شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


انقلاب اسلامی و هنر انتقال پیام


انقلاب اسلامی و هنر انتقال پیام
اکنون که سی سال از آغاز حرکتی نوین و مردمی در نظام حکومت داری ایران گذشته است، مناسب است که اندکی از این جنبش و انقلاب اسلامی سخن بگوییم. نخستین گام های انقلاب اسلامی را باید در اعتراض های علمای آگاه اسلام به شیوه حکومت داری و ناآگاهی حاکمان دانست. آن زمان که به قراردادهای ننگین استعماری تن می دادند و فریاد اعتراض را در گلو نگه می داشتند تا زمانی برسد که داد مظلوم از ظالم ستانده شود. پیوند نزدیک انقلاب و اسلام به گونه ای است که این دو ماهیت قیام عاشورا را در خاطر ما متجلی می کنند و الگویی نظام مند از قیام معطوف به هدف را در برابر ما نمایان می سازند. آنگاه که مردم به ولی زمان خود گوش فرادادند و تاب ستم نیاوردند و عزم خود را جزم کردند تا ریشه فساد و تباهی را در پیکره جامعه اسلامی بخشکانند آغازگاه جرقه های روشنی بخش امید و آزادی بود. وقتی در خرداد ۱۳۴۲ به حمایت از مرجع دینی خود قیام خونینی به پا داشتند و حاضر به بذل جان شدند و از پس امتحان سنگین الهی در پاسداشت از حریم اسلام و ولایت فقیه برآمدند، زمان نو شدن و آغاز فصل بهار رسید. این بهار، بهاری است که بی شک سودجویان و دزدان سرمایه های مردم را خشنود نمی ساخت و از این جهت بود که اعتراض ها و فریاد ها را سرکوب کردند و به خیال خود با وعده و تطمیع و ارهاب اشتهای سیری ناپذیر خود را در غارت ثروت یک کشور را آشکار کردند.
با ورود امام به خاک ایران، فصل دو آغاز شد، این فصل، فصل شکوفه زدن و زیبا شدن است. چه زیبا صحنه هایی که در این زمان و در گوشه گوشه ایرانمان خودنمایی کرد و اشک چشم مادران در حسرت جای خالی فرزندان برای مشاهده صنعت خداوندی را به همراه آورد. در بهار آزادی جای شهدا خالی... . بدین ترتیب انقلابی بر خلاف انقلاب های پیشین و با هدفی اسلامی به بار نشست. انقلابی که از متن جامعه، توسط مردم و پایداری یکایک ملت به ثمر نشست و ضامن بقا و ادامه حیات آن نیز رگ حیات مردم بود که آن را آبیاری و حراست می کرد.
اکنون فصل به ثمرنشستن میوه هاست. فصل برداشت و مشاهده نعمت های الهی بدست آمده در پرتو انقلاب و ایثار است. فصلی است که گرچه بی حضور باغبان به جشن نشسته ایم، اما نگاه او را همچنان در خاطر داریم که می فرمود "پشتیبان ولایت فقیه باشید تا آسیبی به مملکت شما نرسد". رسالت ما که از حاصل دسترنج پدران و مادرانمان بهره می بریم بسی سنگین تر و دشتوارتر است. گویی بر شانه های آنان نشسته ایم تا دورتر را ببینیم، تا آینده را تسخیر کنیم.
اکنون که در فضای صلح و آزادی به سر می بریم و منت کشورهای دیگر را در اداره امور مملکت بر سر نداریم و خود سرنوشت خود را بدست گرفته ایم، باید ضمن حفظ انقلاب و برعهده گرفتن مسئولیت های محوله، سعی کنیم تا نسل های بعدی را نیز در این فرایند وارد کنیم و برای آنان الگوهایی بسازیم که جاودانه ماندن قیاممان را تضمین کنند. رسالت هنر و اندیشه در این میان بسی سنگین تر است چون با احساس و روح مخاطب آمیخته و ادراک او را در ورای لفافه های زیبایی ها شکل می دهد. زیبا دیدن و زیبا نشان دادن انقلاب اولین وظیفه هنرمند متعهد است.
سرانجام آنکه فارغ از نگاه های اصالتی و یا ابزاری دیدن هنر، رسالت هنرمند در برقراری ارتباط درست با مخاطب و ارائه پیام های تاثیرگذار است تا خدمتی صورت گیرد. مقصود از خدمت، سهیم کردن دیگرانی است که در رسیدن او به این جایگاه، مستقیم یا غیرمستقیم تاثیر داشته اند و هنرمند وامدار است تا با هنر خود گوشه ای از بار مسئولیت جبران این خدمات را برعهده گیرد. از گذشتگان و نیاکان ما که اندیشه مقاومت را به ما رساندند، از دینداران و عالمانی که آموزه های دینی را در ما نهادینه ساختند، از آنان که آذوقه های فکری و معنوی ما را فراهم ساختند، از آنان که این مرز و بوم ما را حفظ کردند و آنان که آسایش و رفاه ما را تامین کردند و آیندگان. آیندگان نیز بخشی از وجود ما هستند که حقی به گردن ما برای دریافت پیام های صره و اصیل دارند.
محمد جواد رمضانی


همچنین مشاهده کنید