جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


تاریخ تمدن ایران


تاریخ تمدن ایران
ملتی كه تاریخ خود را نشناسد لاجرم محكوم به تكرار آن است. بسیاری از گذشتگان این سرزمین هركدام سعی در ساختن بنای فرهنگ و تمدن آن داشته اند و اگر ضعف و خطایی از آنها سرزده است باید مورد عبرت ما واقع شود تا از تكرار چنین اشتباهاتی جلوگیری كنیم. در واقع به وسیله آشنایی با تاریخ گذشته می توان حال را بهتر شناخت و آینده را نیكوتر ساخت. سرزمین كهن ایران كه از هزاران سال پیش نهال فرهنگ و تمدن را در خود بارور ساخته است سهم بسزایی در رشد و تحول انسان داشته است. سرزمینی كه زرتشت، فردوسی، ابن سینا، خواجه نصیرالدین طوسی، ذكریای رازی، ابوریحان بیرونی، سعدی، حافظ، امیركبیر و... از آن برخاسته اند و هركدام دانش و معرفت را به بشریت ارزانی داشته‌اند.
تاریخ تمدن بیانگر نقش ارزنده ایرانیان در علوم وفنون است. این سرزمین نه فقط جنگاوران وجهانگیران را در خود جای داده است، بلكه اندیشه ورزان و خردمندانی بس بزرگ از آن برخاسته اند. سرزمینی با مردمانی كه یكتاپرستی را ازهزاران سال پیش آموخته اند، راستگویی و درستكاری رسم دیرینه شان و همواره «گفتار نیك، كردار نیك، پندار نیك » راهنمای آنان بوده است و برای رسیدن به این هدف ناگزیر از ریشه كن كردن زشتی و آلودگی بودند; چرا كه در محیطی كه جولانگاه فقر، فساد ودروغگویی باشد، مجال برای عمل كردن به چنین دستورالعمل الهی وجود نخواهد داشت.
ایجاد فضای امن و آرام میسر نمی گردد، مگر آن كه به علم و دانایی میدان داده شود و این گونه بود كه از هزاران سال پیش نیاكان ما قدم در راه كسب علم و دانش نهادند و بدین ترتیب ایران تبدیل به مكانی برای برخورد علوم وفنون در دنیای باستان شد. پس از آن كه حكومتهای عظیم و قدرتمند تشكیل شدند، می بایست توجه بیشتری به فرهنگ، علم و ادب می شد و در این راه، ایرانی آن قدر گشاده دل و آزاد اندیش بود تا تفكرات متفاوت و حتی متناقض را در خود جای دهد، در طول قرنها حافظ فرهنگ و تمدنهای مختلف و خود نیز پایه ریز فرهنگ والایی بود كه نه تنها بر فرهنگ و تمدن عظیم اسلامی نفوذ و تاثیر ویژه ای داشت بلكه بر ملل و اقوام دیگر نیز اثرات پاینده و ارزنده ای باقی گذاشته است.
هنر عمده ایران همواره كسب علم و دستاوردهای فرهنگهای دیگر ملل و در عین حال ارایه خلاقیتها ودستاوردهای خود بوده است. از زمان تشكیل حكومت مادها، كه آریایی نژاد بودند، تا كنون صدهاحكومت و حاكم به قدرت رسیدند و منقرض شدند.در این میان فرهنگ ایران بر سایر فرهنگ ها اثر گذاشت و از آن ها تاثیر پذیرفت اما هیچ گاه از صحنه تاریخ محو نشد. فرهنگ و تمدن ساسانی كه میراث دوران اشكانی و از سوی دیگر مادها، هخامنشیان و سلوكیان بود، مقداری از فرهنگ سرزمینهایی چون یونان، چین، هند، ارامنه، روم و... را در خود داشت. فرهنگ دوران ساسانیان حتی بعد از ورود اعراب به ایران نیز ادامه یافت.
در دوره ساسانیان علاوه بر فتح سرزمینها وجنگهای پی در پی، علوم مختلف رشد چشمگیری یافتند، در حقیقت فرهنگ و تمدن ایرانی در آن دوران سرآمد تواناترین ملل در آسیا بود. شناخت هر چه بهتر هر كشوری باعث ارایه نظریات و تحلیلهای دقیق تر راجع به فرهنگ و تاریخ آن كشور خواهد شد و در این میان پادشاهان ساسانی از اردشیر بابكان و شاپور به بعد وسایل آشنایی ایرانیان را با علوم مختلف مهیا می كردند. در دوره ساسانیان كتب پهلوی و یونانی در كتابخانه ها و یا آتشكده ها وجود داشت. سخن از سلسله ساسانی باقدمت بیش از چهار صد سال مبحثی نیست كه با چندسطر و صفحه بتوان آن را خلاصه كرد اما تنها به گوشه ای از تلاش ایرانیان در این دوران، كه همانا تاسیس یكی از عمده ترین مراكز علمی جهان باستان است، می توان اشاره مختصر كرد.
