چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

‌مراد از تروریسم دولتی چیست؟


‌مراد از تروریسم دولتی چیست؟
در قرن بیستم و بیست و یکم کاربرد واژه ترور و تروریسم بسیار بیشتر از قرون قبل شده است و دلیل آن بروز برخوردهای خشونت‌آمیز بین احزاب و گروه‌های مختلف در یک کشور یا انجام عملیات خراب‌کارانه در خاک کشور بیگانه به وسیله فرد یا گروه یا کشور خارجی است. اصطلاح تروریسم دولتی یک اصطلاح جدید و نو است.
برخی از کشورها، دولت‌های دیگر را به تروریسم دولتی متهم می‌کنند. تفاوت برداشت‌های مختلف از این واژه و نیز مغایرت آن با تروریسم فردی یا گروهی بر اهمیت موضوع می‌افزاید.
ترور در زبان فارسی به قتل سیاسی به وسیله اسلحه معنا شده است. این واژه از زبان فرانسه به زبان فارسی وارد گردیده و این کلمه در فرانسه به معنی وحشت آمده است. تروریست که از همان واژه ترور اخذ شده است، یعنی کسی که طرف‌دار اصول تشدد، شدت عمل و ایجاد رعب و ترس باشد. این کلمه در فارسی متداول امروزی، به شخصی اطلاق می‌شود که با اسلحه مرتکب قتل سیاسی گردد.(۱)
در تاریخ انقلاب کبیر فرانسه، این واژه معنای خاصی دارد و دو منظور را افاده می‌کند: نخست، به معنای اتخاذ تدبیرها و روش‌های سخت علیه انقلابیون است. دوم، نام دوره‌هایی از تاریخ انقلاب فرانسه است که در آن، ترور به معنای اول به کار می‌رفته و حاکم بوده است. امروزه این کلمه در اصطلاح سیاسی به معنای هر نوع اقدامی است که برای پیشبرد اهداف خاص با توسل به ایجاد وحشت به کار می‌رود.(۲) بنابر نظر بعضی از مولفان، تروریسم یعنی عقیده به لزوم آدم‌کشی، تهدید و ایجاد خوف و وحشت در میان مردم برای نیل به هدف‌های سیاسی یا برانداختن حکومت و در دست گرفتن زمام امور دولت یا تفویض آن به دسته و گروه دیگری که از قبل مد نظر بوده است.(۳) این عقیده معمولاً از ابزار اصلی فاشیسم، ماکیاولیسم و مکاتب مشابه است.
به عنوان جمع‌بندی از تعاریف ارائه شده از تروریسم باید گفت که: «تروریسم عبارت است از به کار بردن وسایل غیرقانونی خشونت‌بار برای اعمال فشار علیه دولت به منظور رسیدن به اهداف خاص. وسایل غیرقانونی مزبور عموماً باعث ایجاد خوف و وحشت می‌شوند و اهداف خاص مذکور نیز شامل اهداف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره می‌گردد.»
تروریسم دولتی اصطلاحی است مشعر به دخالت دولت یا دولت‌هایی در امور داخلی یا خارجی دولتی دیگر که به منظور ایجاد رعب و وحشت، به وسیله اجرا یا مشارکت در عملیات تروریستی یا حمایت از عملیات نظامی برای زوال، تضعیف و براندازی دولت مذکور یا کل دستگاه حاکمهٔ آن کشور انجام می‌شود.
کمک‌های مادی (مانند کمک‌های نظامی) و معنوی (مثل حمایت سیاسی) به گروه‌های مخالف و مشارکت در عملیاتی چون بمب‌گذاری، مین‌گذاری بنادر و سواحل، آدم‌ربایی، هواپیمادزدی و ترور مقام‌های عالی مملکتی، نمونه‌هایی از تروریسم دولتی است.(۴)
برایان جنکینس که از خبرنگاران مشهور در معضل تروریسم است از تروریسم دولتی به عنوان «جنگ از طریق قائم مقام» یاد می‌کند. وی می‌گوید: «این کشورها (پیروان تروریسم دولتی) بر محدودیت‌های جنگ‌های متعارف واقف‌اند. بنابراین ترجیح می‌دهند از امکانات سازمان‌های تروریستی، که خود راساً آن‌ها را ایجاد کرده‌اند یا تغذیه مالی آن‌ها را بر عهده دارند، برای تهدید دشمن یا اخلال در ثبات سیاسی و اقتصادی آن کشور یا ایجاد بی‌ثباتی سیاسی و اقتصادی در آن مملکت بهره گیرند.» جنکینس معتقد است که این شکل از تروریسم به سرمایه‌گذاری بسیار ناچیزی نیاز دارد (بسیار کمتر از یک جنگ متعارف)، دشمن را از پای می‌اندازد و می‌توان ارتباط با آن را (در مجامع بین‌المللی) به طور کلی منکر شد.(۵)
تفاوت عمده تروریسم دولتی و تروریسم غیردولتی در مجری آن است؛ بدین معنی که مجری و طراح اعمال تروریستی غیردولتی افراد، گروه‌ها و احزاب اند، و مجری و طراحی اعمال تروریستی دولتی، یک دولت یا چند دولت خاص هستند. علاوه بر این دخالت دولت یا دولت‌ها در اعمال تروریستی دو گونه است: ۱. به صورت مستقیم؛ یعنی خود دولت اعمال تروریستی را علیه دولت دیگر انجام می‌دهد. ۲. به صورت غیرمستقیم؛ یعنی به وسیله فرستادن کمک‌های مادی مانند این که اسلحه، مهمات و وسایل پیشرفته نظامی در اختیار گروه‌های مخالف دولت مذکور قرار داده شود یا گستردن چتر حمایت معنوی از گروه‌های مزبور مانند حمایت سیاسی یا اقتصادی یا تبلیغاتی.
به اعتقاد مولفان کتاب فرهنگ اصطلاحات سیاسی و استراتژیک، سه مقوله را باید از تروریسم دولتی استثنا نمود و غیر دولتی تلقی کرد: ۱. گروه‌های آزادی بخش ملی (مثل سازمان آزادی‌بخش فلسطین)؛ ۲. گروه‌های انقلابی (مثل بریگاد سرخ در ایتالیا)؛ ۳. گروه‌های قومی یا مذهبی (مانند سیک‌ها در هند).(۶)
اما به عقیدهٔ ما نمی‌توان کسانی را (مثل فلسطینی‌ها) که برای آزادی سرزمین غصب شدهٔ خود و کسب ابتدایی‌ترین حقوقشان مبارزه می‌کنند در زمرهٔ تروریست‌ها قرار داد. حمایت از مبارزه مردمی علیه اشغالگران خارجی و تسلط استعماری، هم چنین حق مبارزه نظامی و دفاع از خود علیه نیروی اشغالگر در اسناد سازمان ملل مورد توجه و شناسایی قرار گرفته است. تعدادی از قطع ‌نامه‌های مجمع عمومی سازمان ملل از سال ۱۹۷۲ تا ۱۹۹۱ بر این موضوع تأکید کرده‌اند. با وجود این از سال ۱۹۹۴ در مصوبات این سازمان، نهضت‌های آزادی بخش از فعالیت‌های تروریستی استثناء نشده‌اند و از سال ۱۹۹۶ حتی نظریه‌هایی وجود دارد مبنی بر این که عدم اشاره به این تمایز به معنای عدم موضوعیت آن برای این سازمان است،(۷) اما وجدان عمومی جهانی هرگز نمی‌پذیرد که دفاع انسان‌های آواره شده از وطن خویش، عمالیت تروریستی نامیده شود. البته با فرض قانونی قلمداد شدن اقدامات این گروه‌ها، آنها نیز باید همچون نظامیان به حقوق بین‌الملل بشر دوستانه پای‌بند باشند؛ مثلاً نباید بر اثر فعالیت آنها به افراد غیرنظامی آسیبی وارد آید یا گستردگی اقدامات نظامی آن‌ها باید با هدف مدنظر تناسب داشته باشد.مطابق آنچه تعریف تروریسم دولتی بیان شد مصادیق عمده تروریسم دولتی در عصر حاضر، کشورهای آمریکا و اسرائیل هستند. برای برشمردن اعمال تروریستی دو دولت مذکور، شاید نیاز به نگاشتن چندین کتاب باشد، و به طور خلاصه برخی از اعمال مزبور را که به وسیلهٔ آمریکا ارتکاب یافته‌اند، چنین می‌توان خلاصه نمود:
۱. حمله به یک کارخانه داروسازی در سودان به بهانه تولید بمب شیمیایی در این کارخانه، به نوشته هفته‌نامه انگلیسی آبزرور، بیل کلینتون، رئیس جمهور وقت امریکا، در هنگام صدور دستور حمله موشکی به این کارخانه، مطلع بود که این جا یک محل غیرنظامی است. نتیجه پروازهای شناسایی آمریکا بر فراز این کارخانه نشان می‌داد که اثری از گاز اعصاب وی ایکس در این کارخانه وجود ندارد. دو کارشناس انگلیسی نیز تأکید کرده‌اند که این کارخانه هیچ نقش نظامی نداشته است.(۸)
۲. حمله به افغانستان بدون مجوز شورای امنیت و کشتار دهها هزار نفر مردم غیرنظامی و بی‌گناه.(۹)
۳. انفجار بمب در سال ۱۹۸۲ میلادی در مجاورت یک مسجد در بیروت به دستور دونالد رامسفلد، وزیر دفاع فعلی و فرستادهٔ ویژه ریگان به خاورمیانه در آن زمان با همکاری مأموران اطلاعاتی انگلیس. نتیجه این انفجار کشته شدن ۸۰ نفر و زخمی گشتن ۲۵۰ نفر بود.(۱۰)
۴. انجام کودتای نظامی در ایران در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ برای برگرداندن شاه به حکومت و سقوط دولت دکتر مصدق.
۵. حمایت مالی، سیاسی و تبلیغاتی از سازمان تروریستی مجاهدین خلق و امثال آن‌ها در ترور سپهبد قره‌نی، شهید مطهری، شهید قدوسی، شهدای محراب، شهدای هفتم تیر، شهدای هشتم شهریور، شهید صیاد شیرازی و ده‌ها عملیات تروریستی دیگر و نیز انجام عملیات‌های آفتاب، چلچراغ و فروغ جاویدان به وسیلهٔ منافقین برای شکست حکومت ایران با حمایت مالی و نظامی عراق و حمایت سیاسی و تبلیغاتی آمریکا.(۱۱)
۶. حمایت از رژیم تروریستی اسرائیل و جلوگیری از صدور یا اجرای قطع‌نامه‌های شورای امنیت یا سازمان ملل علیه این کشور و دادن مجوز ترور رهبران فلسطینی به رؤسای این حکومت، مانند صدور مجوز ترور ابوعلی مصطفی، دبیر کل جبهه خلق برای آزادی فلسطین به وسیله جرج بوش دوم.(۱۲)
۷. مشارکت در اعمال تروریستی اسرائیل علیه مردم لبنان و فلسطین مانند حمله هلی‌کوپترهای آمریکایی در سال ۱۹۹۶ به یک آمبولانس در لبنان و حمایت نظامی و مالی از اسرائیل؛ مثلاً گلوله‌های خمپاره‌های آمریکایی که بر دهکده کانا فرود آمدند به وسیله ارتش میلیشیای لبنان، متحد اسرائیل، شلیک شد.(۱۳)
۸. بمباران هست‌ای دو شهر ژاپن که بیش از صدها هزار نفر مردم بی‌گناه و غیرنظامی را کشت و دست کم دو نسل از مردم این کشوررا با بیماری‌های ناشناخته ناشی از عواقب زیان بار سلاح‌های اتمی درگیر کرد.
۹. ده سال جنایت در ویتنام، کشتن هزاران نفر از مردم بی‌دفاع و غیرنظامی به وسیله تخله گازهای شیمیایی با هواپیماهای سمپاشی، سربریدن مظنونان (بدون محاکمه) و استفاده از پیکر زندهٔ ویت کنگ‌ها به عنوان سیبل (هدف) برای آموزش سربازان یا مزدوران محلی خود.
۱۰. طراحی و اجرای کودتا به دستور نیکسون، رئیس جمهور وقت آمریکا، به وسیلهٔ ریچارد هلمند، رئیس سیا، علیه سالواتور آلنده، رئیس منتخب مردم شیلی و کشتار وفاداران وی.(۱۴)
۱۱. اعتراف ریچارد هلمز، رئیس سیا، به تشکیل نیروهایی در کوبا تحت حمایت آمریکا برای اعتصاب، درهم کوبیدن آسیب‌های نیشکر، منجفر کردن تأسیسات برق و ...(۱۵)
۱۲. طراحی کودتای نوژه علیه حکومت ایران و تشویق و تجهیز عراق برای حمله به ایران.(۱۶)
۱۳. حمله رزمناو آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایران در تاریخ ۱۲/۴/۱۳۶۷.
● بعضی از اعمال تروریستی رژیم اسرائیل را نیز این چنین می‌توان خلاصه کرد:
۱. در سال ۲۰۰۱ حمله به چهل (۴۰) مرکز کلیدی مناطق خودگردان حکومت عرفات و ترور ۲۶ شخصیت فلسطینی در کابینه امنیتی اسرائیل به تصویب رسید.(۱۷)
۲. پس از گلوله باران دهکدهٔ قانا به وسیله ارتش میلیشای لبنان، متحد اسرائیل، مردم این دهکده جلوی دفتر نمایندگی سازمان ملل در بیروت برای شکایت جمع شدند. هلی‌کوپترهای اسرائیل چند صد نفر از آنها را به رگبار بستند و کشتند.(۱۸)
۳. در سال ۱۹۶۷ اسرائیل عمداً با جت‌های جنگی و اژدر افکن به یک کشتی آمریکایی به نام لیبرتی در شبه جزیرهٔ سینا حمله کرد و حتی با مسلسل، قایق‌های نجات غریق آن را نیز به رگبار بست و ۳۱ ملوان آمریکایی کشته و ۱۷۰ نفر زخمی شدند.(۱۹)
۴. انفجار کارخانه تولید سوخت جامد انواع موشک‌های عراقی، از جمله کندر ۲، در عصر روز ۱۷/اوت/۱۹۸۹ در حلهٔ عراق و کشته شدن ۷۰۰ و زخمی شدن ۸۰۰ کارگر مصری آن.(۲۰)۵. قتل عام سکنه دیریاسین در ۹/آوریل/۱۹۴۸ و کشتن ۲۴۵ نفر زن، مرد و کودک به وسیله گروه مسلح آیرگون به ریاست مناخیم بگین.(۲۱)
۶. تشکیل اردوگاه ابوزینما در جزیرهٔ سینا برای نگهداری خانواده (زن، شوهر، پدر، مادر، برادر، خواهر و فرزند) فدائیانی که مورد سوء ظن (به همکاری فلسطینیا مبارز) واقع شده ولی هنوز دستگیر نشده‌اند، شرایط زندگی آن‌ها در این اردوگاه بسیار بدتر از گروگان‌های معمولی است.(۲۲)
۷. کشتار مردم دهکده فلسطینی قیبیّه در خاک اردن به وسیله واحد ۱۰۱ به فرماندهی آریل شارون در ۱۴/اکتبر/۱۹۵۴.(۲۳)
۸. قتل عام خان یونیه و بنی سلا در خاک مصر به وسیله واحد ۱۰۱ به فرماندهی آریل شارون در ۳۱/اوت/۱۹۵۵.(۲۴)
۹. ترور لردموین، وزیر مشاور در امور خاورمیان انگلیس در نوامبر ۱۹۴۴ در قاهره به وسیلهٔ گروه اشترن به فرماندهی اسحاق شامیر.(۲۵)
۱۰. کشتن کنت برنادوت، میانجی سازمان ملل متحد در بیت المقدس به وسیله گروه مذکور در ۱۷/سپتامبر/۱۹۴۸.(۲۶)
۱۱. ترور بشیر جمیل، رئیس جمهور لبنان، به دستور اسرائیل به وسیله نیروهای کتائب، گروه تحت حمایت و متحد اسرائیل، در ۱۴/سپتامبر/۱۹۸۲.(۲۷)
۱۲. قتل عام بیش از دو هزار نفر از غیرنظامیان و خانواده‌های رزمندگان فلسطینی عزیمت کرده از بیروت (براساس) آتش توافق شده با فیلیپ حبیب، فرستاده آمریکا) در اردوگاه‌های صبرا و شهیلا به دستور اسرائیل و به وسیله متحدان اسرائیل، یعنی گروه سعد حداد و حزب کتائب ۱۶/سپتامبر/۱۹۸۲.(۲۸)
۱۳. کشتار سکنهٔ کفر قاسم، خان یونس، اردوگاه آژانس و اردوگاه سازمان ملل در رفح.(۲۹)
۱۴. ترور دانشمندان آلمان غربی در مصر.(۳۰)
۱۵. ترور در کشورهای عربی مجاور (لبنان، اردن، سوریه و مصر) و عملیات تروریستی در اروپا.(۳۱)
۱۶. عملیات تروریستی قبل از سال ۱۹۴۷: ترور اعراب، ترور انگلیسی‌های ساکن فلسطین، ترور مقامات دولتی فلسطین و ترور یهودیان.(۳۲)
۱۷. ربودن هواپیمای سوری و نشاندن آن در فرودگاه له در ۱۲/دسامبر/۱۹۵۴.(۳۳)
۱۸. جاسوسی، خرابکاری در تأسیسات اقتصادی مصر و ترور انگلیسی‌ها برای تیره کردن روابط مصر با انگلیس که به قضیه لاوان مشهور است.(۳۴)
۱۹. به آتش کشیدن مسجد الاقصی.(۳۵)
به عنوان نتیجه این بحث باید گفت تروریسم دولتی عبارت است از دخالت دولت یا دولت‌های بیگانه در امور داخلی یا خارجی دولتی دیگر به منظور ایجاد رعب و وحشت، به وسیلهٔ اجرا یا مشارکت در عملیات تروریستی یا حمایت از عملیات نظامی برای زوال، تضعیف و براندازی دولت مذکور یا سقوط دستگاه حاکمه آن کشور در واقع تروریسم دولتی همان تروریسم است که مجری آن یک دولت است.
● منابع زیر برای مطالعهٔ بیشتر در این زمینه معرفی می‌شود:
۱. دکتر ابراهیم جانان، آنارشی در سایه اسلام (علل، تدابیر و راه‌های چاره)، چاپ دوم: ترکیه، انتشارات جهان، ۱۹۸۴ م.
۲. مصطفی مفتی اوغلو، جنایت‌های سیاسی عصر ما، ]بی‌جا[، انتشارات یاغمور، ۱۹۷۵ م.
۳. بهمنی آقایی، فرهنگ سیاسی، تهران، انتشارات تهران، ۱۳۵۶ ش.
۴. علی آقا بخشی، فرهنگ علوم سیاسی، تهران، انتشارات تندر، ۱۳۶۳ ش.
۵. محمد جاسمی و بهرام جاسمی، فرهنگ علوم سیاسی، تهران، انتشارات گوتنبرگ، ۱۳۵۷ ش.
۶. و.ت. جونز، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمهٔ علی رامتین، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۲ ش.
۷. توماس سووه، فرهنگ اصطلاحات اجتماعی و اقتصادی، ترجمهٔ م. آزاده، تهران، انتشارات مازیار، ۱۳۵۴ ش.● پی نوشت:
۱. علی‌اکبر دهخدا، لغت‌نامه، چاپ اول، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۴۳، ج ۱۵، ص ۶۳۶.
۲. غلامرضا علی بابایی، فرهنگ علوم سیاسی، چاپ دوم: تهران، شرکت نشر و پخش ویس، ۱۳۶۹، ص ۱۷۶.
۳. همان.
۴. همان، ص ۱۷۸.
۵. جفری ام الیوت» و «رابرت رجیناله»، همان، ص ۲۷.
۶. جفری ام الیوت» و «رابرت رجیناله»، ترجمهٔ میرحسین رئیس‌زادهٔ لنگرودی، چاپ اول: تهران، چاپخانه مهدی، ۱۳۷۳، ص ۲۶.
۷. کامران هاشمی، کنوانسیون‌های بین‌المللی در مورد تروریسم و موقعیت جمهوری اسلامی ایران، سیاست خارجی، سال ۱۴، شماره ۴، ۱۳۷۹، ص ۱۱۶۴.
۸. کیهان، ۸/۶/۷۷، ص ۱۲، مقالهٔ «کاخ سفید، سردرگمی تروریسم دولتی».
۹. انتخاب، ۲۳/۱۲/۸۰، ص ۵: «آمریکا، مافیای جهانی و پیشرو در تروریسم دولتی».
۱۰. نوروز، ۱۳/۱۲/۸۰، ص ۵: «آمریکا پیشروی تروریسم دولتی در جهان است».
۱۱. علی شیرازی، تروریسم در کلام رسای رهبری، چاپ اول: قم، موسسه خادم الرضا، ص ۱۵.
۱۲. همان، صفحه ۱۰ به بعد.
۱۳. جمهوری اسلامی، ۱۲/۷/۸۰.
۱۴. علی شیرازی، همان، ص ۴۶.
۱۵. همان.
۱۶. همان.
۱۷. کیهان، ۱۴/۴/۱۳۸۰.
۱۸. کیهان، ۵/۷/۱۳۸۰.
۱۹. علی شیرازی، همان، ص ۴۹.
۲۰. همان.
۲۱. روژه گارودی، پرونده اسرائیل و صهیونیسم سیاسی، ترجمهٔ نسرین قلمی، ص ۴۸.
۲۲. اسرائیل شاهاک، نژادپرستی دولت اسرائیل، ترجمه امان الله ترجمان، ص ۸.
۲۳. گارودی، همان، ص ۱۵۷.
۲۴. همان.
۲۵. همان.
۲۶. همان.
۲۷. غازی خورشید، تروریسم صهیونیستی در فلسطین اشغال شده، ترجمهٔ حمید احمدی، چاپ اول: تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۳ ش.
۲۸. همان، ص ۲۵۳.
۲۹. همان، ص ۳۴۱.
۳۰. همان، ص ۳۴۴.
۳۱. همان، ص ۳۶۰.
۳۲. همان، ص ۳۴۷.
۳۳. لیویا روکاچ، تروریسم مقدس اسرائیل، ترجمهٔ مرتضی اسعدی، چاپ اول: تهران، انتشارات کیهان، ۱۳۶۵، ش ، ص ۶۰ به بعد.
۳۴. همان، ص ۸۸.
۳۵. سید جعفر حمیدی، تاریخ اورشلیم، چاپ اول: تهران، انتشارات کیهان، ۱۳۶۴ ش، ص ۲۶۳ به بعد.
ابراهیم عمیقی ابر قویی


همچنین مشاهده کنید