چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

نامه امام حسین (ع) به برادرش محمد بن حنفیه وجماعتی از بنی هاشم


نامه امام حسین (ع) به برادرش محمد بن حنفیه وجماعتی از بنی هاشم
((بسم اللّه الرحمن الرحیم : فان من لحق بی استشهد ومن لم یلحق لم یدرك الفتح ))[۱] . ((هر كس به من ملحق شود, به شهادت می رسد وهر كس تخلف كند, به فتح وپیروزی نمی رسد)) . ایـن نـامـه را امـام حـسـین (ع) از مكه برای برادرش ((محمد بن حنفیه )) وجماعتی ازبنی هاشم نوشته اند. حـدیـث از امـام صـادق (ع) نـقل شده وسند در غایت صحت است وبعضی تصوركرده اند كه نامه را حضرت از كربلا نوشته كه اشتباه است .
●تحلیل نامه امام (ع)
این نامه در عین اختصار, حاوی مطالب ارزشمندی است كه باید به آن توجه شود:
۱ ) علم امام حسین (ع) به شهادت خود واصحابش . در مـنـاسـبتهای مختلف در این كتاب متذكر شدیم كه حضرت , مساله كشته شدن خودرا مطرح كـرده اسـت از جـمـله : در نامه ای به ((عبداللّه بن جعفر)), در ملاقات با((محمدبن حنفیه )), در گـفتگو با ((ابا هرم )) در بر خورد با ((عمرالاطرف )) ودر سخن با ((ام سلمه وابو محمد واقدی )) ودهـهـا مورد دیگر, به كشته شدن خود تصریح كرده اندوعلت اصرار اصحاب بر نرفتن امام (ع) به كوفه برای همین بود كه از پیامبر(ص )وامیرالمؤمنین (ع) شنیده بودند كه در عراق حسین (ع) را خواهند كشت .
در اصول كافی , بابی داریم تحت عنوان ((باب ان الائمهٔ (ع) یعلمون متی یموتون )), امام صادق (ع) می فرماید: ((ای امام لا یعلم ما یصیبه والی ما یصیر, فلیس ذلك بحجهٔ للّه علی خلقه ))[۲] . ((هر امامی كه نداند چه اتفاقی برای او می افتد وكارش به كجا منتهی می شود,این حجت خداوند بر مردم نیست )).
۲) پـایـان كـاررا برای همه روشن كرده است كه همه كشته می شوند وهر كس برای هدف دیگری آمده , از همینجا بر گردد, فردا عده ای نگویند ما به طمع حكومت وریاست رفته بودیم ولی مطلب عـوض شـد, لـذا در مـراحل مختلف , بیعت را ازاصحاب برداشت كه هر كس می خواهد برود, برود وقـتی خبر شهادت ((حضرت مسلم )) رسید, فرمود: ((من احب منكم الا نصراف فلینصرف , لیس علیه منا ذمام ))[۳] .
و شاهدش هم كلمات اصحاب در شب عاشورا خطاب به امام حسین (ع)است كه آگاهانه این راه را انـتخاب كردند امام (ع) در شب عاشورا خطاب به ((بشر بن عمرحضرمی )) فرمود:((خبردار شدم كـه فـرزنـدت در سر حدات ری اسیر شده , من بیعت خودرا از تو برداشتم , برو در آزادی فرزندت تلاش كن )) اما او در پاسخ گفت : ((اكلتنی السباع حیا ان فارقتك یا ابا عبداللّه ))[۴] . ((زنده , زنده طعمه درندگان شوم اگر دست از یاری تو بر دارم ای حسین ))!. ((زهیر بن قین بجلی )) گفت : ((واللّه لـوددت انی قتلت ثم نشرت ثم قتلت حتی اقتل كذا الف قتلهٔ وان اللّه یدفع بذلك القتل عن نفسك ))[۵] . ((دوسـت دارم هـزار مـرتـبـه كشته شوم وآنگاه زنده شوم تا بدینوسیله خداوندقتل را از شما دفع كند)). ((مسلم بن عوسجه )) برخاست وچنین گفت : ((لا ابرح حتی اكسر فی صدورهم رمحی واضربهم بسیفی ما ثبت قائمه بیدی ))[۶] .
((از شـمـا دست بر نمی دارم مگر آنكه نیزه ام را در سینه آنان بشكنم وتا جان دارم با شمشیر با آنان بجنگم )). ((سعید بن عبداللّه حنفی )) چنین گفت : ((واللّه لا نـخـلـیـك حتی یعلم اللّه انا قد حفظنا نبیه محمدا(ص ) فیك , واللّه لوعلمت انی ا قتل ثم احیی ثم احرق حیا ثم اذر یفعل بی ذلك سبعین مرهٔ ما فارقتك ))[۷] . ((بـه خـدا سـوگند! از شما دست بر نمی دار تا یقین كنیم كه سفارش پیامبر(ص )رادر مورد شما رعـایـت كـرده ایـم به خدا! اگر هفتاد مرتبه كشته شوم سپس زنده شوم ,آنگاه مرا بسوزانند (باز) دست از یاری تو بر نمی دارم )). لـذا آنـانـی كـه برای مطامع دنیوی آمده بودند, زودتر وحتی در بین راه ,حضرت را تنها گذاشته ورفته بودند:
مدعی خواست كه آید به تماشاگه راز
دست غیب آمد وبر سینه نا محرم زد.
۳) بعد از شهادت حسین (ع) امید فتح وپیروزی برای كسی نیست , چنانچه می بینیم بعد از واقعه كـربـلا, حـركـت های زیادی انجام شد, ولی موفقیتهای كامل به دست نیامد, ((قیام توابین , واقعه حـره , قـیـام زید ویحیی )) از همین قبیل است كه در نوبه خود در رسوایی حكام اموی , تاثیر داشت ولـی نـتـوانست ریشه حكومت اموی رابخشكاند سید الشهدا(ع) در پیش بینی از آینده ومشكلات وستمهایی كه مردم خواهند دید در صبح عاشورا چنین فرمود: ((ایـم اللّه , لا تـلـبـثون بعدها الا كریث ما یركب الفرس حتی تدور بكم دور الرحی وتقلق بكم قلق المحور, عهد عهده الی ابی عن جدی (ص )))[۸] .
((به خدا سوگند! بعد از من , فرصت چندانی پیدا نمی كنید مگر آن مقداری كه اسب سوار, سوار بر اسـب شـود وبعد آسیاب زمانه شمارا می چرخاند ونرم ودچاراضطراب می كند, این خبری است كه پدرم از رسول خدا(ص ) به من داده است )).
پی‌نوشتها:
۱) كامل الزیارات :باب ۲۳/۷۵ ملهوف ,۲۷بحار, ۴۵/۸۵الامام الحسین واصحابه ,۶۱.
۲) كافی , ۱/۲۵۸ ((باب ان الائمهٔ (ع) یعلمون متی یموتون )).
۳) طبری , ۵/۳۹۸ ابصار, ۴۸.
۴) ابصار, ۱۰۳.
۵) ابصار, ۶۲ ـ ۹۷ طبری , ۵/۴۱۹.
۶) ابصار, ۶۲ ـ ۹۷ طبری , ۵/۴۱۹.
۷) طبری , ۵/۴۱۹ ابصار, ۱۲۶.
۸) ملهوف , ۴۲ ابصار, ۱۲.
منبع : بلاغ


همچنین مشاهده کنید