پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

تحلیل نهائی - FINAL ANALYSIS


تحلیل نهائی - FINAL ANALYSIS
سال تولید : ۱۹۹۲
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : برادران وارنر
کارگردان : فیل جونو
فیلمنامه‌نویس : وسلی استریک، بر مبنای داستانی نوشتهٔ رابرت برگر و استریک
فیلمبردار : جاناتان کراننوت
آهنگساز(موسیقی متن) : جرج فنتن
هنرپیشگان : ریچارد گیر، کیم بیسینگر، اوما تورمن، اریک رابرتس، پل گیلفویل، کیت دیوید و رابرت هارپر
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۵ دقیقه


ـ سن فرانسیسکو، ̎ آیزاک بار̎ روانکاو (گیر)، بیماری به نام ̎دایانا بیلور̎ (تورمن) دارد که سعی می‌کند ̎ آیزاک̎ را به دیدار از خواهرش، ̎هیتر اوانز̎ (بیسینگر) راضی کند. سرانجام ̎هیتر̎ به سراغ ̎ آیزاک̎ می‌رود و به او می‌گوید که ̎دیانا ̎ در بچگی مورد اذیت و آزار پدرشان قرار گرفته و در پی یک آتش‌سوزی که بعداً رخ داده و عاملشان را تلویحاً ̎ دایانا ̎ دانسته‌اند، پدرشان جان خود را از دست داده است. در این میان رابطهٔ ̎ آیزاک̎ و ̎هیتر̎ صمیمی‌تر می‌شود. ̎جیمی̎ (رابرتس) محبوب ̎هیتر̎ که به او مشکوک شده، با او درگیر می‌شود و ̎هیتر̎ او را با دامبل می‌کشد. ̎هیتر̎ را متهم به قتل می‌کنند ولی وکیلش، ̎مایک اوبراین̎ (گیلفویل) که با ̎ آیزاک̎ کار می‌کند، دفاع از او را بر عهده می‌گیرد و در نهایت ̎هیتر̎ را به یک بیمارستان بیرون بیاورد، رفته رفته به این نتیجه می‌رسد که ̎هیتر̎ با نقشه‌ای پیچیده در واقع از خواهرش سوء استفاده کرده است. در این فاصله‌ ̎هاگینز̎ (دیوید)، کارآگاه پلیس به ̎ آیزاک̎ شک کرده ولی تا وقتی دامبل را پیدا نکرده‌اند نمی‌تواند چیزی را ثابت کند. ̎دایانا ̎ به ̎هیتر̎ کمک می‌کند تا از بیمارستان فرار کند. ̎هیتر̎ در یک برج فانوس دریائی با ̎هاگینز̎ قرار می‌گذارد تا دامبل را به او تحویل دهد. اما ̎ آیزاک̎ به موقع سر می‌رسد و به ̎هیتر̎ می‌گوید که می‌داند دختری که توسط پدرشان مورد اذیت و آزار قرار گرفته او بوده است و نه ̎دایانا ̎ ... در تعقیب و گریزی که پیش می‌آید، ̎هیتر ̎ بر اثر سقوط از برج می‌میرد و ̎دایانا ̎ نیز از هر گونه نقشی در مرگ ̎جیمی̎ مبرا می‌شود ولی به نظر می‌آید که او هم مثل خواهرش چندان آدم متعادلی نیست.
ـ این مدتی پروژهٔ جان بورمن بود. در دستان جونو، خبری از کیفیت‌های هذیانی‌ای که بورمن به لوکیشن‌های ساحل غربی در درست به هدف (۱۹۶۷) بخشید، نیست. سن فرانسیسکو به کلی نمادگونه باقی می‌ماند و البته این روشی ساده برای تداعی خاطرهٔ، اگرنه روحیهٔ، آن تریلر کالیفرنیائی بزرگ سینما، سرگیجه ( آلفرد هیچکاک، ۱۹۵۷)، است. در اینجا تداعی‌های فیلم هیچکاک صرفاً باعث می‌شوند تو خالی بودن خود این تجربه برجسته شود. مشکل اصلی، فیلمنامهٔ پر پیچ و خم استریک است. اگرچه به هر حال گشایش گره‌ها لذت‌بخش است، اما ظاهراً گره و پیچ و خم تنها دلیل وجودی فیلم بوده است و جائی برای کاوش هرگونه ابهام در رابطه روانکاو / گیر و خواهران مسئله‌دار وجود ندارد؛ خطائی کشنده چرا که فیلم بر محور غیر قابل شناخت بودن این دو زن می‌چرخد. در نهایت به نظر می‌رسد ادعای بورمن صحیح باشد که علت از دست دادن تحلیل نهائی این بود که برادران وارنر و گیر فیلم سبک و راحت‌تری از آنچه او می‌خواست، می‌طلبیدند. در نهایت فیلم به رشته‌ای همگون و کمابیش بی‌هویت از تریلرهای روان‌شناختی پیش از خود، لبهٔ ناهموار ریچارد مارکواند، ۱۹۸۵؛ بی‌گناه فرض می‌شود آلن ج. پاکولا، ۱۹۹۰؛ در هم شکستهٔ ولفگانگ پترسن، ۱۹۹۱ و فریب خورده‌ٔ دیمی ین هریس ۱۹۹۱، می‌پیوندد که معمولاً به آنها بر چسب (هیچکاک)ی الصاق می‌شود.


همچنین مشاهده کنید