پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


وقتی طبل رسوایی نواخته می شود!


وقتی طبل رسوایی نواخته می شود!
کمپانی فیلمسازی خانوادگی مخملباف بار دیگر در کانون توجهات جریانات فرهنگی - سیاسی غرب قرار گرفته است. در خبرها آمده بود که در جشنواره بین المللی فیلم های زنان در سرزمین های اشغالی (اسرائیل) کارگردانان زن ایرانی بیشترین حضور را دارند. در این جشنواره که قرار است هفته آینده در شهر «رخووت» در مرکز سرزمین های اشغالی برگزار شود سه عضو مونث خانواده محسن مخملباف حضور فعال دارند. پایگاه اینترنتی وزارت خارجه رژیم صهیونیستی در این زمینه نوشته است: یکی از بهترین نشانه های دلبستگی شگفت انگیز اسرائیلیان به سینمای ایران چندین فیلم ایرانی است که در برنامه جشنواره بین المللی فیلم های زنان که قرار است هفته آینده در مرکز اسرائیل برگزار شود گنجانیده شده است. بیش از همه، اسرائیلیان به فیلم های مخملباف علاقه نشان می دهند، ولی در این فستیوال که به فیلم های زنان درباره زنان اختصاص دارد، فیلم هایی نیز از چند بانوی دیگر کارگردان ایرانی به روی اکران می آید.از سوی دیگر روزنامه هاآرتص در گزارشی پیرامون جشنواره بین المللی رخووت، از خانواده مخملباف با شگفتی یاد کرد و نوشت: چنین پدیده ای در صحنه سینمایی جهان نظیر ندارد زیرا پنج نفر از خانواده مخملباف سینماگر هستند و سه تن از آنان را زنان تشکیل می دهند. هاآرتص خانواده هنرمند مخملباف را با خانواده بناتی در اسرائیل مقایسه کرد. خانواده بناتی نیز حدود صد سال پیش از جنوب ایران به اسرائیل مهاجرت کرد و از پدربزرگ تا نوه ها و نتیجه ها نسل در نسل همگی افراد هنرمندی بوده و هستند!از میان پنج تن افراد خانواده مخملباف که همگی به کارگردانی سینمایی می پردازند چهار تن از شهرت جهانی برخوردار گردیده اند.این روزنامه می افزاید: یکی از ویژگی های بانوان کارگردان در خانواده مخملباف آن است که چهره های زنانه را نیز در ابعاد گسترده در فیلم های خود می گنجاند که هدف از آن نشان دادن تبعیضی است که در کشورهای اسلامی نسبت به زنان وجود دارد و باید برای بهبود وضع آنها تلاش شود.یکی دیگر از فیلم ها به نام پرسپولیس (تخت جمشید) اثر مرجان ساتراپی است که در اروپا زندگی می کند و فیلم دیگر با نام چهار زن و یک مرد ساخته ناهید پارسون است.حکایت سینماگرانی چون مخملباف حکایتی غریب است، حکایت فیلمسازانی که خودشان و سینمایشان برای مردم غریبه هستند و با آن احساس بیگانگی می کنند.حال این بار مخملباف و خانواده اش، این فیلمساز غریبه با درد مردم به دامن اسرائیلی ها افتاده است.فیلمسازی که کارشناسان سینمای صهیونیستی درباره خانواده اش می گویند: در خانواده مخملباف کارگردانانی وجود دارد که نمی توانند در کشور خود آزادانه فیلم تهیه کنند و از این رو ساکن سرزمین غربت هستند و فیلم های آنها از استقبال بین المللی برخوردار گردیده است و حکومت ایران اجازه اکران فیلم های آنها را در داخل کشور نمی دهد.محسن مخملباف کار فیلمسازی را پس از انقلاب در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی شروع کرد.
در اوایل انقلاب و با توجه به فضای پس از انقلاب و تندروی های معمول هر انقلاب مخملباف با ساخت برخی فیلم های به شدت ایدئولوژیک مانند توبه نصوح، استعاذه، دوچشم بی سو و... توانست خود را به عنوان نماد جریان فیلمسازی پس از انقلاب معرفی کند. با توجه به فضای هیجان زده پس از انقلاب و نوع نگاه خاصی که به سینما وجود داشت و نبود چهره های معتبر در عرصه فیلمسازی و کنار رفتن نسل سینمای پیش از انقلاب، استقبال از فیلم های مخملباف و این جریان مشهود بود تا جایی که مخملباف در سال ۶۵ پس از ساخت فیلم اجاره نشین های مهرجویی با ارسال نامه ای انتقادی به سید محمد بهشتی معاون وقت سینمایی ارشاد خواستار برخورد با مهرجویی شده و مدعی شد که حاضر است به خود نارنجک ببندد و مهرجویی را بغل کند!
با نزدیک شدن به پایان جنگ تحمیلی مخملباف که در آن دوران بسیاری به ماهیت و خاستگاه انقلابی او شک کرده بودند کم کم تغییر مسیر داد و با ساخت فیلم عروسی خوبان و وجود صحنه هایی که کنایه به وضعیت نظام جمهوری اسلامی بود اولین گام را در جهت انحراف از مسیر اصلی انقلاب برداشت.بسیاری از دلسوزان وقتی صحنه چرخش آرم بنز را با سخنان امام خمینی (ره) مشاهده کردند سریع به ماهیت قصه پی بردند و متوجه شدند که این کارگردان تندرو و سوپرانقلابی! از مسیر خود در حال منحرف شدن است. اگر بخواهیم به ریز قصه مخملباف بپردازیم وقت زیادی از ما خواهد گرفت ولیکن به صورت خلاصه می توان گفت وی پس از ساخت عروسی خوبان با کارگردانی دو فیلم نوبت عاشقی و شب های زاینده رود ضمن مقایسه نظام جمهوری اسلامی با سیستم و وضعیت رژیم گذشته عملا در مسیری گام برداشت که امروز مورد توجه صهیونیست ها قرار گرفته است. فیلمسازی که امروز با ساخت فیلم پوچ و بی سروته جنسیت و فلسفه نشان داد این که می گویند فیلمساز منویات درونی خود را تبدیل به فیلم می کند تا چه حد درست است!محسن مخملباف و خانواده اش که به گفته کارشناسان سینمای صهیونیست پنج فیلمساز هستند ، همگی وابسته به جریان فیلمسازی غرب از نوع سیاسی- فرهنگی هستند که خانم فرانسیس ساندرس در کتاب ارزشمند «سیا و جنگ سرد فرهنگی» بارها بدان اشاره نموده است. به اعتقاد نگارنده برخی دیگر از فیلمسازان وطنی و خارج نشین! نظیر بهمن فرمان آرا، عباس کیارستمی، امیر نادری و ... در این جهت حرکت می کنند. مخملباف نفاقش رو شد و لیکن سایرین هنوز نه...
علی ایحال مخملباف فرانسه نشین که روزگاری فیلمسازی ایدئولوژیک بود با تندروی های خود امروز از توبه نصوح به جنسیت و فلسفه رسیده و خانواده وی نیز که در راستای تعلیمات پدر فیلمسازی را آموزش دیده اند در همان مسیر گام برداشته اند و امروز مشخص شد که آبشخور این راه کجا بوده و آن روز که دلسوزان نسبت به اشاعه تفکر این فیلمساز هشدار می دادند باید امروز را می دیدیم که جریان صهیونیسم بین الملل که با نفوذ در لایه های مختلف فرهنگی به جریان سازی مشغول است با سرمایه گذاری بر روی خانواده مخملباف و کشاندن آنها به دامن خود چه اهدافی را در سر می پرورانده است.و امروز کوس رسوایی جریان فرهنگی - سیاسی وابسته به جریان غرب به صدا درآمده و عدم استقبال از این فیلمسازان در جشنواره های بین المللی و جشنواره هایی که با سیاه نمایی وضعیت فرهنگی ـ اجتماعی ایران از آن ارتزاق می کردند به حدی رسیده که این فیلمسازان منزوی و دور از مردم در حال پناه بردن به دامان صاحبان خود هستند. ذکر این نکته در پایان ضروری است که این فیلمسازان نسبت و دخلی با مردم ایران ندارند و اصولا فیلمسازانی که دهه ها ست باعث شادی و شعف بیگانگان شده اند و در محافل روشنفکری با استهزاء ایران و ایرانی باعث به وجد آمدن اربابان خود شده اند جایی در بین مردم ایران نخواهند داشت.
مهدی گیوه کی
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید