جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

ملاقات با امام مهدی علیه السلام در غیبت کبرا


ملاقات با امام مهدی علیه السلام در غیبت کبرا
● پرسش: آیا تشرف به لقای امام زمان‏علیه‏السلام در عصر غیبت کبرا ممکن است؟
▪ پاسخ: آری، زیرا مقتضی موجود ومانع در این زمینه مفقود است:
الف) امّا وجود مقتضی رؤیت این است که در عصر غیبت کبرا مصلحت بر آن است که هر از چند مدّتی حضرت خودش را به برخی از مردم وبزرگانی که سخنشان مورد قبول است، نشان دهد تا مردم به وجود او اطمینان پیدا کرده وطولانی شدن غیبت، سبب انکار وجود حضرت نگردد، زیرا تنها دلیل وبرهان -خصوصاً برای عوام مردم- موجب اطمینان ویقین به وجود امام زمان (ع) نیست. ولذا بزرگان دستور می‏دهند که قصه تشرف‏های بزرگان به خدمت امام زمان (ع) را برای مردم بازگو کنید که این به نوبه خود مردم را دلگرم کرده وبه آنها روحیه وامید می‏دهد، وبر اعتقادشان نسبت به وجود حضرت می‏افزاید، زیرا قوی‏ترین دلیل بر امکان شئ، وقوع آن است.
ب) ونسبت به موانع، هیچ مانع ومحذور شرعی وعقلی در تشرّف به ملاقات حضرت نیست. در مباحث بعد به برخی موانع می‏پردازیم.
● پرسش: چه کسانی از علما قائل به جواز وامکان تشرّف بوده‏اند؟
▪ پاسخ: عموم علمای شیعه از قدما و متأخرین قائل به امکان رؤیت و تشرف به لقای حضرت مهدی (ع) در عصر غیبت کبرا بوده‏اند. اینک به برخی از کلمات آنها اشاره می‏کنیم:
۱) سید مرتضی؛
«ما قطع نداریم که دست کسی به امام نمی‏رسد وبشر نمی‏تواند او را ملاقات کند، این امری غیر معلوم است که راهی بر قطع به آن نیست». آن گاه می‏گوید: «اگر گفته شود که علت استتار امام، خوف از ظالمین وتقیه از معاندین است، در جواب می‏گوییم: این علت در حقّ اولیا وشیعیانش نیست، پس واجب است که برای آنها ظاهر گردد...».( تنزیه الانبیاء، ص ۱۸۴-۱۸۲)
۲) شیخ طوسی؛
«ما تجویز می‏کنیم که بسیاری از اولیا وقائلین به امامت او به خدمتش رسیده واز او نفع ببرند».( کلمات المحققین، ص ۵۳۳)
۳) سید بن طاووس؛
وی خطاب به فرزندش می‏گوید: «راه به سوی امامت باز است برای کسی که خداوند -جلّ شأنه- اراده کرده تا به او عنایت ونهایت احسان کند».( کشف المحجة، ص ۱۵۴و۱۴۳)
ونیز در جایی دیگر می‏گوید: «گر چه امام الآن از جمیع شیعیان غایب است ولی ممتنع نیست که جماعتی از آنان به ملاقات حضرت مشرّف شده، از گفتار وکردار ایشان استفاده کنند واز دیگران کتمان نمایند...».( الطرائف، ص ۱۸۵)
۴) آخوند خراسانی؛
او در مبحث اجماع می‏گوید : «...گرچه احتمال تشرف برخی از افراد صالح واوحدی به خدمتش، داده می‏شود، واحیاناً او را نیز می‏شناسند».( کفایة الاصول، ج ۲، ص ۲۹۱)
۵) محقّق نائینی؛
او نیز در مبحث اجماع می‏گوید: «وامّا در زمان غیبت، عادتاً رؤیت حضرت ممکن نیست. آری، گاهی در زمان غیبت برای اوحدی وافراد صالح، تشرّف به خدمت حضرت وگرفتن حکم از ایشان امکان‏پذیر است».( فرائد الاصول، ج ۲، مبحث اجماع)
● پرسش: آیا رؤیت وملاقات حضرت‏علیه‏السلام در عصر غیبت با حکمت غیبت منافات دارد؟
▪ پاسخ: برخی می‏گویند: ملاقات در عصر غیبت با حکمت غیبت ومقتضای آنکه قطع رابطه به شکل عمومی است منافات دارد. غرض از غیبت این است که حضرت از عموم مردم غایب باشد وکسی از او اطلاع نداشته باشد.
حکمت ومقتضی غیبت نسبت به کلّ افراد است یعنی قرار نیست که همه بتوانند به خدمت حضرت شرفیاب شوند، واین منافات ندارد با اینکه برخی به جهت مصالحی خاص بتوانند شرفیاب حضور شوند.
● پرسش: در صورت امکان رؤیت در عصر غیبت کبرا، چه فرقی بین این غیبت با غیبت صغرا است؟
▪ پاسخ: در دوره غیبت صغرا امام زمان (ع) به کلّی از دیده‏ها پنهان نبود، بلکه با وکلا وسفیران خاصّش در تماس بوده، وگاهی سفیران آن حضرت ملاقات برخی از افراد را با امام مهدی (ع) ترتیب می‏دادند. ولی در عصر غیبت کبرا ملاقات‏ها به این نحو سازماندهی نشده است، بلکه در صورت ضرورت، خود حضرت به دیدار برخی آمده واز وجود حضرت بهره‏مند می‏شوند.( الغیبة، طوسی، ص ۲۱۶)
● پرسش: مطابق توقیع امام زمان‏علیه‏السلام به علی بن محمد سمری،آیا در عصر غیبت کبرا ملاقات حضرت ممنوع است؟
▪ پاسخ: برخی در استدلال بر عدم امکان تشرف به ملاقات حضرت مهدی (ع) در عصر غیبت، به توقیع حضرت به علی بن محمّد سمری تمسّک کرده‏اند، زیرا در ذیل آن چنین آمده است: «ألا فمن ادّعی المشاهدة قبل خروج السفیانی والصیحة فهو کذّاب مفترٍ...»؛ «...آگاه باش! پس هر کس قبل از خروج سفیانی وصیحه، ادعای مشاهده کند پس او بسیار دروغگو وتهمت زننده است...».( بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۵۱)
پاسخ:
۱) کسی اطلاق این روایت را قبول نکرده ولذا جماعت بسیاری از علما وصلحا قضیه تشرف خود را بر دیگران نقل کرده‏اند.
۲) درتوقیع، ادّعای مشاهده تکذیب شده ومشاهده عبارت‏است از دیدن با شناخت، در حالی که می‏دانیم: غالب دیدارها با شناخت در مرحله اوّل همراه نبوده است.( مفردات راغب، ص ۲۶۷)
۳) ممکن است که مقصود از ادعای مشاهده خصوصاً با وجود مدعیان دروغین نیابت وسفارت در عصر صدور این روایت، ادعای مشاهده ورؤیت وملاقات با حضرت به عنوان نایب خاص باشد، که حضرت به طور اکید در عصر غیبت کبرا نیابت خاص را نفی می‏کند، خصوصاً به قرینه آنکه در توقیع شریف آمده است: «وزود است که در میان شیعیانم کسانی پیدا شوند که ادعای مشاهده نمایند...».
۴) شیخ طوسی؛ با آنکه این توقیع را نقل کرده ولی خودش به عموم آن عمل نکرده وقائل به امکان رؤیت برای افراد صالح امّت است.
۵) ممکن است که مراد از مشاهده، دیداری باشد که بر آن آثار مترتب گردد. ودر حقیقت، حضرت درصدد آن است که ترتّب اثر را از این ملاقات‏ها وسخن‏هایی که در آنها بوده برطرف نماید.
همان گونه که در روایتی می‏خوانیم: «اگر پنجاه نفر نزد تو قسم بر ضدّ کسی خوردند، ولی آن شخص خلاف آن را گفت، او را تصدیق کرده وآن پنجاه نفر را تکذیب کن» این به معنای عدم ترتّب اثر بر قسم پنجاه نفر است.
۶) روایت، بر فرض صحّت سند، مفید ظن است، در حالی که قضایای تشرفات به حدّی است که انسان را به یقین می‏رساند.
۷) ممکن است که مقصود از مشاهده در توقیع شریف، ادعای مشاهده اختیاری باشد، به این معنا که رؤیت در عصر غیبت کبرا اختیاری نیست، بلکه هر کس را که ما صلاح دانستیم او را به شرف لقای خود مفتخر می‏سازیم.
۸) توقیع، خبر مرسل است ولذا از حیث سند ضعیف می‏باشد.
● پرسش: آیا قبول امکان ملاقات در عصر غیبت، سبب رواج مدعیان دروغین وعوام‏فریبی نمی‏شود؟
▪ پاسخ: اگر بر امکانِ موضوعی در خارج ادله قطعی وجود دارد، نمی‏تواند به جهت مشکلاتی که در برخی موارد پدید می‏آید آن را انکار کرد، بلکه این وظیفه علما است که مردم را ارشاد کرده، از افراد شیاد وحیله‏گر وعوام فریب بر حذر دارند.آیا می‏توان به مجرّد اینکه عده‏ای ادّعای دروغین نبوت کرده‏اند، اصل نبوت را انکار نمود؟
● پرسش: آیا می‏توان طبق قاعده سدّ ذرایع، ادعای ملاقات با حضرت را دروغ دانست؟
▪ پاسخ: اهل سنّت معتقدند راه‏هایی که به حرام منجر می‏شود را باید به طور مطلق مسدود نمود. وبه تعبیر دیگر، مقدمه حرام مطلقاً وبه طور کلّی حرام است، این را قاعده سدّ ذرایع می‏گویند.
ولی در جای خود به اثبات رسیده که مقدمه حرام همیشه حرام نیست، بلکه برای کسی حرام ودر مواردی حرام است که به طور حتم وقطع، امری منجر به حرام گردد.
در مورد ادّعای ملاقات، اگر در جایی این ادعا منجر به انحراف برخی گردد، نقل آن حرام است. ولی در عموم خبرها چنین نیست، بلکه نقل آنها باعث تقویت ایمان مردم به حضرت خواهد شد، اگر چه ممکن است برخی سوءاستفاده کرده وهوس چنین ادعاهایی نمایند، ولی وظیفه علما است که در مقابل این گونه افراد ایستاده ومردم را از مقاصد شوم آنها مطلع سازند.
● پرسش: مطابق برخی از روایات، حضرت مهدی‏علیه‏السلام در عصر غیبت شناخته نمی‏شود، پس آیا رؤیت ممکن نیست؟
▪ پاسخ: برخی برای استدلال بر عدم امکان رؤیت در عصر غیبت کبرا به روایات خاصی تمسک کرده‏اند از جمله آنکه در روایت آمده است: «ولکن حجت مردم را می‏شناسد ولی آنان او را نمی‏شناسند». ونیز در روایتی آمده است: «او مردم را می‏بیند ولی مردم او را نمی‏بینند».
پاسخ:
۱) نفی در این گونه روایات نسبت به عموم مردم است ولذا منافاتی با رؤیت ومعرفت برخی از افراد ممتاز ندارد.
۲) روایت دوّم در مورد حجّ است ولذا عمومیت ندارد.
۳) مقصود از عدم رؤیت در روایت دوم به قرینه «لا یعرفونه» که در روایت اوّل آمده، نشناختن است، خصوصاً آنکه در روایت، حضرت مهدی (ع) به حضرت یوسف تشبیه شده است که مردم او را می‏دیدند ولی نمی‏شناختند.
● پرسش: آیا امتحان مردم در عصر غیبت با قول به ملاقات منافاتی ندارد؟
▪ پاسخ: برخی می‏گویند: قرار است که شیعیان در عصر غیبت با ندیدن امامشان امتحان شوند واین با ادّعای ملاقات در این عصر منافات دارد.
امتحان شیعه به لحاظ عموم افراد جامعه شیعی است ولذا منافاتی با ملاقات برخی از بزرگان واهل تقوا به جهت مصالح خاص ندارد.
● پرسش: چه کسانی به ملاقات حضرت در غیبت کبرا مشرّف شده‏اند؟
▪ پاسخ: کسانی که در غیبت کبرا به لقای حضرت مشرف شده‏اند را نمی‏توان شمارش کرد، زیرا برخی از آنها ناشناخته مانده وکسانی هم که شناخته شده‏اند چندان زیاد هستند که شمارش آنها دشوار است، ولی از باب نمونه به برخی از آنها اشاره می‏کنیم:
۱) سید بن طاووس؛.( مهج الدعوات، ص ۲۹۶)
۲) علامه حلّی؛.( مجالس المؤمنین، ج ۱، ص ۵۷۳ ؛ جنة المأوی مطبوع با بحار، ج ۵۳، ص ۲۵۲ ؛ قصص العلماء ص ۳۵۹)
۳) شیخ قطیفی.( ریاض العلماء، ج ۱، ص ۱۸ ؛ الکنی والالقاب، ج ۳، ص ۶۱ ؛ بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۵۵)
۴) مقدس اردبیلی؛.( الانوار النعمانیة، ج ۲، ص ۳۰۳)
۵) محمّد تقی مجلسی؛.( روضة المتقین، ج ۵، ص ۴۵۰ ؛ ج ۱۴ ص ۴۲۰و۴۱۹)
۶) سید مهدی بحرالعلوم؛.( بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۲۳۴و۲۳۶)
۷) شیخ مفید؛.( بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۳۰۲ ؛ قصص العلماء، ص ۳۹۹)
۸) شیخ انصاری؛.( دارالسلام ؛ حیات وشخصیت شیخ انصاری، ص ۱۰۶)
۹) میرزای شیرازی؛.( مذاکرات آیت اللَّه حائری، ص ۳۰)
۱۰) شیخ حرّ عاملی؛.( اثبات الهداة، ج ۳، ص ۷۱۰، باب ۳۳)
۱۱) اسماعیل هرقلی.( کشف الغمه، ج ۲، ص ۴۹۳ ؛ تبصرة الولی، ص ۲۳۴)
ودیگران.( ر.ک: «جنة المأوی» و«نجم‏الثاقب» از حاجی نوری ودیگر کتب)
● پرسش: کیفیت ملاقات مردم با حضرت مهدی‏علیه‏السلام چگونه است؟
▪ پاسخ: در مورد کیفیّت ملاقات حضرت مهدی (ع) با افراد در صورت ضرورت احتمالاتی وجود دارد:
۱) کسی که به ملاقات حضرت شرفیاب شده از حضرت دور نبوده بلکه در بین جامعه‏ای زندگی می‏کرده است که امام زمان (ع) نیز در آن جامعه بوده است.
۲) ملاقات، به صورت اتفاقی بوده است، به این صورت که حضرت از محلّی عبور می‏کرده از قضا کسی گرفتار وحاجتمند بوده وبا او ملاقات داشته است.
۳) اینکه امام (ع) هرگاه ملاحظه می‏کرد که شخصی گرفتار است ویا حاجتی دارد ورفع گرفتاری وحاجت او ضروری به نظر می‏رسید شخصاً از مکان خود به طریق طبیعی حرکت کرده وخود را به او می‏رسانده تا حاجت او را برآورده کند.
۴) احتمال دارد که ملاقات‏ها برای قضای حاجت، یا هدایت شخص یا گروه، یا دفع ظلم وغیره، از راه معجزه باشد، به اینکه حضرت با طیّ‏الأرض از مکان خود حرکت کرده وسریع خود را به مقصد می‏رساند. همه این احتمالات متصوّر است، به این معنا که حضرت از همه راه‏ها برای برآوردن حاجات استفاده می‏کند.
● پرسش: امام زمان‏علیه‏السلام چه اهداف کلّی وعمومی در ملاقات‏های خود دارد؟
▪ پاسخ: در مورد اهداف ملاقات‏ها به چند هدف اساسی می‏توان اشاره نمود:
۱) نجات مسلمانان از ظلم برخی از حاکمان منحرف، که از آن جمله می‏توان به نجات مردم بحرین اشاره کرد.( نجم‏الثاقب، ص ۳۶۷)
۲) نجات مسلمانان از دست دزدان وجنایتکاران.( همان، ص ۳۷۰)
۳) توجه دادن مردم به عدم تحقق شرط ظهور وتأکید بر اینکه امّت به شعور وقابلیّتی نرسیده که بتواند عهده‏دار حکومت عدل جهانی گردد.( تاریخ الغیبة الکبری، ص ۱۳۶و۱۳۵)
● پرسش: امام زمان‏علیه‏السلام چه اهداف خاصی از ملاقات با مردم داشته است؟
▪ پاسخ: اهداف خصوصی برای ملاقات‏ها فراوان است، ولی می‏توان به برخی از این اهداف اشاره نمود:
۱) هدایت شخص وامانده در راه وملحق کردن او به قافله.
۲) یاری دادن یکی از دو طرف مباحثه که بر طریق حقّ بوده به جهت مصلحتی که اقتضا کرده است.
۳) حلّ برخی از مسائل که بر علما دشوار می‏شود، همان گونه که مقدّس اردبیلی برای حل مسائل دشوار خدمت حضرت مشرّف می‏شد.
۴) خبر دادن از برخی مسائل سیاسی مهم زمان قبل از آنکه به وقوع بپیوندد، به جهت حفظ مصالح شیعیان.
۵) بالا بردن سطح علمی ومعیشتی شیعیان.
۶) مساعدت مالی به شیعیان گرفتار.
۷) شفای مریضانی که زمین‏گیر شده وپزشکان آنها را جواب کرده‏اند.
۸) تعلیم ادعیه واذکار به جماعتی از مردم، همانند تعلیم دعای فرج.
۹) تحریص بر تلاوت ادعیه به جهت رفع گرفتاری‏ها.
ودیگر اهداف خاص.
● پرسش: آیا ممکن است کسی در ملاقاتش باحضرت مهدی‏علیه‏السلام او را بشناسد؟
▪ پاسخ: مطابق قواعد عامّه در مورد غیبت حضرت مهدی (ع) که قرار است از دشمنان محفوظ باشد تا کسی او را به قتل نرساند، باید بر کسی شناخته شده نباشد جز افراد ممتاز از مردم که از اولیای آن حضرت به شمار می‏آیند، همان گونه که مطابق برخی از روایات، سی نفر همیشه در رکاب حضرت بوده وبا حضرت به سر می‏برند.
همچنین از برخی روایات استفاده می‏شود که حضرت (ع) یا دیده نمی‏شوند و یا در صورت دیده شدن کسی او را نمی‏شناسد.
در روایتی از امام رضا (ع) می‏خوانیم که فرمود: «لا یری جسمه»؛ «جسم او مشاهده نمی‏شود.»( کمال الدین، ص ۳۷۰)
و نیز از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: «الخامس من ولد السابع یغیب عنکم شخصه...»؛ «پنجمین از اولاد هفتمین [امام] شخصش از شما غایب می‏گردد.»( بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۲)
و نیز روایت شده که فرمود: «یفقد الناس امامهم، فیشهد الموسم فیراهم ولایرونه»؛( بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۵۱)
«مردم امامشان را مفقود و گم می‏کنند، پس او در موسم [حج] حاضر می‏شود و مردم را می‏بیند ولی آنان او را مشاهده نمی‏کنند.»
و نیز در خبر محمّد بن عثمان عَمْری می‏خوانیم که فرمود: «واللَّه انّ صاحب هذا الأمر لیحضر الموسم کلّ سنة یری الناس و یعرفهم و یرونه و لایعرفونه»؛ «به خدا سوگند! همانا صاحب این امر هر سال در موسم [حج] حاضر می‏شود، مردم را می‏بیند و آنان را می‏شناسد و مردم نیز حضرت (ع) را می‏بینند ولی او را نمی‏شناسند.»( کمال الدین، ص ۴۴۰)
● پرسش: وظیفه ما نسبت به کسانی که مدّعی دائمی یا غالبی رؤیتند چیست؟
▪ پاسخ: درباره سؤال فوق می‏گوییم:
ـ اولاً: مسأله رؤیت این طور نیست که به اختیار انسان باشد وهر گاه که اراده ملاقات کند برای او حاصل گردد، بلکه وابسته به یک سری شرایط ومصالح خاصّی است که اگر آماده شود حضرت مقدّمات ملاقات را فراهم می‏سازد.
ـ ثانیاً: اگر کسی مدّعی ملاقات دائمی است واین گونه خود را وانمود می‏کند که دائماً با حضرت ارتباط دارد وهر گاه که اراده کند می‏تواند خدمت حضرت برسد وواسطه بین مردم وایشان باشد، او مطابق توقیعی که حضرت به علی بن محمّد سمری داشته‏اند کذّاب است. ولذا باید او را تکذیب کرد.
ـ ثالثاً: باید مدّعی ملاقات را امتحان وآزمایش کرد،آیا از حیث عمل به موازین اسلامی پایبند است؟آیا هدفش ریا وجذب مردم وانحراف در جامعه نیست؟ و... ؛ زیرا برای ملاقات خوبان باید در ابتدا انسان خود با آنان سنخیّت پیدا کند.
● پرسش: آیا اصرار والحاح به جهت ملاقات با حضرت مطلوب است؟
▪ پاسخ: آنچه که مطلوب است ووظیفه ما در عصر غیبت به حساب می‏آید این است که بکوشیم تا موانع ظهور حضرت را برطرف کرده، زمینه ظهور حضرت را فراهم نماییم. ونیز وظیفه داریم که به دستورات ووظایف خود عمل کنیم تا به قرب معنوی نسبت به حضرت نایل آییم.
آری اگر درخواست ملاقات با حضرت در عصر غیبت به جهت بهره‏مندی از وجود او ومورد عنایت خاص او قرار گرفتن است تا انسان به اطمینان قلب رسیده وبا تصرّفی که از جانب ایشان می‏شود انسان به کمالات نزدیک شود، این ملاقات واصرار بر آن مفید است، وگرنه این عصر غیبت است وقرار است که امام زمان (ع) از دیدگان مردم غایب باشد، تا چه مصلحتی اقتضا کند که در موردی ظهور کرده وکسی به ملاقات حضرت نایل شود. لذا باید صبر کرد ودر این موقع حسّاس که عصر امتحان است به وظایف خود خوب عمل کنیم تا از امتحان سرافراز بیرون آییم.
آری، اگر چه از ظاهر برخی از ادعیه تقاضای ملاقات حضرت به دست می‏آید ولی می‏توان آن را حمل بر ملاقات در عصر ظهور کرد.
منبع : درگاه پاسخگویی به مسایل دینی


همچنین مشاهده کنید