پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


رسانه ها و مطالبات بی پاسخ شهروندان


رسانه ها و مطالبات بی پاسخ شهروندان
به رغم همه تعاریف حاشیه یی که امروزه در محافل آکادمیک وجود دارد، فلسفه پیدایش رسانه ها یک چیز بیشتر نیست؛ اطلاع رسانی. نه کلامی بیش و نه کلامی کم، این جامع ترین تعریفی است که می توان از رسانه ارائه داد که نیست، جز ابزاری برای بیان اخبار.
تعاریف متنوع و گوناگون دیگری هم که در جهان امروز از رسانه ارائه داده می شود همگی در چارچوب همین تعریف است که به سیاق اصول آکادمیک بسط و شرح یافته اند.
انسان در زندگی اجتماعی نیاز شدیدی به ارتباط داشته و تنها از این طریق بوده که نیازهای فردی و اجتماعی خود را برآورده کرده است. انسان از همان آغاز برای برقراری ارتباط و رساندن پیام خود به دیگران، شیوه های گوناگونی را به کار برده است؛ از اشارات، کلمات و اشاره های رمزی اولیه، تا استفاده از پیشرفته ترین و در عین حال پیچیده ترین وسایل ارتباطی مدرن امروزی و رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی که در طول تاریخ دارای سرعت بسیار کند و ناچیزی بوده اند و در عصر حاضر تحول چشمگیری یافته اند.
رسانه ها نقشی تعیین کننده در پیشبرد اهداف جوامع و به روزرسانی اطلاعات عمومی دارند و بر کسی پوشیده نیست که به غیر از آنها ، ابزار دیگری نمی تواند آگاهی های افکار عمومی را افزایش دهد.
رسانه تعریفی بین المللی و فراگیر دارد و نمی توان گمان کرد این تعریف قابل تغییر است. چه جوامع توسعه یافته و مدرن و چه جوامعی که هنوز رنگ توسعه را به خود ندیده اند، هر دو تعریفی اینچنین از رسانه را مشاهده کرده اند اما به کارگیری این تعریف و پایبندی به اصول آن موردی دیگر است.
در کشورهای توسعه یافته از رسانه ها استفاده های بهینه یی می شود. اطلاع رسانی در تمام سطوح جزء لاینفک فرآیند کار رسانه یی است و این رسانه ها هستند که ارتباط میان شهروندان و حکومت گران را به سادگی میسر می سازند.
این اما تنها مربوط به کشورهای مورد اشاره است و جوامع دیگر هرگز اینچنین نبوده اند و تغییر در تعریف رسانه از همین رهگذر پدید آمده است، حال آنکه رسانه ها یکی از تاثیرگذارترین ابزار در فرهنگ سازی جوامع مختلف به شمار می آیند و قدرت های بزرگ جهان هزینه های هنگفتی برای ارائه عقاید و نظرات خود روی رسانه ها می کنند.
پیدایش سینما در ابتدای قرن بیستم، ظهور رسانه های بی سیم نظیر رادیو و تلویزیون، تولید و انتشار نوارهای ویدئویی و راهیابی آن به خانه ها در دهه های آخر قرن گذشته و از همه مهم تر همگانی شدن و امکان دسترسی آسان به آنها و هم اکنون نیز پدیده شگفت انگیز ماهواره و شبکه های اینترنت از مظاهر تحول این صنعت در عصر حاضر بوده اند، که انسان تمام آنها را برای رسیدن به مقاصد مختلفی نظیر اطلاع رسانی، تعلیم و تربیت، فرهنگ سازی، هدایت و راهنمایی، افزایش آگاهی های اجتماعی و... به کار گرفته و می گیرد.
رسانه ها اما به موازات تعریف اطلاع رسانی خود که مسائل مهم را در افکار عمومی منعکس می کنند و داشتن نقش تعیین کننده در فرهنگ سازی در جوامع کمتر توسعه یافته،تعاریف تازه تری نیز یافته اند؛ تعاریفی که امروز در کسوت مستقل یا غیرمستقل بودن رسانه ها نمود می یابند.
حکومتگران تمامی اخبار خود را از طریق رسانه ها به گوش افکار عمومی می رسانند و شهروندان را از آنچه به انجامش مصمم هستند، مطلع می کنند. این اما یک جانب ماجراست و سوی دیگر آن شهروندان و مطالبات گسترده آنان است که باید به گونه یی مدون و هدفمند برآورده شود. رسانه ها اگر در اختیار مسوولان و نهادهای تحت امر آنها هستند به طور موازی باید در اختیار شهروندان نیز قرار گیرند تا مبادله افکار و آرای مختلف به شیوه یی صحیح و کارآمد میسر شود.
تنها کافی است یک روز به آنچه در رسانه های مختلف نوشتاری، دیداری و شنیداری منعکس می شود، دقت کنید.
انعکاس حجم وسیعی از اخبار نهادهای حکومتی و سایر نهادها و در مقابل میزان اندکی از طرح مطالبات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی فضای رسانه ها را به خود اختصاص داده است.
در اینجا بنا نیست مطالب گوناگون انتشار یافته از سوی رسانه ها که در حوزه های تربیتی، فرهنگی و... گردآوری شده اند، مورد واکاوی قرار گیرد که این خود مجالی طولانی طلب می کند اما هدف این است که میزان و نحوه انعکاس مطالبات شهروندان بررسی شود.
در شرایط فعلی تقریباً تمام رسانه ها بخشی را به انعکاس پیام های مردم در قالب پیام های تلفنی و ... اختصاص داده اند. این اما هرگز ثمربخش نبوده است، چرا که طرح مطالبات پاسخ می خواهد و این گونه است که با عدم پاسخگویی مسوولان به مطالبات شهروندان، رسانه فراموش می شود و گوشه انزوا می گزیند. آمارهای غیررسمی نشان از آن دارند که عمده نهادهای مسوول توجه چندانی به خواسته ها و مطالبات مطرح شده از سوی افکار عمومی در رسانه ها ندارند و تنها زمانی که نظری از سوی یک شهروند نهاد متبوع آنها را تخریب یا مخدوش کند به ارسال جوابیه اقدام می کنند.
سوال اینجا است که چرا رسانه هر روز بیش از روز قبل تعریف خود را به دست فراموشی می سپارد و چرا کمتر کسی خود را در مقابل مطالب درج شده از سوی افکار عمومی در رسانه ها پاسخگو می داند؟
این در حالی است که سامانه های پرهزینه ارتباط مردمی نیز کارایی کافی نداشته و بیشتر به ویترینی از عملکرد مدیران گوناگون بدل شده اند،
رسانه، ابزاری برای ارتباط بین شهروندان و مسوولان است نه نمایشگاهی از آنچه مردم باید بخوانند و نسبت به آن بی تفاوت باشند،
مسعود رفیعی طالقانی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید