سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

مهدی قلی خان هدایت


مهدی قلی خان هدایت
مهدی قلی مخبرالسلطنه نمونه یك محافظه كار افراطی است كه با هر شكل از تغییر و دگرگونی در جامعه به طور جدی مخالفت می كرد. همچنین او با انواع نمودهای مشاركت مردم در صحنه های تصمیم سازی و دخالت در امور كشور - مثل روزنامه، حزب، انتخابات، رای و...- مخالف بود. سیاست ورزی و ورود به امور كشورداری را به طور دربست در شأن اشراف و خاندان های اشرافی می دانست. در روز هفتم شعبان ۱۲۸۰ قمری (اواخر سال ۱۲۴۲ شمسی) به دنیا آمد. پس از تحصیل مقدماتی در چهارده سالگی به آلمان رفت.
تحصیل قابلی در آلمان نكرد. واقعیت اینكه در درون مهدی قلی نوعی كشش و بستگی عمیق نسبت به تبار و ارزش های طبقه ای وجود داشت كه نمی گذاشت او در نكته دیگری متمركز شود. وقتی در سال ۱۲۹۷ به ایران بازگشت، زیر نظر برادرش مرتضی قلی خان رئیس پست شد. در سال ۱۳۱۶ قمری و در دوران مظفرالدین شاه شغل ریاست تلگرافخانه و گمرك آذربایجان به او واگذاشته شد كه نان و آب دار بود. گمرك در آن سال ها به دلیل وام دربار به روسیه در اختیار همسایه شمالی بود. مهدی قلی خان از همین جا روابط مناسبی با عوامل روسی در ایران برقراركرد كه بعدها (مثلاً در زمان استانداری آذربایجان) به كار آمد. در سال ۱۳۲۱ قمری، وقتی امین السلطان صدراعظم مقتدر عزل شد، مهدی قلی خان وفادارانه به او پیوست تا پس از پایان دادن به فریضه حج، به چین، ژاپن، مصر و... آمریكا سفر كنند. بنابراین در این سفر و در آغاز قرن بیستم میلادی هم عظمت و قدرت آمریكا و هم پیشرفت كشور شرقی ژاپن را به چشم دید و شیفته این هر دو شد. در تاریخ معاصر ما به نظر می رسد مهدی قلی خان نخستین زمامدار یا حتی روشنفكری باشد كه مدل پیشرفت ژاپنی را چماقی كرد تا حس حقارت ما را تحریك كند. امین السلطان و مهدی قلی خان كه در ملاقات با امپراتور ژاپن دچار حیرت ناشی از كاردانی، سادگی و تدبیر شدند، متوجه نبودند كه خود و خاندان آنان مشكل و مانع اصلی توسعه ملی هستند.۱ در بازگشت از این سفر مهدی قلی خان آبدیده شده بود.
جالب آنكه نیمی از دنیا را زیر پا گذاشته بود اما هنوز از ته دل به كم كردن نفوذ اشراف در امور ملی اعتقاد نداشت. در بازگشت سر از خلوت شاه درآورد. چگونه؟ معلوم نیست. لابد به دلیل تبار اشرافی و سپس داشتن چیزی كه مظفرالدین شاه شیفته آن بود: دنیادیدگی و نقل حكایت های سرگرم كننده یك ویژگی دیگر هم داشت كه شاه خیلی می پسندید: برخلاف بقیه فرنگ رفتگان و آنان كه دم از ترقی ملك می زدند، مهدی قلی خان خود را خداترس و اهل توجه به حلال و حرام نشان می داد. به هر روی این فرصت را یافت كه زیر كرسی كاخ گلستان با شاه هم كلام شود و از تحول های ژاپن، آمریكا و چین داد سخن بدهد. بدون این كه كلمه ای در مورد مانع اصلی توسعه سیاسی یعنی زیرساخت های قدرت در كشور و لزوم دستكاری در این زیرساخت ها چیزی بگوید.
در ماجرای گرفتن دستخط مشروطه، نوشتن نظامنامه انتخابات و آیین نامه اجرایی مجلس، مهدی قلی خان كارهای مهمی كرد. حتی در دوران بسیار دشوار محمدعلی شاه كه بسیار مایل بود بساط مشروطه را جمع كند، به میان افتاد تا شاید مانع شود كه نشد. پیش از آن در چند كابینه مشروطه وزیر بود و یك بار استاندار آذربایجان شد و با به توپ بستن مجلس به اروپا رفت و پس از پایان كار محمدعلی شاه، در سال ۱۳۲۷ قمری از اروپا یكسره به تبریز و عمارت حكومتی بازگشت. دو سال بعد باردیگر به اروپا رفت و بیش از دو سال ماند. در سال۱۳۳۰ قمری حكومت فارس را پذیرفت كه بی حادثه هم نبود.
سال ۱۳۳۷ قمری (۱۲۹۴ شمسی) به تهران بازگشت و این بار چند سالی در بیكاری مشغول كتاب بود. دو سال بعد از تهران وكیل شد. بعد هم دوبار به وزارت رسید تا برای بار سوم والی آذربایجان شود. در این ماموریت توانست كار خیابانی را تمام كند و خلعت بگیرد. این بار چون كودتای انگلیسی روی داد چندان در تبریز نماند. اما ستاره او با بر هم خوردن بساط قاجار هم افول نكرد. باز توانست خود را تطبیق دهد (هنر مهدی قلی خان همین تطبیق بود) و سه چهار باری در كابینه هایی كه رضاخان وزیر جنگ یا نخست وزیر بود عضویت یافت. در سال ۱۳۰۶ شمسی نخست وزیر هم شد. در دوران رضاشاهی هدایت از نظر طول نخست وزیری ركورددار شد: شش سال و سه ماه و ۱۲ روز. این هم كارنامه دولتی مهدی قلی خان هدایت: وزارت دارایی- یك بار، وزارت كشور - یك بار، وزارت فرهنگ (علوم) - چهار بار، وزارت دادگستری- پنج بار، وزارت فوائد عامه - پنج بار، نخست وزیر - چهار بار، استاندار آذربایجان - سه بار و استاندار فارس یك بار. به اضافه نمایندگی مجالس شورا و سنا و مقام های قضایی.۲ او حتی در دوران محمد رضاشاهی هم از نظر سیاسی بیكار نماند. به این ترتیب در طول ۹۵ سال عمر و۵۳ سال كار، مهدی قلی خان به شش پادشاه خدمت كرد.
شگفتا كه در این دوران دراز نه زندانی شد، نه به طور جدی تهدید و نه اموال او به مصادره رفت. او توانست از میان حوادث پرمخاطره ای چون حوادث مشروطه، ویرانی مجلس، جنگ جهانی اول (و حوادثی چون كشتار كمیته مجازات)، قیام های منطقه ای، پیامدهای كودتای رضاخانی و... اشغال ایران خود را به سلامت عبور دهد و در عین حال هم محترم باشد و هم مقام مسئول بماند. اهل كتاب هم بود. از همه معروف تر همان «خاطرات و خطرات» است. كتابی هم در موسیقی قدیم دارد كه ندیدم. یك كتاب در دستور زبان فارسی، یكی درباره ترجمه (فوایدالترجمان) و سفرنامه ای به نام «تشرف به مكه معظمه»، جزوه ای در مورد صنعت گراورسازی (در آلمان آموخته بود و در تهران كارهایی می كرد) و چند اثر دیگر از او باقی است.
علی اكبر قاضی زاده
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید