شنبه, ۲۴ آذر, ۱۴۰۳ / 14 December, 2024
مجله ویستا

اسپنگلیش - SPANGLISH


اسپنگلیش - SPANGLISH
سال تولید : ۲۰۰۴
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : جولی انسل، جیمز ل. بروکس و ریچارد ساکائی
کارگردان : بروکس
فیلمنامه‌نویس : بروکس
فیلمبردار : جان سیل
آهنگساز(موسیقی متن) : هانس زیمر
هنرپیشگان : آدام سندلر، تئا لیونی، پاس وگا، کلوریس لیچمن، شلبی بروس و سارا استیل
نوع فیلم : رنگی، ۱۳۱ دقیقه


̎فلور̎ (وگا)، زنی که از شوهرش جدا شده و با زحمت و مشقت دخترش، ̎کریستینا̎ (بروس) را بزرگ کرده، به‌عنوان خدمتکار در مکزیکو مشغول به کار است. ̎فلور̎ با این امید که به دخترش امنیت مالی بیشتری بدهد، اسباب‌هایش را جمع و خانواده را به کالیفرنیا منتقل می‌کند؛ ولی حاضر نمی‌شود از هویت اسپانیائی‌اش چشم بپوشد و تصمیم می‌گیرد انگلیسی یاد نگیرد. از طرف دیگر ̎کریستینا̎ خیلی زود، زبان انگلیسی را یاد می‌گیرد و روان و سلیس صحبت می‌کند. ̎فلور̎ کار پردرآمدی به‌عنوان خدمتکار در خانهٔ ̎دبور کلاسکی̎ (لیونی) گیر می‌آورد. ̎دبورا̎ که از لحاظ روحی مشکل دارد، از یک طرف فکر و ذکرش وظایفی است که به‌عنوان مادر و همسر به دوش دارد و از طرف دیگر در زمینهٔ نیازهای خانوادگی بی‌عرضگی‌ نشان می‌دهد و وقتی باخبر می‌شود که ̎فلور̎ دختری هم دارد، اصرار می‌ورزد که ̎فلور̎ ̎کریستینا̎ را نیز وارد جمع خانواده‌شان کند. اما ̎فلور̎ چندان مایل نیست که ̎دبورا̎، ̎کریستینا̎ را آمریکائی‌مآب کند ـ به‌خصوص وقتی ̎دبورا̎ به قیمتِ رنجاندن دختر خودش، ̎برنیس̎ (استیل)، وقتش را صرف توجه به امور زندگی ̎کریستینا̎ می‌کند. ̎جان̎ (سندلر)، شوهر ̎دبورا̎ در میانهٔ خانوادهٔ آشفته‌اش، واحه‌ای از عشق و تفاهم است و ̎فلور̎ رفته‌رفته، شیفتهٔ او می‌شود؛ به‌خصوص که ̎جان̎ نشانه‌ای از تکبّر و قلدربازی مغرورانه‌ای که ̎فلور̎ به آن عادت دارد، از خود نشان نمی‌دهد. اما زندگی حرفه‌ای ̎جان̎ به‌عنوان سرآشپز، براثر نوشته‌ای در ̎نیویورک‌تایمز̎ که به رستورانش چهار ستاره داده، از این‌رو به آن‌رو می‌شود و غذاخوری کوچکش را یک‌شبه، به یکی از بابِ روزترین رستوران‌های لس‌آنجلس تبدیل می‌کند. در همین حال، وقتی ̎دبورا̎، ̎کریستینا̎ را در مدرسه‌ای خصوصی ثبت‌نام می‌کند کاسهٔ صبر ̎فلور̎ لبریز می‌شود چون شکی ندارد که این مدرسه، دخترش را به یک آمریکائی تمام‌عیار تبدیل خواهد کرد و همین مسئله، به تنش بین مادر و دختر دامن می‌زند.
● اسپنگلیش کمدی ̎مهربان̎ و دلچسبی است. البته به خوبی فیلم‌های قبلیِ بروکس، اخبار تلویزیون (۱۹۸۷) و بهترین شکل ممکن (۱۹۸۷) نیست ولی بسیار بهتر از مهرورزی (۱۹۸۳) است. سندلر در نقشِ تقریباً جدّیِ شوهر خانواده‌ای لس‌آنجلسی ـ یک سرآشپز معروف ـ ظاهر شده که همسرش، زنی با افکار لیبرال، دختر پیشخدمت مکزیکی خانه را زیر بال و پر خود می‌گیرد. فیلم را همین دختر مکزیکی‌الاصل روایت می‌کند که ماجراهای شش سال قبل را به یاد می‌آورد. فیلم صحنه‌های بامزه و خوبی دارد که در یکی از بهترین‌شان ̎فلور̎ تصمیم می‌گیرد به ̎خانوادهٔ کلاسکی̎ توضیح دهد که دقیقاً چه در فکرش می‌گذرد و چرا. در این موقع، او هنوز انگلیسی صحبت نمی‌کند و بنابراین ̎کریستینا̎، دخترش، در نقش مترجم ظاهر می‌شود. مادر و دختر با ضرباهنگ کمیکِ خارق‌العاده‌ای صحنه را بازی می‌کنند: مادر دست‌هایش را تکان می‌دهد و لحظه‌ای بعد، دخترش عیناً همان‌طور دستش را تکان می‌دهد، دور اتاق می‌چرخند و ̎کریستینا̎ در نقش مترجم، مادر را تعقیب می‌کند و ادای او را درمی‌آورد.