همان طور كه در تاریخ ثبت است، سلسله ساسانیان توسط اردشیر بابكان تاسیس شد، اما پس ازچند سال توسط اعراب مسلمان كه ندای وحی را درسرزمین عربستان شنیده بودند، منقرض شد و بدین ترتیب ایران وارد دورانی نو و متفاوت از گذشته شد.در تمام دوران ساسانی حاكمان مختلف به كشورگشایی و جنگها پرداختند.
عمده ترین رقبای ایران درآن دوران روم بود. یكی از علل درگیری ایران و روم علاوه بر جاه طلبی، مسئله ارمنستان بود. حتی در یكی از این جنگها امپراطور روم به نام والریانوس توسط شاپور اسیر شد و این خود باعث اعتبار و عظمت خاندان ساسانی گشت. در این زمان علاوه برجنگ های پی درپی، آیین ها و ادیان مختلفی هم توسطبانیان و پیروان آنها اشاعه یافت همچون مانی، مزدك، بودا، مسیحیت و... اما دین رسمی ایرانیان زرتشت بود. یكی از پادشاهان معروف ساسانیان شاپور دوم؛ معروف به ذوالاكتاف بود. می گویند وی شانه های اسیران را برای عبرت دیگران سوراخ می كرد و ازشانه هایشان طناب می گذرانید و آنان را به بیگاری می گرفت، به همین دلیل نزد ایرانیان به ذوالاكتاف (صاحب شانه‌ها) معروف شده است.
در زمان همین پادشاه، اوستا در ۲۱ نسگ (كتاب) تدوین و شهرهای مختلفی تاسیس شد. نام یكی از این شهرها جندی شاپور یا گندی شاپور بود كه بسیاری ازتاریخ نویسان نام «به از اندیو شاپور» را به آن نسبت داده اند. این شهر در جنوب غربی ایران در خوزستان و نزدیك شوشتر واقع شده بود.اكثر محققین دوره تاریخی ساسانیان را مبتكراصول شهرسازی و معماری می دانند; چرا كه شهرهای زیادی در این دوران ساخته شد.
جندی شاپور در زمان شاپور اردوگاه اسرای رومی بوده است. حتی بسیاری از مورخین اعدام مانی را درگندی شاپور ثبت كرده اند. یعقوب لیث صفاری نیز براثر بیماری در این شهر درگذشت. در زمان ساسانیان تجارت رونق بسیاری داشت ایران واسط تجارت بین شرق و غرب بود. پارچه های ابریشمی حریر دركارگاههای شوشتر و جندی شاپور بافته می شد. ساسانیان در آغاز به سه خط یونانی، اشكانی و ساسانی می نوشتند. خط رایج ساسانی، به فرس میانه یا پهلوی ساسانی معروف است كه خواندن و نوشتن با آن بسیار مشكل بود. این خط قرابت زیادی با خطرایج زمان اشكانی داشت، به همین دلیل آن را پهلوی اشكانی گفته اند كه هر دو خط دارای یك ریشه است. زبان دوران ساسانیان پهلوی (فارسی میانه) بود كه درواقع پدر فارسی كنونی است. سازمان اجتماعی ایرانیان از زمان ساسانیان منظم شد. توجه و علاقه به علم، به خصوص در اواخر دوره ساسانی باعث تالیف و ترجمه كتب مختلفی از زبانهای یونانی، سانسكریت، چینی و غیره شد.
خسرو اول كه لقبش انوشیروان (روح جاویدان) بود، در سال ۵۳۱ بر تخت نشست. وزارت انوشیروان برعهده بزرگمهر بود كه به دانایی و كیاست شهرت داشت. انوشیروان علاوه بر ایران نزد اعراب و حتی بیزانس به عنوان حكمران حكیم شهرت داشت. عصروی دوران درخشان و متحول فرهنگ ایران باستان است. انوشیروان ایران را به چهار بخش (پازگوس) تقسیم كرد، اموال و املاك بزرگان به آنان باز گردانده شد، اخذ مالیات اصلاح شد و حتی هزینه عروسی بسیاری از جوانان فراهم شد و نكته ای كه مورد نظراین مقاله است، این است كه دانشگاه جندی شاپور كه در نوع خود از مهمترین مراكز علمی دنیای كهن بود در این دوران.
این مدرسه گرچه از زمان شاپور اول پایه ریزی شده بود اما توسط این پادشاه تعمیر و گسترش یافت، دانشگاه جندی شاپور از مهمترین مراكز آموزشی و تحقیقی دنیای آن زمان بود كه تعداد زیادی دانشمند و پزشك در آن مشغول به تدریس، تحصیل و طبابت بودند. در این مركز علاوه بر كتب تالیف شده دانشمندان ایرانی بسیاری از كتابهای یونانی و هندی را به پهلوی ترجمه كرده و آن ها را تعلیم می دادند. با مطالعه و بررسی این دانشگاه می توان به قدمت تعلیم و تعلم رسمی در ایران پی برد.
در زمان انوشیروان عده ای از فلاسفه یونان، كه بعد از تعطیلی آكادمی آتن به دلیل تعصب امپراطوری روم به ایران پناهنده شدند، مورد حمایت این پادشاه قرارگرفتند. آنان در دانشگاه جندی شاپور به تدریس مشغول شدند. انوشیروان حتی عده ای را به هندوستان فرستاد تا به فراگیری علوم بپردازد. طب یونان در مدرسه جندی شاپور رواج یافت. فلسفه ارسطو و افلاطون در زمان انوشیروان به فارسی ترجمه شد. برزویه طبیب نیز در زمان انوشیروان به هند رفت و با تنی چند از دانشمندان و كتب هند به ایران بازگشت.
مدرسه جندی شاپور در علم كیمیا (شیمی)، زیست شناسی و علوم پزشكی نقش مهمی داشته است. در این مدرسه آموزش و گفت و گو به زبان سریانی بود. از آنجا كه زبان سریانی نزدیكی زیادی به زبان عربی دارد این امر خود باعث انتقال سریع وساده تر علوم عهد باستان به دوره اسلامی شد. انوشیروان گذشته از تاسیس دانشكده طب جندی شاپور به تاسیس مدرسه دیگری كه در آن ریاضیات، فلسفه و نجوم تدریس می شد در جندی شاپور اقدام كرد. تدریس در این زمینه كاملا به زبان یونانی بود ولی شكی نیست كه عامل زبان فارسی نیز به طور غیرمرئی مخصوصا در رشته داروسازی وجود داشته است.
پیوستگی بزرگ میان طب اسلامی و یونانی را باید در پزشكی اواخر دوره ساسانی، به ویژه در مدرسه جندی شاپور جست و جو كرد.گفتنی است، به هنگام ظهور اسلام جندی شاپور مهمترین دوران خود را می گذرانید. مدرسه مذبور، كه مهمترین مركز پزشكی عصر به شمار می رفت، محیطی برای مركز تجمع دانشمندان با ملیتهای گوناگون بود. در این مدرسه دانشمندان سنتهای پزشكی یونانی، هندی و ایرانی رابا هم در آمیخته و زمینه را برای پزشكی اسلامی آماده می كردند. درآمیختن مكاتبه مختلف پزشكی ازتركیبی خبر می داد كه می بایست در پزشكی اسلامی آینده انجام پذیرد.
افتخار ابداع روش درمان بیمارستانی را باید تا اندازه زیادی از آن ایرانیان دانست. یمارستانهای دوره اسلامی اغلب براساس نمونه ها و اصول بیمارستانی جندی شاپور ساخته شده بودند.
بیمارستانهای معروف عضدالدوله در شیراز و بغداد،بیمارستانهای متاخر دمشق و رفاهی براساس نمونه جندی شاپور بنا گردیده بودند. نخستین فرآورده دارویی اسلامی نیز از این مركز بزرگ پزشكی جهان بوده است. در این میان نقش دانشگاه جندی شاپور را در انتقال علم كیمیا نیز به هیچ وجه نمی توان نادیده گرفت. جندی شاپور به هنگام فتوحات اعراب مهمترین مركز پزشكی جهان بوده است. این دانشگاه تا قرنها از مشهورترین دانشگاههای جهان بود.
عبدا...بن میمون اهوازی منجم، جورجیس پسرجندی شاپوری، دعبل خزایی؛ شاعر شیعه عرب وحارث بن كلده در این دانشگاه تحصیل كرده بودند.اعضای خاندان جورجیس بن بختیشوع ریاست دانشگاه جندی شاپور را برعهده داشتند و در زمان حضور خلیفه عباسی یكی از اعضای این خاندان پزشك دربار خلفا شد.از آنجا كه در ایران در عصر ساسانی میان ایران، هند، یونان و چین مبادلات زیادی انجام می گرفت لذا همه آنها در این دانشگاه گرد هم می آمدند.
ایرانیان، علوم دنیای باستان را متعهدانه به مسلمانان انتقال دادند و نقش بزرگی در برگرداندن آثار پهلوی به عربی داشتند. آنان همیشه در یاضیات و نجوم متبحر بودند و بسیاری از نظریات و متون كه در این زمینه از فارسی به عربی منتقل شده است، ازجمله زیج شهریار كه در زمان یزدگرد سوم تدوین شد، حاصل تلاش ایرانیان است. مترجمانی همچون جرجیس بن بختیشوع، یوحنابن ماسویه، عمربن فرخان ابطری، نوبخت اهوازی، محمدبن فرازی، علی بن زیاد تمیمی و معروفتر از همه عبدا...بن مقفع (برزویه طبیب ) همگی اصل و نسب ایرانی داشته اند.
در جندی شاپور علاوه بر دانشگاه، بیمارستانی نیز تاسیس شد. این شهر بعد از تصرف شوشتر به تسخیر اعراب مسلمان درآمد كه دانشگاه آن تا قرن سوم هجری بر جای مانده بود.جندی شاپور در قرون اول اسلامی پناهگاه معارف و علوم عقلی به شمار می آمد و در آنجا نه فقطمعارف یونانی، بلكه علوم هندی نیز تدریس می شد.پزشكان ترسایی كه از جندی شاپور به بغداد می آمدند، گذشته از اشتغال به طبابت كتابهای مهم طبی را نیز از یونانی یا سریانی به عربی ترجمه می كردند. علوم پزشكی و زیست شناسی به وجودمدرسه جندی شاپور كه در آنها سنتهای طب بقراطی و جالینوسی حفظ می شد، وابستگی دارند و به دلیل این كه در زمان خلافت عباسیان بسیاری از اطبا ودانشمندان به سوی مركز خلافت و بیمارستان بغدادشتافتند، این مدرسه رفته رفته از بین رفت.
بعدها تمام مدرسه جندی شاپور به بغداد انتقال یافت كه بدین ترتیب طب اسلامی از آن زمان آغازشد. در دوران خلافت عباسیان بزرگترین اطبای عالم اسلامی ایرانیان بوده اند. مامون، خلیفه مشهور عباسی نیز بیت الحكمه را در بغداد به تقلید از جندی شاپورساخت.
بشر كنونی در حقیقت وامدار ایرانیان است، اگر نه بسیاری از اندیشه ها و سوابق علمی و فرهنگی دوران باستان نابود می شد. ایران كشوری نبوده كه فقط تخت جمشیدها را برای پادشاهان بسازد و یا این كه كشورهای دیگر را مغلوب نماید. هیچ گاه نمی توان سهم ارزنده و فوق‌العاده ایرانیان را در هنر، ادب، طب، نجوم، جغرافیا،حقوق و... فراموش كرد.
● دانستنی‌های كوتاه از دانشگاه جندی شاپور
▪ در واقع پزشكی، شیمی (كیمیا) و زیست شناسی از بارزترین علومی بود كه در دانشگاه جندی شاپور تعلیم داده می شد و این مكان همچون ذخیره گاه و پلی دستاوردهای علمی دنیای باستان را بعدها به دوران اسلامی انتقال داد. در یك جمله می توان گفت این مركز به هنگام فتوح اعراب، مهمترین مركز پزشكی جهان باستان بوده است. بدین ترتیب می توان ایران رااز هزاران سال پیش جزو سر آمدان علوم به شمار آورد.
▪ جندی شاپور شهری در دل منطقه خوزستان است كه به دست شاپور اول بنا شد، این شهر در شرق شوش، جنوب شرقی دزفول و شمال غربی شوشتركنونی بوده است.
▪ در سال ۲۷۱ پس از میلاد به دستور شاپور اول مدرسه ای در این شهر بنا شد.
▪ بسیاری از فیلسوفان، دانشمندان و شعرای معروف در این دانشگاه تحصیل و تدریس می كردند، ابوحسن بن هانی خوزستانی یكی از معروفترین شعرای قرن سوم در این دانشگاه به تحصیل علم و هنرپرداخت، عبدا... بن میمون اهوازی منجم قرن سوم، ودعبل خزایی یكی از سخنوران و شعرای شیعه عرب كه در زمینه تمجید امامت و ولایت اشعار جاودانی سروده، در این دانشگاه به تحصیل پرداخت. در سال ۱۳۳۴ دانشكده پزشكی در جندی شاپور تاسیس شد، این دانشگاه شامل دانشكده های پزشكی و كشاورزی است و عده ای از اساتید از دانشگاه تونبیگن آلمان برای تدریس به این دانشگاه آمدند.
امید کوکب پیک
منبع : مجله خانواده سبز


همچنین مشاهده کنید