جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

اعتدال در تمام فصول


اعتدال در تمام فصول
مقاله‌ای که امروز در همین صفحه می‌خوانید، نکاتی است درباره حمید عنایت به قلم احمد اشرف، که به مناسبت سالگرد تولد وی ترجمه شده است. حمید عنایت را می‌توان از برجسته‌ترین مترجمان فلسفی ایران نامید که آثارش هنوز مرجع بسیاری از دانشجویان و علاقه‌مندان است. ترجمه فارسی مقاله توسط نگارنده، احمد اشرف، بازبینی شده و به تایید او رسیده است. اشاره به این نکته لازم است که چندی پیش در صفحه اندیشه مقاله‌ای از پروفسور اشرف با عنوان «بحران هویت‌های ملی و قومی در ایران معاصر» با ترجمه حسن محمودی به چاپ رسیده بود که موجب اظهار لطف وی گردید. این مقاله (به تاریخ پنجم تیرماه ۸۷) اگرچه حاوی نکات بدیع و جالب توجهی بود که نظر خوانندگان را به خود جلب کرد اما خالی از ایرادات ترجمه‌ای و به‌ویژه سهو‌القلم نبود. از این‌رو جناب اشرف طی نامه‌ای، ضمن تشکر از چاپ این مقاله، نکاتی را درباره مقاله مذکور یادآور شدند که در ذیل می‌آید:
● گروه اندیشه روزنامه کارگزاران
ضمن تشکر از علاقه آقای محسن محمودی به ترجمه بخش کوچکی از مجموعه چهار مقاله معضل در باب «هویت ایرانی» و نیز امتنان از چاپ مقاله ایشان در روزنامه کارگزاران مراتب زیر را برای اطلاع خوانندگان روزنامه تقدیم می‌کنم.
نظر به اینکه از یکسو ترجمه اینگونه مطالب به زبان فارسی دشوار است و از سوی دیگر بخش کوچکی از کتاب «هویت ایرانی» به شمار می‌آید، که بدون توجه و تامل در مجموعه آنها منظور نویسنده را به درستی عرضه نمی‌‌کند، ضروری است که هر چهار مقاله با توضیح و تفصیل و تجدیدنظر کامل در برخی از مباحث در یک مجلد منتشر شود تا برای علاقه‌مندان قابل استفاده باشد. برای انجام این منظور آقای دکتر حمید احمدی، دانشیار محترم دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران که صاحب‌نظر در باب هویت ایرانی هستند، مجموعه مقالات مذکور را ترجمه کرده‌اند که هم‌اکنون برخی از مطالب آن مورد تجدیدنظر کامل قرار گرفته و برای چاپ آماده شده است. بنابراین از علاقه‌‌‌مندان به این مبحث بسیار حساس و پراهمیت تمنا دارم منتظر انتشار کتاب باشند و از ترجمه تمام یا بخشی از کتاب خودداری فرمایند تا موجب شرمساری بنده نگردد. اول ماه ژوئیه ۲۰۰۸. با احترام احمد اشرف
● احمد اشرف /محسن محمودی:
حمید عنایت و برادر دوقلویش محمود، در سال ۱۳۱۲ در خانواده‌ای اهل علم، در تهران دیده به جهان گشود و در سال ۱۳۶۱ بر اثر ایست قلبی، در حالی که در هواپیما همراه با خانواده خود- آنا همسر نازنین و آمنه و هادی فرزندان دلبندش- به لندن بازمی‌گشت، در گذشت.
هنگامی که حمید ۱۲سال داشت، پدرش نیز بر اثر حمله قلبی فوت کرده بود. حمید غالبا از این مسئله که در سنین جوانی بمیرد و فرزندانش نیز چون خود، بدون پدر پرورش یابند، هراس داشت. این هراس، تا واپسین دقایق حیاتش با وی بود. این تشویش بر کسی پنهان نبود. حمید در این‌باره، همواره با فرزندانش درد‌دل می‌کرد. وی در آخرین نامه‌هایش بدین امر اشاره می‌کند. فشار زندگی در غربت و دغدغه‌های هرج و مرج دیارش که بر این هراس کهنه می‌افزود و همچون خوره روحش را می‌خورد سرانجام به حیاتش پایان داد.
حمید در دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی دانشگاه تهران تحصیل کرد. وی در سال ۱۳۳۴ لیسانسش را با رتبه اول به دست آورد و به مدت دو سال به عنوان مترجم در سفارت ژاپن در تهران مشغول به کار شد. وی با اندک پس‌اندازی برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت. از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۱ در دانشکده اقتصاد دانشگاه لندن مشغول به تحصیل و تحقیق شد و به دریافت مدرک فوق‌لیسانس و دکترا در علوم سیاسی نائل آمد. حمید سپس دو سال به صورت تمام‌وقت در BBC کار کرد و در خلال‌ سال‌های ۴۴-۱۳۳۴، در دانشگاه خارطوم به تدریس پرداخت. در سال ۱۳۴۵ به عنوان دانشیار رشته علوم سیاسی در دانشگاه تهران برگزیده شد و سپس به مرتبه استادی کامل در این رشته نائل آمد و مدیر گروه آموزشی علوم سیاسی نیز شد. وی در سال ۱۳۵۹ به عنوان مدرس تاریخ خاورمیانه در دانشگاه آکسفورد oxford (کالج سنت‌آنتونی) منصوب شد.
حمید نویسنده‌ای توانا بود، به ادبیات فارسی عشق می‌ورزید و زبان‌شناس قابلی بود. وی کاملا بر زبان انگلیسی مسلط بود. عربی و فرانسه را به خوبی می‌دانست، با زبان آلمانی آشنا بود تا حدی زبان پهلوی، و تا حدی زبان‌های روسی، ژاپنی و شماری از دیگر زبان‌ها را می‌دانست. وی مترجمی توانا در حوزه متون فلسفه و همچنین ادبیات و تاریخ بود. شادمانی وی از یافتن برابرهای فارسی برای اصطلاحات زبان‌های دیگر و عشقش به این زبان در گردهمایی کمیته علوم انسانی فرهنگستان زبان ایران، که در آن نیز عضو بود، کاملا مشهود بود. حمید به اعتبار و شهرت در ترجمه متون مهم خارجی دست یافت. وی بر این باور بود که ترجمه به زبان فارسی یک هنر است؛ هنری آفریننده. او ترجمه را در دوره دبیرستان با ترجمه داستان‌های کوتاه برای مجله هفتگی «تهران مصور» آغاز کرد. نخستین کتابی که ترجمه کرد در سال ۱۳۳۳ به چاپ رسید. این کتاب شامل داستان‌هایی از برنارد شاو، جک لندن و گی دوموپاسان می‌شد که همگی آنها را از متن اصلی برگردانده بود. در سال بعد وی ترجمه «سه آهنگساز» رومن رولان را منتشر کرد.
حمید در حالی‌که هنوز در مدرسه اقتصاد لندن مشغول به تحصیل بود، ترجمه نوشتارهایی در علوم اجتماعی و فلسفه سیاسی را آغاز کرد. نخستین این آثار کتاب «سیاست» ارسطو بود که به سال ۱۳۶۴ منتشر شد. در میان ترجمه‌هایی که وی در این دوره سامان داد، می‌توان به «عقل در تاریخ» و «خدایگان و بنده» اثر هگل اشاره کرد. سپس وی به نوشتن در باب سیاست، فلسفه و فرهنگ پرداخت. پاره‌ای از مهم‌ترین آثار وی عبارتند از: بنیاد فلسفه سیاسی در غرب (۱۹۷۰)، اسلام و سوسیالیسم در مصر (۱۹۷۱)، سیری در اندیشه‌های سیاسی عرب (۱۹۷۰). این سه کتاب به فارسی و کتاب تفکر سیاسی در اسلام معاصر را به زبان انگلیسی به سال ۱۹۸۲ منتشر کرد. او مقالات متعددی در باب موضوعات اجتماعی و سیاسی در مجلات علمی گوناگون منتشر کرد و همچنین در کنفرانس‌های علمی فراوانی در مورد ایران و سایر کشورها به سخنرانی پرداخت.
حمید به سبب فهم ژرفش از فلسفه‌ اسلامی، در یک گروه خاص مباحثه در باب تفکر اسلامی، که از سال ۱۳۵۳ در روزهای یک‌شنبه در منزل آیت‌الله‌مرتضی مطهری برگزار می‌شد، مشارکت داشت.
حمید ویراستاری دقیق و توانا بود. او ویراستار انتشارات فرانکلین، نشر تکنولوژی دانشگاه شریف و انتشارات دانش نو بود. وی با انتشار آثار بسیار، خدمتی صادقانه به اندیشمندان و به همه آنانی که عاشق آموختن‌اند، انجام داد. او می‌گفت «ویرایش در ایران مثل شستشوی بچه‌ای است که در کثافت خود غوطه می‌خورد.» با این همه وی با دقت و شکیبایی بسیار کتاب‌های فراوانی را ویرایش و منتشر کرد.
حمید از عنفوان جوانی، در همه امور، مردی میانه‌رو بود. میانه‌روی و اعتدال در تمام ساحت‌های حیاتش ساری بود، از سیاست تا رفاقت، از امور دانشجویان تا امور ویراستن. برای نمونه در نوشتن، که از برجسته‌ترین توانایی‌هایش بود، همواره در به ‌کار بردن اصطلاحات عربی، خارجی و پارسی سره جانب اعتدال را نگاه می‌داشت. در فرهنگستان، در عین حال که برای اصطلاحات جدید به دنبال برابرهایی از زبان پارسی دری می‌گشت، اما از افراط در این الگو اجتناب می‌کرد.
و همچنین از افراط در زدودن عبارات عربی از زبان پارسی اجتناب می‌کرد. او با این رویکرد آرام و معتدل، مسوولان فرهنگستان را به عدم تندروی پند می‌داد. حمید در باور و پندار سیاسی، اینکه به جنبه‌های مختلف هر مسئله‌ای پی ببرد را به عنوان وظیفه روشنفکران می‌دانست و بر این باور بود که از این راه می‌توان به تحول و تکامل جامعه مدد رساند.
حمید عمیقا به آزادی بیان، قلم، گفت‌وگو و مباحثه اعتقاد داشت. وی بر این باور بود که تنها از این راه است که می‌توان تامل و تعقل منطقی را حکمفرما کرد. وی در یکی از نوشتارهای خویش «روح علمی و شناخت حقیقت»‌ که توسط مجله راهنمای کتاب در سال ۱۳۴۸ به چاپ رسید، می‌گوید شرط نخستین روح علمی، بسط ذهن مستقل است؛ [ذهنی] رها از عصبیت ایدئولوژیک و ایده‌های جزمی. اما ذهن مستقل زمانی رشد می‌کند که آزادی تفکر پذیرفته شود. شناخت ژرف تمدن اسلام و غرب برای حمید، با احترام عمیق وی به تعادل و توازن همراه بود.
وی در خلال دوره‌ای که در خارج از کشور تدریس می‌کرد، عمیقا بر مطالعه تمدن اسلام و غرب و ارتباط بین این دو در دوران مدرن تاکید می‌ورزید. نوشته‌ها و ترجمه‌هایش در خلال دو دهه پایانی حیاتش بازتاب این دل‌مشغولی او بود. این امر به ویژه در مورد کتاب آخرش «اندیشه‌های سیاسی در اسلام معاصر»‌ (۱۹۸۲) و کار ناتمامش «نهادهای سیاسی در اسلام» مشهود بود. حمید مردی خونگرم و خوش‌مشرب و بذله‌گو بود و از گذراندن اوقات فراغت با دوستانش لذت می‌برد. وی دوستان فراوانی داشت؛ همچنان که منتقدانش نیز اندک نبودند. اما همگان توفیقات علمی‌اش را ارج می‌نهادند؛ حتی آنانی که دشنامش می‌دادند یا از باب «‌ذم شبیه به مدح» اندک تمجیدی از وی می‌نمودند. من مدت مدیدی از حمید بی‌خبر بودم. روزی شنیدن ترانه‌ای عامیانه که حمید آن را دوست می‌داشت و زمزمه‌ می‌کرد، مرا به فکر وی انداخت. این مطلب را برای همسرم بازگفتم. از آنجایی که او نیز شب پیش خواب حمید را دیده بود، بسیار نگران بود. روز بعد خبر آمد که حمید رفت. روز اندوهباری بود. برای همه دوستانش و آنانی که به دانش و نوشتارهای وی ارج می‌نهادند. مراسم یادبودش در خانقاه صفی‌علیشاه با حضور شمار زیادی از مردان و زنان اهل علم و ادب برگزار شد.
منبع؛ Iranian Studies ۱۶:L ۹۱-۹۴
تیتر مقاله به انتخاب گروه اندیشه است
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید