پنجشنبه, ۱۵ آذر, ۱۴۰۳ / 5 December, 2024
مجله ویستا


تصویر واقع‌گرایانه از یک حماسه


تصویر واقع‌گرایانه از یک حماسه
داستان «رقص پرواز» احمد مرادپور فیلمنامه‌ای بود از دل مجموعه‌ای با نام «سپیدجامگان» که حدود ۱۰ سال پیش علیرضا طالب‌زاده آن را با محوریت زندگی یک پزشک در سال‌های دفاع مقدس و مقاطع مختلف جنگ ایران و عراق نوشت.
طالب‌زاده پیش از این دو داستان از مجموعه «سپیدجامگان» با عنوان «لانه شیطان» و «روز اپیریت» را به مرحله تولید رساند اما... «روز اپیریت» که به کارگردانی احمد امینی ساخته شد ماجرایش به روزهای اول انقلاب و وقایعی که به شروع جنگ انجامید اشاره داشت و «لانه شیطان» مربوط می‌شد به کردستان و سنندج که زمانی قرار بود حسن برزیده بسازد اما به سرانجام نرسید.
طالب‌زاده در این داستان از زاویه دیگر به زندگی کاراکترهایی چون ملیحه و وحید پرداخته بود و... اگر چه قرار بود کارگردان‌های دیگری نیز قسمت‌های بعد این مجموعه را به تصویر بکشند اما به دلایلی که مشخص نیست تا این لحظه فقط این دو اثر به سرانجام رسیده‌اند که البته تولید «رقص پرواز» هم به سال ۸۳ مربوط می‌شود. ناگفته نماند یک سال پیش از آن که کارگردانی آن به احمد مرادپور سپرده شود قرار بود منوچهر محمدی به کارگردانی کمال تبریزی «رقص پرواز» را تولید کند.
محمدی حتی تا مرحله پیش‌تولید هم پیش رفت ولی به جهت عدم توافق مالی با شبکه یک سیما پروژه در همین مرحله متوقف ماند. تا اینکه آبان سال ۸۳ به تهیه‌کنندگی محمدرضا تختکشیان و کارگردانی احمد مرادپور بالاخره به مرحله تولید رسید.
اهواز سال‌های جنگ در تاکستان قزوین جلوی دوربین رفت مرادپور «رقص پرواز» را به شیوه ۳۵ میلیمتری در تهران،‌تاکستان قزوین و اهواز ضبط کرد. جالب است بدانید که سکانس‌هایی از فیلمنامه که مربوط به شهر اهواز می‌شد و تماما واجد صحنه‌های انفجار بود در منطقه تاکستان قزوین فیلمبرداری شد. به نظر می‌رسد عدم ضبط این صحنه‌ها در اهواز بیشتر به این جهت بوده است که اهواز سال ۸۶ دیگر آن شهر ویران‌شده اوایل جنگ نیست و انجام انفجارهای مکرر در یک شهر مسکونی کمی کار را دشوار می‌کرد البته ناگفته نماند که امروز مردم این شهر به هیچ‌وجه نمی‌خواهند به هر بهانه‌ای فضای جنگ جلوی چشم‌شان بیاید.
پس گروه تولید عازم تاکستان شدند و ساختمان متروکه کارخانه تولید مواد غذایی و همچنین خانه‌های کارگران که در این منطقه واقع بود لوکیشن مناسب حال فیلمنامه به نظر آمد. خانه‌های کارگری که شباهت زیادی به نوع بافت خانه‌های شهر اهواز داشت با قدری بازسازی به عنوان خانه‌های مردم این شهر جنگ‌زده در نظر گرفته شد و... عوامل تولید «رقص پرواز» حدود یک ماه در این منطقه مستقر بودند و هر آنچه که رنگ و لعاب اهواز سال‌های جنگ را داشت در تاکستان جلوی دوربین بردند. البته برای گرفتن نماهایی از جغرافیای شهر به اهواز نیز سفر کردند.
● سکانس پایانی در گرو همکاری نیروی هوایی ارتش بود
اگر چه ۲۹ فروردین سال ۸۴ آخرین پلان «رقص پرواز» در خیابان توانیر ضبط شد اما مرادپور همچنان یکی از سکانس‌های مهم و خاص داستان را جلوی دوربین نبرده بود و آن فصل پایانی داستان بود. مرادپور در عین اینکه برای این نقش داستان از جلوه‌های ویژه بهره برد ولی فیلمبرداری برخی از صحنه‌ها که باید در شرایط کاملا حقیقی صورت می‌گرفت نیازمند کسب مجوز و امکانات نظامی از پایگاه نیروی هوایی بود. وی درباره یکی از سکانس‌های چشمگیر و منحصربه‌فرد تاریخ سینما و تلویزیون ایران می‌گوید: «ما فقط برای بخش سقوط شهاب حسینی به طرف زمین و حرکت او در میان آسمان و زمین از جلوه‌های ویژه و تصاویر ترکیبی کامپیوتری و پرده سبز استفاده کرده بودیم. همچنین سه پلان حرکت دوربین به سوی زمین، ابرها و در نهایت سقوط به کمک جلوه‌های ویژه نشان داده شده است.
اما لحظه سقوط جعبه‌ها از در انتهایی یک هواپیمای C۱۳۰ هرکولس و تلاش ملیحه (لاله اسکندری) برای حفظ جعبه‌ای که حامل جسد همسرش بود همه در آسمان گرفته شده و واقعی است. این سکانس از ابتدا در فیلمنامه آقای طالب‌زاده آمده بود و شیوه اجرایی آن خیلی برایمان مهم بود.
برای فیلمبرداری این سکانس به امکانات هوایی احتیاج داشتیم، مواردی که صرفا در اختیار نیروی هوایی ارتش است، اگرچه در نهایت پایگاه هوایی شیراز این امکانات را در اختیار گروه تولید قرار داد اما به‌دلیل پاره‌ای مسائل، متاسفانه همکاری‌مان قطع شد و به‌تبع دیگر ادامه فیلمبرداری میسر نبود، سرانجام بعد از مدت‌ها با رایزنی‌های فراوان و نامه‌نگاری‌های مستمر، موفق شدیم شرایط را عوض کنیم و فیلمبرداری این صحنه را به پایان برسانیم».گرچه این سکانس با مشکلات فراوان تولید شده اما یکی از نمونه‌های مثال‌زدنی تکنیک کروماکی و جلوه‌های ویژه رایانه‌ای در ایران است، تکنیکی ساده که متاسفانه در کشورمان اجرایی نیست.
● دکتر یاوری با مجموعه‌ای از تناقضات به تصویر کشیده شد
«رقص پرواز» اگرچه در ایام دهه فجر پخش شد ولی از سال‌هایی می‌گفت که شعله‌های جنگ ایران و عراق بالا گرفته بود. داستان در سفر به سال‌های جنگ طی دو روز روایت می‌شد. ماجرا از سفر دختری از سنندج به تهران جهت یافتن همسرش آغاز شد، با رفتن او به جبهه ادامه می‌یافت و در نهایت در هواپیمایی حامل شهدا که از اهواز عازم تهران است، خاتمه می‌یافت.
در این سفر همچنین به تماشای زندگی، فعالیت‌های پزشکی و مهم‌تر از همه، تفکرات خاص دکتر یاوری نشستیم، پزشکی میانسال که با جریان عمومی جامعه موافق نیست. دکتر یاوری که در جوانی همراه دکتر چمران در لبنان بوده است، بعدها به آمریکا می‌رود تا تحصیلات خود را تکمیل کند و... در بستر داستان، بیننده در تقابل با تفکرات خاص دکتر یاوری و موقعیت‌هایی که بسیار ملموس از فضای جبهه و جنگ به درک پیام‌های غیرشعاری اثر پیرامون ارزش‌های انقلاب و دفاع‌مقدس می‌رسد و همچنین ناگفته‌های گروهی از نخبگان بی‌ادعا و بی‌ریا در سال‌های دفاع‌مقدس. علیرضا طالب‌زاده، نویسنده فیلم «رقص پرواز» که برای نوشتن شخصیت دکتر یاوری به گفته خودش حدود ۶ ماه تحقیق داشته است، حال که بعد از ۳ سال تاخیر بالاخره حاصل قلمش را روی آنتن دیده است، به نحوه نشان‌دادن دکتر یاوری در این مجموعه انتقاد می‌کند. وی در این باره چنین می‌گوید: «در مرحله نگارش فیلمنامه و پردازش وقایع و شخصیت‌های داستان، بخش محدودی از داستان‌های مجموعه را مبتنی بر واقعیات پیش‌ بردیم اما برای بقیه عمدتا خیال‌پردازی شده است.
البته بخشی از این خیال‌پردازی جهت قوت‌بخشیدن به مستنداتی بود که در اختیار داشتیم، مثلا صحنه‌هایی که حکایت دوستی یک پزشک با شهید چمران است، واقعیت دارد یا اعزام پزشک برای عمل وی واقعی است اما شخصیت دکتر یاوری با این خصایص و ویژگی‌هایی که نشان داده شد، تخیلی است.
ناگفته نماند که همه شخصیت‌های داستان منطبق با فیلمنامه اجرا نشده بود.
البته به‌جز شخصیت‌های دکتر یاوری که خصلت‌های کمی از آنچه که من نوشته بودم، در او وجود داشت».وی در ادامه درباره شباهت فیلمنامه با اثر خلق‌شده می‌گوید: «آنچه که مخاطب از این شخصیت دید، ولنگاری و عدم تعادل در شخصیت بود ولی من چنین شخصیتی ننوشته بودم و تاکید کرده بودم که دکتر یاوری، پزشکی کراواتی و دارای قواعد و نظم خاصی است، منتها چون جنس شخصیت ظریف بود، ممکن است برخی با خواندن فیلمنامه این‌طور برداشت کنند که دکتر یاوری شخصیت لمپنی است و در نهایت این شخصیت با مجموعه‌ای از تناقضات به تصویر کشیده شد».
● از نحوه شخصیت‌پردازی دکتر یاوری حیران شدم
اما احمد مرادپور، این تناقضات را این‌گونه تعبیر نمی‌کند. وی درباره شخصیت دکتر یاوری و تناقضات موجود در آن می‌گوید: «دکتر یاوری تلفیقی از همه تناقضات است و شخصیتی است که ما در طول داستان همه وجوه شخصیتی او را می‌بینیم، جاهایی که لحن حرف‌زدن و رفتارش تغییر می‌کند، ویژگی‌های منحصربه‌فرد این شخصیت دیده می‌شود». وی در ادامه می‌افزاید: «ما مرتب وجوه متفاوتی از شخصیت این فرد را می‌بینیم و شناختمان لحظه‌ به لحظه کامل‌تر می‌شود و از آن شخصیت‌هایی است که شناختش نیاز به زمان بیشتری دارد. این کاراکتر واقعا مخاطب را در شخصیت‌پردازی شگفت‌زده می‌کند و تا لحظه آخر نیز به دنبال شناخت بیشتر این شخصیت است. در قسمت آخر مشخص می‌شود که چرا این انسان آنقدر بزرگ است و چرا این‌گونه حرف زده و رفتار می‌کند و دیدگاهش نسبت به جهان و هستی کاملا منحصربه‌فرد است.»وی در پایان این صحبت‌ها که با فارس داشته است این‌گونه ادامه می‌دهد: «از شیوه و روش کار علیرضا طالب‌زاده در پرداخت شخصیتی چنین پیچیده و کاملا شناخته شده و قابل فهم، حیرت‌زده شده‌ام و همه اینها مهارت او را در فیلمنامه‌نویسی نشان می‌دهد.»
● «رقص پرواز» در سال پرکاری گروه جنگ و دفاع مقدس سیما
سریال «رقص پرواز» که از تولیدات گروه جنگ و دفاع مقدس شبکه اول سیماست، سال ۸۴ تولید شد، سالی که این گروه تلویزیونی تولیداتش به لحاظ کمی و کیفی رشد چشمگیری نشان می‌داد و میزان مخاطبانش براساس تحقیقاتی که از سوی مرکز تحقیقات سازمان صدا و سیما در آن سال منتشر شد، چند برابر اعلام شده بود.
عباس اکبری که مدیریت گروه جنگ و دفاع مقدس را برعهده دارد، در ارزیابی کم وکیف تولیدات سال ۸۴ این طور گزارش می‌دهد: «طی سال ۸۴ سریال‌هایی چون «خوش‌غیرت»، «سقوط» و همچنین ۴ فیلم سینمایی، ۵۰ فیلم مستند در مورد دفاع مقدس لبنان و عراق و ۱۲ فیلم مستند در خصوص انقلاب اسلامی ایران تولید کردیم.
سریال «رقص پرواز» نیز درهمین سال ساخته شد و ... این آمار نشانه رشد تولیدات گروه جنگ و دفاع مقدس شبکه طی این سال می‌باشد.» پرباری تولیدات این گروه در سال ۸۴ آنقدر بود که به نظر می‌رسد تاخیر در پخش «رقص پرواز» را پر بودن چنته تلویزیون باید توجیه کرد!
پیگیری علت تاخیر در پخش این مجموعه به اما و اگرهای متعددی ختم می‌شود؛ طالب‌زاده که نسبت به این قضیه گله‌مند است، می‌گوید: «نمی‌دانم چرا این زمان را برای پخش انتخاب کردند، چون دهه فجر برای پخش سریال‌های جنگی کمی نچسب است.
البته سازمان مدتی به دنبال زمان پخش مناسب بود و قرار بود در هفته دفاع مقدس سریال پخش شود، اما نمی‌دانم چرا پخش نشد. طبیعتا در ایام دهه فجر بخش عظیمی از افراد به دلیل همزمانی با جشن‌های انقلاب و جشنواره فیلم فجر این مجموعه را ندیده‌اند.»وقتی هفته دفاع مقدس را پشت سر گذاشتیم، قرار بود بعد از ماه رمضان «رقص پرواز» در کنداکتور پخش قرار گیرد، اما باز هم این اتفاق نیفتاد، البته این طور شنیده می‌شد که با توجه به بازی شهاب حسینی در سریال «مدار صفر درجه»این تاخیر انجام شده تا از این بازیگر همزمان ۲ مجموعه پخش نشود!
یک دلیل دیگر مطرح شد البته از زبان کارگردان «یکی از دلایل اینکه پخش سریال در سال گذشته به تعویق افتاد و تا به امسال ادامه پیدا کرد این بود که می‌خواستند سریال‌های نمایش داده شده از تلویزیون تا حدی از حال و هوای پزشکی و بیمارستانی دور شوند چون ظاهرا گرایش فیلمنامه‌نویس‌ها به جامعه پزشکی زیاد شده است.
البته به دلیل اینکه در حوزه فیلم و سریال‌های دوران جنگ و دفاع مقدس تا به حال چنین موضوع منحصربه‌فردی نداشته‌ایم، این مجموعه در میان سریال‌های مشابه کاملا ممتاز و برجسته بود.»نیازی به گفتن نیست که این دلایل هیچ‌کدام منطقی و توجیه‌پذیر نیست، «رقص پرواز» به یمن شخصیت‌پردازی عالی و استحکام گره‌های داستان و از طرفی نحوه اجرای آن خیلی خوب توانست مخاطب را در ایام دهه فجر با خود همراه کند و چنته خالی تلویزیون را در این ایام علی‌الظاهر پر کرد. امیدواریم به همان اندازه که این مجموعه مورد توجه و استقبال مردم قرار گرفت و مسوولان پخش سیما را متعجب کرد، فیلمنامه‌نویس‌ها و کارگردان‌هایی که از الان به فکر تولید اثری متناسب با هفته دفاع مقدس هستند، امثال «رقص پرواز» را همچون الگویی جلوی چشمشان قرار دهند، مخاطب سیما فقط منتظر دیدن اثری شاخص و ملموس و باورپذیر است. حتی اگر بی‌توجه به زمان مناسب پخش روی آنتن برود.
مریم فلاح
منبع : روزنامه تهران امروز