پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


شوش؛ شهری خوابیده بر بستر تاریخ


شوش؛ شهری خوابیده بر بستر تاریخ
رنگی در کار نیست. هوای غبار آلود جنوب، خیابان اصلی شهر و همه ساکنان دیروز و امروزش را در خود بلعیده است. ساکنان شهر شوش می گویند این غبار از سوی عراق می آید. مردم شوش، در سایه گنبد مخروطی کثیر الاضلاع دانیال نبی، ماسک بر صورت، به زندگی خود ادامه می دهند. «موسی» که در خیابان اصلی شهر فلافل فروشی دارد، در حالی که فلافل ها را درون روغن داغ می اندازد، دست به سوی قلعه شوش که فقط سایه یی از آن پیداست، دراز می کند و می گوید؛ «غبار همه جا را گرفته، قرار است مدرسه ها را تعطیل کنند. می گویند این غبار از تردد تانک ها در خاک عراق است. معلوم نیست تا کی باید تاوان پس بدهیم.» موسی فلافل ها را از روغن داغ پس می گیرد و قبل از اینکه درون نان سفید بگذارد، نان را با فوتی محکم، از گرد و خاک پاک می کند. «غبار به همه جا نفوذ کرده.»
خوزستان چند سالی است که با این آلودگی جدید دست و پنجه نرم می کند. اما راه مقابله یی برای آن نیست. گویی مردم این سرزمین در پی تحمل سال ها و شاید قرن ها حوادث گوناگون، به این یکی نیز خو کرده اند. عادتی از سر اجبار. اما با همه غبار پراکنده در شهر، سایه بلند قلعه شوش در پیش روی گنبد شیری دانیال نبی پیدا است. حتی می توان بر بلندای حیاط قلعه شوش ایستاد و شهر بزرگ و پهناور صنعتگران را که اکنون به دشتی سبز بدل شده، تماشا کرد. راهنمایمان می گوید تا همین چند ماه پیش در سرتاسر این محوطه تاریخی، زمین های فوتبال احداث شده بود که با اعتراض دوستداران میراث فرهنگی شوش به نقاط دیگر شهر منتقل شد. او معترض است به تعرض های گوناگون که به محوطه های تاریخی این شهر وارد می شود. اما در کنار حفظ و نگهداری از تمدنی که یک شهر تاریخی تر، روی آن بنا شده، سیاست منصفانه تری برای حفظ واقعی این شهر نیاز است. اگر چه خروج زمین های فوتبال از محوطه تاریخی شهر صنعتگران، قطعی و ضروری محسوب می شود، اما تا چه اندازه جوانانی که تا پیش از این در شهر فقیر از امکانات فرهنگی و ورزشی، اوقات فراغت خود را با بازی در این محوطه می گذراندند، آنقدر توجیه شدند که به سادگی از گذران اوقات فراغت خود چشم بپوشند. چشم پوشی از فرصتی که دیگر نیست، بدون اینکه کینه تلافی این از دست دادن ساده ترین تفریح زندگی شان را داشته باشند. راهنمای ما از نبود امکانات دولتی کافی برای حفظ و نگهداری این شهر تاریخی سخن می گوید، در حالی که همواره در ایران ما فراموش کرده ایم، ساکنان محلی بهترین حافظان محوطه های تاریخی محسوب می شوند. مشروط به آنکه با نقش و جایگاه خود برای این حفظ و نگهداری آشنا باشند.
● اینجا تاریخ زندگی می کند
درخت های «کنار» در جای جای شهر شوش پراکنده اند تا در نفس های داغ خورشید حتی در روزهای پایان زمستان، سایبان خوبی برای رهگذران باشد. آخرین روزهای بهمن ماه است. اما آفتاب داغ شوش مجالی برای زمستان و سرما نگذاشته است. بیشتر اهالی شهر شوش یا به کشاورزی مشغول هستند یا در مراکز صنعتی پیرامون شهر از جمله صنایع وابسته به نیشکر کار می کنند. داخل محوطه آرامگاه دانیال نبی شلوغ است. در حیاط پشتی، نمایشگاه صنایع دستی و مواد خوراکی است و زائران سعی دارند دست خالی خارج نشوند. داخل مسجد و زیر سقفی که مقبره دانیال نبی است، آینه کاری ایرانی در حداقل ترین، خود نمایی می کند. داخل مقبره، در چوبی نصب شده، از این حکایت دارد که هنوز دست های تیز تمدن به این آرامگاه نرسیده است. سنگ های سبز و زرد مرمر که گهگاه بدون فرش باقی مانده اند، مجال خوبی برای زائرانی است که در خنکای سنگ، دو رکعت نماز حاجت به جا می آورند. دانیال نبی از پیامبران قوم بنی اسرائیل در قرن هفتم پیش از میلاد است. دانیال در زبان عبری به معنای «خدا حاکم من است» آورده شده است. او به همراه عده یی از قوم یهود در زمان داریوش هخامنشی به ایران مهاجرت کرد و در نهایت در این شهر وفات یافت. از داخل حیاط آرامگاه، قلعه شوش که بر آکروپل بنا شده، خود نمایی می کند. قلعه شوش شاید نخستین پایگاه باستان شناسی ایران باشد. این قلعه به دستور ژاک د مورگان فرانسوی در سال ۱۸۹۷ میلادی و در شمال آکروپل و شبیه قلعه های اروپایی ساخته شد.
«علی بویری منجی» عضو انجمن دوستداران شوش می گوید اسناد و مدارک این قلعه در سال ۱۳۸۳ از سوی دولت فرانسه به ایران تحویل داده شد. اما این قلعه باشکوه، حکم سند تلخی را دارد. تماشای دیوار بیرونی قلعه، باور نکردنی است چرا که باستان شناسان فرانسوی این قلعه را با آجرهای تاریخی حفاری شده از تپه های شوش و هفت تپه ساخته اند. کتیبه ها که هرکدام حکم سندی است و روایت بخشی از تاریخ ایران در لابه لای دیوارهای این قلعه اسیر شده اند. باد و باران و گسترش آلودگی، شتاب برداشته اند تا عمر این کتیبه های اسیر را کوتاه و کوتاه تر کنند. در بخشی از دیوار قلعه نیز به خوبی آثار پرتاب ترکش دیده می شود. دایره یی به قطر دو متر نشان می دهد این قلعه نیز از جنگ دور نبوده است. علی بویری می گوید بعد از این حادثه بود که به سرعت برای آثار باستانی و تاریخی این شهر حریم تعیین کردند تا با ابلاغ یونسکو، عراق اجازه پرتاب خمپاره و موشک را نداشته باشد و همین باعث شد حریم ۴۰۰ هکتاری تعیین و اعلام شود؛ حریمی حد فاصل رودهای دز و کرخه.
شهر شوش در فاصله ۱۱۰ کیلومتری اهواز قرار دارد. بر اساس اسناد تاریخی قدمت این شهر به اواخر هزاره پنجم پیش از میلاد باز می گردد که نقطه عطفی در تاریخ شهر نشینی عهد باستان است. اما زمانی رسید که خاستگاه شهر نشینی و یکجا نشینی و تجلی گاه هفت هزار ساله ایران متروکه شد. این شهر که دو هزار و ۴۰۰ سال پیش مرکز و پایتخت دو امپراتوری بزرگ و متمدن دنیای باستان یعنی ایلام و هخامنشی بوده و در دوره های اشکانی و ساسانی و اسلامی دارای اهمیت فراوانی بود، از رونق افتاد تا ۱۵۰ سال پیش. «بویری» می گوید؛ کمتر از ۲۰۰ سال است که این شهر دوباره احیا شده است.
در این شهر جدید که روی شهری تاریخی بنا شده و تکه تکه اش ردی از ایران باستان دارد، سراغ کاخ شائور را می گیرم. اهالی شوش به نام دیگری می خوانندش. در راه رسیدن به کاخ شائور یا کاخ اردشیر از کنار کانال بزرگی می گذریم در کنار محوطه باستانی شهر صنعتگران که قرار بود شعبه تازه یی از هتل لاله در آنجا احداث شود. تماشای بقایای این کاخ که در زمان اردشیر دوم بنا شده و تا مدت ها به عنوان محل اسکان و مقر حکومتی مورد استفاده قرار می گرفت، برای دوستداران صنعت گردشگری که سعی در جلب نظر دو میلیون گردشگر به داخل کشور دارند، خالی از لطف نیست. کاخ شائور با دیوارهای فروریخته، خانه یی در داخل محوطه آن بنا شده که کار تعویض روغنی نیز در آنجا انجام می شود و محل چرای گوسفندان و پاتوق معتادان نیز شده است.
شوش شهر تاریخی و پایتخت دو امپراتوری بزرگ، همانند بسیاری از شهرهای تاریخی دیگر ایران، از حداقل امکانات فرهنگی و تفریحی برخوردار است. تا آنجا که پارک موزه شوش در کنار همه آثار با حفاظ و بی حفاظش، برای جوان تر های این شهر تبدیل به یک پاتوق شده است. زوج های جوان شوش روز های نخستین زندگی خود را در کنار پایه ستون ها و نقش برجسته های دوره هخامنشی و ساسانی می گذرانند. دیوار آجری پارک موزه شوش کوتاه است و رها.
تک نگهبانی در یک شیفت کاری مسوول نگهداری از آثاری است که از مسجد سلیمان و ایذه و دزفول و هفت تپه به این مکان منتقل شده اند. می گویند این موزه، بزرگ ترین موزه از آثار هزاره پیش از میلاد است. آن سوی دیوارهای کوتاه پارک موزه که قرار بود به جزیره اهواز منتقل شود، شهر شاهی قرار دارد با پایه ستون های باقی مانده و فرش سنگ یکپارچه یی که احتمال داده می شود محل نشستن داریوش باشد. بر اساس حفاری های انجام شده بقایای شهر پانزدهم شوش در همین تپه قرار دارد که مربوط به اوایل دوره عیلام است.
شهر شوش دارای دو هتل است برای اسکان مسافرانی که قرار است تاریخ را از نزدیک و در دل شهری که هنوز زنده است و نفس می کشد تماشا کنند. اغذیه فروشی های خیابان اصلی شهر (بلوار امام خمینی) عطر فلافل ها و سمبوسه هایشان مجالی برای حق انتخاب نمی گذارد. سفر به کوچه پس کوچه های شهر، خود سفری متفاوت است. کوچه های آشتی کنان و مردمانی که هنوز همچون گذشتگان، کوچه بخشی از خانه و زندگی شان است. اما این شهر از نداشتن سیستم فاضلاب رنج می برد. نهر میان کوچه ها که به پیچ هر کوچه یی تاب می خورد و پیش می تازد، در تماشای رهگذران برای دیدن سنت و مدرنیته، چنگ می کشد به چشمان آدمی. اینجا شوش است، شهری که روی بخشی از ایران باستان همچنان زندگی می کند.
مریم خورسند
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید