پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


ترجمه خوب به اندازه تألیف خوب اهمیت دارد


ترجمه خوب به اندازه تألیف خوب اهمیت دارد
کمال بهروزکیا متولد فروردین سال ۱۳۲۹ شمسی در تهران است که پس از اخذ دیپلم، در رشته زبان و ادبیات آلمانی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، تحصیل کرد. بهروزکیا فعالیت ادبی‌ خود را با ترجمه و انتشار داستان‌هایی از نویسندگان آلمانی و لهستانی مانند هاینریش‌بل،‌ ارنست کرودر، ‌استانیسلاودیجت و اسلاوومیرمروژک در مطبوعات شروع کرد که بعدها این داستان‌ها در دو جلد به نام‌های «بدرود ‌ای سرزمین مقدس» شامل ۲۲ داستان از نویسندگان معاصر لهستان و «گرک‌ها بازمی‌گردند» شامل ۱۲ داستان از نویسندگان معاصر آلمان منتشر شدند.
بهروزکیا از سال ۱۳۷۰ به‌طور جدی به ترجمه داستان و رمان برای کودکان و نوجوانان ایرانی بخصوص از نویسندگان آلمانی پرداخت و فعالیت‌های دیگر ادبی‌ او نوشتن مقاله‌های ادبی درباره داستان و رویکرد آن به مسائل اجتماعی و نیز مسائلی است که کودکان و نوجوانان با آن روبه‌رو هستند. بهروزکیا علاوه بر ترجمه، چند داستان کوتاه و بلند نوشته‌ که «شیر ناقلا و روباه بلا» و «بهترین آوازه‌خوان» در انتشارات شکوفه منتشر شده است.‌ چهره پشت شیشه (۲۰ داستان پلیسی - معمایی)، راز کشتی بادبانی (۲۰ داستان پلیسی - معمایی)، قصر میمون‌های قرمز (۲۵ داستان پلیسی - معمایی)، سرزمین پدری (رمان)، خانواده کالدرا (رمان)، ال‌پانتانو و شهر رویا‌ها (رمان)، انتقامجوی سرخ (رمان)، روزی که می‌خواستند کتاب را دستگیر کنند (رمان)، داستان عجیب پیتراش لمیل ( رمان )، کودکان به قصه نیاز دارند (کاربرد‌های افسانه و افسون)، قطار مادربزرگ و... وی تاکنون جوایزی را به دست آورده که برخی از آنها عبارتند از: برنده جایزه کتاب سال یازدهمین دوره وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دریافت لوح سپاس از شورای کتاب کودک برای کتاب تندپا و بادپا، کتاب سال تشویقی هجدهمین دوره کتاب سال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای کتاب اسب آبی پرنده، از داستان‌های برگزیده هفتمین جشنواره مطبوعات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای کتاب توپ و فرفره.
▪ اولین کتابتان چه سالی و توسط کدام ناشر منتشر شد؟
ـ اولین کتابی که از من منتشر شد، آتش بعدی بود که آن را انتشارات امیرکبیر در سال۱۳۶۹ منتشر کـرد. این کـتـاب دو مـقالـه دربـاره تبعیض‌نـژادی و مسلمانان سیاهپـوست آمریکاست و آن را جیمز بالدوین نوشته است. البته اولین ترجـمـه‌هایم را که داستان‌هایی از نویسندگان آلمانی و لهستانی بـودنـد از سال ۶۶ در بعـضی مـجلات منتشر می‌کردم. تاکـنـون ۵۲ عنوان کتاب از من منتشر شده که ۵۰ عنوان آن ترجمه و ۲ عنوان آن تالیف و قصه برای کودکان است. از ۵۰ عنوان ترجمه ۲۵ عنوان برای کودکان، ۱۹ عنوان برای نوجوانان و ۶ عنوان برای مخاطبان بزرگسال است. در عین حال تا کنون ۱۲ مقاله تالیف و ۵ مقاله هم در زمینه پاره‌ای از مسائل ادبی در مجلات معتبر ادبی منتشر کرده‌ام.
▪ چرا ترجمه از زبان آلمانی را به عنوان حرفه خود انتخاب کردید؟
ـ خب من در رشته زبان و ادبیات آلمانی درس خوانده‌ام. بدیهی است که حرفه‌ام باید متناسب با رشته تحصیلی‌ام باشد.
▪ یعنی خیلی اتفاقی وارد حوزه ادبیات کودک شدید و بعد به آن دل‌ بستید؟
ـ نه، اتفاقی نبود. علاقه من به ادبیات کودک و به‌طور کلی به ادبیات داستانی از دهه ۴۰ یعنی از زمان نوجوانی شروع شد. اما علت علاقه‌ام به خواندن کتاب، کتابی بود به نام «نخستین روزهای جهان» که در کلاس پنجم از سوی مدرسه به من جایزه دادند. این کتاب را مادرم خریده بود و به مدرسه داده بود. با خواندن این کتاب من دنیای جدیدی کشف کردم. برای همین به خواندن کتاب علاقه‌مند شدم. در نوجوانی داستان و رمان زیاد می‌خواندم. در همان ایام با آثار نویسندگانی مانند جمالزاده، هدایت، محمد مسعود، آل‌احمد، صمد بهرنگی، ساعدی، ژول ورن، دیکنز، مارک تواین، تولستوی، داستایوسکی، چخوف، بالزاک، ولتر، کامو، کافکا و حتی شعرایی مانند نیما، اخوان، فروغ و بسیاری دیگر آشنا شدم. منظورم این است که از نوجوانی با ادبیات داستانی در حوزه کودک و نوجوان و بزرگسال آشنا بودم. بنابراین از روی علاقه ادبیات کودک را انتخاب کردم.
▪ چه شد که پس از سال‌ها فعالیت در زمینه ترجمه ادبیات کودک و نوجوان به تالیف روی آوردید؟
ـ چون به تالیف هم علاقه دارم. تا به حال چند داستان نوشته‌ام. ولی نمی‌دانم چرا دیر به دست ناشر می‌دهم. از این نظر خیلی خونسردم.
▪ فعالیت در کدام حوزه را ترجیح می‌دهید؟چرا؟
ـ بستگی به فعالیت خودم دارد. فعلا که بیشتر مترجمم تا مولف. مهم این است که محصول خوبی به مخاطب تقدیم کنم.
▪ دوست دارید بیشتر شما را به عنوان مترجم بشناسند یا مولف؟
ـ چون در هر دو زمینه فعالیت می‌کنم و آثاری دارم، بنابراین هر دو.
▪ عده کمی هستند که به زبان آلمانی و ترجمه برای کودکان و نوجوانان تسلط دارند. قصد ندارید به همین دلیل بیشتر در حوزه ترجمه آلمانی فعالیت کنید؟
ـ من فکر می‌کنم که جامعه ما احتیاج به تربیت مترجمان بیشتری در حوزه زبان‌های خارجی از جمله زبان آلمانی دارد. آثار بسیار خوبی در زمینه‌های گوناگون ادبی، علمی و هنری در زبان آلمانی وجود دارد که باید به زبان فارسی ترجمه شود. به شرطی که نگاهمان را به مساله ترجمه تغییر دهیم و ترجمه را نه تنها امکانی برای اعتلای فرهنگی، بلکه امکانی برای ایجاد شغل و گسترش صنعت چاپ و نشر هم در نظر بگیریم.
▪ به نظر شما آیا ادبیات کودک ایران قابلیت ترجمه به زبان‌های دیگر و از جمله آلمانی را دارد؟
ـ بله، البته نه یکایک آثاری که منتشر می‌شود. ولی آثار برخی از داستان‌نویسان قابلیت ترجمه به زبان‌های دیگر را دارد.
▪ این داستان‌ها چه ویژگی‌هایی دارند؟
ـ تشخیص این ویژگی‌ها چندان دشوار نیست. کافی است به آثاری که تا به حال به زبان‌های دیگر ترجمه شده دقت کنیم. مثلا آثار صمد بهرنگی، مرادی کرمانی یا محمد رضابایرامی. چند ویژگی مشترک در این آثار دیده می‌شود. یکی تناسب زبان با نوع داستان است. مثلا در «ماهی سیاه کوچولو» که قصه حیوانات است، نویسنده به درستی از زبان قصه استفاده کرده است. یا دو نویسنده دیگر در داستان‌های «خمره» و «کوه مرا صدازد» که به زبان آلمانی ترجمه شده‌اند، از زبان سلیس و روانی در روایت داستان برخوردارند و واژه‌ها و جمله‌ها را متناسب با رویدادهای داستان به کار برده‌اند. در عین حال طرح مسائل بومی، یا موضوع‌هایی که مشکلات بچه‌های ایرانی را نشان می‌دهد، بسیار اهمیت دارند. به‌طوری که منتقدان آلمانی درانتخاب این داستان‌ها بیشتر روی این نکات تاکید کرده‌اند.
▪ هیچ‌وقت تصمیم نگرفتید داستانی را به آلمانی ترجمه کنید؟
ـ چرا، یک بار خواستم داستانی را به زبان آلمانی ترجمه کنم. ولی در میان کار احساس بدی به من دست داد. واژه‌ها به نظرم یک جور عجیبی می‌آمدند. انگار بی‌هویت بودند. احساس بیگانگی می‌کردم. خواستم با این احساس مبارزه کنم و به کارم ادامه دادم. اما ترسیدم. یک ترس مبهم. مثل فوبیا. از این رو از خیرش گذشم. شاید در آینده به این ترس غلبه کنم.
▪ ادبیات کودک ایران برای حضور در مجامع بین‌المللی چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟
ـ به نظر من ادبیات کودک و نوجوان ما، حتی ادبیات بزرگسالمان (منظورم بیشتر داستان و رمان است) برای حضور در مجامع بین‌المللی غیر از برخورداری از جنبه‌های سرگرم‌کنندگی و زیبایی شناسانه دو ویژگی مهم باید داشته باشد:
۱) تناسب زبان با موضوع، مضمون و نوع داستان.
۲) طرح و تشریح مسائل فردی، اجتماعی، فرهنگی، فولکلوریک و بومی حال و گذشته ایران.
▪ با توجه به اینکه سال‌هاست در زمینه ترجمه از زبان آلمانی برای کودکان و نوجوانان فعالیت دارید، ادبیات کودک آلمان را در مقایسه با ادبیات کودک ایران چطور ارزیابی می‌کنید؟
ـ ادبیات کودک و نوجوان آلمان ادبیات پیشرفته و جاافتاده‌ای است. ادبیات کودک و نوجوان ما هم با همه چالش‌هایش ادبیات درخور توجه و شایسته‌ای است. مـعـتـقـدم ادبـیــات کـودک یک کشور را نمی‌توان جـدا از تـاریــخ فرهنگ، سیاست و اقتصاد آن کشور ارزیابی کرد.
▪ به نظر شما یک ترجمه خوب برای کودکان و نوجوانان چه ویژگی‌هایی دارد؟
ـ یک تـرجـمـه خـوب به انـدازه یک تالـیـف خوب اهمیت دارد. بنابراین ترجمه باید برای مخاطب کـودک و نوجوان قابل فهم، روان و جذاب و نفس گیرباشد، به گونه‌ای که تا پایان عـمرخاطره خـوشی در گـوشه ذهـنش باقی بگذارد. پس یک نکته در ترجمه مسلط بودن مترجم در زبان مبدا و زبان مقصد است. نکته دیگر در یک ترجمه خوب، تسلط مترجم به ژانر ادبی و موضوعی است که برای ترجمه انتخاب می‌کند. مثلا اگر یک رمان را می‌خواهد ترجمه کند، باید کاملا با این‌گونه ادبی آشنا باشد. نکته بعد آشنایی مترجم با مخاطبی است که می‌خواهد اثر ترجمه شده را در اختیار او بگذارد. به خصوص در ادبیات کودک و نوجوان، یک مترجم برای اینکه کتاب مناسبی برای ترجمه انتخاب کند، باید با مراحل مختلف رشد درسنین کودکی و نوجوانی آشنا باشد. علاوه بر این نه فقط باید با دو فرهنگ مبدا و مقصد، یعنی فرهنگ مولف و فرهنگ مخاطب آشنا باشد, بلکه کاملا فرهنگ خودی را درک کرده باشد، تا بتواند کتاب مناسبی برای کودکان و نوجوانان انتخاب کند.
▪ فکر می‌کنید یک مترجم تا چه اندازه اجازه دارد برای انتقال بهتر متن به مخاطب کودک و نوجوان، جمله‌بندی داستان را تغییر دهد؟
ـ به نظرم لزومی ندارد که یک مترجم برای انتقال بهتر متن، نثر نویسنده را تـغییر دهد، یـا از بازی‌های زبانی زبان مقصد استفاده کند. اتفاقا هنر یک مترجم در این است که بکوشد سبک نگارش نویسنده را در ترجمه رعایت کند. اما اشاره به یک نکته لازم است. در زبان آلمانی گاه یک جمله به اندازه یک بند است. در اینگونه جمله‌ها نویسنده از جمله‌های فرعی بسیار و فعل‌های کمتر استفاده می‌کند. این نوع جمله‌ها از ویژگی‌های زبان آلمانی است، نه سبک نویسنده. در این صورت مترجم باید آن را به صورت چند جمله کامل ترجمه کند که برای خواننده قابل فهم و درک شود.
▪ در این صورت با این تغییرات ممکن است متن اصلی تغییر کند؟
ـ نه، مفهوم و معنای متن تغییر نمی‌کند. برعکس، این کار برای این است که معنا و مفهوم متن برای خواننده فارسی زبان قابل فهم شود. البته در متون داستانی این نوع جمله‌ها خیلی کم است، اما در متون غیر داستانی در زبان آلمانی کم وبیش چشمگیراست.
▪ در انتخاب یک کتاب مناسب برای ترجمه و انتشار در ایران به چه نکاتی توجه می‌کنید؟ آیا تفاوت‌های فرهنگی را در نظر می‌گیرید؟
ـ بله، در نظر می‌گیرم. درانتخاب کتاب برای کودکان و نوجوانان، من به چند نکته توجه می‌کنم: اول اینکه کتاب سرگرم‌کننده باشد، به‌طوری که بچه‌ها از خواندن آن لذت ببرند. دوم اینکه با خواندن آن حس کنجکاویشان برانگیخته شود. سوم اینکه تخیل بچه‌ها را برانگیزد. چهارم اینکه با خواندن آن چیزی در درون یا بیرون خود کشف کنند. پنجم اینکه توانایی‌های ذهنی‌شان افزایش یابد. ششم اینکه با مطالعه بتوانند احساساتشان را توضیح دهند. هفتم اینکه داستان پیام‌های خوبی در اختیارشان بگذارد. هشتم اینکه با خواندن هر داستان خاطره خوشی در ذهن آنها باقی بماند.
▪ لطفا از کتاب‌هایی که در دست ترجمه، نگارش و انتشار دارید، بگویید.
ـ جان و اسب وحشی داستان بلندی است از دنبورگ که ترجمه‌اش را تمام کرده‌ام. هـمچنین یک داستان بلند هم سال‌ها پیش نوشته‌ام به نام داستان جنگل که هـنـوز دارم رویش کار می‌کنم. امسال از مـن پنج کتاب تازه منتشرشد:
۱) قطار و مادربزرگ نوشته پاول مار
۲) الی و اکان نوشته هربرت گونتر. این دوکتاب را انتشارات سوره مهر منتشرکرد.
۳) بـهـتریـن آوازه‌خـوان که تصویرهـایش را علیرضا گلدوزیان کشیده است و انتشارات شکوفه آن را منتشر کرده.
۴) ولگرد و دلقک
۵) رعد و برق.
این دوکتاب هرکدام چهار داستان از نویسندگان آلمانی دارد و آنها را انتشارات بلوط سبز منتشرکرده است.
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید