شنبه, ۲۴ آذر, ۱۴۰۳ / 14 December, 2024
مجله ویستا
جنگ ۳۳ روزه و عبرتهای ماندگار
همه طرفهای جنگ ۳۳ روزه به ویژه کشورهای حامی آنها و ناظران بین المللی بر پیروزی قطعی ملت لبنان و رزمندگان حزب الله اعتراف دارند.
اینکه چگونه حزب الله خود را برای این جنگ آماده کرد و بر یک دولت نظامی تا بن دندان مسلح پیروز شد موضوعی است که مورد بررسی بسیاری از کارشناسان سیاسی و نظامی منطقهای و فرامنطقهای قرار گرفته و پرسشهای زیادی را در اذهان ایجاد کرده است.
- وجه تمایز این جنگ با چهار جنگ بزرگ اسرائیل در سالهای ۱۳۲۷، ۱۳۳۵، ۱۳۴۶، ۱۳۵۲، ۱۳۸۱ چه بوده است؟
- اثرات کوتاهمدت و بلندمدت این جنگ بر ساختار حکومتی، جمعیتی و اقتصادی رژیم صهیونیستی و لبنان چه خواهد بود؟
- آیا اسرائیل میتواند آغازگر جنگ جدیدی در منطقه باشد؟
- آیا کشورهای عربی و سنی منطقه، سهمی در پیروزی ملت هم نژاد و هم مذهب خود در لبنان دارند؟
- پس از این جنگ چه تحولی در نحوه ارتباطات، تعاملات و پشتیبانیهای کشورهای فرامنطقه ای با طرفین جنگ به وجود آمد؟
- آیا آنچه که حزبالله در مراحل مختلف جنگ انجام داد مانند، طرحریزی هوشمندانه و محرمانه، کسب آمادگیهای نظامی و سیاسی همه جانبه، تجهیز مادی و معنوی، جنگ روانی و تبلیغاتی، تکنیکهای نظامی پیشرفته و مدرن و... میتواند به عنوان الگویی در جنگهای نابرابر آینده مورد استفاده قرار گیرد؟
پاسخ به این سوالات میتواند واقعیتهای آشکاری از این جنگ را بر ملا سازد که مبنای بررسیها و تحلیلهای عمیق قرار گیرد و درسهایی جدید از جنگ بین قدرتهای نا همطراز را آشکار سازد.
● ناکارآمدی تکنولوژی نظامی اسرائیل
قدرت برتر نظامی اسرائیل به ویژه در ابعاد تسلیحاتی و آموزش در زمینه نیروی هوایی، هوانیروز و زرهی که در جنگهای گذشته سهم بسیار مهمی در جلوگیری از گسترش دامنه جنگ به داخل اسرائیل داشتند، در این جنگ فاقد کارآیی نظامی بوده و نتوانست نقشی در جلوگیری از سرایت دامنه جنگ به داخل اسرائیل داشته باشد.
نیروی هوایی اسرائیل در این جنگ حتی یک بمباران نتیجهبخش نداشته است و صرفاً برای ماندن در صحنه رزم، به بمباران متراکم و گسترده و انهدام زیرساختارهای آشکار شهرهای لبنان میپرداخت. منهدم شدن دو فروند هواپیمای جنگی اسرائیل در این جنگ، اوج ناتوانی نیروی هوایی اسرائیل محسوب میشود.
تانکهای «مرکاوا» که بر اساس تئوری برتری نظامی اسرائیل در جنگهای مستقیم، نزدیک و شهری بارها موفق عمل کرده بود و به همین دلیل در هر دوره بر اساس تکنولوژی روز بهینهسازی میشد و سابقه سالها جولان دادن در سرزمینهای اشغالی و در درون شهرهای فلسطین و همچنین در داخل شهرهای لبنان و از جمله در بیروت را در کارنامه خود داشت در یک محدوده بسیار کوچک جغرافیایی و در جلو دیدگان خبرههای نظامی دنیا میخواستند همراه این کاروان نظامی اسرائیل وارد بیروت شوند، یکی پس از دیگری و هر روز بیشتر از روز قبل منهدم شدند.
دو فروند هلیکوپتر نظامی اسرائیل که عامل برتریساز این رژیم در جنگهای غیر خطی و احاطهای بود نیز منهدم شدند و در طول جنگ توان نزدیک شدن به خطوط نیروهای حزبالله را نداشتند.
- یکی از صحنههای شگفتانگیز این جنگ منهدم شدن دو فروند ناوچه «ساعر۵» اسرائیل بود. اینکه این ناوچهها از کجا، چگونه و توسط چه مواد انفجاری منهدم شدند. چرا سیستمهای نظامی الکترونیک و دفاعی موجود در این ناوچهها نتوانستند کوچکترین واکنشی نشان دهند؟ و... اینها از جمله مواردی هستند که نظامیان اسرائیلی و آمریکایی را شگفتزده کرده است.
● ضعفهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی
وضعیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی، تاریخی، قومی و مذهبی لبنان به گونهای است که بسیاری از کشورهای مختلف جهان دارای احزاب و پایگاههای وابسته به خود در این کشور هستند و اسرائیل نیز در طول سالهای گذشته با تمرکز توان اطلاعاتی خود به صورت بسیار گسترده، اقدام به برقراری شبکههای جاسوسی در این کشور کرده و از طرفی به دلیل همجواری با این سرزمین اقدام به کارگیری انواع تجهیزات الکترونیک برای جمعآوری اطلاعات و مراقبت بصری و الکترونیک شدیدی از منطقه نفوذ و مورد علاقه نظامی خود کرده بود. در این مورد یکی از فرماندهان اسرائیل مدعی بود که حدود ۱۰ سال به صورت شبانهروزی از منطقه ۲۰ کیلومتری حاشیه مرزی مراقبت میشده است و تمام عناصر اصلی و فرعی حزب الله در سراسر لبنان زیر نظر بودهاند، مع ذالک در طول جنگ هیچ یک از این اقدامات نتوانست کوچکترین نقشی در شکست خفتبار این رژیم داشته باشد و حتی از سالها تردد و فعالیت مهندسی حزب الله در حاشیه مرزی برای آماده سازی منطقه مطلع نشده بودند.
● ناکارآمدی تاکتیکی نظامی اسرائیل
عملیات هلیبرن با به کارگیری انواع هلیکوپترهای نظامی فوق پیشرفته یکی از اصلیترین تاکتیکهای جنگهای غیر خطی و احاطهای است، که از طریق پیاده کردن نیرو در پشت خطوط و در عمق خاک طرف مقابل میتواند ضمن انهدام نیرو، ربودن فرماندهان و عناصر اصلی، جبهههای جدیدی را علیه طرف مقابل ایجاد و موجب تجزیه نیروهای طرف مقابل و از هم پاشیدگی طرحهای پدافندی آنها گردد.
این رژیم با استفاده از همین تاکتیک به کرات در طول دورههای اشغال لبنان و پس از آن، بسیاری از فرماندهان اصلی لبنانی و عناصر مخالف خود را در جای جای این سرزمین شهید کرد و یا به اسارت گرفت و در جنگهای بزرگ گذشته نیز چندین یگان نظامی و از جمله چند لشکر عراقی را که برای کمک به سوریه از عراق به سوی مرز سوریه در حرکت بودند را با همین تاکتیک، در داخل خاک عراق منهدم کرد.
در این جنگ کماندوهای اسرائیلی بارها کوشیدند که با پیاده شدن در پشت خطوط دفاعی حزبالله ضرباتی را به نیروها وارد کنند، تلاش برای ربودن شیخ «محمد یزبک» معاون سیدحسن نصرالله در بعلبک از جمله این اقدامات بود، که با شکست مفتضحانهای مواجه گشت.
● برتریهای اطلاعاتی حزبالله
شکی نیست که منطقه حاشیه مرزی لبنان و اسرائیل به عنوان منطقه نفوذ و منطقه احتمالی نبرد برای طرفین جنگ کاملا شناخته شده و مشخص بود. حزبالله چگونه توانست این منطقه را برای پذیرش این جنگ تجهیز و آماده کند؟ توان، تعداد، برد، انبارهای موشک، قدرت انفجار و محلهای سکوهای پرتاب و ... اصلیترین نیازمندیهای اطلاعاتی رژیم اسرائیل در طول این جنگ بود که هیچگاه نتوانست حتی به درصدی از این اطلاعات مورد نیاز خود دست یابد.
