریختم، تا آخرین ناله‏هایش در زیر قشر عظیمی از خاك محو شد!
در اینجا پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در حالی كه بسیار ناراحت و پریشان بود و اشكها را از چشم پاك می‏كرد، فرمود: «اگر نه این بود كه رحمت خدا بر غضبش پیشی گرفته، لازم بود هر چه زودتر، انتقام از تو بگیرد.»۵
مسأله تحقیر شخصیت زن و دختران به همین جا پایان نمی‏پذیرفت و تا آنجا پیش رفته بود كه اصلاً نَسَب را به مرد مربوط می‏دانستند و مادر را تنها ظرفی برای نگاهداری و پرورش جنین محسوب می‏كردند چنانچه در اشعار خود چنین می‏سرودند: فرزندان ما، فرزندان پسران ما هستند و اما فرزندان دختران ما، فرزندان مردان بیگانه‏اند.
مفسّران و مورّخان در اینكه انگیزه عرب جاهلی از این عمل حیرت‏انگیز و منحط، چه بوده است؟ مطالب فراوانی گفته و نوشته‏اند از جمله: جنگها و به اسارت رفتن دختران و در نتیجه، جریحه‏دار شدن غیرت آنان و یا عدم توان و كارایی دختران در تولید؛ امّا آنچه اهمیّت دارد، برخورد قرآن كریم با این پدیده و سنّت زشت است و چه قدر هنرمندانه و ظریف حالات روحی پدران را بیان می‏كند كه خودِ این شیوه بیان حادثه، حكایت از نكوهش جدّی و عمیق این عمل زشت دارد.
در سوره «تكویر» نیز جریان زنده به گور شدن دختران را به گونه‏ای جانسوز و تكان دهنده و در جملاتی كوتاه بیان می‏كند، آنجا كه می‏فرماید: «در آن هنگام كه از دختران زنده به گور شده پرسیده می‏شود: به كدامین گناه كشته شدند»۶ قرآن كریم با قرار دادن این پرسش از پرسش‏های قیامت و حسابرسی روز رستاخیز، بر اهمیّت این مسأله افزوده است؛ آن‏گونه كه امین‏الاسلام طبرسی، در مجمع‏البیان در ذیل این آیات می‏فرماید: «توجّه خطاب به دختران قربانی در قیامت به جای پدران آنان كه عامل جنایت و در واقع قاتل بوده‏اند، حاكی از نوعی تعریض و توبیخ نسبت به آنان است. گویا آنها به قدری پست و بی‏ارزش هستند كه حتّی ارزش مخاطب بودن برای بازپرسی را ندارند.»● جایگاه دختر در اندیشه عترت
در عصر كنونی كه جاهلیّت با چهره جدید و مدرن رخ نموده است ـ به ویژه جامعه غربی كه در اوج تحقیر و بهره‏كشی از زنان و دختران به سر می‏برد و تلاش می‏كند با قانونمند كردن ضدّ ارزش‏های خود برای دیگر جوامع و فرهنگ‏ها، فشارهای فراوان را به خصوص بر مسلمانان وارد سازد ـ توجّه به جایگاه دختران در سخن و سیره معصومان علیهم‏السلام داروی شفابخش روزگار ماست. در این نوشتار، نمونه‏هایی از رفتار و سخن آن بزرگواران را می‏خوانیم.
● پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و دخترش فاطمه
در عصری كه جهان، غرق در جهل و نادانی، ظلم و ستم، غارتگری و وحشیگری به سر می‏برد، و به این زندگی افتخار و مباهات می‏كرد، خداوند پیامبری را برانگیخت كه «رحمهٔ للعالمین» بود و منجی انسانها از سیاهی، او هم با شرك و بت‏پرستی مبارزه كرد و هم با سنّت‏ها و ضدّ ارزش‏هایی همچون تحقیر و زنده به گور كردن دختران.
پیامبر اكرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله این رسالت عظیم را، هم در سخن و هم در عمل انجام می‏داد. آن حضرت در برخورد با دخترش فاطمه علیهاالسلام همگان را به حیرت وامی‏داشت. دست دخترش فاطمه علیهاالسلام را می‏بوسید و می‏فرمود: «پدرش فدای او باد.»۷ و زمانی كه حضرت عازم سفر بود فاطمه علیهاالسلام آخرین كسی بود كه پیامبر از او خداحافظی می‏كرد و در بازگشت نیز زودتر از هر كسی به دیدن وی می‏رفت و می‏فرمود: «بوی بهشت را از دخترم فاطمه استشمام می‏كنم.»۸
رسول مكرّم اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله با این سخنان و برخورد عملی با دختر خود، علاوه بر شناساندن مقام و عظمت اهل‏بیت علیهم‏السلام و تأكید بر ادامه سلسله ولایت و امامت از طریق دختر خود، می‏خواستند به تمامی انسانها ثابت كنند كه در آخرین دین الهی، «دختران و زنان» از كرامت و جایگاه خاصّی برخوردارند. و به حق می‏توان پیامبر اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را بنیان‏گذار تكریم دختران و زنان دانست. در حدیثی نقل شده است كه به رسول گرامی اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله خبر دادند، خداوند به وی دختری عطا كرده است؛ حضرت نگاهی به اصحابش كرد، آثار ناخشنودی را در چهره آنان نمایان دید. لذا فرمود: «این، چه حالتی است كه در شما می‏بینم؟ خداوند گُلی به من داده است كه آن را می‏بویم و (اگر نگران روزی او هستید) روزی او با خداست.»۹
آن حضرت با آنكه پسری برای او نماند ولی هرگز شنیده نشد كه اظهار گلایه كند.
● دختر؛ هدیه الهی
در سیره امامان معصوم علیهم‏السلام نیز اگر كسی از داشتن فرزند دختر احساس ناخشنودی می‏كرد، آن بزرگواران با آنان برخورد می‏كردند و سعی داشتند تا رسوبات جاهلی را از ذهن آنان پاك كنند. در حدیثی چنین نقل شده كه فردی از یاران امام جعفر صادق علیه‏السلام دختردار شد، حضرت نزد او رفت، دید خشمگین است، فرمود: «اگر خداوند به تو وحی كند كه آیا می‏خواهی چیزی را من برای تو انتخاب كنم یا تو برای خودت انتخاب می‏كنی؟ چه پاسخ می‏دهی؟» آن مرد گفت: به خدا عرض می‏كنم: آنچه را تو برایم بپسندی و انتخاب كنی، می‏پسندم. امام صادق علیه‏السلام فرمود: «اكنون خداوند فرزند دختر را برای تو انتخاب كرده است.» سپس فرمود: «آن عالم و ولیّ‏خدا (خضر علیه‏السلام ) كه همراه موسی علیه‏السلام بود و آن پسر بچه را كشت، خداوند از قول او فرمود: ما آن پسر را كشتیم چراكه بیم آن بود پدر و مادرش را به طغیان و كفر وادارد، از این رو خواستیم پروردگارشان به جای او فرزندی پاك‏تر و با محبّت‏تر به آن پدر و مادر بدهد.»۱۰ امام صادق علیه‏السلام در ادامه فرمود:«خداوند به آن دو، دختری عنایت كرد كه از او و نسل وی هفتاد پیامبر به دنیا آمدند.»۱۱
گاه می‏شد كه افرادی از امامان علیهم‏السلام برای داشتن فرزند پسر دعایی طلب می‏كردند، امّا معصومان علیهم‏السلام دختر را برای آنان می‏پسندیدند. به عنوان نمونه در حدیثی آمده است: یحیی بن زكریا ـ از اصحاب امام هادی علیه‏السلام ـ نامه‏ای به آن حضرت نوشت و عرض كرد: همسرم باردار است، دعا كن خداوند پسری روزی‏ام گرداند! امام علیه‏السلام در پاسخ او نوشت: «چه بسا دختری كه از پسر بهتر است.»۱۲
