پنجشنبه, ۱۱ خرداد, ۱۴۰۲ / 1 June, 2023
مجله ویستا
برمن و «درگیری منفعلانه با مخاطب»

«برمن» این منابع را از تنوع وسیعی از روزنامهها، كتابها و آرشیوهای عكس كه بسیاریشان در نیمه اول قرن ۲۰ چاپ شدهاند دستچین میكند. وی این منابع را ـ با زوم كردن روی جزئیاتشان، یكجا آوردن بخشهایی از چندین عكس در یك اثر یا كنار هم آوردن اُبژههای بهكار رفته، در مقیاسهای متفاوت قابل توجه - از زمینه اصلی به اثرش منتقل میكند.
در این آثار شخصیتها در یك دنیای تیره، ناخوانده و نامشخص رها شدهاند؛ جایی كه بهطور غمانگیزی به نمایش آئینهایی عجیب میپردازند. بدنهای معیوب و سوراخ شده، موتیفی است كه بارها در آثارش رخ میدهد همانگونه كه مدلها و قسمتهای معماری، ماسكها، روپوشها و خدمتكاران. اگر چه بازیگران اصلی «برمن» بیتفاوت به مشغلهها و سرنوشتشان دوباره و دوباره حاضر میشوند، درد و آرامش آنها در كار وی نفوذ میكند. بدین معنی كه هنرمند اتمسفر افسرده را با تفسیری كنایهآمیز سوراخ میكند (در طراحیهای اخیر شخصیتها به شكل طنزآمیزی صحنه را در مركز تصاویر روایت میكنند.) تصاویری كه به شكلی عامدانه بیسر و ته هستند. همانگونه كه منتقدی مینویسد. «كارهای برمن با گرایشی سورئالیستی به منظور طفره رفتن از یك كل منطقی اشباع شدهاند.»
استفاده تركیبات متنوع، گرافیت، آبرنگ و مركب سفید، گاهی با رد قلمی از قهوه یا اشارههایی از گواش و رنگ روغن كامل شده، «برمن» در فاصلهای طولانی روی هر طراحی كار میكند و اغلب دوباره به كاری برمیگردد كه برای سالهای طولانی كنار گذاشته است.
هر قطعه یك ضمیر مشخص در خود دارد، چنانچه بدنها در فضای تیره محو میشوند. یا ساختمانها و زمینه فقط با یك حركت سریع مداد طرح میشوند.
اما دنیای رویایی «برمن» موقتی است: چنانچه به نظر میرسد هر لحظه آماده تغییر و فرو ریختن است. در كارهای تركیب مواد اخیرش (كه در آنها از تكه پارههای جلد كتاب، پاكت نامهها یا دیگر اشیاء روزمره استفاده كرد.) مسیری بیش از پیش قرار دادی را ارائه داده است با این همه مواد به كار رفته ـ لكههای كوچك كاغذ و مقواهای نازك لكهدار با نوشتههای هنرمند به خودش- هنوز یك احساس تاریخی جدای از محتوای طراحیها به دست میدهد.
طراحیهایی كه اغلب آنها نیز بر لبهای از فروپاشی به نظر میرسند، اما چیزی كه هست این كه عدم قطعیت در كل طراحیهای «برمن» ریشه دوانده است. بیمكانی و بیزمانی عنصر ثابت این آثار است، هر گونه جستجو برای یافتن رخنههای روایت مسدود است. فیگورها اغلب در فضایی كمنور محو شدهاند یا پشت به تصویرند. چنانچه در اثر conducinator۲۰۰۲. در مصاحبهها او همواره بر فرسودگیش با انفعال به معنای فقدان تفكر انتقادی جامعه مدرن صحه میگذارد.
بدین ترتیب با نمایش بیتفاوتی و بیرون راندن احساس و بوسیله محول كردن تفسیر هنرش بر عهده خود مخاطب، شاید «برمن» میتواند به عنوان مشوق حركت، درگیری و بهطور ایدهآل تغییر دیده شود.
نویسنده : برایان شولیز
مترجم : وحید شریفیان
منبع: Vitamin D, Phaidon,۲۰۰۵
مترجم : وحید شریفیان
منبع: Vitamin D, Phaidon,۲۰۰۵
منبع : دوهفتهنامه هنرهای تجسمی تندیس
همچنین مشاهده کنید
سایت دیدبان ایرانسایت چیدانهروزنامه ایرانسایت پارسینهسایت مثلث آنلاینخبرگزاری تحلیل بازارسایت بیتوتهسایت انتخابخبرگزاری صدا و سیماوبگردی