حزبالله با مخفی کردن و مدیریت بر این اطلاعات توانست همراه با وارد کردن ضربات نظامی و خسارات مالی و جانی به اسرائیل، دامنه جنگ را نیز کنترل کند، به عبارت دیگر توانست، قدرت موشکی خود را به نیروی بازدارنده و تعیین کننده در سرنوشت جنگ تبدیل کند.
به کارگیری مرحلهای و قدم به قدم این موشکها در برد و تعداد، توانست، در بعد سیاسی، نظامی، محیط داخلی و هم در محیط خارجی، صدمات زیادی را به رژیم وارد کند و شاید بتوان گفت که علت محدود شدن دامنه جنگ یعنی گسترش نیافتن جنگ به پایتخت دو کشور و تعداد روزهای جنگ از ۳۳ روز به مدتی طولانیتر از جمله ابتکارات حزبالله در مدیریت بر اطلاعات پایهای جنگ از طریق وارد شدن مرحلهای، کنترل دامنه و شدت این جنگ بود و این درسی است که باید همه نظامیان دنیا از حزبالله بیاموزند.
عامل همه این موفقیتهای حزبالله، برتری و مدیریت بر اطلاعات بوده است . شاید حزبالله از اول هم میتوانست تلآویو را مورد هدف قرار دهد، خودداری حزبالله، در انجام این اقدام، بیشتر از خسارات مادی و نظامی توانست خسارات روحی سنگینی را به این رژیم تحمیل کند و شاید همین عامل به تسلیم دشمن منجر شد.
زمانی که رژیم اسرائیل تصمیم گرفت، بیروت را بمباران کند و سیدحسن نصرالله هم متقابلا برد موشکهای خود را تا ۳۰ کیلومتری تلآویو افزایش داد در اینجا بود که سران اسرائیل جلسهای را تشکیل دادند و هرگونه حمله به بیروت را متوقف کردند.
● توانمندیهای حزبالله
تشکیل جلسات فوق سری حزبالله و حفظ ارتباطات رادیویی و تلویزیونی با مردم داخل و خارج لبنان از دیگر عوامل برتریساز و از جمله اوج عملیات روانی در این جنگ محسوب میشود.
شاید بتوان گفت در اثنای جنگ همه جهانیان و علیالخصوص مردم لبنان و بیش از آنها مردم و سران رژیم صهیونیستی، مشتاق شنیدن پیامهای سیدحسن نصرالله بودند. کمیت، محتوای پیامها و به خصوص صلابت همراه با خونسردی و آرامشی که در این پیامها نهفته بود مهمترین عامل در تصمیمگیری طرفین برای کنترل دامنه جنگ بود.
ایمان و اعتماد کم نظیر و کامل مردم لبنان به حزبالله و رهبر جاودانه تاریخ ۱۰۰ ساله جهان عرب یعنی سیدحسن نصرالله و پایداری تمامی مردم از اقوام و مذاهب مختلف، موجب خلق دستاوردهای چشمگیری هم در ابعاد نظامی و داخلی لبنان و هم ابعاد بیرونی و بینالمللی برای این کشور گردید.
در صحنه داخلی هرگونه مجال را از عناصر مزدور خارجی و سران برخی از احزاب و دولتمردان لبنانی که از قبل برای قربانی کردن حزبالله در این جنگ با رژیم صهیونیستی و آمریکا به توافق رسیده بودند، سلب کرد و علاوه بر این موجب بالا رفتن سطح تحمل مردم در هنگامه وارد شدن فشارهای شدید روانی ناشی از بمبارانهای سنگین شهرها که منجر به قطع آب، برق و شهید و مجروح شدن صدها نفر در هر روز شده بود، گردید. به نحوی که مردم لبنان در زیر آتش و دود و در کنار شهدا و زخمیان خود فقط و فقط برای سلامتی سیدحسن نصرالله دعا میکردند.
اتکا به خداوند سبحان و بهرهگیری از حمایتهای مردمی، علاوه بر دستاوردهای داخلی که به صورت مستقیم موجب افزایش توان نظامی حزبالله گردید، موجب بیحیثیت شدن جریانات سیاسی و مذهبی داخلی و منطقهای گردید که برای حفظ زر و زور خود در طول سالهای گذشته، سازش و کرنش در مقابل آمریکا و اسرائیل را انتخاب و تمرین کرده بودند.
در این جنگ ماهیت بسیاری از احزاب، سران کشورهای منطقه و مفتی نماهای صهیونیستی کشورهای عربی آشکار گردید و واژه جدیدی به نام مفتیهای صهیونیست و یا صهیونیستهای مسلمان در ادبیات سیاسی وارد گردید. این عده با گستاخی تمام، به صورت مستقیم قبل و بعد از تهاجم اسرائیل به لبنان فتواهای لازم را برای کشتار مسلمانان لبنانی صادر کردند. اما صبر، درایت، هوشیاری و مظلومیت مردم لبنان و بالاخص حزبالله چهره آنها را آشکار کرد.
- یکی از معجزات این جنگ همین بود که این افراد جاعل و منافق، بدون تحمیل هرگونه هزینهای برای مردم لبنان و حزبالله و بسیار ارزان از صحنه منطقه حذف شدند، گویی ارزش و قیمت وجودی همگی آنها برای رژیم صهیونیستی و آمریکا خیلی کمتر از یک فروند هلیکوپتر اسرائیلی است.
● برتری حزبالله
منهدم شدن دهها دستگاه تانک مرکاوا با آن همه مشخصات فنی، دو دستگاه ناوچه «ساعر۵»، دو فروند هلیکوپتر هجومی، دو فروند هواپیمایجنگی، در کنار کشته شدن صدها نفر از سربازان و خسارات مادی دیگری که به واسطه موشکباران مناطق نظامی و غیر نظامی و... برای اسرائیل در این جنگ به وجود آمد، بخشی از تلفات مادی قابل شمارش است که با هیچ جنگ گذشته قابل مقایسه نیست.
برای اولین بار درصد تلفات نظامی رژیم صهیونیستی در یک جنگ از نیروهای مقابله کننده با آن یعنی حزبالله بالاتر بوده است.
نکته حائز اهمیت اینکه این تلفات نه در یک روز و در یک عملیات بلکه در چندین عملیات مختلف و متوالی و در چندین روز پیدرپی به وقوع پیوست.
در هر مرحله از شکست، سران نظامی اسرائیل، آمریکا و انگلیس و بعضی دیگر از کشورها به تجزیه و تحلیل عملیات میپرداختند و سپس با طرحی نو وارد صحنه جنگ میشدند و مجدداً شکست میخوردند پس از آن دوباره و دوباره و شاید حدود ۲۰ بار با طرح و تاکتیک جدید وارد صحنه شدند و شکست خوردند.
از زاویه دیگر میتوان گفت که پذیرش آتش بس در این جنگ مصادف با به بن بست رسیدن نخبههای نظامی غربی و اسرائیلی در مواجهه با حزبالله بوده است.
مینگذاری در محل پیاده شدن چتربازان اسرائیلی در منطقه «مرجعیون»، که قصد ربودن یکی از فرماندهان حزبالله را داشتند، یکی از تاکتیکهای بسیار مناسب و کارآمد حزبالله همراه با اطلاعات دقیق بود، که منجر شد برای همیشه تاکتیک اجرای عملیاتهای هلیبرن و هوابرد از سوی نیروهای نظامی اسرائیل به فراموشی سپرده شود.
به کارگیری موشکها و مینهای بسیار پیشرفته ضد تانک، استفاده از موشکهای زمین به زمین با بردهای متفاوت به صورت انبوه علیه مراکز نظامی اسرائیل، به کارگیری بسیار موثر موشکهای ساحل به دریا علیه ناوچه های اسرائیلی، موشکهای زمین به هوا علیه هلیکوپترها و هواپیماهای رژیم صهیونیستی، همه و همه از تواناییهای غیر قابل تصور حزبالله در این جنگ بود که برابر اظهارات سران حزبالله بخشی از آنها تاکنون ظاهر شده است و در صورت تکرار حماقت اسرائیل، میتواند موجب حذف رژیم صهیونیستی از منطقه و آزاد شدن مردم فلسطین در بند این رژیم گردد.
- تلفات بسیار پایین حزبالله در این جنگ، فصل دیگری از ابعاد این جنگ است که باید به صورت مستقل مورد بررسی قرار گیرد، ضمن این که هر یک از نیروهای حزبالله برای جنگیدن تا آخرین قطره خون، خود را آماده کرده بودند، اما گویا شدت جنگ آن چنان جدی نبوده است که این نیروها فرصتی برای بروز خلاقیتها، توانمندیهای فنی، مهارتها و شجاعتهای خود داشته باشند و بتوانند نمایشی را در جلوی دیدگان نیروهای وحشتزده اسرائیلی اجرا کنند. بیشک نقش آموزش، انگیزه، اعتقاد راسخ به آرمانهای الهی و اهداف عملیات و به کارگیری ماهرانه فنون و تجهیزات نظامی موجب پایین بودن سطح تلفات این نیروها بوده است.
● نتیجهگیری
در جنگ ۳۳ روزه، چهره جدیدی از جنگ آشکار شد. در این جنگ معلوم شد که عناصر معنوی جنگ مانند توکل به خدا، شجاعت، تدبیر، عقل، هوشمندی، حفظ وحدت و یکپارچگی ملت، استقامت، تلاش برنامهریزی شده مداوم و پیوسته، در کنار بهرهگیری از آموزشهای نظامی و تکنولوژی روز همچنان از ضریب تعیین کنندهای در تعیین سرنوشت جنگ برخوردار است و میتوان با هزینه ای ناچیز، ارتشهای بسیار سنگین و پیشرفتهای را مغلوب کرد.
با کشیده شدن دامنه جنگ به داخل سرزمین اشغالی اسرائیل، برای اولین بار یهودیان ساکن در خانهها، خیابانها و شهرهایی که متعلق به مردم آواره شده فلسطین است و با وعده سرزمین موعود، با امنیت و امکانات مادی آرمانی به این سرزمین کشیده شده و شریک جرم صهیونیستهای بینالمللی شدهاند و سالهای سال نیز بدون دغدغه در امنیت کامل، زندگی کردند، بوی دود را استشمام کردند و چند روزی با وضعیت تلخ آوارگی آشنا شدند.
چهره بسیاری از سران حکومتها، احزاب و مفتیهای فاسد کشورهای عربی که قبل و بعد از اشغال سرزمینهای اسلامی با رژیم صهیونیستی هم پیمان شده بودند، آشکار گردید. گرچه همین افراد هم اکنون هم در پشتیبانی از نیروهای اشغالگر عراق و تروریستهایی که هر روز صدها نفر از مردم بیگناه عراق را به خاک و خون میکشند با سفارش آمریکا و اسرائیل به صدور فتوا مشغولند.
پس از شکست اول اسرائیل در لبنان که موجب متواری شدن این رژیم از جنوب لبنان گردید، حزبالله به عنوان قدرت اول معنوی، سیاسی و نظامی صحنه لبنان مطرح شد. تهاجم احمقانه این رژیم به جنوب لبنان و شکست در جنگ ۳۳ روزه موجب گردید که حزبالله به صورت بسیار گستردهتر و به قدرت اول نظامی، معنوی و سیاسی جهان اسلام و منطقه تبدیل شود و قطعا در آینده نقش این حزب حتی در تعاملات بین کشورها، ملتها و دولتهای منطقه افزایش خواهد یافت.
اسرائیل به دلیل ضعفهای فوق استراتژیک خود هیچگاه نمیتواند جنگ طولانی و فرسایشی را بپذیرد و شاید اوج خدمت نخبگان نظامی آمریکا، انگلیس، روسیه و غیره و همچنین سازمانهای بینالمللی مانند شورای امنیت سازمان ملل به این رژیم در کوتاه کردن مدت جنگ از طریق دادن مشاوره به موقع و ترغیب این کشور به پذیرش عقبنشینی و قطعنامههای سازمان ملل بود. اما اگر به هر دلیلی زمان جنگ طولانی میشد امروز این رژیم و منطقه در وضعیت کاملا متفاوتی با گذشته قرار داشت.
علیرضا تنهایی
منبع : بنياد انديشه اسلامي
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست