سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


نقش رسانه ها در انعکاس رخدادهای جهان


نقش رسانه ها در انعکاس رخدادهای جهان
جریان یک سویه اخبار و اطلاعات ، واقعیتی بی پرده ، تلخ و گزنده در جهان امروز ما است.
هر یک از ما در شبانه روز، ده ها و گاه صدها خبر مختلف را در زمینه های گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، هنری، اقتصادی، ورزشی و... دریافت می داریم و بی آن که لزوما بدانیم و بفهمیم چه کسانی، چگونه، چرا و در پی کدام مقصود خبر را پراکنده اند و باز بی آنکه به درستی بدانیم آنچه خوانده، شنیده یا دیده ایم راست است یا نه و بدون آنکه حتی امکان و فرصتی برای تحقیق در این باره داشته و راهی دیگر گونه به حقیقت بیابیم، در انتخابی ناگزیر و محتوم به شنیده ها و دیده ها و خوانده های خویش تن می دهیم.
ما می پذیریم که در کشور فیلیپین، سیل روستایی را به زیر آب برده یا چینی ها، رشد اقتصادی بیش یا کمتر از سال پیش دارند، فضاپیمایی در راه فضا منفجر شده ، شاخص بورس نیویورک سقوط کرده و مشت زنی چانه حریف خود را خرد کرده است و... بسیاری اوقات در این پذیرفتن ها چاره ای نداریم.
ما چگونه می توانیم خود شخصا تحقیق کنیم که آیا سیلی آمده یا نه و اگر بله مثلا تا چه حد آسیب زا بوده است؟ و...
در پس همه فرآیندهای پردامنه خبررسانی و اطلاع پراکنی در جهان معاصر، بنگاه های بزرگ رسانه ای و خبرگزاری های پرتوان و قدرتمند قرار دارند.
همانها هستند که با بهره گیری از متخصصان پرشمار در امور رسانه ها، (خبرنگاران، خبرگزاران،گزارشگران، تحلیلگران، نویسندگان، تصویربرداران، عکاسان، تدوین گران بسیار و...) شبانه روز به تصویرسازی جهان و رخدادهای آن مشغولند و با کار خود جهان را همان گونه تصویر می کنند که می خواهند و می بینند و نه لزوما آن چنان که هست و دیگران شاید ببینند و دریابند.
ما تماشاگران تلویزیون، شنوندگان رادیو و خوانندگان صفحات مطبوعات و وب، چگونه می توانیم دریابیم که آنچه درباره جهان پیرامون ما در رسانه های جهان بازتاب می یابد، حقیقت است یا کذب ؟ ما با کدام ابزار قادریم به واقع دریابیم که کودتایی شده، سیلی آمده، اختراعی صورت گرفته، جنگی رخ داده؟
ما اگر درباره کشور خویش امکان واقع نگری و واقع نمایی داشته باشیم، درباره تصویرسازی از خویش در جهان از سوی رسانه های بیگانه چه راهی برای مقابله داریم؟ چگونه می توانیم حقیقت را دریابیم و چگونه می توانیم لذت درک حقیقت را به جهانیان بشناسانیم و آنان را از آرامش درک راستی و درستی بهره مند کنیم؟
تصویرسازی جهان ما در آینه رسانه ها، با وجود تفاوت مشی ها، راه گزینی ها و سلوک بنگاه های گوناگون رسانه ای، در حد بالایی محصول اراده و اقدام سازمان های بزرگ خبری و به اصطلاح
غول های خبررسانی و اطلاع پراکنی است (همچون رویترز، آسوشیتدپرس و ...) این پدیده همان چیزی است که جریان یک سویه اطلاعات نامیده شده و سالهاست که موضوع چالش بحث و گفتگوی اندیشمندان ، روشنفکران اجتماعی ، منتقدان سیاسی و سیاستمداران آزاداندیش است.
جریان یک سویه اخبار و اطلاعات، همانند دیگر واقعیت های دنیای امروز ، به سختی با منافع و مصالح سیاسی و اقتصادی - و حتی فرهنگی - قدرت های مسلط پیوند خورده است و در پس - اگر نه همه که بسی از - تلاش های اطلاع رسانی رسمی و غیررسمی، دست پنهان قدرت های بزرگ را می توان یافت.
جهان و انسانها به گونه ای تاسف بار و در مواردی هم ناگزیر، تسلیم جریان یک سویه ای هستند که عنان و مهار آن در دست قدرتمندان جهانخوار است.
صاحبان مکنت و اقتدار جهان را در مشت خود گرفته و آن را هرگونه که بخواهند بازنمایی می کنند. ما به سختی اسیر بازنمایی های رسانه ها به ویژه رسانه های خبری هستیم.
در برابر این جریان مهاجم و آسیب زا، سال هاست که اندیشه خروج از مدار وابستگی خبری از سوی منتقدان امور رسانه ها و فرهنگ مطرح شده است.
در همین راستا، و از دهه هایی پیش به این سو ، بسیاری از جنبش های فکری و فرهنگی و شمار زیادی از سیاستمداران آزاده ، و حتی نهاد یونسکو ، ضرورت پرداختن و روی آوردن به چند صدایی در جهان را مطرح کرده اند.
چند صدایی، سالهاست که فریاد زده می شود ولی راه رسیدن به آن کدام است؟ آیا به راستی جهان امروز را می توان چند صدایی تلقی کرد؟ آیا به مظلومان و محرومان ، به فقیران و بی چیزان و به حاشیه رانده ها اجازه و امان ارائه فرهنگ ، فکر و اندیشه شان داده می شود؟ آیا بدانان اجازه داده می شود که بازگوی خویش باشند و جهان را از چشم خویش بنگرند؟ آیا جهان ما را مجاز می شمارد که روایت خویش را از غم و شادی خویش، شیرینی و تلخی های زندگی و جنگ و حادثه و ... خویش داشته باشیم؟ آیا برای مثال فلسطینیان قادرند خود روایت گر رنج و محنت خویش باشند؟ آیا گرسنگان دارفور و بی خانمانان کنگو و ساکنان اردوگاه های مهاجران ، فرصت آن را دارند که خود سختی روزگار خویش را بیان دارند؟ آیا شاعر آزاده ای که چهره سیاه دژخیمی را در عراق در شعرخویش به تصویر کشیده جایی برای عرضه بی پرده نظر خویش خواهد یافت؟
به راستی جریان یک سویه و مسلط اخبار ، اطلاعات ، فرهنگ و اندیشه تا چه اندازه در هم شکستنی است؟ خوشبختانه رسانه ملی در این راه ، قدم گذاشته و با راه اندازی شبکه خبر، شبکه العالم و طرح ایجاد شبکه خبر انگلیسی، روند یک جانبه خبررسانی جهانی را دگرگون کرده است.
افق رسانه هم تاکیدات لازم را در این باره دارد؛ به هر روی شبکه خبر شکافی است در دیوار سخت انحصار خبری ، گسستی است در تار و پود یک جانبه گرایی امروز ، و نقبی است به دنیای شیرین شنیدن از زبان آشنا ، چهره زیبای حقیقت را دیدن ، و آن را به نمایش گذاردند.
این شبکه گامی است بزرگ در راه بیرون شدن از ظلمت ابرهای تیره ای که با دروغ جهان ما را به شومی و پلیدی آلوده اند.
شبکه خبر برای معنا بخشیدن به رسالت سنگین خود در جهان امروز یعنی شکستن دیوارهای انحصار خبری و جلوه دادن به جامعه بالنده ایران در سطح جهان ، و رساندن پیام رسای امت مسلمان به جهانیان نیازمند، باز ساماندهی رویه ها و بازآفرینی ظرفیت های تکاپو و اقدام است.
برخورداری از منابع انسانی توانمند ، خیر ، نیک اندیش و تحلیلگر و شیوه های نوین و کارآمد در زمره مهم ترین ضرورت هاست.
برای بودن در جهان امروز باید حداقل این گام ها را برداشت:
۱) ایجاد سازمان کاری قوی و انعطاف پذیر با قدرت فراگیری هرچه کامل تر رخدادها ، حوادث ، موضوعات و پدیده ها با قابلیت واکنش سریع .
۲) ردگیری بی امان فعالیت های رسانه های رقیب و بازشناسی روندهای خبری و اطلاع رسانی و فرآیندهای پیچیده و دست کاری افکار عمومی در جهان.
۳) شناسایی و ردگیری همه سازوکارهای خبری و اطلاع رسانی که در حوزه مسائل ایران، اسلام، منطقه خاورمیانه، غرب آسیا، آسیای مرکزی و همه زمینه های مرتبط با منافع ملی ما (دین اسلام، مذهب شیعه، زبان فارسی، ...) فعالیت می کنند.
۴) ارتقای روش های حرفه ای در حدی که با موثرترین و پیشرفته ترین ترازهای مدیریتی و تکنولوژیک در جهان معاصر همساز شوند و بیشترین امکان را برای خبررسانی فوری ، و برخوردار از دقت لازم و اعتمادآفرین فراهم آورند.
این مقاله در همایش علمی شبکه خبر و افق های پیش رو در تهران ارائه شده است.
محمد حسین صوفی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید