پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

صبح بخیر، شب - BUONGIORNO, NOTTE


صبح بخیر، شب - BUONGIORNO, NOTTE
سال تولید : ۲۰۰۳
کشور تولیدکننده : ایتالیا
محصول : سرجو پلونه و مارکو بلوکیو
کارگردان : بلوکیو
فیلمنامه‌نویس : دانیلا چزلی و بلوکیو، برمینای رمانی نوشتهٔ پائولو تاولا و آنا لورا براگتی
فیلمبردار : پاسکواله ماری
آهنگساز(موسیقی متن) : ریکاردو جانی
هنرپیشگان : لوییجی لو کاشیو، مایا سانسا، روبرتو هرلیتسکا، پیر جورجو بلوکیو، جووانی کالکانیو و پائولو بریگولیا
نوع فیلم : رنگی و سیاه و سفید، ۱۰۶ دقیقه


زوج جوانی، ̎کیارا̎ (سانسا) و ̎ارنستو̎ (پیر جورجو بلوکیو) به اتفاق یک کارمند معاملات ملکی، از آپارتمان دنج و دلچسبی دیدن می‌کنند و بعداً اجاره‌اش می‌کنند. سپس تغییرات عجیبی در آن می‌دهند. معلوم می‌شود که اصولاً یک زوج نیستند و اعضاء گروه بریگاد سرخ هستند و خانه به‌عنوان یک خانهٔ تیمی و برای مخفی کردن یک مقام دولتی ربوده شده ـ ̎آلدو مورو̎، رهبر حزب دموکرات مسیحی ـ مورد استفاده قرار خواهد گرفت. از آن‌ پس داستان از دیدگاه ̎کیارا̎ تعریف می‌شود: رابطهٔ عاطفی‌اش با ̎پریمو̎ (کالکانیو)، هم‌خانهٔ تیمی‌اش را توصیف می‌کند و سرسپردگی‌اش را به رهبر خشن گروه، ̎ماریانو̎ (لو کاشیو)؛ و ایمان و اعتقادی که رفته‌رفته به محبت و احترامی که نسبت به گروگان نگون‌بختش، ̎آلدو مورو̎ (هرلیتسکا) احساس می‌کند، متزلزل می‌شود. ̎کیارا̎ ضمناً به ̎انتسو̎ (بریگولیا) ـ یکی از هم‌کارانش در اداره‌ای که به‌عنوان سرپوشی بر فعالیت‌های رادیکالش در آن‌جا مشغول به کار شده ـ علاقه‌مند می‌شود. ̎انتسو̎ نیز همان موضع‌گیری‌های سیاسی ̎کیارا̎ را دارد ولی به شدت با روش‌های خشن بریگاد سرخ مخالف است. در حالی‌که ̎آلدو مورو̎ در محاکمه‌ای مسخره به ریاست ̎ماریانو̎ از اقدامات سیاسی‌اش دفاع می‌کند، ̎کیارا̎ از روزنه‌ای، ساعت‌ها، ̎مورو̎ را تماشا می‌کند. در حالی‌که مذاکره‌ برای آزادی ̎مورو̎ به خاطر موضع سفت و سخت دولت به شکست می‌انجامد، ̎کیارا̎ در گوشهٔ خودش، در فکر فرار دادن ̎مورو̎ خیال‌پردازی می‌کند.
● بلوکیو می‌گوید: ̎مایهٔ فیلم مکان و فضاست، آپارتمانی معمولی که محل اقامت اعضاء بریگاد سرخ و زوجی است که تظاهر می‌کنند زن و شوهرند. در سینما از لحاظ بصری در وهلهٔ اول یک خانواده را از روی محل زندگی‌شان می‌شناسیم. خاطرات من از زندگی خانوادگی و تمام معناهایش نیز این‌جا هست. آشپزخانه، راهرو، دستشوئی...̎ آپارتمان مورد اشاره فضائی است که این فیلمِ قاعدتاً سیاسی را، به یک قطعهٔ مجلسی با طنینی معنوی تبدیل می‌کند و بیشترین زمانِ ماجرا در آن می‌گذرد (گروگان‌گیری آلدو مورو و عواقب آن، از تلویزیون دیده و شنیده می‌شود). نقطهٔ دید اصلی متعلق به بریگاد سرخ (که فرقه‌ای ساده‌انگار به نظر می‌رسند و فکر می‌کنند اقدام‌هایشان، ̎باید̎ منجر به انقلاب کمونیستی شود) یا آلدو مورو (که در سلول خود، چیزی شبیه یک پاک‌سازی روحی را تجربه می‌کند و به نظر بلوکیو، تنها یک قربانی نظام حاکم است) نیست. ما حوادث را از نگاه دختری می‌بینیم، ̎کیارا̎، که جائی در میانهٔ این‌دو گیر کرده است. جوان پُرشوروشوق آخر دههٔ هفتاد که آرمان‌گرائی را دوست دارد، اما نمی‌تواند تن به منطق خشونت بدهد و خواب‌هایش مفرّ او هستند. بلوکیو که در بیشتر مدت به تنش فیزیکی قصه اعتنائی ندارد، یک صحنهٔ مونتاژی استادانه و غیرمنتظره در آسانسور یک ساختمان اداری می‌سازد: تمام کسانی که در آسانسور را باز می‌کنند با هراس از برابر چیزی که معلوم می‌شود آرم اسپری شدهٔ بریگاد سرخ روی دیوار آسانسور است عقب می‌کشند. به سبک فیلم‌های متأخر بلوکیو، واقعیت سنگین، با رؤیا رنگ‌آمیزی می‌شود و به اصطلاح حالت ̎جادوئی̎ پیدا می‌کند. در آخرین رؤیا، ناممکن رخ می‌دهد و کار دنیا خیلی راحت‌ طور دیگری سامان می‌گیرد: مورو از سلولش به درمی‌آید، آپارتمان را ترک می‌کند و در خیابان‌های خلوت و بارانی صبح، همراه با نوای ̎مارش پیروزیِ̎ جوزپه وردی هوای تازه را دیگر بار استنشاق می‌کند.


همچنین مشاهده کنید