پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

دکتر ورجاوند ؛ دایره‌المعارف تمدن ایرانی


دکتر ورجاوند ؛ دایره‌المعارف تمدن ایرانی
مرگ را گریزی نیست، اما هنگامی كه ناگهانی و بی‌موقع فرا رسد، همچون صاعقه‌ای است كه بر سر فامیل و دوستان و آشنایان فرود می‌آید.مرگ نابهنگام شادروان دكتر پرویز ورجاوند را بدون تردید می‌توان مانند صاعقه‌ای دانست كه خانواده و دوستان او را در ماتمی عمیق فرو برد.
خداوند روحش را شاد بدارد و به همه دوستدارانش شكیبایی عطا فرماید. دكتر ورجاوند زندگی پرتلاطمی را پشت سر گذاشت. در حالی كه موقعیت علمی و دانشگاهی او این امكان را برایش فراهم می‌كرد كه زندگی آرام و مرفهی داشته باشد، اما شور و عشق وصف‌ناپذیر او به ایران و آنچه متعلق به این آب و خاك است، زنده‌یاد ورجاوند را به قلمرو سیاست كشاند تا همیشه با حرارتی توام با سوز‌و‌گداز، نگرانی‌های خود را نسبت به ایران فریاد زند.
فریادهای او البته همواره مطلوب همگان نبود. برخی محافل بی‌باكی او را در اظهارنظرهای صریح‌اش، تاب نیاوردند و در نخستین سال‌های پس از پیروزی انقلاب، تنگناهایی را بر او روا داشتند كه سبب شكستگی و پیری زودرس دكتر ورجاوند شد.برخی اقوام ایرانی نیر ایران‌گرایی مرحوم ورجاوند را به مخالفت او با حقوق مشروع اقوام ایرانی تفسیر كردند كه به گمان من، این مساله خاص، بیشتر ناشی از سوء‌تفاهم بود.
دكتر ورجاوند هر چند كه ناسیونالیست ایرانی بود و به این عنوان افتخار می‌كرد، اما منطقی‌تر و اخلاق‌گراتر از آن بود كه به حیطه افراط و نژادگرایی وارد شود.در سفری كه در خرداد سال ۱۳۸۴ با آن مرحوم برای ایراد سخنرانی در دانشگاه گیلان به رشت داشتم، فرصت بی‌نظیری دست داد تا با وی در باره بسیاری از مسائل ایران از جمله حقوق قومیت‌ها گفت‌وگو كنم.به خلاف تصور برخی از محافل، دیدگاه‌های او كاملا معتدل و منطقی بود و ذره‌ای جانب انصاف را رها نمی‌كرد.
مرحوم ورجاوند با آنكه دائره‌المعارفی از تاریخ تمدن ایران‌زمین بود و حرف‌های بسیار شیرینی برای گفتن داشت، اما هیچ‌گاه برای شنیدن سخنان دیگران بی‌حوصله نبود و به خلاف رسم و سنت مردانی در سن و سال خودش، همیشه گوش شنوایی برای شنیدن داشت؛ حتی شنیدن انتقادهای گزنده از آراء و نظرات خود.از حیث گوش سپردن به سخنان دیگران و تحمل انتقادهای آنان و ارائه پاسخ آرام و پدرانه به آنها، تا كنون كسی را به پای مرحوم ورجاوند ندیده‌ام.تحمل و مدارا اما تنها برجستگی اخلاقی زنده‌یاد ورجاوند نبود.
او افزون بر تحمل ناملایمات بسیار و زیستنی پاك و بی‌آلایش، تن رنجور خود را وقف كمك به آرمان خود برای اعتلای ایران كرده بود.در یكی – دو سال اخیر، او اغلب از وضع جسمی‌اش می‌نالید، اما به رغم بیماری‌های مزمن و ناخوشی احوالش، در هر مراسمی كه آن را در جهت علایق ایران دوستانه‌اش می‌دید، حضور می‌یافت.دوستان او بدون شك خاطره مردی با ظاهر همیشه آراسته و مرتب را كه پاهای رنجور خود را به كمك عصا به خاك می‌كشید تا برای سخنرانی به سفری دوردست رود یا در جلسه‌ای حضور یابد، از یاد نخواهند برد.
به باور من، زنده‌یاد ورجاوند، فرزندی بود از شمار فرهیخته‌ترین فرزندان ایران، چنانچه گویی تمام صفات نیك نیاكانمان را با خود داشت. او با اطلاعات گسترده و عمیقش از تاریخ فرهنگ و تمدن این آب و خاك، بخشی از حافظه تاریخی ما ایرانیان بود.او عاشق ایران زمین و تك‌تك مردمانش از هر قوم و با هر زبانی بود، هر چند كه شور و حال وصف‌‌ناپذیرش سببی برای بروز برخی سوءتفاهم‌ها شده بود.خداوند او را در جوار خویش آرامش ابدی بخشد.
احمد زیدآبادی
منبع : روزنامه هم‌میهن


همچنین مشاهده کنید