چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا
کلاسیسم و نئوکلاسیسم
در عرف و زبان موسیقیدانان آماتور یا غیرحرفهای، «موسیقی کلاسیک» معمولاً به موسیقی عمومی، همگانی و یا مردمپسند رایج اطلاق میشود.در واژگان موسیقی، کلاسیسم با معنای بسیار محدودتری به کار گرفته میشود. به عبارت دیگر واژه «کلاسیسم۱» آثار موسیقیدانان دوران کلاسیک یا کهن چون هایدن، موتسارت و آثار اولیه بتهوون و تا اندازهای شوبرت را دربرمیگیرد.
در مقابل سبک و شیوه رمانتیک قرن ۱۹ موسیقی کلاسیک در کل با محدودیت وجودگرایانه احساساتی و فورمالیسم۳ (شکلگرایی) و سادگی مشخص و متمایز میشود. شیوه کلاسیسم از زمان تولد هایدن (۱۷۳۲) و بتهوون و مرگ شوبرت (۱۸۲۷) برحسب تقدم و تأخر از ۱۷۵۰ تا ۱۸۲۰ ادامه پیدا میکند.
از این رو منطقی است که ما به این دوره نام «کلاسیک» بدهیم. چراکه شاهکارهای موسیقی از همین عصر تا به امروز عرضه شده و پا برجا مانده است. آثار برجستهای در این زمینه، به تساوی توسط آهنگسازان اولیه خلق شده است، همانند آثار باخ و پالسترینا.
اصطلاح کلاسیک غالباً به آثار این آهنگسازان نیز اطلاق شده است. با این همه بهتر آن است که این اصطلاح را به عنوان عبارتی ستایشآمیز در ذهن خود نیاوریم، بلکه دقیقاً به آن نام وقایعنگاری۴ یا ترتیب زمانی بدهیم.
به طور کلی اصطلاح کلاسیک به سبکی از موسیقی اطلاق میشود که تقریباً بین سالهای ۱۷۸۵ و ۱۸۲۰ توسط هایدن، موتسارت و بتهوون پدید آمده است.
برخی از موسیقیشناسان، موسیقی شوبرت را نیز به آن افزودهاند، درحالیکه دیگران آثار پس از بتهوون را که بیشتر به سبک رمانتیسم نزدیک است، موسیقی کلاسیک خواندهاند. خصیصه اصلی کلاسیسم در موسیقی، محدودیت آن در بیان احساسات فردی آهنگساز است که با موسیقی رمانتیک ارتباط پیدا میکند.
در کل، موسیقی «سازی» از موسیقی آوازی دوران کلاسیک اهمیت بیشتری پیدا میکند که فرمهای مطلوب، اورتور، دایور تیمنتو۵، (نوعی موسیقیسازی در چند بخش) تم و وارسیونها و انواع موسیقی در اجرای سونات، کنسرتو، سنفنی و انواع موسیقی مجلسی (تریو، کوارتت، کوئینتت و غیره) بودند. اصطلاح موسیقی کلاسیک۶ گاه برای تمیز دادن موسیقی جدی از موسیقی همگانی، عمومی و رایج به کار گرفته میشود.
این وجه تمایز کاملاً قراردادی و اختیاری است و اصطلاح موسیقی کلاسیک بسیار گنگ و نامفهوم به نظر میآید. از این رو اصطلاح کلاسیسم را معمولاً کلامی مبهم میپندارند، امّا در واقع سه قلمرو برای معنای آن قایل گشتهاند:
۱) موسیقی کهن
۲) موسیقی ویژهای مخالف و مغایر با موسیقی رمانتیک و احساساتی
۳) نوعی از موسیقی که به سبک هایدن، موتسارت و بتهوون وابسته باشد. (۱۸۰۹-۱۷۳۲)
در دوران کلاسیک چهار آهنگساز برجسته خودنمایی میکنند:
▪ کریستوف گلوک۷ (۱۷۸۷-۱۷۱۴)
آهنگساز آلمانی که به خاطر ایجاد اصطلاحاتی در اُپرا شهرت دارد.
▪ هایدن۸ (۱۸۰۹-۱۷۳۲)
آهنگساز اتریشی سازندة سنفونیها و اوراتوریها و سوناتها.
▪ موتسارت۹ (۱۷۹۱-۱۹۵۶)
آهنگساز اتریشی، خالق سنفونیهای بزرگ، موسیقی مجلسی و اپرا.
▪ بتهوون۱۰ (۱۸۲۷-۱۷۷۰)
آهنگساز آلمانی، سازندة سنفونیها، موسیقی مجلسی، موسیقی برای پیانو، مِس، اپرا، اوراتوریو.
فرهنگ موسیقی هارپر۱۱ تألیف کریستین امر۱۲ درباره کلاسیسم مینویسد: «کلاسیسم اصطلاحی است کلی برای سبکی از موسیقی که تقریباً بین سالهای ۱۷۸۵ و ۱۸۲۰ به موسیقی هایدن، موتسارت و بتهوون و دیگران از جمله شوبرت اطلاق میشد، امّا به اعتقاد برخی سبک رمانتیسم نیز از خصیصه کلاسیسم بیبهره نمانده است.
زیبایی، ظرافت، ملاحت و بازداری و ممانعت آن از بیان احساسات فردی که با موسیقی رمانتیک سر سازگاری دارد، از خصیصه کلاسیسم به شمار آمده است.
در کل، موسیقی سازی بیشتر از موسیقی آوازی در دوران کلاسیسم اهمیت پیدا میکند. اشکال مطلوب و بهخواسته در موسیقی کلاسیک (اورتور، دایورتیمونتو، تم و واریاسیونها و اشکال گونهگون موسیقی) با سونات، کنسرتو و موسیقی مجلسی (تریو، توارنت، کوئینتت و غیره) پیوند میخورند.
سازها برای بیشتر بخشها متعلق به دوران کلاسیک پیشین بودند و به طور وسیعی مکتب مانهایم۱۳ را پذیرا شدند.
و فرهنگ موسیقی تألیف ارتور جکوبز A.Jacobs مینویسد: «اصطلاح کلاسیسم معمولاً با خصیصهای بسیار مهم در کار گرفته میشود، امّا با سه معنای اصلی و کلی
(۱. متمایز از موسیقی عامهپسند و همگانی ۲. مخالفت با موسیقی رمانتیک ۳. موسیقی کلاسیک دینی).
در عمل اصطلاح کلاسیسم کلاً به موسیقی قرن ۱۸ و اوایل قرن ۱۹ محدود میشود که حاکمان آن هایدن، موتسارت و بتهوون بودند. البته برخی از موسیقیشناسان موسیقی شوبرت را هم به موسیقی هایدن، موتسارت و بتهوون افزودند.
● نئوکلاسیسم
نهضتی از قرن بیستم که اساساً بازتابی است بر ضد اِموسیونالیسم۱۴)عاطفهگرایی) مهارنشده اواخر نهضت رمانتیسم که با آرمانهای زیباییشناختی و اشکال و یا روشهایی که از موسیقی اولیه آهنگسازان، بهویژه از آهنگسازان قرن ۱۸ چون باخ، مندل، پرگولزی، موتسارت و غیره ریشه گرفته باشند.
این تأثیر تأکید آشکاری است بر ساختار کنترپوانی و تکیه بر احیای اشکال کهن موسیقی چون توکاتا۱۵ (آهنگی با فرم آزاد) و پاساکاگلیا۱۶ (یک قطعهسازی به ویژه یک رقص) فوگ۱۷ (آهنگی که از کانون۱۸ مشتق میشود و در آن ظاهراً تم اصلی به هنگام بسط، از تمهای فرعی میگریزد) اوستیناتو (نمودار یا ریتمی در موسیقی که مصرانه تکرار شود) کنسرتو گروسو۱۹ (کنسرتی که برای سه ساز به سبک سوناتر ساخته شده باشد) ریچرکاره۲۰ (نوعی کمپوزیسیون کنترپوانیسازی رایج در قرن ۱۶ و ۱۸ بهویژه با روش تقلیدی) موتت۲۱ (یک قطعه آواز چندصدایی که بر اساس یکی از فصول انجیل ساخته میشود) با کاهش و تقلیل رنگهای ارکستری، طنین و رساییها و رها کردن موسیقی برنامهای و تمایل کلی به سبکی برونی و عینی و مستقل، که غالباً ضد احساسات رمانتیک برمیخیزد.
بازگشت به باخ (یا دیگر آهنگسازان اولیه) الزاماً به معنای برگشت به زبان موسیقایی زمان او نیست.
نئوکلاسیسم بیش از پیش ناموزونتر و از لحاظ ریتم پیچیدهتر میشود، چراکه خطوط فرعی رخصت پیدا میکنند تا طبق عملکرد ملودیک خود و بدون توجه به ترکیبات هارمونیک، به حرکت درمیآیند.
پس از موارد استثنایی چون سونات در دیم ناتی ویتاتیس کریست۲۲ اثر بوسونی۲۳ نوازندة پیانو و آهنگساز ایتالیایی (۱۹۲۴ـ۱۸۶۶) و سنفنی کلاسیک اثر پروکوفیف۲۴ آهنگساز روسی (۱۹۵۳ـ۱۸۹۱) رواج یافت و تقریباً در ۱۹۲۰ با روندی برجسته (نوعی موسیقی که خصیصه ممتاز آن تکرار متناوب تم اصلی است) عرضه گشت.
سونات برای پیانو فورته (۱۹۲۲) و اوکتت۲۵ آهنگی برای هشت ساز زهی یا بادی اثر استراوینسکی۲۶ آهنگساز روسی (۱۹۷۱ـ۱۸۸۲) در میان نمونههای مشخص نئوکلاسیسم وضوح بیشتری دارند.
در میان آهنگسازانی که برداشتهای نئوکلاسیسم خود را بسط و گسترش دادند، باید از بارتوک۲۷ آهنگساز مجارستانی (۱۹۴۵ـ ۱۸۸۱) هیندمیت۲۸ آهنگساز آلمانی (۱۹۶۳ـ ۱۸۹۵) کاسهلا آهنگساز ایتالیایی (۱۹۴۷ـ ۱۸۸۳) مالیپیرو۲۹ آهنگساز ایتالیایی، پیستون piston و دیگران را نام برد.
به هر تقدیر پس از مرگ بوسونی، اصطلاح نئوکلاسیسم نظر بسیاری از آهنگسازان را به خود جلب کرد و به عنوان نهضتی متعالی از ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۰ برجای ماند.
در میان آهنگسازانی که به نئوکلاسیسم توجه ویژهای مبذول داشتند، باید از ایگور استراوینسکی نام برد که کنسرتوی پیانوی او اُدیپوس رکس۳۰ یا شاه اودیپوس و سنفنی پژوم۳۱ (۱۹۳۰) حاکی از این تمایل ویژه او به نئوکلاسیسم در موسیقی است.
هیندمیت در نخستین ورسیون چرخه آوازی خود با نام «زندگی مریم مقدس» به این نهضت روی میآورد.
آلبر روسل۳۲ (۱۹۳۷ـ ۱۸۶۹) آهنگساز فرانسوی آلفردو کاسهلا۳۳ (۱۹۴۷ـ ۱۸۸۳) آهنگساز ایتالیایی مالیپیرو (۱۹۷۳ـ۱۸۸۲) آهنگساز ایتالیایی، ماکس رگر۳۴ (۱۹۱۶ـ۱۸۷۳) آهنگساز آلمانی و والتر پیستون۳۵ آهنگساز آمریکایی (۱۹۷۶ـ۱۸۹۱) پروکوفیف۳۶ آهنگساز روسی (۱۹۵۳ـ۱۸۹۱) به ویژه آثار هیندیت عناصر دیگرسانی کلاسیسم را در سبک مدرن به تصویر میکشند.
هیندمیت در بسیاری از کمپوزیسیونهای خود کنتریوان باروک را در کار میگیرد. امّا هارمونیهای او به قرن بیستم سر میکشند که گستره کروماتیسیزم۳۷ (فواصل نیمپرده) در آنها کاملاً مشهود است
منبع : سایت تخصصی گیتار
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران پاکستان مجلس شورای اسلامی رئیسی دولت عملیات وعده صادق سید ابراهیم رئیسی ایران و پاکستان حجاب مجلس رئیس جمهور دولت سیزدهم
سیل تهران پلیس فراجا وزارت بهداشت شهرداری تهران فضای مجازی قتل حج عمره سازمان هواشناسی آتش سوزی شهرداری
بانک مرکزی خودرو قیمت خودرو ایران خودرو قیمت طلا قیمت دلار بازار خودرو دلار سایپا بورس تورم ارز
کتاب تلویزیون تئاتر رادیو سینمای ایران سریال نمایشگاه کتاب سینما فیلم فیلم سینمایی معماری شعر
دانشجویان کنکور ۱۴۰۳ دانشگاه آزاد اسلامی دانش بنیان
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه روسیه فلسطین جنگ غزه چین اتحادیه اروپا ترکیه حماس اوکراین طوفان الاقصی
فوتبال پرسپولیس استقلال باشگاه پرسپولیس باشگاه استقلال تراکتور رئال مادرید بارسلونا بازی سپاهان فوتسال لیگ برتر
همراه اول اپل ایلان ماسک شیائومی مایکروسافت هوش مصنوعی تبلیغات فناوری گوگل تلگرام سامسونگ
سلامت افسردگی یبوست پیری صبحانه