در تاریخ می‏خوانیم كه گاه برخی از پیامبران، از خداوند درخواست فرزند دختر می‏كردند تا از رأفت و دلسوزی او بهره‏مند شوند. به عنوان مثال حضرت ابراهیم علیه‏السلام از خداوند تقاضا كرد به وی دختری عنایت فرماید تا بعد از مرگش برای او گریه كند.۱۳
● از چشمه‏سار نور
در فرهنگ اهل‏بیت علیهم‏السلام كه ریشه در وحی و كلام الهی (قرآن) دارد، زنان و دختران از جایگاه خاصّی برخوردارند. تعابیر زیبا و بلندی كه برای دختران به كار گرفته شده است، حاكی از این موضوع است. در سخنان معصومان علیهم‏السلام از دختران با واژه‏هایی چون: ریحانه (گل)، قواریر (بلورها)، و حسنه (نیكی) یاد شده است؛ كه هر یك، نشان از امتیاز و ویژگی خاصّ طبیعی و روحی دختران دارد. در اینجا به برخی از سخنان معصومان علیهم‏السلام اشاره می‏كنیم:
● میزان سنجش مردان
رسول گرامی اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله میزان سنجش و ارزش مردان را در نوع برخورد و تعامل با زنان و دختران می‏داند. لذا می‏فرماید:
«بهترین شما (مردان) كسی است كه برای زنان و دخترانش بهترین باشد.»۱۴
● محبّت الهی بر دختران
امام رضا علیه‏السلام می‏فرماید: «خداوند بر زنان و دختران مهربان‏تر است تا بر مردان و پسران.»۱۵
آنچه از این حدیث شریف برمی‏آید، درسی است كه به خانواده و جامعه داده می‏شود كه چه الگویی بالاتر از خداوند است كه بتوان به آن اقتدا كرد. و این ارتباط مهربان‏تر بودن نسبت به زنان و دختران را باید از خداوند علیم و حكیم آموخت؛ چرا كه این مهربانی بی‏شك هماهنگ و بر اساس فطرت و جسم و روح دختران است.
● مجالست با پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در بهشت
پاداش همنشینی با اولیای خدا ـ به ویژه پیامبران و بالأخص اشرف مخلوقات، نبیّ گرامی اسلام ـ آن هم در بهشت، امتیازی است كه بنابر نقل روایات به اشخاص و گروههای خاص و بلندمرتبه‏ای تعلّق دارد. از جمله، این امتیاز بزرگ نصیب كسانی می‏شود كه دخترانی را در نزد خود سرپرستی كنند.
رسول گرامی اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرماید: «هر كس سه خواهر یا سه دختر شایسته داشته باشد و به آنان نیكی و احسان نماید، من و او در بهشت همانند این دو انگشت (اشاره به انگشتان سبّابه و وسطی) در كنار یكدیگر خواهیم بود.»
راوی پرسید: ای رسول خدا! اگر دو نفر سرپرستی شوند، چه؟ فرمود: همان پاداش را دارد. راوی پرسید: اگر یك نفر سرپرستی شود، باز هم همان پاداش را دارد؟ فرمود: آری.۱۶
● دختران را نكشید
تعبیر بسیار زیبا و بلندی كه در سخن امام سجّاد علیه‏السلام است، حاكی از ارزشها و لطافتهای روحی و روانی دختران است كه تنها می‏توان در سخن بزرگ‏مردی چون امام سجّاد علیه‏السلام آن را یافت. آن حضرت می‏فرماید: «زنان چون بلورند، آنها را نشكنید.»۱۷
● رحمت‏های الهی
پیامبر اكرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: «خانه‏ای كه در آن دخترانی وجود داشته باشند، هر روز دوازده بركت از آسمان بر آن خانه نازل می‏شود و رفت و آمد ملائكه از آن خانه قطع نمی‏شود و برای پدر در هر شب و روز، عبادت یك سال را می‏نویسند.»۱۸
● شادی دختران
رسول اكرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: «كسی كه از بازار هدیه‏ای بخرد و آن را برای خانواده‏اش ببرد، مانند كسی است كه صدقاتی را برای افراد مستمند می‏برد، پس باید هنگام تقسیم هدیه دختران را مقدّم بدارد؛ زیرا كسی كه دخترش را شاد كند، مانند آن است كه برده‏ای از فرزندان حضرت اسماعیل علیه‏السلام را خریده و در راه خدا آزاد كرده است.»۱۹
همچنین می‏فرماید: «هدایا را در میان فرزندان به عدالت تقسیم كنید. اگر من می‏خواستم فضیلتی را (در تقسیم هدیه میان دختر و پسر) در نظر بگیرم، دختران را (در دادن هدیه) مقدّم می‏داشتم.»۲۰
● نشانه سعادت
رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: «از نشانه‏های سعادت و نیكبختی زن آن است كه نخستین فرزندش دختر باشد.»۲۱
● دختران حسنات‏اند
امام صادق علیه‏السلام فرمود: «پسران، نعمت خداوند هستند ولی دختران، حسنات الهی می‏باشند. خداوند از نعمت سؤال می‏كند و به حسنات پاداش می‏دهد.»۲۲
● رزق و روزی دختران
پیامبر اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: چون شب معراج از سدرهٔ‏المنتهی گذشتم، از جانب پروردگار خطاب آمد: «ای محمّد! به دختردارها بگو بر این نونهالان غمگین و دلتنگ نباشند، من همان‏گونه كه آنان را آفریدم، خود روزی‏شان را می‏دهم.»۲۳
● بانگ فرشتگان
امام صادق علیه‏السلام فرمود: «هنگامی كه دختری به دنیا می‏آید، خداوند فرشته‏ای را مأمور می‏كند تا بال خود را بر سر و سینه نوزاد دختر بگستراند و بگوید: او دختری ناتوان و ضعیف است؛ هر كس او را كمك كند، تا روز قیامت مورد توجّه خداوند خواهد بود.»۲۴
● بركات اخروی و دنیوی
رسول گرامی صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: «بهترین فرزندان، دختران هستند. هر كس یك دختر را سرپرستی كند، خداوند متعال او را از آتش دوزخ دور نگه می‏دارد و آن كس كه دو دختر را سرپرستی كند، خداوند او را داخل بهشت می‏كند و كسی كه سه دختر، یا سه خواهر را سرپرستی كند، جهاد در راه خدا و صدقه دادن از او برداشته می‏شود.»۲۵
پیامبر اكرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: «چه فرزند خوبی است دختر! هم پرمحبّت است، هم كمك كار، هم مونس است و هم پاك و پاك كننده.»۲۶
● پدر دختران
امام صادق علیه‏السلام در عظمت دخترداری فرمود: «رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله (كه اشرف مخلوقات عالم است) خود، پدر چند دختر بود.»۲۷
نویسنده:زینت كیانی
منبع:ماهنامه كوثر،‌ شماره ۵۹
پی‏نوشت‏ها:
۱) تین / ۴.
۲) حجرات / ۱۳.
۳) آل‏عمران / ۱۹۵.
۴) نمل / ۵۸ و ۵۹.
۵) تفسیر نمونه، ج ۱۱، ص ۲۷۲.
۶) تكویر / ۸ و ۹.
۸) فرائد السّمطین، ج ۲، ص ۶۱.
۹) وسائل الشّیعه / ج ۱۵، ص ۱۰۲.
۱۰) كهف / ۸۱.
۱۱) ر. ك: سفینهٔ‏البحار، ج ۱، حرف «باء» و «نون».
۱۲) همان، حرف «باء».
۱۳) بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۹۹.
۱۴) نهج الفصاحه، ح ۱۵۲۲.
۱۵) وسائل الشّیعه، ج ۱۵، ص ۱۰۴.
۱۶) بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۱۰۰.
۱۷) مكارم الاخلاق، ج ۱، ص ۲۴۰.
۱۸) جامع الاخبار، سبزواری، ص ۲۸۵.
۱۹) وسائل الشّیعه، ج ۱۵، ص ۲۲۷.
۲۰) نهج‏الفصاحه، ح ۱۷۲۸.
۲۱) بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۹۸.
۲۲) وسائل الشّیعه، ج ۲۱، ص ۳۶۷.
۲۳) همان، ج ۱۵، ص ۱۰۳.
۲۴) همان، ص ۱۰۵.
۲۵) بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۹۱.
۲۶) همان، ص ۹۸.
۲۷) وسائل الشّیعه، ج ۱۵، ص ۱۰۲.
منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان


همچنین مشاهده کنید