جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

هفت خوشگل - Seven Beauties


هفت خوشگل - Seven Beauties
سال تولید : ۱۹۷۶
کشور تولیدکننده : ایتالیا
محصول : مدوزا
کارگردان : لینا ورتمولر.
فیلمنامه‌نویس : لینا ورتمولر.
فیلمبردار : تونینو دلی کولی
آهنگساز(موسیقی متن) : انتسو یاناچی
هنرپیشگان : جان کارلو جانینی، فرناندو ری، شرلی استولر، النا فیوره، پی‌یرو دی اوریو، انتسو ویتاله و فرانچسکو مارچانو.
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۵ دقیقه.


جنگ جهانی دوم، آلمان. دو سرباز فراری ایتالیائی به نام‌های «پاسکوالینو» (جانینی) و «فرانچسکو» (دی اوریو)، در جنگلی شاهد قتل عام شهروندان به دست سربازان آلمانی هستند و هراسان می‌گریزند. در حالی که «فرانچسکو» خود را سرزنش می‌کند که چرا کاری نکرده، «پاسکوالینو» به یاد می‌آورد که خودش هم یک بار به خاطر زنی، یک نفر را کشته است: پیش از جنگ در ناپل، «پاسکوالینو» که به‌دلیل محبوبیتش میان زنان به «هفت خوشگل» معروف شده، با مادر و خواهرانش زندگی سختی دارد و در دفاع از حیثیت خواهرش، «کونچتینا» (فیوره) به‌طور تصادفی پااندازی را می‌کشد و بعد با راهنمائی رئیس مافیای شهر سعی می‌کند از شر جسد خلاص شود. اما دستگیر می‌شود، خود را به دیوانگی می‌زند و پس از هتک حرمت به یکی از بیماران زن در آسایشگاه روانی به ارتش می‌پیوندد. حالا آلمانی‌ها «فرانچسکو» و «پاسکوالینو» را دستگیر می‌کنند و به اردوگاه کار اجباری می‌فرستند. «پاسکوالینو» سعی می‌کند تا با فرمانده زن اردوگاه، «هیلده» (استولر) رابطه برقرار کند و با تحمل تحقیرهای او شرایط بهتری داشته باشد. «فرانچسکو» تحت تأثیر آنارشیست پیری به نام «پدرو» (ری)، علیه شرایط غیرانسانی اردوگاه طغیان می‌کند؛ و «پاسکوالینو» که سرکارگر شده، برای حفظ موقعیتش می‌پذیرد که او را بکشد. پس از جنگ، «پاسکوالینو» به ناپل برمی‌گردد و می‌بیند که مادر، خواهران و نامزدش، «کارولینا» (مارچانو) به ناپل برمی‌گردد و می‌بیند که مادر، خواهران و نامزدش، «کارولینا» (مارچانو) همگی خیابان‌گرد شده‌اند. او تصمیم می‌گیرد با «کارولینا» ازدواج کند، صاحب بچه‌های زیادی شود، و مبارزه برای بقاء را ادامه دهد.
* هفت خوشگل نقش مهمی در مُد شدن کوتاه مدت ورتمولر در محافل هنری آمریکای اواسط دهه هفتاد داشت. با این حال فضای غلط انداز اردوگاه‌های زمان جنگ، باعث نشد سطحی و متورم بودن ادعاها و شعارهای ورتمولر از نظر همه دور بماند: یرژی کوزینسکی فیلم را یک نقاشی متحرک خواند که می‌کوشد تراژدی بنماید. عناصر فارس و هراس موجود در هر صحنه چنان بدوی و عاری از ظرافت اجرا شده که هدف مورد نظر، یعنی ترکیب این دو به‌صورت یک فارس هراس‌انگیز عظیم هرگز حاصل نمی‌شود. کنایه‌ها، مقایسه‌ها و اشاره‌های فرهنگی فیلم، مثل بسیاری از دیگر آثار ورتمولر به همان سرعت که جنجالی و بحث‌انگیز شد، از سکه افتاد.


همچنین مشاهده کنید