جمعه, ۱۶ آذر, ۱۴۰۳ / 6 December, 2024
مجله ویستا
عرستان سعودی – ایران - ایالات متحده
در اوج سلطه استعماری بریتانیا در خلیج فارس بود که شکست خاندان هاشمی از جنبش های وهابی گری سبب انتقال حکومت هاشمی ها از حجاز به منطقه تحت صلاحیت بریتانیا در عراق و اردن کنونی شد و فضای جغرافیای سیاسی شبه جزیره را برای ظهور پادشاهی جدید سعودی آماده کرد. با این حال، عربستان سعودی، برخلاف همه قبایل و امارات عربی خلیج فارس، هیچ گاه تحت الحمایه رسمی یا غیر رسمی بریتانیا نبوده است.
ظهور کشور سعودی همزمان بود با گسترش علایق سیاسی ایالات متحده امریکا در منطقه و با عقد قرارداد نفتی آرامکو (عربی – امریکائی)، کشور جدید زیر نفوذ سیاسی انحصاری امریکا در آمد. اگرچه این نفوذ سیاسی انحصاری در گذر هشتاد سال گذشته اشکال مختلفی پیدا کرد، ولی عربستان سعودی همیشه میزان شایان توجهی از استقلال رای را در برابر ایالات متحده از خود نشان داد. برای مثال، در مسائل عرب و اسرائیل ریاض هیچ گاه مستقیما در برخوردهای نظامی علیه اسرائیل شرکت نکرد، ولی بارها مواضع مستقل خود را در مبارزات سیاسی علیه اسرائیل ثابت کرد.
از طرف دیگر، نفوذ ایالات متحده در میان بازیگران اصلی در خانواده سعودی هرگز یک نواخت و یکسان نبوده است: برخی از رهبران سعودی مانند ملک فیصل و ملک عبداله (پادشاه کنونی) ثابت کرده اند که در برابر خواست ها و سیاست های عربی و منطقه ای ایالات متحده، اغلب بر استقلال رای خود اتکا دارند و به سود مصالح اسلامی و منطقه ای خود پافشاری می کنند، و برخی دیگر که پرنس بندر سمبل برجسته آن گروه است، نه تنها طرفدار اطاعت چشم بسته از امریکا هستند، بلکه بی اشتیاق نیستند که کشورشان به مستعمره امریکا در منطقه تبدیل شود.
عربستان سعودی در حال حاضر، تحت رهبری ملک عبداله، یکی از مستقل ترین دوره از تاریخ سیاسی خود را می گذراند. در این دوران که همزمان است با زورگوئی های نو محافظه کارانه واشینگتن به سود اسرائیل و بر علیه مسلمانان، ما شاهد آن هستیم که در قیاس استقبال صمیمانه مصر و اردن از سیاست های امریکا به سود اسرائیل، عربستان سعودی طرح "شناسائی اسرائیل از سوی عربان به شرط پس دادن همه سرزمین های اشغالی" را مطرح کرد. متاسفانه تند روها که از کلمه "شناسائی اسرائیل" فرار می کنند، به خود فرصت ندادند که دریابند که با توجه به این حقیقت که اسرائیل هرگز همه سرزمین های اشغال شده از جنگ ۱۹۶۷ به بعد را پس نخواهد داد، این طرح می توانست دست امریکا و اسرائیل را نزد جهانیان باز کند و خطوط جدا کنند ظالم و مظلوم را شفاف سازد.
ایستادگی عربستان سعودی در برابر طرح استعماری "خاور میانه بزرگ"، به صورت مخالفت نسبت به حمله و اشغال عراق توسط امریکائی ها خود نمائی کرد و عدم همکاری با جرج بوش و تونی بلر در استراتژی به حرکت در آوردن منطقه عربی خلیج فارس علیه ایران.
نه تنها عربستان سعودی استراتژی ضد ایرانی یاد شده شرکت نکرد، بلکه در مقام ترمزی عمل کرد جهت خنثی کردن امیال ابوظبی و قطر در راستای بهره گرفتن از فشارهای امریکائی علیه ایران و پیش بردن ادعاهای سرزمینی واهی خود نسبت به جزایر ایرانی. وزیر دفاع عربستان سعودی در یک نوبت حتی وزیر خارجه امارات را بابت به خطر انداختن امنیت منطقه و مصالح امنیتی کشورهای مهم شورای همکاری خلیج فارس از راه ادامه این ادعاها سرزنش کرد. این جنبه ویژه از سیاست های منطقه ای عربستان سعودی حاصل یک تفاهم نانوشته ژئواستراتزیک میان آن کشور و ایران است که بر اساس آن: موازنه سیاسی میان ایران و عربستان سعودی سنگ زیربنای ساختار امنیتی خلیج فارس است و اگر این موازنه و تفاهم حفظ بماند امنیت منظقه تداوم خواهد یافت و منافع همگان در حفظ خواهد شد، ولی هرگونه تزلزلی در این تفاهم، سبب تزلزل در امنیت منطقه خواهد بود.
تفاهم نانوشته یاد شده ایران و عربستان سعودی به دهه ۱۹۷۰ و دوران پادشاهی ملک فیصل بر می گردد، هنگامی که دکترین پسا ویتنامی نیکسن دو کشور را تشویق کرد تا مسولیت های لازم را در قبال امنیت منطقه به عهده گیرند. ولی در عمل عوامل امریکائی و اروپائی عربستان سعودی را از همکاری رسمی و علنی با ایران در آن رستا بازداشتند و شرایطی فراهم آوردند که ایران مجبور شد به تنهائی خود را دگیر انجام آن مسولیت پر هزینه و درد سر نماید و نقش را عهده گیرد که از سوی همانان به عنوان "ژاندارم خلیج فارس" به تمسخر در آمد. به این حال تفاهم حاصل شده میان سران دو کشور سبب ساز حل تقریبا همه مسائل و اختلافات ارضی و مرزی در منطقه خلیج فارس شد و نه تنها اختلاف بزرگی مانند "شط العرب" با عراق بعثی حل شد، بلکه عربستان سعودی و کویت هم توانستند مناطق بی طرف دردسر آفرین میان خود و با عراق بعثی را حل کنند.
و با نظارت مواقت آمیز عربستان سعودی بود که ایران توانست مشکل عظیم مربوط به جزایر تنب و ابوموسی را با بریتانیا به سامان رساند.
پس از بروز انقلاب اسلامی و حمله نظامی رژیم بعثی به ایران و حمایت عربان، از جمله عربستان سعودی، از مهاجمین بعثی روابط ایران و عربستان قطع شد و ایالات متحده از این وضع بر علیه ایران بهره گرفت و توانست نیروهای خود را به تدریج در خلیج فارس مستقر سازد. ابتکار هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور وقت ایران روابط دیپلماتیک در سال ۱۹۹۰ از سر گرفته شد و از آن پس تفاهم نانوشته میان دو طرف اثرگذاری بر مسائل منطقه ای را دوباره نشان داد. پیش از آغاز استراتژِی جهانی ایالات متحده امریکا در ستیزه علیه ایران برای محروم کردن مردم ایران از حق استفاده از انرژی هسته ای، هنگامی که ایالات متحده توسعه و تقویت نیروهای دفاعی ایران را خطری برای صلح و امنیت جهان و منطقه عربی خلیج فارس قلمداد می کرد، ملک عبدالله سعودی که آن موقع هنوز در مقام ولیعهدی سعودی بود، در مصاحبه ای با روزنامه عربی زبان الشرق الوسط چاپ لندن در اول ژوئن ۱۹۹۹ با بیان اینکه ایران حق مسلح کردن خود برای حفاظت از خود را دارد، از برنامه های تسلیحاتی ایران دفاع کرد. هر شکل و شمایلی که روابط عربستان سعودی با ایالات متحده از یک طرف و ایران از طرف دیگر در گذر زمان پیدا کند، باید توجه داشت که علاوه بر مسائل امنیتی منطقه ریاض آگاهانه بر نقش خود و تهران به عنوان نمایندگان دو جنبش متفاوت وهابی – شیعی تکیه دارد. همین نکته اهمیت فراوانی در حفظ موازنه ها در منطقه اهمیتی حیاطی دارد. در حقیقت، میزانی از رقابت سیاسی منطقه ای و حتی ایدئولوزیک، همراه با میزانی از همکاری های سیاسی و استراتژیک در منطقه دو لنگه بار "موازنه ایرانی – سعودی" در منطقه محسوب خواهد بود. در حالی که گفته های احمدی نژاد در باره اسرائیل و هالوکوست حساسیت های سیاسی سعودی را در تفاوت دیدگاه ایدئولوزیک با ایران برانگیخت و توسعه صنعت هسته ای و گسترش استفاده از انرژی هسته ای توسط ایران می توانست رقابت های قدرتی منطقه ای را در عربستان سعودی تحریک کرده باشد، در عمل شاهد بوده ایم که در جریان تحریک منطقه علیه برنامه هسته ای ایران، هنگامی که قطر و ابوظبی به تحریک لندن و واشینگتن ابراز واهمه از برنامه هسته ای ایران را آغاز کرده بودند، عربستان سعودی قاطعانه از حق ایران در استفاده از انرژی هسته ای دفاع کرد و "ترس" از برنامه هسته ای ایران را غیر واقعی خواند و ترس واقعی منطقه را در تسلیحات اتمی کنترل نشده اسرائیل قلمداد کرد. به این ترتیب، نه تنها موازنه های موجود و تفاهم نانوشته ژئوپولیتیک – ژئواستراتزیک ناشی از آن میان ایران و عربستان سعودی موارد زیادی از سیاست های امریکائی مضر به امنیت و ثبات خلیج فارس را خنثی کرده و سنگ زیر بنای ساختار امنیتی منطقه ای محسوب می شود، بلکه تا حدود زیادی می تواند روابط ایران با بقیه دنیای عرب را نیز شکل دهد.
به نظر می رسد که پس از دیدار احمدی نژاد با سران شورای همکاری خلیج فارس و دعوت ویژه پادشاه سعودی از وی برای مناسک حج، صمیمیت و گرمی در این تفاهم دوجانبه را میان دو کشور بازگردانده و سفر تهاجمی ماه گذشته جرج دبلیو بوش به منطقه را با شکست قطعی مواجه ساخته است.
دکتر پیروز مجتهدزاده
منبع : پایگاه اطلاعرسانی فرهنگ توسعه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست