پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به یک مستند، ساخته ژان روش


نگاهی به یک مستند، ساخته ژان روش
مستندهای قوم نگار یا قوم پژوهش از آن شكل آثار سینمایی محسوب می شوند كه در طول تاریخ افزون بر این كه موجبات شكل گیری آثاری جذاب و قابل تأمل را در زمینه سینما فراهم آورده اند، بلكه پلی بوده اند تا محققان و دانش پژوهان دیگر رشته های علوم انسانی و اجتماعی نیز بتوانند از آنها سود جویند.
نكته دیگری كه دراین میان قابل ذكر به نظر می رسد جامع العلوم بودن كارگردان مستندهای قوم پژوه است. آشنایی با جغرافیا ، سیاست ، مؤلفه های اجتماعی و ... جملگی از علومی به شمار می آید كه یك كارگردان قوم پژوه باید تا حدی كه به تحقیقات شكل گیری اثر مستند كمك كند با آنها دست و پنجه نرم كند.
برنامه مستند ۴ به تازگی در یكی از برنامه های خود فیلم شكار شیر با تیرو كمان را به كارگردانی ژان روش روی آنتن برد. روش یكی از اساتید سینمای مستند كلاسیك است كه تقریباً همه عمر خود را به ساخت مستندهای قوم نگار معطوف داشت.
این سینماگر فرانسوی مدت های طولانی دوربین خود را به میان مردم كشورهای آفریقایی برد و به ثبت زندگی ، مناسك و رسوم زندگی آنان پرداخت. روش در شیوه ساخت آثار خود به شگردهایی دست یافته بودكه تقریباً خود ویژه بود و این شگردها به او كمك كرد كه آثاری منسجم و یكدست را ارائه دهد و فیلم هایش در بسیاری از جشنواره های مطرح جهان جوایز مختلفی را نیز به خود اختصاص دهد.
ژان روش فارغ التحصیل دكترای ادبیات بود. اما از بدو فیلمسازی آنچه بیش از همه برایش ارزش و اهمیت داشت، چگونگی زندگی مردمانی بود كه شاید به دلیل دوربودن از تمدن مدرنیته آسیب پذیر به نظر می رسیدند. ژان روش دركنار آثار مختلفی كه در نقاط متفاوت آفریقا جلوی دوربین برد، در یكی از فیلم هایش به شكاری سنتی یعنی كشتن شیرهای مزاحم قبیله ها به وسیله تیر و كمان پرداخته است.
مستند شكار شیر با تیر وكمان در سال ۱۹۶۵ ساخته شده است. روش همچون بیشتر ساخته هایش در تولید این فیلم روش جالبی داشته كه كاركردهای مؤثر استفاده از این روش در جای جای فیلم، خود را به ما نشان می دهد.
روش برای ثبت لحظات این شكار به میان مردم قبیله ای در آفریقا رفته است و مدتی را آنجا به ثبت تصاویر پرداخته. سپس به كشورش بازگشته و پس از ظهور نگاتیوها دوباره به میان مردم آفریقایی بازگشته و فیلم هایی را كه از خود آنها تهیه كرده بود به آنها نشان داده است و از واكنش آنها هنگام تماشای این تصاویر فیلم گرفته.
او چندین بار این كار را انجام داده تا توانسته دوربین یك نگاه غربی متمدن را با زندگی بدوی مردم خطه محروم و فقیر آفریقا همسو كند. شاید مهم ترین خصلت این كار و تأثیر آن بر فیلم همین باشدكه دوربین به عنوان یك پدیده و ابزار جامعه مدرن در میان مردم آفریقایی به هیچ وجه عنصری بیگانه نیست. در همه لحظات فیلم این دروبین میان مرد حضور دارد و بدون آن كه مردم واكنش خاصی نسبت به آن نشان دهند تصاویر خاص خود را ضبط می كند. از دیگر سو رفت و آمدهای بسیار و ثبت تصاویر مختلف به روش این امكان را داده كه پلان های متنوعی را در اختیار داشته باشد، از همین روی فیلم نسبت به دیگر آثار ساخته شده در این زمینه ریتمی معقول دارد و تماشاگر را به هیچ عنوان مورد آزار قرار نمی دهد. از دیگر سو در این فیلم از مصاحبه و ارائه اطلاعات مستقیم از سوی افراد بومی به مخاطب خبری نیست.
روش همه اطلاعات را در قالب نریشن و به شكلی غیرمستقیم به تماشاگر ارائه می كند. حتی در حاشیه شكار شیر عناوینی مطرح می شود كه شاید معمولی به نظر برسد؛ اما در عمل ما را به كنه زندگی آدم هایی می برد كه شاید بررسی عقاید آنان در باب رسوم و سنت ها مفید بنماید. شاید در میان دیگر مستندسازان، روش در این شیوه ارائه اطلاعات با ژرژ فرانژو همراستا باشد كه تماشاگر را در دل واقعه با موقعیت ها آشنا می كند.
در این گونه اطلاعات ما به شكل مستند و طبیعی و آنچنان كه در فضای مستند كار وجود دارد با داده ها روبه رو می شویم و اطلاعات به شكل دسته بندی شده و ساختگی از سمت فیلمساز در اختیارمان قرار نمی گیرد. اینجاست كه باز تأكید می كنم در مستند شكار شیر با تیرو كمان، دوربین با مردم قبیله آفریقایی زندگی می كند و با آنها به تعامل می رسد. روش بسیار زیاد طرفدار سینمای مستند رابرت فلاهرتی بوده و سعی داشته به عنوان سینما ـ حقیقت به سینما واریته دست یابد. سینمایی كه با وجود حضور كارگران در پشت صحنه اما چندان واقعیت جلوی دوربین دستكاری نمی شود.
فیلم شكار شیر با تیر وكمان از ۳ قسمت عمده تشكیل شده است؛ بخش مقدمه، بدنه و نتیجه گیری. در بخش مقدمه برای این كه روش بتواند توجیهی منطقی برای چگونگی حضور دوربینش در میان قبیله آفریقایی كه به شكار می رود بیابد و بتواند میزانسن های قابل توجیهی را برای آن در نظربگیرد به عنوان یك فرد سوم شخص دوربین را میان كودكان می برد كه گویا این كودكان نسل بعد شكارچیان شیر با تیر و كمان هستند.
این كودكان به دوربین ـ هم شكل با چشم یك انسان ـ زل زده اند و مسحور به داستانی گوش می كنند كه این دوربین برای آنها تعریف می كند. بعد همین دوربین زاویه خود را باز كرده و میان بیابان ها می رود. ما در این بخش چندین نمای غیرمتصل به هم را درباره دشت ها و زندگی حیات وحش در آفریقا می بینیم كه شمایی كلی را از زندگی در آن منطقه در اختیارمان قرار می دهد. بعد آرام آرام فصل های مرتبط با بدنه فیلم آغاز می شود و ما وارد جزئیات چگونگی شكار شیر می شویم. خود همین بخش بدنه را نیز می توان به ۲ قسمت مجزا تقسیم كرد.
بخش اول به چگونگی آماده شدن مراحل شكار و مرحله دوم به انجام عمل شكار می پردازد. در بخش اول ما بیشتر با آداب رسوم افراد قبیله آشنا می شویم. این كه آنها به دلیل نداشتن مجوز برای كشتن شیرها با تفنگ تیر و كمان هایی را تدارك می بینند و به وسیله آن سراغ شیرها می روند. این افراد معتقدند شیری كه میل به غذا ندارد و تنها برای تفنن شكار می كند، حق زندگی ندارد، چون برای طبیعت و دیگر افراد قبیله مضر است. آنها طبق مراسمی، سمی را درست می كنند و این سم را همچون ماده ای مقدس بر سر كمان ها می زنند و با آن سراغ شیر ها می روند.
در این قسمت، روش از هرگونه ایجازی خودداری كرده و با بسط جزئیات به معرفی سنت های افراد قبیله می پردازد. دوربین او اگرچه حركت چندانی ندارد و ثابت سوژه را می نگرد، اما در تدوین با قطع های بسیاری مواجهیم كه این قطع ها همچون چشم های جست وجو گر یك محقق ما را با زوایای متفاوت این مراسم آشنا می كند. از سوی دیگر ریتم متناسبی را با اتفاقی كه برای سوژه می افتد پدید می آورد.
اینجاست كه عمل شكار شیر از یك كنش طبیعی زیست محیطی جای خود را به نوعی فضای شاعرانه می دهد. جزئیات تهیه زهر به ما می نمایاند كه چگونه یك قوم كه دسترسی چندانی با نقاط تمدن جغرافیایی ندارند باتوسل به باورها دست به اعمالی می زنند كه به شكل گروهی طراحی شده و به هیچ وجه حركات انفرادی در آن جایی ندارد.
پس از تهیه زهر شیوه ارائه داده ها ریتمی تند تر به خود می گیرد و ما به طور مستقیم با مقوله شكار آشنا می شویم. تله هایی تدارك دیده شده كه ابتدا باید شیر در آنها به دام بیفتد و بعد شكار چیان به شكار آن بپردازند. این تله ها فرصت خوبی را برای ژان روش فراهم آورده تا در خلال شكار نیز كه می تواند بسیار خلاصه تصویر شود هوشمندانه به دیگر آداب و رسوم این قوم آفریقایی بپردازد.
نكته جالب اینجاست كه روش، دیگر جزئیات را تبدیل به كلیات و ایجاز می كند. به طور مثال ما از یك جمع به جمعی دیگر می رویم و به وسیله این جهش ها دیگر بافضای خالی اطلاعاتی روبه رو نمی شویم. در خلال شكار حیوانات مختلفی به دام شكارچیان می افتند. هر یك از این حیوانات برای مردم قبیله در حكم باور و اعتقادی هستند كه قبیله به شكل جمعی به آنها اعتقاد دارند و در رویارویی با هر یك از این حیوانات اعمالی خاص را با آنها انجام می دهند. این پاساژهای اطلاعاتی در كلیت فیلم ما را به مرحله آخر شكار می رساند.
شیرها شكار می شوند و عملیات مقدسی كه از سوی شكارچیان آغاز شده به پایان می رسد. در این بخش ها نیز دوربین ژان روش انسجام خود را از دست نمی دهد ما كماكان با قطع های زیادی در هنگام تدوین فیلم روبه رو هستیم كه حس تعلیق در فضا و تكاپوی شكارچیان برای شكار شیر را به خوبی برایمان نمایش می دهد.
پس از آن در مرحله نتیجه گیری و پایان اثر دوربین دوباره میان همان كودكان آفریقایی كه در ابتدای فیلم دیده بودیم بازمی گردد تا روایت خود را برای آنان كامل كند. دوربین روش در هنگامه بیان این داستان تصاویری را ثبت و سند كرده و برای ما به نمایش گذاشته كه این تصاویر سال هاست در دانشكده های مختلف جامعه شناسی و... مورد تدریس قرار می گیرد.
نكته جالب تر این كه در طول فیلم هیچ گاه روش از زاویه دید یك انسان مدرن به تأویل سنت های مطرح شده در فیلم نمی پردازد و تنها با نشان دادن آنها از كنارشان می گذرد به طور مثال در یك بخش، گردنبندهایی را می بینیم كه شكارچیان به گردن می اندازند كه مطابق آنچه در باورهایشان دارند از چشم شیر پنهان شوند. در صورتی كه این گردنبند یك شیء مجازی است و واقعاً كاركردی چنین ندارد. اما روش، تنها نشان می دهد كه شكارچیان گردنبندها را به گردن می بندند و در نریشن هم كاركرد آنها را بیان می كند. در همین بخش می توانست جملاتی تأویلی نیز در ساختار نریشن جای گیرد كه روش، آگاهانه از كنار آن می گذرد.
این هفته نمایش مستندهای قوم نگارانه با فیلم هایی كه سینماگران غربی درباره ایران ساخته اند ادامه می یابد و «علف» نخستین آنها خواهد بود. برنامه سینما ۴ سه شنبه ها ساعت ۹ شب از شبكه ۴ سیما پخش می شود.
رامتین شهبازی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید