شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


درباره فیلم کوتاه


درباره فیلم کوتاه
فیلم كوتاه چیست؟ پاسخ سرراست و قطعی برای این پرسش وجودندارد. طبیعتاً معیار زمان شاخص ترین وجه تمایز بین فیلم كوتاه و بلند است، اما به نظر می رسد این ملاك مكانیكی تر از آن است كه بتواند وجوه ارگانیستی این تفاوت را بازشكافد. زمان در صورتی می تواند به فیلم كوتاه هویت ببخشد كه محدودیت های ناشی از آن منجر به بروز خلاقیت و نوآوری های بیانی شود.
البته این نكته كه ممكن است داستانی چنان ظرفیت محدود داشته باشد كه صرفاً در قالب فیلم كوتاه امكان پرداخت به خود گیرد، وجه دیگر این ماجراست، اما درحالت كلی فیلم كوتاه با نوعی رهیافت متفكرانه تر نسبت به فیلم بلند تشخص پیداكرده است. فیلم های [ داستانی ] بلند بیشتر در زمینه سرگرم سازی و تجارت ناشی ازآن كاربرد دارند كه البته مختصات زیبایی شناسانه مربوط به خود را نیز دارا هستند. اما فیلم كوتاه كمتر در این سطح حركت كرده است و بعد تجربی آن به ابعاد دیگر سینما می چربد.
سینما با فیلم كوتاه آغاز شد و شكل گرفت. فیلم هایی از قبیل آب پاشی به باغبان، غذادادن به بچه، خروج كارگران از كارخانه، ورود قطار به ایستگاه و... هر یك واجد ماجرایی بسیار ساده و كم گره بودند. اما این به آن معنا نبود كه درآن زمان آدم هایی از قبیل لومیرها و كریفیث و دیگران تنها به دنبال وجوه اندیشمندانه سینما بودند و از همین رو به جای ساخت فیلم بلند بالای ۷۵ دقیقه، آثار نهایتاً ۱۵ دقیقه ای تولیدمی كردند. آنچه مهمترین دلیل این روند به شمار می رفت، ظرفیت اندك دستگاه های فیلمبرداری آن زمان (و نیز تعداد كم سالن های سینما، گنجایش محدودشان، سرعت بخشی به روند فیلمسازی و بالابردن بهره های تجاری ناشی از آن، تعداد اندك دستگاههای فیلمبرداری و...) بود كه اجازه به كارگیری حلقه های بیشتر فیلمبرداری را نمی داد.
پیشرفت امكانات دراین زمینه ها، اسباب ظهور فیلم بلند را مهیا ساخت كه استقبال مردم نیز بدان سرعت بخشید و انگیزه فیلمسازان را برای تولید آثار بلند سینمایی را بیشتر كرد.
بدین ترتیب از میانه دهه دوم قرن بیستم، سینما با فیلم های بلند شناسانده شد و این روند تا به امروز نیز ادامه دارد.
از همین رو كسانی كه در ظرف ۸۰-۷۰ سال گذشته فیلم كوتاه می ساختند، انگیزه هایی جدا از بلندسازان داشتند و دیگر محدودیت امكانات دلیل اصلی به حساب نمی آمد. این جاست كه باید از حوزه فیلم كوتاه به عنوان یك حوزه مستقل سینمایی یاد كرد. اما چرا این حوزه مستقل هم پای حوزه مستقل دیگر یعنی فیلم بلند رشد و گسترش پیدانكرد؟ پاسخ در دو عامل كلی نهفته است. نخست نبود سرمایه لازم برای ساخت و دوم فراهم نبودن بسترمناسب برای جذب تماشاگر. این نكته ای نیست كه خاص ایران باشد.
به عبارت دیگر هرجا روی آسمان فیلم كوتاه همین رنگ است، گیریم یك جا ابری تر است و جای دیگر صاف تر.
مثلاً حدود ۱۵-۱۰ سال پیش عده ای از سازندگان فیلم كوتاه در اروپا جلسات وپژوهش هایی را درباره ماهیت و علت استقبال كم از فیلم كوتاه برگزاركردند كه در آن به نتایجی كاربردی از قبیل امكان نمایش توأمان تعدادی فیلم كوتاه با موضوع واحد در یك سانس یا چند سانس سینما، تنوع بخشیدن به مضامین فیلم های كوتاه، رساندن زمان فیلم های كوتاه به نیم ساعت و كمتر و ترغیب دولت یا انجمنهای روشنفكرانه به حمایت از فیلم كوتاه رسیدند.
این نشان می دهد معضل سرمایه و مخاطب درخصوص فیلم كوتاه ابعاد جهانی دارد و البته این بدان معنا نیست كه تلاش مسئولان هم در همه جا برای رفع این معضل یكسان است. درواقع آنچه به احیای فیلم كوتاه كمك می كند توجه به همین نكته است.
در سینمای ایران، پیش از انقلاب اسلامی، بنابر مناسبات ناسالم سینمایی آن زمان توجه به فیلم كوتاه به عنوان حوزه ای روشنفكرانه تر بسیار اندك بود. اما در همین مجموعه كم حجم می شد آثاری با كیفیت مناسب دید كه برخی از آنها هنوز جزو فیلم های كوتاه ارزشمند و به یادماندنی و حتی تكرار نشدنی به حساب می آیند.
رهایی و بارجن (ناصر تقوایی)، اون شب كه بارون اومد (كامران شیردل)، نان و كوچه (عباس كیارستمی)، مسجدجامع (منوچهر طیاب) و... از این دست هستند. در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اگرچه بر میزان و حجم تعداد فیلم های كوتاه افزوده شد. این نیز شاید بیشتر بدان خاطر بود كه مسئولان تمایل داشتند نسل جدیدی را در سینما پرورش دهند كه رفته رفته جایگزین فیلمسازان نسل پیشین، شوند، اما در آغاز این حمایت، فیلم كوتاه را به مثابه مقدمه ای برای ورود به سینمای حرفه ای و ساخت فیلم بلند جاانداخت و درواقع نوعی سكوی پرش به حساب می آمد و هویت مستقل خود را ازدست داد.
اما به تدریج با تقویت انجمن سینمای جوانان ایران و تأمین دفترهای آن در شهرستان ها، فیلم كوتاه اهمیت بیشتری یافت و حتی فستیوال های آن از زیر سایه سنگین جشنواره فیلم فجر بیرون آمد و در قالب جشنواره ها و برنامه های مستقل استانی و كشوری شكل گرفت. از ۱۵-۱۰ سال پیش كه ویدئو گسترش پیداكرد، رفته رفته فیلمسازان فیلم های كوتاه كار خود را از فیلم های هشت و شانزده میلیمتری به سمت فیلم های ویدئویی تغییر مسیر دادند.
با قانونی شناخته شدن ویدئو، جشنواره مربوط به این فعالیت ها هم به راه افتاد.حضورمحمدآفریده در انجمن سینمای جوان كه پیش از آن با ساخت برنامه ای تلویزیونی به نام سینمای دیگر، گام بزرگی در گسترش فرهنگ سازی فیلم كوتاه برداشته بود، نقطه ای عطفی بخش برای این حوزه سینمایی به حساب می آمد و در میانه دوم دهه ۷۰ تحول اساسی در ابعاد كمی و كیفی فیلم كوتاه رخ داد كه البته در بحث سینمای مستند نیز قابل بررسی است. در این زمان چهره های شاخص سینمای بلند نیز وارد عرصه فیلم كوتاه شدند و نام هایی از قبیل بهرام رادان، رؤیا تیموریان،فاطمه معتمدآریا، پرویز پرستویی، فریدون شهبازیان، محمدعلی سجادی، محمود كلاری، عباس گنجوی و... در این ساحت به چشم می خورد. گسترش پدیده دیجیتال از دهه ۸۰ به این سو، روی آوری جوانان به فیلم های كوتاه را مضاعف كرد وسینمای مستقل حوزه فیلم كوتاه تا آن حد اعتبار پیداكرد كه علاوه بر جشنواره های متعدد، سایت اینترنتی نیز به خود اختصاص داد.
واقعیت آن است كه فیلم كوتاه همواره احتیاج به حمایت دارد. در برخی كشورهای اروپایی، تهیه كنندگان سینما ملزم هستند در ازای هر فیلم موفق، ۳ فیلم كوتاه تولیدكنند یا بخرند. این یك نمونه از راهكارهای حمایتی از این نوع سینما است. حمایت های دولتی یا انجمن های خصوصی می تواند در زمینه های متنوعی از قبیل معرفی، زمینه سازی برای نمایش عمومی، برگزاری جشنواره، برپایی جلسات نمایش ویژه همراه با تحلیل و بررسی و نقد، استفاده از تلویزیون (به عنوان یكی از بهترین امكانات یاری دهنده فیلم كوتاه) و بازاریابی برای تبادلات فراملی صورت پذیرد كه البته همه اینها در صورتی به شكل مطلوب تحقق پیدامی كند كه متولیان و سازندگان فیلم كوتاه نیز در مسیر هدفمندتری حركت كنند.
در حال حاضر اگرچه سیمای جمهوری اسلامی ایران از طریق برنامه هایی نظیر سینمای دیگر و یا مستند چهار (وپنج) به بحث فیلم كوتاه می پردازد اما به نظر می رسد این روند می تواند دامنه دارتر نیز باشد و با تبلیغات مرتبط همراه باشد.
از سوی دیگر مدت زمان زیادی است كه سیاست نمایش ممتد فیلم های كوتاه در یك سالن سینمایی به فراموشی سپرده شده است و عمدتاً از طریق جلسه های هفتگی در برخی محافل پیگیری می شود.
كمتر تهیه كننده یا بازاریابی تمایل به سرمایه گذاری دراین حوزه دارد كه این نیز حمایت دولت را طلب می كند تا با بسترسازی لازم فرهنگش را گسترش دهد.
بارها عنوان شده است فیلم كوتاه همان مقامی را دارد كه داستان كوتاه در برابر رمان یا رباعی و هایكو در برابر قصیده و غزل. اگرچه این تشبیهات بیشتر حالت صوری دارد، اما در قالب كلی حاكی ازاهمیت توجه به استقلال این حوزه از سینماست. فیلم كوتاه، با فشرده سازی زمان، ذهن مخاطب را به تفكر و تأمل دعوت می كند و اگر متولیان فرهنگی «سینمای این دیار» طالب عرصه ای اندیشمند در این زمینه هستند، یكی از مهمترین و ضروری ترین اقدامات، بهادادن به فیلم كوتاه است، نكته ای كه نه در قالب سخنرانی و بزرگداشت و شعار، بلكه در عمل است كه نتیجه می بخشد.
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید