سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

شایع است که... - RUMOR HAS IT...


شایع است که... - RUMOR HAS IT...
سال تولید : ۲۰۰۵
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : فرانک کاپرای سوم، پولا واینستاین و بن کاسگروو
کارگردان : راب راینر
فیلمنامه‌نویس : تد گریفین
فیلمبردار : پیتر دمینگ
آهنگساز(موسیقی متن) : مارک شیمن
هنرپیشگان : جنیفر انیستن، کوین کاستنر، شرلی مک‌لین، مارک رافالو، کریستوفر مک‌دانلد، منا سوواری و ریچارد جنکینز
نوع فیلم : رنگی، ۹۶ دقیقه


̎سارا هایتنگر̎ (انیستن) با نامزدش، ̎جف دیلی̎ (رافالو) برای شرکت در عروسی خواهرش، ̎آنی̎ (سوواری) از نیویورک به پاسادانای کالیفرنیا می‌رود. او خیلی زود باخبر می‌شود که فارغ‌التحصیل (کتاب و فیلم) با الهام از زندگی مادربزرگش، ̎کاترین̎ (مک‌لین̎ و مادرش شکل گرفته است. اما آیا مردی که هم مادربزرگ و هم مادرش دل‌باخته‌اش شده بودند، دوست خانوادگی، ̎بو باروز̎ (کاستنر) است؟ به‌خصوص که ̎بارزو̎ که ̎بارزو̎، آرام‌آرام، توجه خود ̎سارا̎ را نیز جلب کرده...
● یکی از شوخی‌های بازیگر (رابرت آلتمن، ۱۹۹۲) به تلاش‌ باک‌ هنری یکی از نویسندگان فیلم‌نامهٔ فارغ‌التحصیل (مایک نیکولز، ۱۹۶۷) برای سرهم کردن دنباله‌ای برای آن فیلم اختصاص دارد. شایع است که... را می‌توان حاصل تحقق آن شوخی دانست. صحنهٔ آغازین فیلم، نمونه‌ای موفق از ارائهٔ اطلاعات به مخاطب در مورد زمینهٔ داستان و آماده کردن او برای حوادث بعدی است، که فیلم‌ساز در آن از وقایع زمان نگارش رمان فارغ‌التحصیل (۱۹۶۳) و حال و هوای آن سال‌ها، بیشترین استفاده را در این زمینه می‌برد. این صحنه هم‌چنین با توجه به شعار تبدیل تبلیغاتی فیلم (برمبنای شایعه‌ای واقعی) سهم عمده‌ای در تبیین موقعیت شایعه به‌عنوان عامل اصلی پیش‌برد روایت دارد. اما در ادامهٔ فیلم کمتر نشانی ازا چنین صحنه‌های ریزبافتی می‌توان یافت. یکی از عوامل اغتشاش موجود در ساختار کنونی فیلم، جابه‌جائی‌هائی است که در گروه سازنده، درست چند روز پیش از آغاز فیلم‌برداری، پیش‌ آمد. بر اثر این تغییرات بود که گریفین، نویسندهٔ فیلم‌نامه که قرار بود این نخستین تجربهٔ کارگردانی‌اش باشد، بنا به تصمیم تهیه‌کنندگان که از حاصل کار اطمینان چندانی نداشتند، جای خود به راینر سپرد. به دنبال تغییر کارگردان، فیلم‌بردار هم تغییر کرد و بعضی نقش‌ها در فیلم‌نامه بازنویسی شد. فیلم در طرح رابطهٔ انیستن/ کاستنر، موضعی فراتر از اخلاقیات مرسوم اتخاذ می‌کند، ولی در ادامه با قیاس زندگی دو خواهر (انیستن و سوواری) و موضع‌گیری به فع استقرار رابطهٔ عاشقانه در قالب ازدواج و تشکیل خانواده (و تأکیدش بر لزوم حفظ ارزش‌های خانوادگی)، از موضع بی‌طرفانهٔ اولیه‌اش عدول می‌کند. از این‌رو است که با وجود فکر اصلی درخشان داستان و بعضی درخشش‌های لحظه‌ای، در نهایت باید فیلم را در حد کارهای اخیر راینر مثل الکس و اما (۲۰۰۳)، در اردامهٔ سیر نزولی این فیلم‌ساز از اوایل دههٔ ۱۹۹۰ به این طرف، و هم‌چنان با فاصله‌ای بعید از کارهای برجسته‌اش در عرصهٔ کمدی‌های عاشقانه چون هنگامی که هری، سلی را ملاقات کرد (۱۹۸۹)، ارزیابی کرد. انیستن که پیش از این، پس از دوره‌ای سردرگمی، حتی در نقش نچسب زن افسون‌گر در از خط خارج شده (میکائل هافستروم، ۲۰۰۵) هم ظاهر شده بود، این‌جا به قالب نقش آشنایش در مجموعهٔ تلویزیونی دوستان (۱۹۹۴ ـ ۲۰۰۴) که او را به شهرت رساند، بازمی‌گردد. کاستنر در نقش یک مرد میان‌سال جذاب، ثروتمند و بی‌پروا (که گوشهٔ چشمی به جنجال‌های زندگی خصوصی بیل کلینتن هم دارد)، هم‌چون حُسن خشم (مایک بیندر، ۲۰۰۵) خود را در عرصهٔ ژانر کمدی عاشقانه موفق نشان می‌دهد و به این ترتیب موفق می‌شود تا حدی از شکست‌های پیاپی سالیان اخیرش فاصله گیرد. کتی بیتس در صحنه‌ای، بدون ذکر نامش در عنوان‌بندی ظاهر می‌شود. در راستای شوخی‌های فرامتنی فیلم، جرج همیلتن ستارهٔ کمدی‌های عاشقانهٔ چند دههٔ پیش حضوری کوتاه در نقش خودش دارد.


همچنین مشاهده کنید