چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

ناباروری حکمت‌ها و‌اعتقادات


ناباروری حکمت‌ها و‌اعتقادات
تولید مثل یا ادامه نسل یکی از مهمترین اهداف انسان‌ها بوده و نه تنها افراد بلکه تمام جوامع همواره نسبت به این مهم حساس بوده‌اند، زیرا تعریف آینده و ترقی جوامع بدون در نظر گرفتن این موضوع امری دشوار خواهد بود.
برای تمام زوج‌هایی که پیوند زناشویی می‌بندند یقینا یکی از بزرگترین و بلکه مهمترین آرزوها امکان فرزند دارشدن است که تحقق این رویای شیرین موجب دوام افزون‌‌تر و استحکام بنیان خانواده می‌شود و به لحاظ ایجاد حس مسئولیت بیشتر درتکامل و تعالی انسان نقش بارز و غیر قابل انکاری دارد.
تجربه حس پدری یا مادری، احساسی است عمیق که تمام موجودات فطرتا از آن برخوردار و به تعبیری در پی آن هستند و عشق والدین به فرزند، زیباترین و زلال‌ترین عواطف و احساسات است که در صداقت، اصالت و مانایی همانندی ندارد.
غالبا پس از گذشت چندی از هر ازدواج، انتظار تولد فرزند به شکل یک نیاز و خواسته مکمل احساس می‌شود و زن و مرد احساس می‌کنند که با تولد کودکی یکنواختی و خلا زندگیشان از بین خواهد رفت. از سوی دیگر این توقع در خانواده و اطرافیان آنهانیز وجود دارد که دلشان می‌خواهد هر چه زودتر فرزند این زوج را ببینند و لذا آنها را ترغیب به بچه‌دار شدن می‌کنند. در چنین شرایط و احوالی اگر مدت این موضوع به درازا بکشد آثار نگرانی و تشویش بر سر آن زوج، خانواده و اطرافیانشان سایه خواهد افکند و چه بسا این نکته موجب سرخوردگی و یا بروز ناملایماتی در کانون خانواده گردد.
نظر به عوامل متعدد، نوع برخورد با این پدیده متفاوت می‌باشد و به نسبت درایت، فرهنگ و تربیت اجتماعی و خانوادگی شدت و ضعف واکنش‌ها متغیر می‌باشد، لیکن تمام زوج‌هایی که در معرض این مخاطره قرار می‌گیرند در گام نخست به چاره‌جویی و درمان متوسل می‌‌شوند و با توجه به پیشرفت‌های علمی، بخش قابل ملاحظه‌ای از آنها سرانجام لذت شیرین صاحب فرزند شدن را تجربه می‌کنند.
تحقیقات مداوم و پیشرفت‌های شگفتی که در سایه تکنولوژی مدرن حاصل شده است حکایت از آینده امیدوار کننده‌ای در این زمینه دارد، اما با این حال به نظر می‌رسد تا درمان قطعی و کامل این پدیده راه درازی پیش روست زیرا علی‌رغم کشف و درمان برخی بیماری‌ها و علل مربوط به نازایی، هنوز مواردی وجود دارد که علم پزشکی از درمان و یا حتی علت پاسخ به آن ناتوان است.
ناباروری پدیده‌ای است که نیازمند شناختی عمیق است و می‌بایست از زوایای گوناگونی بدان نگریسته شود تا از این رهگذر به معرفتی جامع‌تر در این باره دست یافت و با شناخت عوارض و پیامدها و نیز روش‌هایی که می‌تواند موجب تسکین و یا ترمیم فردی و اجتماعی آن شود، امکان کاهش لطمات موجود را فراهم آورد.
● نازایی، تعاریف و فراوانی‌ها:
هشتاد درصد زوج‌هایی که سعی به حاملگی می‌کنند، در عرض یکسال با مقاربت‌های منظم و تعداد قابل قبول، به حاملگی نایل می‌شوند. ده درصد دیگر تا آخر سال دوم و بقیه نازا باقی می‌‌مانند.
(نازایی- ص ۵)
از این‌رو ۵۰ تا ۸۰ میلیون نفر از جمعیت دنیا از نازایی رنج می‌برند. بنا به تعریف دیگر و صریح‌تر «به زوجی که تا ۲ سال بدون جلوگیری از بارداری، بچه‌دار نشوند، نازا می‌گویند.» و از نقطه نظر بهداشت نازایی به طور کلی به ۲ گروه مادرزادی و اکتسابی تقسیم می‌شود که علم پزشکی در زمینه معالجه نازایی اکتسابی مانند عفونت‌های لگنی به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته، ولی زوج‌هایی نیز هستند که نمی‌توان از نازایی آنها جلوگیری کرد و یا علت آن را تشخیص داد.
(ناباروری- ص ۶)
فراوانی و نوع نازایی نیز در بین ملل مختلف دنیا متفاوت است و به نسبت رعایت بهداشت در جوامع مختلف متغیر می‌باشد. همچنین ناباروری تنها به زنان ختم نمی‌شود. براساس مطالعات و پژوهش‌های انجام شده ۴۰ درصد ناباروری‌ها مربوط به مردان، ۵۰ درصد مربوط به زنان و ۱۰ درصد به موارد نامشخص اختصاص دارد.
علی‌رغم معالجات و یا گاه پس از سال‌ها زوج‌هایی به ناگهان صاحب فرزند شده‌اند که در مقابل این استثناها علم پاسخی نداشته و از آن با عنوان «شانس» یاد کرده است.
● بیماری‌ها و حکمت الهی:
به هر پدیده و یا اتفاقی که در زندگی انسان رخ می‌دهد نمی‌بایست از یک زاویه نگریست، چه بسا بسیاری از ناملایمات و دشواری‌ها وسیله‌ای برای ارتقا و تعالی آدمی بوده که در آغاز از پیدایش آن ناخرسند بوده و پس از گذشت زمان به فواید و اهمیت آن پیبرده است، چنانکه بسیاری از مفاخر و مشاهیر در خاطرات خویش از نقش مثبت سختی‌‌ها و وقایع ناگوار در پیشرفت زندگی و تعالی شخصیت خود سخن گفته و دیگران را نیز به این امر تشویق کرده‌اند که با روی باز به استقبال مشکلات و مسائل زندگی بشتابند و از «تهدیدهای» موجود برای خویش «فرصت» بسازند. به قول معروف اگر زندگی به سوی تو سنگ پرتاب کرد با آن سنگ‌ها برای خود خانه‌ای امن و محکم بساز.
هر انسانی باید این حقیقت را بپذیرد و باور کند که خوشبختی در درون اوست، به قول فئودور داستایوفسکی «برای کسی که درون تابناکی دارد، خورشید بیهوده می‌درخشد.»
تعریف سعادت و خوشبختی در نوع نگاه انسان به پیرامونش نهفته است و اوست که می‌بایست با مدیریتی مدبرانه از توفان بحران‌های زندگی کشتی خویش، خانواده و جامعه‌اش را به سلامت برهاند.
جهان صحنه آزمون آدمی است و فرصت حضور در این آزمون بسیار کوتاه و هر کس در این صحنه به نوعی مورد امتحان قرار می‌گیرد. پس این حقیقت بزرگ را نباید فراموش کرد و به شداید نباید اجازه داد تا عنان زندگی را از دست آدمی برباید.
هر انسانی داشته‌های بسیاری دارد که به قول رودکی «بسا کسا که به آن آرزومندند» لذا در کوران گرفتاری‌ها خویش را نباید باخت و همواره با یادآوری نعمت‌های بی‌شماری که از آن برخورداریم شاکر بوده و نگذاریم یاس و بدبینی‌ بر ما مستولی شود که بزرگترین دشمن انسان ناامیدی است.
این واقعیت که گاه خواسته‌های ما ممکن است ما را به سرانجام مطلوبی نرساند و چه بسا خیری در نرسیدن به برخی از امیال و آرزوها وجود داشته باشد از حلاوت تمناهای دنیوی می‌کاهد. توکل به خداوند و راضی شدن به رضای او بهترین پشتوانه زندگیست، زیرا آدمی از آینده خویش باخبر نیست و چه بسا در آنچه او ضرر می‌بیند منفعت‌های سرشاری وجود داشته باشد. مارگوت بیکل شاعره آلمانی می‌گوید: «از بختیاری توست شاید که آنچه می‌خواهی یا به دست نمی‌آید، و یا از دست می‌گریزد.»
یکی از بزرگان در این باره می‌فرمود چهل سال برخواسته‌ای اصرار می‌ورزیدم و در نمازهای شب آن را طلب می‌کردم و اجابت نمی‌شدم تا اینکه بر من روشن شد که اگر به آن خواسته می‌رسیدم به هلاکت می‌افتادم.
اگر آدمی با مشکلات پیش روی خویش با نگرشی ژرف و واقع بینانه روبرو شود، این مشکلات می‌توانند انگیزه‌ها و نیروهای خفته درون وی را بیدار کنند و به اون چشم بصیرت ببخشند. سهراب سپهری در این باره می‌گوید: ...« گاه زخمی که به پا داشته‌ام زیر و بم‌های زمین را به من آموخته است.
گاه در بستر بیماری من، حجم گل چند برابر شده است و ...»
(هشت کتاب- ص۲۹۶)
در زمانه ما خوشبختانه نظر به رشد فکری و فرهنگی جوامع واقعیت‌هایی مانند ناباروری به شکل منطقی‌‌تری مورد پذیرش اشخاص و خانواده‌ها قرار می‌‌گیرد، و از طریق آموزش مستقیم و غیرمستقیم شیوه‌های مواجهه با این مسئله و دیگر راهنمایی‌های لازم را در این خصوص به کسانی که در معرض این پدیده قرار می‌گیرند ارائه می‌شود. کسانی که چنین مشکلی در زندگی آنان پیش می‌آید می‌بایست با شکیبایی به درمان این امر برخاسته و در این راه از توکل به خدا و پیروزی از خرد غفلت نورزند. زیرا چه بسیار اتفاق افتاده است که با مرور زمان و یا بر اثر توسل زوجی صاحب فرزند شده‌اند، در حالی که تمام پزشکان معالج آنها این امکان را منتفی دانسته‌اند.
قرآن کریم نازایی را در موارد «نامشخص» به لحاظ علمی امری قطعی و لاینحل نمی‌داند و از این‌رو انسان‌ها را به لطف و رحمت الهی نوید می‌بخشد تا با عمل صالح و ذکر کثیر شایستگی این موهبت و مرحمت الهی را بیابند.
در آیین اسلام نیز شاهد نمونه‌هایی در این خصوص هستیم که نشانگر حکمت و مصلحت الهی است. چنانکه با مطالعه سیره امام هشتم حضرت امام رضا (ع) در می‌یابیم که آن حضرت در سال ۱۹۵ هجری قمری و بنا بر روایات در حالی که ۴۲ سال از عمر شریفشان می‌گذشت صاحب فرزند شدند و ولادت مبارک حضرت امام محمدتقی (ع) بر نگرانی شیعیان آن حضرت نسبت به موضوع جانشین ایشان پایان بخشید.
(منتهی الامال- ص۹۳۷)
این نکته با مقایسه حضرت امام رضا (ع) و سایر ائمه علیهم السلام پیش از ایشان و نیز با در نظر گرفتن آنکه در آن زمانه ازدواج زود هنگام و صاحب فرزند شدن نیز تابع همین قاعده بوده است، امری است که می‌تواند پرسش برانگیز باشد و پاسخ این پرسش بزرگ حکمت‌هایی است که خداوند حکیم به آن آگاه است.
مورخان تاریخ شهادت حضرت امام رضا (ع) را ۵۵ سال ذکر کرده‌اند در حالی که فرزند ایشان در آن هنگام ۷ ساله و بنا به روایاتی نزدیک ۸ سال سن داشته است که این نکته از شگفتی‌های زندگانی امام هشتم (ع) است.
(سیرالائمه -ج -۴ ص ۱۰۴)
نکته مهم دیگر در این باره این است که ناباروری می‌تواند ذهن انسان را به اندیشیدن در هستی و تنوع پیچیده آن که جلوه‌ای از قدرت و عظمت خالق یکتاست، رهنمون شود. این تدبر در آیات و نشانه‌‌ها می‌تواند موجب نزدیکی افزون‌تر انسان به خدا بشود و به او مدد برساند تا چشم تماشا بازگشاید و آنچه را که همگان از دیدنش عاجزند باز بیند. آیا یکی از دلایل ناباروری نمی‌تواند مهر بیش از اندازه به فرزند باشد، چندان که آدمی را از خالق خویش غاقل کند. به راستی چرا خداوند پس از سال‌ها انتظار هنگامی که اسماعیل را به حضرت ابراهیم می‌بخشد در مقام امتحان از او می‌خواهد که فرزندش را که دلبند اوست قربانی کند؟
● کلید نیایش و انسان معاصر
پیشرفت‌های فراوان و شگفت علمی اگرچه می‌بایست چشم انسان را به حقایق هستی بیشتر بازگشاید و به ایمان و خضوع و خشوع او در برابر خالق بزرگ جهان بینجامد اما به نظر می‌رسد که برخی از انسان‌ها از این طریق نه تنها به مراتب بالاتری صعود نکرده‌اند، بلکه در طریق وارونه گام نهاده و دچار سقوطی دهشتناک شده‌اند که حاصلی جز سردرگمی، افسردگی و پوچ انگاری آنان در پی نداشته است.
علم زدگی پدیده‌ای است که در آن انسان‌های کم ظرفیت و بی‌اطلاع چنین می‌پندارند که کلید حل مشکلات آنها فقط و فقط در گرو علم است و اگر علم برای حل مشکلی راهی پیش روی آنها نگذارد، پس راه‌حل دیگری وجود ندارد. این اشخاص از آنجا که اطلاعات علمی اندکی دارند با مشاهده پیشرفت‌های تکنولوژیک به حس کاذب غرور علمی دلخوشند و می‌کوشند برای تمام پدیده‌ها دلایل مادی بتراشند و در سایه توجیهاتی سطحی و ساده انگارانه خود را از آسمان بی‌نیاز می‌دانند. در حالی که دانشمندان به هر اندازه که بر علم و آگاهی آنان افزوده می‌شود به خداوند خالق هستی ایمان راسخ‌تری می‌یابند و در برابر عظمت او سر تعظیم فرود آورده و به تحسین و تمجید آثار صنع آفریدگار یکتا می‌پردازند.
تحقیقات پژوهشگران امروزه این واقعیت بزرگ را به اثبات رسانده که دعا نقش بسیار موثری در سلامت و بهبود زندگی انسان دارد. براساس پژوهش‌های علمی حتی دعا برای بهبود دیگران موثر واقع می‌شود و همچنین از نظر علمی ثابت شده است که شنیدن آیات قرآن و ادعیه در کاهش درد و غلبه بر بیماری‌ها بسیار موثر و مطلوب است.
پروفسور الکسیس کارل فیزیولوژیست و زیست شناس که موفق به کسب جایزه نوبل و بسیاری از جوایز و افتخارات در زمینه علم پزشکی شده است در کتاب‌هایی که به رشته نگارش درآورده است از جهل انسان نسبت به خویش و لازمه خودشناسی که مقدمه خداشناسی است سخن گفته است. وی بر این باور است که: «باید به‌پاخاست و پیشروی کرد و خود را از قیود تکنولوژی کور رهانید و تمام نیروها و استعدادهای سرشتی خود را به فعالیت واداشت.»
(انسان موجود ناشناخته- ص ۳۵۸)
● فرهنگ نذر و توسل:
نه تنها در جامعه ما که جامعه‌ای دین باور است بلکه در تمام جوامع جهان آن‌گاه که همه درها بسته دیده می‌شود و دیگر از پزشک و دارو و درمان کاری ساخته نیست، آدمی رو به آسمان می‌آورد و طلب خویش را با معبودش که قادر و توانا به مفهوم مطلق کلمه است در میان می‌نهد.
در سرزمین‌ ما شیعیان همواره در تنگناهای زندگی خویش با نذر و توسل به اهل بیت (ع) چه بسیار حاجت گرفته‌اند و هنوز هم هستند کسانی که خالصانه و با اعتقادات کامل رو به این درگاه آورده و کامروا باز می‌گردند.
پروفسور الکسیس کارل در رساله «نیایش» از تاسیس بیمارستانی در منطقه لورد LOORD فرانسه سخن گفته است که این منطقه زیارتگاهی برای مسیحیان است و کار این بیمارستان مطالعه بر روی شفا یافتگان و ثبت این موارد است که امید می‌رود روزگاری نظیر چنین بیمارستانی در ایران نیز تاسیس و راه‌اندازی شود تا تحقیقات علمی این مرکز پاسخی باشد به منکران و دیر باوران، و ادله دلپذیری باشد برای مومنان و خدا باوران. خصوصا آنان که مهر اهل بیت (ع) را در دل دارند و از این آستان مقدس چه حاجت‌ها که نگرفته‌اند.
در این سرزمین پهناور کسی را سراغ نمی‌توان یافت که در خانواده‌اش، شخص یا اشخاصی از طریق نذر و توسل به خواسته‌اش نرسیده باشد و نذورات مردم خصوصا در ایام مذهبی بهترین گواه و برهان این مدعاست.
واقعه شگفت ولادت حضرت عیسی مسیح (ع) که خداوند متعال در سوره مبارکه مریم بدان اشاره کرده است برای خردمندان پیام امیدی است که هیچ امری از قدرت خدا خارج نیست.
نگارنده این مطلب از نزدیک کسانی را می‌شناسد که علی‌رغم سال‌ها معالجه و صرف هزینه‌های گزاف آن‌گاه که هیچ نتیجه‌ای نگرفتند و از همه درها رانده شدند، با نذر و توسل به نحو شگفت انگیزی صاحب اولاد شدند و اینکه همه ساله در ایام مرتبط با نذر خویش، با دل و جان نذرشان را ادا می‌کنند و اعتقادات دینی آنان نسبت به گذشته بیشتر محکم و پابرجا شده است.
کامران شرفشاهی
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید