پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

هانری کربن و فلسفه انتظار


هانری کربن و فلسفه انتظار
حوزه اعتقادی شیعه به خاطر اصالت، قرابت و انطباق حقیقی آن به دین مبین اسلام، از مفاهیم گسترده‌ای برخوردار است. فلسفه انتظار از کلیدی‌ترین این مفاهیم به شمار می‌آید که همواره در تاریخ درخشان تشیع و در جریان فعالیت سیاسی و اجتماعی ائمه معصومین ـ علیهم‌السلام ـ از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده است و به خاطر پویایی این مفهوم نسبت به دیگر مفاهیم در همه اعصار، قابلیت افتتاح مباحث اعتقادی، سیاسی و اجتماعی جدیدی را می‌طلبد. اعتقادات فراوانی در شرق و غرب عالم هست که همگی آخر‌الزمانی آکنده از عدالت و برابری را نوید می‌دهند و هر یک از این رویکرد‌‌ها از راهی خاص و روزنه‌ای نوین در پی اثبات مدعای خویش هستند و در همین راستا، فیلسوفان، شرق‌شناسان و دین‌شناسان متعددی در این حوزه وارد بحث شده‌اند و دیدگاه‌های خود را ارایه کردند.
در این باره ادعای گزافی نیست، اگر «هانری کربن»، فیلسوف و اسلام‌شناس فرانسوی را در زمره مهمترین یا به تعبیری سرآمد متفکران جهان غرب نسبت به اعتقادات شیعه و همین‌طور مفهوم فلسفه انتظار معرفی کنیم. این یادداشت، معطوف نگاهی گذرا به نگاه این متفکر غربی به مسائل اسلامی و شیعی است؛ کسی که سال‌‌ها عمر خود را به مطالعات اسلامی معطوف کرد تا بتواند به حقیقتی ناب دست یابد و دست از جهان پر غبار معرفتی غرب و اندیشه حاکم بر آن بشوید و گم‌شده درونش را در بطن مفاهیم شیعی و همین‌طور فلسفه انتظار جستجو کند. در راهی که کربن سال‌‌ها آن را پیمود، با مسائل فلسفی گوناگونی روبه‌رو شد و مباحث متعددی از جمله روش شیعه در علوم، رابطه تشیع و تصوف، وحدانیت حق، مسأله ولایت، مفهوم غیبت و ... بین وی و علمای شیعه به ویژه مرحوم علامه طباطبایی صورت گرفت که پرداختن به عمق و جزییات آنها از حوزه این نوشتار خارج است.
اما آنچه تأمل‌برانگیز است، برآیندی از یک تفکر غربی نسبت به مجموعه عقاید شیعیان است که رسیدگی به این موضوع از مسائل عصر مدرن در تمدن غرب به شمار می‌آید. کربن انصافا پرچمدار این نگاه در غرب بود، به گونه‌ای که علامه طباطبایی در مکاتبات خویش با وی از آن رابطه با عنوان روزنه‌ای برای معرفی مکتب شیعه به جهان غرب یاد می‌کند. از سوی دیگر، علاقه‌مندی کلی کربن در حوزه حکمت و فلسفه ایرانی و همچنین ترکیب خاصی از تشیع و روح ایرانی، سبب تولید نگاه نوینی نسبت به دین و فرهنگ ایرانیان شده است، به گونه‌ای که اثر اسلام ایرانی، نتیجه ملموس این تفکر به شمار می‌رود، اما بخش دیگر نگاه کربن، معطوف به اعتقادات شیعه در حوزه فرهنگ و فلسفه انتظار است که توانسته است اهمیت اعتقادات شیعه نسبت به آینده جهان و نیز اوضاع کنونی آن را بر مبنای یک استراتژی مدون با عنوان انتظار نشان دهد.
کربن این فرهنگ را سبب پویایی، نشاط و پایبندی جوامع در همه اعصار می‌داند. هرچند کربن پرورش یافته یک خانواده کاتولیک فرانسوی است، اندیشه مهدویت را تنها راه رهایی از دیدگاه‌های مسلط بر اندیشه شرق و غرب می‌داند و تمرکز بر فلسفه انتظار را به معنای عقلانی شدن راه زندگی بشریت تلقی می‌کند که به نوعی درگیر با حوزه حکمت ایرانی هم هست. این نگاه مبتکرانه به حکمت و عقاید ایرانیان سنتزی از یک رویکرد فلسفی مؤثر و گیراست که کمتر کسی در حوزه فلسفه آن را پیگیری کرده است. از نظر کربن، پایان‌بخش سردرگمی بشریت در حقیقتی جاودان خلاصه می‌شود که وی این حقیقت را «امام غایب» معرفی می‌کند. برای کربن فلسفه انتظار در گرو یک شناخت همه‌جانبه از اندیشه‌‌ها و روش‌‌ها و رویکردهای امام غایب تعین پیدا می‌کند که این مهم از بزرگترین وظایف شیعیان حضرت به شمار می‌آید. مضافا این که وی امام غایب را نمونه بارز انسانی کامل و واقعی می‌داند که همواره عملکردش، مبتنی بر خرد و عقلانیت است.
کربن در سال‌هایی که به مطالعات اسلامی خود در حوزه شیعیان و اسلام می‌پرداخت، دریافت که اصالت اسلام در اندیشه مهدویت منظور شده و مکتب شیعه، تنها نگاه اسلامی موجود در این زمینه است و از این رو، از شیعه به عنوان گرایشی زنده یاد می‌کند. سال‌‌ها از محضر فیلسوف کبیر و مفسر بزرگ قرآن، حضرت علامه طباطبایی استفاده کرد و با پدیدارشناسی حاکم بر ذهنش، به بررسی مؤلفه‌های شیعی پرداخت. روش کربن بر به کارگیری نظریات مطرح در غرب و شناخت حقایق در شرق عالم، کنشی بزرگ در حوزه فلسفه به شمار می‌آید که تا به امروز هیچ کدام از جریان‌های روشنفکری در ایران نتوانسته‌اند از آن الگوبرداری کنند و این خواب آلودگی در فضای فکری جامعه ایرانی نسبت به نبود شناخت حکمت ایرانی و عقاید شیعی و به ویژه فلسفه انتظار، ما را از برکات معنوی فراوانی محروم کرده است.
نگاه فلسفی و اساسا غیر تاریخی این متفکر فرانسوی، سبب شده است با چشم وجودش به مفاهیم و حکمت و تشیع ایرانی بپردازد و حقایق را از زاویه‌ای خارج از سلطه عقل تجربی حاکم بر فضای غرب درک کند. نگاه کربن به مهدویت و شناخت امام غایب از الگوهایی است که باید در جامعه تقویت و راهی جدید برای معرفت به این مفهوم بازگشایی شود.
مطالعات وی توجه بسیاری از فیلسوفان و حکمای ایرانی را به سوی خود جلب کرده تا جایی که نقل کرده‌اند: علامه طباطبایی در سوگ دو تن گریستند که از آن دو، یکی هانری کربن و دیگری مرحوم مطهری بودند که اسلام همواره از برکات اندیشه این عزیزان بهره برده است. جهان هستی برای ظهور آماده نمی‌شود، مگر با گسترش اندیشه ظهور و معرفت به عمق فلسفه انتظار و نیز عنایت به مفهوم عقلانیت و پرهیز از هر گونه سطحی‌نگری که همواره در تاریخ تشیع بزرگان ما این موارد را پیگیری کرده‌اند.
باشد که زمینه ظهور حضرت هر چه زودتر فراهم آید!
صالح زمانی


همچنین مشاهده کنید