چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


”رضا میرکریمی“: دغدغه فراتر رفتن از حد وجود تجربی آدمی


”رضا میرکریمی“: دغدغه فراتر رفتن از حد وجود تجربی آدمی
”رضا میرکریمی“ بعد از تجربهٔ زیر نور ماه، که در روابط عینی راز متعالی را جستجو می‌کرد، در خیلی دور، خیلی نزدیک پرسشی رادیکال را با مخاطب در میان می‌گذارد، او بر آن است حد معرفت آدمی را مورد کنکاش قرار دهد و راه به این حقیقت بکشد که آیا در ورای این حد می‌توان بر وجود تجربی خود غلبه کرد و منطق علمی را که همیشه برای هر سؤالی به دنبال یک جواب مشخص و غیرقابل تردید است را در لحظاتی پس زد و بر چیزی غلبه کرد که فرمول‌های هستی‌شناسانه واقع‌گرا آن را تدارک دیده‌اند؟ این پرسش در فیلم به جواب مشخصی نمی‌رسد و تنها ما مختار هستیم در فضای رازآلود به فراتر رفتن از آن باور بیاوریم و یا از آن صرف‌نظر کنیم.طرح این پرسش در ادبیات و فلسفه عمری طولانی دارد و بسیاری جان فرسوده کرده‌اند تا جوابی به آن بدهند، ولی به‌نظر می‌رسد این حوزه در دایرهٔ عقل و علم به پاسخ مشخص نخواهد رسید. انسان تنها می‌تواند ایمان بیاورد و در مفهوم ایمان، پیش از آن‌که یقینی فربه‌گی کند، تردید، مدام خود را به رخ می‌کشد. تمام آثار داستایفسکی به دنبال این دغدغه شکل گرفته که آیا بشر می‌تواند بر منطق ۲ ضرب در ۲ غلبه کند و از آن فراتر رود، او با خود می‌اندیشید چرا شکنجه‌ای که مسیح می‌بیند همان منطقی را واتاب می‌دهد که وجود تجربی آدمی آن را با تمام پوست و استخوانش درونی کرده است. در این جهان ما گریزی از مرگ، رنج و... نداریم. حتی معجزه نیز راهگشا نیست، این آدمی است که در دوراهی انتخاب می‌ماند و باید خود انتخاب کند. همانگونه که مسیح شکنجه را تحمل می‌کند و رنج می‌کشد هرکس دیگری می‌تواند.”میرکریمی“ ذهنی بسیار عینی‌گرا دارد، در زیر نور ماه او جامعه را از نزدیک مشاهده بالینی می‌کند و آن‌را با محک اخلاق مورد داوری قرار می‌دهد و دست آخر در گریز به یک روستای آرمانی مفری در جهان بی‌مفر می‌جوید. همین اتفاق در خیلی دور، خیلی نزدیک هم رخ می‌دهد. اگر پسر و پدر فیلم نماد دو نگاه باشند، در نگاه اول پسر کلیت هستی و کائنات را می‌جوید، اما او هم به منطق وجود تجربی بشر وفادار است، تلسکوپ، هوای بی‌غبار و...او حتی به‌جای این‌که جواب پرسش خود را از رازآلودگی آن بجوید، می‌خواهد پیغامی به ناشناخته‌ها بفرستد تا جوابی برسد. او می‌داند با بهترین ابزار چهاردرصد جهان را می‌توان رصد کرد و برای شناخت بقیه باید تلسکوپی مجهزتر یافت. پدر اما ریزبینانه به جنگ بیماری می‌رود و اگر قدرت علمی‌اش اجازه دهد بر مرگ غلبه می‌کند، او تسلیم جبر است، جبر ماندگار، اما دو ضرب‌در دو.پدر وقتی رودرروی مرگی قرار می‌گیرد که ناگزیر و ضروری است، دچار تردید می‌شود که چرا نمی‌توان از وجود تجربی عبور کرد، او نمی‌خواهد باور کند ”سی‌تی‌اسکن“، ”ام.آر.آی“ و... به او می‌گویند کاری نمی‌شود کرد. ولی به قول مالرو آدمی بعد از قرن‌ها نمی‌داند با مرگ چگونه کنار بیاید. هر فردی تمنای جاودانگی دارد و آن را در جهان تجربی دست‌نیافتنی می‌یابد و تنها روزنه، باور به فراتر است، جائی که اراده‌ای دیگر بر معادله علمی غلبه می‌کند.”میرکریمی“ در هر دو فیلم خود به عینیت وفادار می‌ماند، در آثارش هیچ جائی برای پرسش‌های درون ذهن وجود ندارد. ما صدای درون را نمی‌شنویم. به این دلیل وی برای غلبه بر جبری‌که مضطرب‌اش می‌کند، جبر دیگری را قرار می‌دهد. جبر منطق دراماتیک را، او می‌خواهد شکست واقعی در واقعیت را با پیروزی در تخیل سینمائی جبران کند، او در خیلی دور، خیلی نزدیک به حد معرفت تجربی نمی‌تواند غلبه کند، ولی با چند نشانه از ما می‌خواهد بپذیریم جبر تحمیلی‌اش بالاخره بر جبر تجربی غلبه کرد و ما در اینجا مثل خود او حق داریم بپذیریم یا نپذیریم، بدون این‌که هر دو اثر او کمکی به این انتخاب بکند. شاید در آینده شاهد سفر درونی و زائرانه او به درون باشیم، جائی‌که می‌توان بر بن‌بست تجربی غلبه کرد، ولی تجسم این غلبه به سادگی ممکن نیست و تنها کسانی آن‌را می‌پذیرند که با سازنده هم‌افق باشند، این تناقض امکان بشر است و ایمان را تبدیل به یک فرصت برای آدمی می‌کند، همان‌گونه که همه می‌دانیم در هر جائی که ایمان وارد عمل می‌شود، تردید و انکار نیز خود را به رخ می‌کشد، همه هنر کریمی نشان دادن همین تناقض است، بدون این‌که مکاشفه مومنانه‌ای را برانگیزد. این دستاورد کمی نیست، ولی عبور از آن به تلاطمات درونی نیاز دارد که از راه توصیه و نقد قابل دسترسی نیست و اتفاقی است که وجود آدمی آن را تضمین می‌کند و تنها کسانی می‌توانند به آن باور داشته باشند که معجزه، کرامت و رحمت فراتری را باور کنند و به این دلیل کسی نمی‌تواند آن را تبدیل به سبکی خواسته و ناخواسته سازد و حتی بخشنامه‌ها و جوایز هم نمی‌تواند کمکی به آن بکنند، تردیدی نداریم که میرکریمی آن را نمی‌خواهد و خود را در فردیت ویژه‌اش می‌جوید و تداوم می‌بخشد.
منبع : مجله دنیای تصویر


همچنین مشاهده کنید